یکشنبه, ۱۷ تیر, ۱۴۰۳ / 7 July, 2024
مجله ویستا

محیط زیست و امنیت جهانی


محیط زیست و امنیت جهانی

قرن بیستم و خصوصا نیمه دوم آن قرنی سرشار از تحولات سریع و بی سابقه در محیط زیست جهان بود اثرگذاری انسان بر طبیعت اطرافش به جایی رسیده كه دارای ماهیت و اهمیت جهانی شده و متاسفانه این تاثیرات از سرعت سرسام آوری نیز برخوردار گردیده است

قرن بیستم و خصوصا" نیمه دوم آن قرنی سرشار از تحولات سریع و بی سابقه در محیط زیست جهان بود. اثرگذاری انسان بر طبیعت اطرافش به جایی رسیده كه دارای ماهیت و اهمیت جهانی شده و متاسفانه این تاثیرات از سرعت سرسام آوری نیز برخوردار گردیده است.دیگر تقریبا" هیچ زیستگاه یا اكوسیستم طبیعی در سطح زمین وجود ندارد كه لااقل اندكی دستخوش تغییر نگردیده باشد.اما تحولات زیست محیطی زاییده فعالیتهای بشری، اگرچه از دیر باز آغاز گردیده است اما هیچگاه باندازه چند سال گذشته مورد توجه نبوده و قبلا" به هیچ عنوان نگرانیهای مجامع بشری در این رابطه این قدر با بدبینی عجین نشده بود.

با توجه به قدرت تفكر و تعقل انسان،چنین انتظار میرفت كه بشر هر روز بیش از گذشته به قدرتی تبدیل شود كه بتواند معیارهای ارزشمند محیط زیست را حفاظت و بهبود بخشد اما بالعكس به نظر می رسد كه انسان بطور روزافزون به نیرویی مقتدر تبدیل میشود كه مایه ایجاد آشفتگی در بستر حیات خود و قطع ریشه های هستی اش میگردد.

این برداشت غیرقابل انكار به جایی رسیده كه این فرض كه زمین در حال بهبود است بیش از پیش نیازمند دفاع و توجیه است، در حالی كه این فرض كه كره زمین بطور خطرناكی در حال از بین رفتن است ، به هیچ یك از این دو رفتار نیازی ندارد!

در هر حال امروزه اغلب مسایل و مشكلات و تنگناهای زیست محیطی دیگر بعنوان یك موضوع محلی و یا حتی ملی بشمار نمی آیند و با توجه به وابستگی متقابل و غیر قابل تفكیك محیط زیست با مباحث كلان انسانی از جمله اقتصاد ، فرهنگ ، توسعه ، سیاست و بویژه نوع خاص آن یعنی ژئوپلتیك ، اخلاق ، فلسفه وعرفان و بسیاری دیگر از جنبه های مادی و معنوی حیات انسانها ،در واقع هر مشكل زیست محیطی در هر اندازه وحتی محدود در داخل مرزهای قراردادی یك كشور مشكلی برای كل جهان ونوع بشر بشمار می آید.

در این مقاله سعی شده تا با تأكید بر ارتباط محیط زیست با مسایل ژئوپلتیك و نیز اقتصاد و فقر،گوشه ای از اهمیت آن را بیان و نیز توجه هرچه بیشتر سیاستمداران،عقلا و تصمیم سازان اجتماعی و فرهنگی كشور را به این مسئله اساسی جهان امروز معطوف نماید.

● ژئوپلتیك :

ژئوپلتیك،مطالعه روابط و كشمكش های بین المللی از دیدگاه جغرافیایی است.بر اساس این تعریف،موقعیت ، مسافت و چگونگی توزیع منابع انسانی و طبیعی تأثیرات قابل توجهی بر روابط بین المللی دارند.

جغرافیا دارای دو زیرشاخه اصلی است،جغرافیای طبیعی و جغرافیای انسانی.جغرافی طبیعی موقعیت و توزیع جنبه های مختلف سیستمهای طبیعی زمین مثل آب و هوا،پوشش گیاهی مناطق مختلف و اقلیمها، علل پیدایش عوارض سطح زمین و شناخت روابط فیزیكی بین آنها را مورد توجه قرار میدهد و جغرافیای انسانی روابط بین جوامع انسانی ،فرهنگها و تمدنها و گستردگی آنها را در كانون توجه خود دارد.ژئوپلتیك، زیر مجموعه ای از جغرافیای انسانی است.

یك ژئوپلتیست،دانش اجتماعی ،اقتصادی،سیاسی ،فرهنگی و نیز نیروهای زیست محیطی را بعنوان شكل دهنده فعالیت بشر در نقاط مختلف جهان در تحلیل های خود مورد استفاده قرار میدهد.

امروزه بخش قابل ملاحظه ای از روابط بین الملل حول محور محیط زیست صورت می گیرد.اگر بدانیم كه استفاده روزافزون از منابع زیستی و به تبع آن تخریب سیاره زمین پدیده هایی هستند كه اثرات آنها بندرت در درون مرزهای قراردادی یك كشور محدود میگردند،آشكارا به این نتیجه می رسیم كه موضوعات زیست محیطی می توانند دقیقا" از موضع ژئوپلتیك مورد بررسی واقع شوند.

اما محیط زیست دقیقا" چیست ؟بنا به یك تعریف ساده محیط زیست عبارت است از همه عناصر جاندار یا بی جان طبیعتی كه پیرامون انسان را فرا گرفته و همه آنها با یكدیگر دارای ارتباطی متقابل می باشند.دانشمندان در قرن نوزدهم واژه زیستكره را برای تعریف محیط زیست زمین و ارتباط بین ارگانیزمها و عناصر بی جان آن بكار گرفتند.

در سطحی محدودتر،زی بومها یا اكوسیستمها،به محدوده های وسیعی از سطح زمین اطلاق میگردند كه در برگیرنده گونه های خاص گیاهی و جانوری و تأثیرات متقابل همه عوامل درونی این مجموعه بر یكدیگرند.

به لحاظ نظری ،انطباق مرزهای قراردادی سیاسی كشورها بر مرزهای اكوسیستمی موجود در جهان امری محال یا لااقل بسیار مشكل است.بعنوان مثال،پرندگان مهاجری كه در فصول سرد سال از سیبری به ایران و یا دیگر كشورهای واقع در عرض های پایین تر جغرافیایی مهاجرت و مجددا" باشروع گرما به زیستگاههای اولیه خود باز میگردند و یا غازهای وحشی كه در دوران جنگ سرد بین آمریكا و شوروی سابق بدون توجه به مسایل و كشمكش های سیاسی موجود،بین این دو كشور مهاجرت میكردند.

بر این اساس،دیدگاه محیط زیست در بحث ژئوپلتیك،به درگیریهای بین المللی و روابطی اشاره دارد كه در سطح جهانی با تأثیر بر زیستكره یا سطوح منطقه ای ،بین دو یا چند كشور بروز میكند.

منابع طبیعی سیار یا اصطلاحا" منابع ناپایدار،بدلیل برخورداری از نیروی بالفعل خود برای عبور از مرزهای كشورها،موضوع اصلی درگیریهای ژئوپلتیكی بشمار می روند.ذخایر ماهیها،حوضچه های نفتی زیر زمینی مشترك، رودهای مرزی و دریاها،جانوران وحشی مهاجر و موارد مشابه از این گروه منابع بشمار می آیند كه سعی در بهره گیری بیشتر از آنها توسط دولتهای همجوار در بسیاری از نقاط جهان موجب بروز تنش های سیاسی و حتی جنگ گردیده و میگردد.

اما روش صحیح استفاده از یك عنصر یا منبع طبیعی چیست ؟ آیا استفاده از منابع تا حد تهی سازی كامل قابل قبول است ؟ آیا اصولا" دولتها می توانند در داخل مرزهای خود ،مستقلا" تصمیم به بهره برداری هر چه بیشتر از منابع طبیعی به هر ترتیب كه می خواهند بنمایند؟پاسخ مثبت به این سؤالات برای بسیاری از منابع همچون حیات وحش،جنگلها،معادن اورانیوم و منابع آبی و حتی هوا یقینا" موجب بروز تنش های اصولی گردیده و چالش انگیز است.

● مفهوم منابع طبیعی كاربردی در ژئوپلتیك :

امروزه دولتهای صنعتی و غربی، مصرف كننده عمده منابع زیستی جهان بشمار می آیند.اما در سالهای آینده ،دولتهای در حال توسعه بدلیل رشد جمعیت و برخورداری از شتاب در رشد صنعتی و اقتصادی و بواسطه آن افزایش سطح استفاده از مواد،نقش فزاینده ای را در تأثیر بر اكوسیستمهای كره زمین ایفا خواهند نمود و البته زمین نیز با كاهش روزافزون منابع مواجه خواهد گردید.

بلی ،منابع طبیعی ذاتا" كمیاب هستند؛ یعنی در كمیت و موقعیت دارای محدودیت می باشند وبا این منطق و الگوی پیش رو در رشد اقتصادی و بهره برداری از منابع،درگیریهای ژئوپلتیكی و جنگ بر سر منابع بشدت افزایش خواهد یافت و البته طرف برنده آن است كه منابع بیشتری را ذخیره و یا در

اختیار داشته باشد.به عنوان مثال،گسترش سریع مستعمرات كشورانگلیس در واقع پس از شروع انقلاب صنعتی در اروپا و بدنبال آن تهی شدن این قاره از منابع اولیه طبیعی مورد نیاز صنایع این كشور آغاز گردید.

▪ منابع طبیعی به دو دسته طبقه بندی میشوند:

۱) منابع تجدید شونده،كه با بكارگری شیوه های مدیریتی صحیح میتوان در یك چارچوب زمانی تعریف شده و بگونه ای خردمندانه بصورت مستمر از آنها بهره برداری نمود مثل ماهیها،حیوانات وحشی،جنگل،آب شیرین، هوا و ...

۲) منابع غیر قابل تجدید،كه از ذخایر ثابتی در جهان برخوردار بوده و در یك محدوده زمانی مشخص به پایان می رسند نظیر سوختهای فسیلی و ذغال سنگ و مواد معدنی.

همانطور كه در تعریف بند اول یعنی منابع تجدید شونده گفته شد ،مدیریت اصولی و بهره برداری خردمندانه اصل اساسی پایداری و ایجاد قابلیت تجدید در این منابع است و بدون توجه به این دو اصل،این منابع نیز در اثر بهره برداری بی رویه و یا عدم بكارگیری مدیریت و روشهای اصولی در جایگزینی بموقع آنها و در واقع عدم ایجاد فرصت احیاء و تجدید برای آنها،ناپایا و غیر قابل تجدید خواهند بود!همچنین آب و هوا و خاك چنانچه تا حد عدم امكان بازیابی آلوده شوند،آنگاه جزء منابع غیر قابل تجدید بشمار می آیند.طبق مطالعات سازمان ملل در سالهای ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵ حدود ۸۹ میلیون هكتار از خاك كره زمین بدلیل عدم استفاده صحیح آنقدر خسارت دیده كه دیگر قابل احیاء نیست و ذخایر آب آشامیدنی نیز آنقدر كاهش یافته كه در آینده نزدیك به ۸۰ كشور جهان با كمبود جدی آب روبرو خواهند شد.

در مناقشات مرزی،بویژه زمانی كه صحبت از منابع زیستی سیال در میان باشد،گاه با زیركی می توان بگونه ای مرزبندی نمود كه حقوق دیگر كشورها نسبت به برخی منابع سلب گردد؛ لذا برخورداری نمایندگان سیاسی كشورها از اطلاعات دقیق زیست محیطی و دانستن ارزشهای منابع مورد بحث كاملا" ضروری و اصلی انكارناپذیر است.

● مهمترین موضوعات زیست محیطی جهانی :

مقیاس جهانی آسیب های زیست محیطی نشان میدهد كه تمایز بین كشورهای غنی و در حال توسعه باعث ایجاد یك بحران در بیوسفر كره زمین گردیده است.همه موضوعاتی كه در این بخش به آنها اشاره میشود دارای محدوده ای فرامرزی بوده و مستلزم تفاهم و همكاری بین كشورها برای حل آنها می باشند.

۱) گرم شدن كره زمین ( اثر گلخانه ای) :

مصرف سوختهای فسیلی موجب ایجاد دی اكسید كربن و گازهای دیگری میگردد.تجمع و افزایش بیش از حد این گازها در جو زمین،موجب ایجاد لایه ضخیمی از گاز میگردد كه همانند پوشش پلاستیكی

گلخانه ها، از بازگشت حرارت مازاد حاصل از تابش نور خورشید به سطح زمین به فضا جلوگیری كرده و گرما را در نزدیكی سطح زمین نگه میدارد و همانند گلخانه باعث گرم شدن هوای زمین میگردد.

در اثر بروز این پدیده زیست محیطی،بنا به تخمین دانشمندان دمای كره زمین در طی قرن حاضر بین ۸/۰ تا ۵/۳ درجه سانتیگراد افزایش می یابد.این اثر از یكسو موجب بروز تغییرات گسترده آب و هوایی در مناطق مختلف زمین و بروز وقایعی نظیر خشكسالی یا بالعكس سیل و طوفانهای شدید می گردد و از سویی دیگر با افزایش سرعت ذوب یخهای قطبی باعث بالا آمدن آب دریاها و اقیانوسها و به زیر آب رفتن بسیاری از مناطق ساحلی و ارضی مستعد سرزمینی خواهد شد.

در سال ۱۹۹۲ در اجلاس زمین در ریودوژانیروی برزیل بیش از ۱۵۰ كشور در قالب كنوانسیون ریو و در ادامه روند پیشرفت این كنوانسیون در سال ۱۹۹۷ نیز ۱۶۰ كشور از جمله ایران ،با امضاء پروتكل كیوتو در ژاپن برای تلاش در جهت كاهش آلودگی ناشی از گازهای گلخانه ای به توافق رسیدند.

۲) كاهش لایه ازن :

دومین نگرانی عمده زیست محیطی با تأثیرات فرامرزی، آسیب دیدگی لایه حفاظتی ازن در اطراف جو زمین است.لایه ازن تقریبا" در ۲۴ كیلومتری بالای سطح زمین اطراف این سیاره را فرا گرفته و با جذب اشعه ماوراء بنفش نور خورشید ،زمین و موجودات زنده آنرا از این تشعشعات زیان آور محافظت میكند.

بنا به تحقیقات دانشمندان،تركیب گازی كلروفلوئوروكربن(CFC) كه در صنایع یخچال سازی، تولید اسپری ها و تولید اسفنج كاربرد فراوانی دارندتأثیر مخرب و كاهنده ای بر ضخامت لایه ازن داشته و حتی موجب ایجاد شكاف در این لایه گردیده است.

گسترش این شكاف در سالهای منتهی به ۱۹۸۵ باعث نگرانی كشورهای جهان گردیده و سرانجام كنوانسیون وین (۱۹۸۵) و پروتكل الحــاقی آن یعنی پروتكل مونترال (۱۹۸۷ ) و اصلاحیه لندن ۱۹۹۰

با توافق بسیاری از كشورها منجمله ایران تنظیم و دولتهای صنعتی را موظف كرد تا مصرف این مواد را به نصف كاهش دهند.

۳) كمبود آب شیرین :

اگر چه ذخایر آب زمین از دیرباز یك منبع زیستی قابل احیاء محسوب میگردید اما واقعیت آن است كه این ذخایر،در سطح جهانی مورد تهدید جدی قرار دارند.بیش از ۴۰ درصد از كشورهای دنیا بدلایلی چون رشد جمعیت،توسعه كشاورزی وآبیاری ، آلودگی منابع آب سطحی و زیر سطحی و استفاده های صنعتی با مشكل كم آبی روبرو هستند. نیاز به آب هر ساله حدود ۲/۳ درصد افزایش می یابد. بــانك

جهانی با تشخیص این بحران،تا قبل از سال ۲۰۰۵ حدود۶۰۰ میلیارد دلار در سطح جهان برای افزایش ذخایر آب شیرین و مقابله با خشكسالی هزینه كرد.

حاكمیت بر منابع آبی،یكی از موضوعات مهم ژئوپلتیكی امروز جهان بشمار می آید.حركت آب بعنوان یك منبع طبیعی سیال و گذر آن از مرزهای قراردادی كشورها موجب ایجاد این حساسیت گردیده است.بعنوان مثال در نقاطی كه رودهای بزرگ از چند كشور همسایه می گذرند عملكرد كشورهای بالادست رود بر كیفیت آب و میزان برداشت از آن و یا ذخایر طبیعی موجود در آن،موضوعی است كه

همواره مناقشه برانگیز است.رود راین در اروپا،رودهای آمودریا و سیردریا در آسیای مركزی و رودهای گنگ و سند در آسیای جنوب شرقی و رود اردن در خاورمیانه از این دسته رودها بشمار می آیند.كشور ماایران نیز بدلیل اینكه عمده ترین رودهایش از جمله ارس،اروندرود،اترك و هیرمند در مرز مشترك با كشورهای همسایه واقع شده محتاج برنامه ریزی سیاسی خاصی در بهره برداری از این منابع می باشد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.