جمعه, ۱ فروردین, ۱۴۰۴ / 21 March, 2025
بان کی مون و فجایع غزه

بانکیمون - هشتمین دبیرکل سازمان ملل، متولد ۱۳ ژوئن ۱۹۴۴ در کرهجنوبی است که کار خود را در مقام دبیرکلی این سازمان بهطور رسمی از اول ژانویه ۲۰۰۷ آغاز کرده است. تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی ارشد در رشته امور اداری در دانشگاه هاروارد به پایان برده است. در ۱۹۷۰ وارد وزارت خارجه کره جنوبی شد. در ۱۹۷۵ در بخش اداره امور سازمان ملل در وزارت خارجه ادامه فعالیت داد. ۱۹۹۲ معاون رئیس کمیسیون کنترل هستهای مشترک شمال - جنوب شد. ۱۹۹۰ رئیس کمیسیون مقدماتی پیمان جامع منع آزمایش هستهای شد. ۲۰۰۱ رئیس دفتر کرهجنوبی در سازمان ملل و از ابتدای ۲۰۰۴ نیز وزیر خارجه کرهجنوبی شد. وی معتقد است که سه رکن اساسی سازمان ملل یعنی صلح و امنیت، توسعه و حقوق بشر کلید همه مشکلات است. به عقیده او، بدون توسعه و تامین رفاه هماهنگ نمیتوان انتظار صلح، امنیت و رعایت حقوق بشر را داشت. بان درباره خود میگوید: نماینده منش آسیایی هستم یعنی در پیش گرفتن حالتی نرمتر (استفاده بیشتر از دیپلماسی) و انجام کار.
او فردی است آرام که به ندرت عصبانی میشود اما خود میگوید <فجایع غزه خشمگینم کرد.> هرگاه خشمگین شود فریاد میکشد اما به گفته خود، هیچگاه از افراد خانوادهاش خشمگین نشده زیرا خانواده بسیار منظبتی دارد. بسیار به نظم، قوانین و قواعد اخلاقی به ویژه تعالیم کنفوسیوس پایبند است اما با وجود اینها بسیار ساده و بیتکلف است و چیزی برای پنهان کردن ندارد و دو پهلو سخن نمیگوید. <دبیرکلی سازمان ملل سبب نشده که از این مقام برای ایجاد دوستیها و روابط شخصی استفاده کنم و به همین دلیل حتی از دیدار با دوستان کرهای در نیویورک امتناع میکنم تا شبههای در ذهن کسی به وجود نیاید.> وی بهطور کلی از نقش سازمان ملل در حل بحرانهای جهانی راضی نیست اما در عین حال اذعان میکند که جهان امروز با جهان سال ۱۹۴۵ (زمان شکلگیری سازمان ملل) متفاوت است و قدرتها در جهان امروز بسیار بیشتر شدهاند و به همین دلیل مشکلات و چالشها نیز بیشتر شده است. بان کیمون شصت و پنج ساله فردی <معتاد به فعالیت> شناخته میشود که در طول شبانه روز بیش از پنج ساعت نمیخوابد.
آنچه در پی میآید گفتگوی مفصل وی با روزنامه الحیات چاپ لندن است که تقدیم خوانندگان روزنامه میشود.
▪ به عنوان نخستین سوال، آیا تاکنون لحظهای در زندگی شخصی شما و یا در زندگی کاری به عنوان دبیرکل سازمان ملل بوده که نسبت به چیزی احساس تاثر شدید کنید یا اشک بریزید؟
ـ هیچ چیزی به اندازه فجایع غزه در دیداری که اخیرا پس از حمله اسرائیل به آن داشتم مرا متاثر نکرد. آنچه در غزه دیدم و شنیدم تاثیر زیادی بر من گذاشت. ساکنان غزه بهای سنگینی پرداخت کردند و این گونه احساس میکنند که جامعه بینالملل از مسئولیت در برابر آنها شانه خالی کرده و آنها را بدون حمایت، به حال خود گذاشتهاند. ضروری است آتشبس که به مصلحت ساکنان غزه است ادامه یابد زیرا مردم این منطقه نیاز مبرم و فوری به کمکهای بشردوستانه و بازسازی جامعه ویران شده خود دارند. اما بیشترین چیزی که مردم غزه به آن نیازمندند، پیوستن دوباره غزه به کرانه باختری و موفقیت روند صلح است. بدیهی است که نبود راهحل سیاسی سبب یاس و افراطگرایی میشود.
▪ میتوانید درخصوص این جمله آخر مثال دیگری بزنید؟
ـ در این باره میتوان به حملات تروریستی چند ماه قبل در بمبئی هند اشاره کرد که صدها تن به شکلی ناباورانه جان باختند. و یا حملات تروریستی دسامبر گذشته در الجزایر که در آن دفتر سازمان ملل در این کشور نیز هدف قرار گرفت و شمار زیادی از کارمندان این سازمان کشته شدند. این موضوع ضربه سنگینی به من زد. وقتی با خانوادههای قربانیان در الجزایر دیدار کردم بسیار گریه کردم تا جایی که نتوانستم گفتگو با آنها را ادامه بدهم.
▪ چه زمان خشمگین میشوید و آخرین باری که به شدت خشمگین شدید کی بود؟
ـ بسیار به ندرت دچار خشم میشوم.
▪ میتوانید بیشتر توضیح دهید؟ مردم شما را به چشم بانکیمون دبیرکل میشناسند اما دوست دارند بدانند بانکیمون در زندگی شخصی چگونه است؟
ـ به رغم آرامشی که دارم بعضی مواقع به شدت عصبانی میشوم، مثلا وقتی میبینم شرایط غزه آنچنان که انتظار دارم رو به بهبودی و حل شدن نمیرود و نتوانستهایم کمکهای بشردوستانه را به مردم آن که از بیآبی و بیبرقی رنج میبرند و حتی نمیتوانند از غزه خارج شوند برسانیم، به شدت خشمگین میشوم و حتی این خشم و عصبانیتم را به مقامات اسرائیل در دیدار اخیرم از تلآویو منتقل کردم. در موارد دیگری هم وقتی که میبینم برنامههای اصلاحی ام به دلیل بروکراسی که در وجود برخی کارکنان سازمان ملل ریشه دوانیده پیشرفت سریع ندارد، بهطور غیرقابل وصفی عصبانی میشوم.
▪ در چنین مواقعی چه کار میکنید؟
ـ فریاد میکشم. میشل مونتاس سخنگوی من شاهد اینگونه واکنشهای من بوده است.
▪ در زندگی شخصی آیا اخیرا عصبانی شدهاید مثلا از خانواده، برادر یا خواهر؟
ـ هیچگاه از خانوادهام عصبانی نشده ام زیرا بسیار با نظم و مقرراتی هستند و به تمام اصول و قواعد پایبندند.
در حقیقت ناچارند به برخی قواعد پایبند باشند و در بعضی روابط محافظهکار.
▪ آیا در زندگی شما کسی هست که حافظ اسرار شما و یا به عبارتی مورد اعتماد کامل شما باشد؟
ـ در زندگی شخصی به انضباط و نظم پایبند بودهام و تلاش کرده ام به اصول اعم از عرف و قانون متعهد باشم، اما از برخی قواعد اخلاقی و تعالیم همچون تعالیم کنفوسیوس تاثیر گرفتهام. تاریخ حامل عبرتها و تعالیم برای ما است و لذا ما میتوانیم از حکمت ملتهای گذشته بیاموزیم هنگامی که نوجوان بودم بسیاری از کتابهای شرقی و غربی را که به تعالیم و آموزش اخلاقی میپرداختند مطالعه کردم و به همین دلیل با مجموعهای کامل از اصول و رفتار رهبران بزرگ سیاسی، دینی و علمی آشنا هستم.
بدون تردید از این تعالیم آموزش گرفتهام و تلاش دارم به آنها احترام بگذارم و از آنجا که نسبت به خانوادهام و معیارهای اخلاقی پایبندم، نیاز ندارم کسی حافظ اسرارم باشد. به سلوک دیگران نگاه میکنم و درسهای مفید و فضائل آنها را سرمشق زندگی قرار میدهم. از سویی تاکید دارم که مرد باید ساده و صریح باشد و معتقدم که حقیقت همیشه ساده و واحد است و از ما دور نیست.
هستند کسانی که همواره تلاش میکنند حقیقت و دستیابی به آن را امری محال و دور دست بدانند در حالی که چنین نیست. به همین دلیل بسیاری مرا مردی ساده میدانند و البته واقعیت هم همین است. هیچگاه اهدافی پنهانی را برای خود تعریف نکردهام، آنچه را ببینم بیان میکنم و از دوپهلو سخن گفتن بیزارم.
▪ میدانید که تنها سه سال دیگر در منصب دبیرکلی خواهید بود آیا برنامهای برای آینده دارید؟
ـ سوال خوبی است اما آنهایی که مرا میشناسند، میدانند که من برای تعیین آیندهام کار نمیکنم و در تلاش برای کسب منصبی مهمتر و بالاتر نیستم. در عین حال اگر فرصتی برای من باشد تا به شکل بهتری خدمت کنم و یا به مناصب بالاتری دست یابم، آمادگی آن را دارم.
در چهل سال گذشته هیچگاه در تلاش برای دستیابی به منصبی معین نبودهام و معتقدم کسی که چنین روشی را در پیش میگیرد مرتکب خطا میشود و چه بسا واکنشهای زیادی نیز در پی داشته باشد. میتوانم بگویم عدم پیروی از اینگونه روشها، مرا به منصب دبیرکلی رساند.
▪ آیا تلاش خواهید کرد بار دیگر در همین سمت ابقا شوید؟
ـ در این خصوص باید بهطور مشخص بگویم اگر کسی در مقامی که دارد کوشش و اخلاص داشته باشد و بتواند اعتماد دیگران را جلب کند، فرصت زیادی برای کسب مناصب بهتر و بالاتر دارد.
▪ بسیاری شما را یک فرد معتاد به کار و تلاش میشناسند آیا این درست است؟
ـ من بیش از آنچه مردم گمان میکنند، کوشش زیادی در کارهایم دارم و این روش را ادامه خواهم داد.
اشاره: پست دبیرکلی سازمان ملل در زمانه پر تنش ما، بیتردید یکی از پر دغدغهترین شغل های جهان است. تصدی این شغل و انجام وظایف محوله به نحو مطلوب، نیازمند ابزارها، همکاریها و از خودگذشتگیهایی است که فراهم آوردن آنها در کنار هم، در اغلب مواقع برای دبیرکل امکانپذیر نیست و همین امر سبب گذاشتن تاثیرات سوء بر ماموریتهایی میشود که بعضا در ارتباط مستقیم با سرنوشت میلیونها انسان در سراسر کرهخاک هستند.
▪ آیا استراحت هم میکنید و یا در طول هفته از محل کار (سازمان ملل) برای استراحت خارج میشوید؟
ـ در طول هفته خیر، اما در فصل تابستان اگر فرصتی پیش آید حداکثر دو یا سه بار از محل کار خارج میشوم. گاهی اوقات حتی دو یا سه ماه هیچگونه استراحتی ندارم. عادت کرده ام به شدت مشغول به کار باشم.
▪ آیا با دوستان نزدیک ارتباط دارید؟
ـ دبیرکل برای ایجاد دوستیهای شخصی آزادی تام ندارد. به عنوان مثال، من دوستان کرهای زیادی در نیویورک دارم اما از دیدار با آنها امتناع میکنم. این کارم تعمدی است و از دوستان و اتباع کرهای خواسته ام انتظار دیدار با من را نداشته باشند زیرا سمت من بینالمللی است و به همین دلیل ایجاب میکند که به مسائل بینالمللی بیشتر اهتمام ورزم تا مسائل شخصی.
▪ آیا حدس میزنید که در سالهای گذشته مرتکب اشتباهی شده باشید و مثلا به خودتان گفته باشید: نباید آنچه را انجام داده ام انجام میدادم؟
ـ همواره به کمکهای فکری و نصایح سازنده از سوی مشاوران معتقد و پایبند بودهام. ادعا نمیکنم آنچه را که من انجام میدهم و حکم میکنم همیشه درست است اما معتقدم که تاکنون در اقداماتم اشتباه نداشتهام. هیچگاه کاری نکرده ام که مستوجب سرزنش و توبیخ باشم، به ویژه در اتخاذ تصمیمات بزرگ به یاد نمیآورم که مرتکب اشتباه شده باشم.
▪ از اینکه گفته میشود اهمیت و نفوذ سازمان ملل کاهش یافته و تاثیرگذاریاش را از دست داده و یکی از دلایل آن حضور شما در مقام دبیرکلی آن است، ناراحت نیستید؟
ـ ممکن است این دلیل درست باشد یا نباشد اما این بخشی از تعامل بدی است که با آن روبهرو شدهام. واقعیت این است که امروز در یک جهان کاملا متفاوت با گذشته زندگی میکنیم. ما در قرن ۲۱ به سر میبریم نه در سال ۱۹۴۵ یا ۱۹۶۰ و یا حتی ۱۹۸۰ و۱۹۹۰.
سازمان ملل از حدود شصت سال قبل که تاسیس شد تا مدتها نقشی شبه مطلق در مسائل جهانی ایفا میکرد اما امروز چنین نقشی ندارد. قدرتها و کشورهای تاثیرگذار در جهان نسبت به گذشته بیشتر شدهاند و این سبب افزایش چالشها و مشکلات شده است. به عنوان مثال در جریان جنگ سرد یا در آغاز این قرن بعضی چالشها پیشبینی شده بود اما جهان امروز به سمت جهانی سازی، افراطگرایی و تروریسم پیش میرود و به همین دلیل دبیرکل امروز سازمان ملل نیز با دبیرکل مثلا سال ۱۹۴۵ متفاوت است. میزان بحرانها نسبت به گذشته بسیار بیشتر شده است. به عنوان مثال، تغییرات آب و هوایی و گسترش ایدز به عنوان دو مشکل عمده جهان امروز، در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ وجود نداشت. باید بگویم آنچه من امروز با آن مواجه هستم، انتقادهای ظالمانه علیه من است و این در حالی است که نسبت به تلاشهای گذشتگان برای حل مشکلات بینالمللی، من بیشترین تلاش را در کسوت دبیرکلی سازمان ملل داشتهام، اگرچه معتقدم که زمان و منابع در اختیار من محدود است.
▪ مردم براین باورند که سازمان ملل تاثیر خود را از دست داده و در توجیه این مساله معتقدند که این سازمان در بازگرداندن مزارع شبعا و یا روستای <غجر> از اشغال اسرائیل به لبنان ناتوان است. جناب دبیرکل! ممکن است شما در تلاش برای حل مشکلات بزرگ باشید اما مردم مسائل کوچکی از این دست را مدنظر قرار میدهند.
ـ ممکن است من اندیشههای بلندی در سر داشته باشم اما این بدان معنا نیست که تنها اینگونه اندیشهها و اهداف را مورد نظر قرار دهیم. ما باید عملگرا و واقعگرا باشیم. من از زمره کسانی نیستم که تنها حرف میزنند بلکه بر کار کردن و کارآیی داشتن تاکید دارم. البته باید اعتراف کنم که به رغم تمام تلاشها، در حل بسیاری از مشکلات و بحرانها ناتوانیم که از آن جمله قضیه خاورمیانه است.
▪ میدانید که روابط میان سازمان ملل و ایالات متحده از اهمیت زیادی برخوردار است و شما نیز به این اهمیت واقف هستید، از جمله در پیام تبریک به باراک اوباما، خطاب به وی گفته بودید که به او اعتماد دارید و آرزو کرده بودید که همکاریهای سازندهای با هم داشته باشید. اکنون که تیم کاری اوباما تعیین شده، این همکاری سازنده را چگونه میبینید؟
ـ امیدوارم که هر همکاری و شراکتی میان سازمان ملل و ایالات متحده و همچنین تعهدات اوباما و دولتش یکی از مهمترین اهداف و چشماندازهایی باشد که سازمان ملل در تلاش برای تحقق آن است. من براین باورم که سازمان ملل و ایالات متحده خواهند توانست به عنوان دو شریک بسیار کارآمد با هم همکاری داشته باشند. سوابق بسیاری از اعضای تیم اوباما را میشناسم و معتقدم بسیار متعهد هستند. آنها در تماسهای تلفنی با من تاکید کردهاند که شریک سازمان ملل خواهند بود و از من نیز خواستهاند که شریک ایالات متحده باشم که من نیز چنین خواهم کرد. اما باید بگویم که روابط میان سازمان ملل و ایالات متحده را در دو سال گذشته در زمان دولت جرج بوش بهطور قابل ملاحظهای تغییر دادم بهطوری که بوش و دولتش تعامل و همکاری مثبتی با سازمان ملل نسبت به دوره قبل از من داشتند. ممکن است مقامات سازمان ملل قبل از من با کاخ سفید، کنگره و وزارت خارجه آمریکا انسجام نداشتهاند اما من در انسجام و همکاری کامل با این نهادها هستم.
▪ آیا استراحت هم میکنید و یا در طول هفته از محل کار (سازمان ملل) برای استراحت خارج میشوید؟
ـ در طول هفته خیر، اما در فصل تابستان اگر فرصتی پیش آید حداکثر دو یا سه بار از محل کار خارج میشوم. گاهی اوقات حتی دو یا سه ماه هیچگونه استراحتی ندارم. عادت کرده ام به شدت مشغول به کار باشم.
▪ آیا با دوستان نزدیک ارتباط دارید؟
ـ دبیرکل برای ایجاد دوستیهای شخصی آزادی تام ندارد. به عنوان مثال، من دوستان کرهای زیادی در نیویورک دارم اما از دیدار با آنها امتناع میکنم. این کارم تعمدی است و از دوستان و اتباع کرهای خواسته ام انتظار دیدار با من را نداشته باشند زیرا سمت من بینالمللی است و به همین دلیل ایجاب میکند که به مسائل بینالمللی بیشتر اهتمام ورزم تا مسائل شخصی.
▪ آیا حدس میزنید که در سالهای گذشته مرتکب اشتباهی شده باشید و مثلا به خودتان گفته باشید: نباید آنچه را انجام داده ام انجام میدادم؟
ـ همواره به کمکهای فکری و نصایح سازنده از سوی مشاوران معتقد و پایبند بودهام. ادعا نمیکنم آنچه را که من انجام میدهم و حکم میکنم همیشه درست است اما معتقدم که تاکنون در اقداماتم اشتباه نداشتهام. هیچگاه کاری نکرده ام که مستوجب سرزنش و توبیخ باشم، به ویژه در اتخاذ تصمیمات بزرگ به یاد نمیآورم که مرتکب اشتباه شده باشم.
▪ از اینکه گفته میشود اهمیت و نفوذ سازمان ملل کاهش یافته و تاثیرگذاریاش را از دست داده و یکی از دلایل آن حضور شما در مقام دبیرکلی آن است، ناراحت نیستید؟
ـ ممکن است این دلیل درست باشد یا نباشد اما این بخشی از تعامل بدی است که با آن روبهرو شدهام. واقعیت این است که امروز در یک جهان کاملا متفاوت با گذشته زندگی میکنیم. ما در قرن ۲۱ به سر میبریم نه در سال ۱۹۴۵ یا ۱۹۶۰ و یا حتی ۱۹۸۰ و۱۹۹۰.
ـ سازمان ملل از حدود شصت سال قبل که تاسیس شد تا مدتها نقشی شبه مطلق در مسائل جهانی ایفا میکرد اما امروز چنین نقشی ندارد. قدرتها و کشورهای تاثیرگذار در جهان نسبت به گذشته بیشتر شدهاند و این سبب افزایش چالشها و مشکلات شده است. به عنوان مثال در جریان جنگ سرد یا در آغاز این قرن بعضی چالشها پیشبینی شده بود اما جهان امروز به سمت جهانی سازی، افراطگرایی و تروریسم پیش میرود و به همین دلیل دبیرکل امروز سازمان ملل نیز با دبیرکل مثلا سال ۱۹۴۵ متفاوت است. میزان بحرانها نسبت به گذشته بسیار بیشتر شده است. به عنوان مثال، تغییرات آب و هوایی و گسترش ایدز به عنوان دو مشکل عمده جهان امروز، در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ وجود نداشت. باید بگویم آنچه من امروز با آن مواجه هستم، انتقادهای ظالمانه علیه من است و این در حالی است که نسبت به تلاشهای گذشتگان برای حل مشکلات بینالمللی، من بیشترین تلاش را در کسوت دبیرکلی سازمان ملل داشتهام، اگرچه معتقدم که زمان و منابع در اختیار من محدود است.
مردم براین باورند که سازمان ملل تاثیر خود را از دست داده و در توجیه این مساله معتقدند که این سازمان در بازگرداندن مزارع شبعا و یا روستای <غجر> از اشغال اسرائیل به لبنان ناتوان است. جناب دبیرکل! ممکن است شما در تلاش برای حل مشکلات بزرگ باشید اما مردم مسائل کوچکی از این دست را مدنظر قرار میدهند.
▪ ممکن است من اندیشههای بلندی در سر داشته باشم اما این بدان معنا نیست که تنها اینگونه اندیشهها و اهداف را مورد نظر قرار دهیم. ما باید عملگرا و واقعگرا باشیم. من از زمره کسانی نیستم که تنها حرف میزنند بلکه بر کار کردن و کارآیی داشتن تاکید دارم. البته باید اعتراف کنم که به رغم تمام تلاشها، در حل بسیاری از مشکلات و بحرانها ناتوانیم که از آن جمله قضیه خاورمیانه است.
میدانید که روابط میان سازمان ملل و ایالات متحده از اهمیت زیادی برخوردار است و شما نیز به این اهمیت واقف هستید، از جمله در پیام تبریک به باراک اوباما، خطاب به وی گفته بودید که به او اعتماد دارید و آرزو کرده بودید که همکاریهای سازندهای با هم داشته باشید. اکنون که تیم کاری اوباما تعیین شده، این همکاری سازنده را چگونه میبینید؟
ـ امیدوارم که هر همکاری و شراکتی میان سازمان ملل و ایالات متحده و همچنین تعهدات اوباما و دولتش یکی از مهمترین اهداف و چشماندازهایی باشد که سازمان ملل در تلاش برای تحقق آن است. من براین باورم که سازمان ملل و ایالات متحده خواهند توانست به عنوان دو شریک بسیار کارآمد با هم همکاری داشته باشند. سوابق بسیاری از اعضای تیم اوباما را میشناسم و معتقدم بسیار متعهد هستند. آنها در تماسهای تلفنی با من تاکید کردهاند که شریک سازمان ملل خواهند بود و از من نیز خواستهاند که شریک ایالات متحده باشم که من نیز چنین خواهم کرد. اما باید بگویم که روابط میان سازمان ملل و ایالات متحده را در دو سال گذشته در زمان دولت جرج بوش بهطور قابل ملاحظهای تغییر دادم بهطوری که بوش و دولتش تعامل و همکاری مثبتی با سازمان ملل نسبت به دوره قبل از من داشتند. ممکن است مقامات سازمان ملل قبل از من با کاخ سفید، کنگره و وزارت خارجه آمریکا انسجام نداشتهاند اما من در انسجام و همکاری کامل با این نهادها هستم.
منبع: روزنامه الحیات
ترجمه: نادر مازوجی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست