یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مهارت و نقش والدین خود را جدی بگیرید
درست است که همه ما فرزندانمان را دوست داریم اما در زمانه و روزگاری زندگی میکنیم که جز با کارطاقت فرسای هم زمان پدر و مادر یک خانواده چرخ زندگی بر وقف مراد نمیگردد- البته کم نیستند خانوادههایی که هر دوی والدین شاغل اند اما باز دخل و خرج شان برابر نیست- و اغلب در چنین شرایطی بسیاری از حواشی و اصول تربیت فرزندان مان را به دست فراموشی میسپاریم و به این ترتیب فرزندان مان «تنها در خانههایی» هستند که فرقشان با یتیمان، تنها در زنده بودن والدینشان است و نه در زندگی در کنار والدینشان. این تمام مشکل کودکان تنها در خانه نیست چرا که والدین به دور از خانه یا والدین شبانه، برای جبران نبودن شان در خانه و تنهایی کودکانشان نیز دچار اشتباهات فاحشی میشوند که بر مشکلات این کودکان اضافه میکند...
اما چاره چیست؟ کدام دستگاه دولتی مسوول حمایت از کودکان تنها در خانه است؟ کدام دستگاه دولتی از والدینی که برای سیر کردن شکم فرزندان شان مجبورند از آنها دور باشند، حمایت میکند؟ چه کسی آینده نسلی را که در غربت خانههای خالی از مادران و پدران ایرانی تربیت میشود، تضمین میکند؟ در ادامه برای آنها که نمیتوانند در خانه باشند، ۱۰ اشتباه والدین شبانه در تربیت فرزندان شان را مطرح میکنیم تا اگر به هر دلیلی نمیتوانند در کنار فرزندانشان باشند، حداقل مرتکب این اشتباهات نشوند:
۱) لوس کردن بچهها:
شکی نیست که تمام والدین کودکان شان را دوست دارند و مایل هستند هر آن چه را که خود نداشتهاند برای فرزندان شان فراهم سازند اما این کار با عواقبی همراه است.برخی از والدین خوشنیت، فرزندانشان را آنچنان لوس میکنند که آنها دیگر از داشتن هیچ یک از وسایلشان شاد نیستند که حاصل چنین وضعیتی نارضایتی دایمی فرزندان و درخواستهای بیشتری برای برخورداری از وسایل و مزایای دیگر است. باور کنید که کوچولوی دلبندتان حتی نیازمند وسیلهای به اندازه یک دانه ارزن بیشتر از آن چه که دارد، نیست بلکه نیازمند لحظهای «بودن باشما» است. باید هر چه زودتر به فکر راه حلی باشید. ببینید چگونه میتوانید آنها را برای غلبه بر یاس و نومیدی و شکر نعماتی که از آن برخوردارند، توانمند سازید.
۲) بینظم بارآوردن بچهها:
وقتی که آن قدرگرفتار باشیدکه فرصت کافی برای تعلیم و تربیت فرزندی منظم و مرتب نداشته باشید، حاصل کارتان پرورش شیطان کوچکی است که بستگان شما، مربیان، معلمان و والدین دوستانشان را به عذاب میاندازد. نباید اجازه دهید فرزندتان خانه شما را به میدان تاخت و تاز تبدیل کند چون عین این بلا را سرخانه دیگران نیز خواهد آورد. لازم است فرزندان خود را به گونهای تربیت کنید که بیرون از خانه رفتار بهتری داشته باشند. اگر شما کودکتان را تربیت نکنید، کس دیگری این کار را میکند که به یقین برای شما خوشایند نخواهد بود.
۳) به فراموشی سپردن مدرسه بچهها:
پس از خانه، مدرسه جایی است که کودکتان بیشترین اوقاتاش را در آن میگذراند. مدرسه جایی است که معلمان و گروه هم سالش، بیشترین تاثیر را برشکلگیری زندگی آتی فرزندتان میگذارند. باید ببینید چرا نمیخواهید در اتفاقات مدرسه فرزندتان درگیر شوید؟ بدون مشارکت شما و همسرتان کاری از دست مدرسه برنمیآید و حضور مداوم خانواده شما در فرآیند تعلیم و تربیت مدرسه ضروری است. به دلیل شرایط شغلی خود را از این کار معاف نکنید حتی اگر لازم است برای حضور در مدرسه فرزندتان مرخصی بگیرید و یقین داشته باشید که به زودی تاثیر زمانی را که به این کار اختصاص دادهاید، خواهید دید. علاوه بر این باید حداقل از طریق ایمیل با معلم فرزندتان در ارتباط باشید چون چنین ارتباطی روش موثری برای آگاهی معلم فرزندتان از علاقه شما به تربیت فرزندتان و نیز آگاهی شما از نگرانیهای معلم فرزندتان در زمینه تعلیم و تربیت او است. آشنایی بیشتر و رازدارانه معلم فرزندتان با خصوصیات و شرایط او، موجب تقویت نقش تربیتیاش خواهد شد.
۴) دوری از اعتدال در تحسین بچهها:
بسیاری از ما در تشویق فرزندمان به دلیل کار خوبی که انجام داده و برای ایجاد اعتماد به نفس در او، دچار گزافهگویی میشویم. تقویت اعتماد به نفس کودک بسیار ارزشمند است به شرط آن که جانب اعتدال را در تحسین او از دست ندهیم.
۵) ندادن مسوولیت کافی به بچهها:
فرزندتان برای انجام کارهای روزمره خانه نباید انتظار دریافت پاداشی را داشته باشد. اینجا خانه است؛ نه یک هتل. البته پرداخت پاداش برای برخی کارهای ویژه در خانه بد نیست. آنها باید نقش خود را به عنوان عضوی از خانواده ایفا کنند. اگرکودکانتان بدون پذیرش هیچ گونه مسوولیتی بزرگ شوند، چگونه از آنها انتظار دارید که در جهان فردا شغلی بیابند و یا وارد دانشگاه شوند؟ وقتی کودکتان بالغ شد، اطمینان حاصل کنید که بخشی از وظایف شما در بیرون یا اطراف خانه به او محول شده باشد. همانطور که او برده شما نیست باید احساس کند که در تعطیلات به سر نمیبرد.
۶) فراموشی نقشتان به عنوان یک همسر خوب:
شیوه ایفای نقش شما به عنوان یک زن یا شوهر در کانون خانواده، در شکلگیری روابط فرزندتان به ویژه در دوران بزرگسالی بسیار مهم است. اگر شما رفتار مطبوعی با همسرتان نداشته باشید و روابط شما سرشار از پرخاش، فریاد و خشونت باشد، شما به فرزندانتان میآموزید که این چنین با یکدیگر رفتار کنند.کودکتان بیشتر با تماشای رفتار شما میآموزد تا با شنیدن نصایحتان. رفتار توام با عشق و احترام شما با همسرتان موجب نهادینه شدن این ارزشها در ضمیر فرزندتان میشود. در سایه این رفتار شما، کودکتان خانهاش را چون بندری امن در ساحل این دنیای تاریک و ترسناک مییابد.
۷) داشتن انتظارات نابهجا از بچهها:
وقتی که با کودکانتان سر و کار دارید باید انتظارات معقولی از آنها داشته باشید، به ویژه در دوران خردسالی. اگر میخواهید به یک رستوران شیک بروید و انتظارتان این است که کودک دو ساله شما مانند یک شاهزاده روی صندلیاش بنشیند و غذا بخورد، سخت ناامید خواهید شد. اگر مایلید فرزندتان ستاره فوتبال شود ولی پسر ۹۹ کیلویی شما مایل است نوازنده کلارینت شود، باید انتظاراتی که از او دارید را تعدیل کنید. از کودکانتان انتظار غیرواقعی نداشته باشید: انتظارات واقعی، انتظاراتی است که موجب شادی فرزندتان شود و نه نگرانی او.
۸) آماده نکردن کودکان برای امرار معاش:
بسیاری از والدین همه نیازهای کودکان کوچک را برآورده میسازند و با کار سخت و استقلال کودکان بالغشان نیز مخالفاند. با چنین رفتاری نسلی تنبل و تنپرور تربیت میشود. کودکان امروزی انتظار دارند که همه چیز برایشان مهیا شود، از نظافت اتاقشان تا جعبه کمکهای اولیه برای مواقعی که دچار مشکلی میشوند. به آنها بیاموزید که محکم باشند و اموراتشان را اداره کنند. این به معنای این نیست که شما کمتر دوستشان دارید بلکه نشانه عشقی است که به آنها دارید.
۹) ممانعت از بچگی کردن بچهها:
اجازه دهید کودکتان کودکی کند. والدین نباید کودکان خویش را مجبور کنند که رفتار بزرگسالان را از خود به نمایش بگذارند. آرزوی شما برای ازدواج دخترتان با جوانی ثروتمند نمیتواند دلیلی برای انتخاب لباسی سنگین برای دختری خردسال و یا سوراخ کردن گوشهای او نه به دلیل تقاضای او بلکه به خواست شما باشد. تربیت فرزندتان آن چنان که میخواهید در آینده باشد کار خوبی است اما باید اجازه دهید او کودکی کند و به یقین با این کار والدین موفقتری خواهید بود. کودکان در درک این سوال که «که هستند؟» مشکل دارند. مشکلشان را با تلاش برای تبدیلشان به آن چه که شما مایلید، باشند، صدچندان نکنید
۱۰) عملی نکردن آنچه میگویید:
وقتی به کودکتان میگویید در صورت تکرار دعوا با کودک همسایه تنبیهاش میکنید، بهتراست تهدیدتان را عملی کنید. گاه در اجرای تنبیه یا وعدهای که دادهاید به سختی میافتید اما اعتمادی که ایجاد میکنید بسیار مهم است. اگر به حرفی که میزنید عمل نکنید، کودکتان خیال میکند تمام حرفهای شما توخالی است و عملی در پی ندارد و در چنین حالتی با مشکل بزرگی روبهرو میشوید یعنی با کودکی سر و کار دارید که اعتمادی به والدیناش ندارد.
دکتر شهرام رفیعیفر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست