شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

کمک کلان و خطیر


کمک کلان و خطیر

ظاهرا با مساعدت مجدد سازمان تربیت بدنی طلب مالی باشگاه پرسپولیس به رافایل, بازیکن خارجی دو فصل پیش تیم فوتبال این باشگاه پرداخت شده تا احتمالات و خطراتی که در خصوص مجازات شدن و کسر ۶ امتیاز از مجموع پوئن های این تیم در جدول رده بندی لیگ برتر ایران وجود داشت, فعلا محو شود و سرخ ها مجالی برای نفس کشیدن دوباره بیابند و باز مدیون «سازمان» شوند

ظاهرا با مساعدت مجدد سازمان تربیت بدنی طلب مالی باشگاه پرسپولیس به رافایل، بازیکن خارجی دو فصل پیش تیم فوتبال این باشگاه پرداخت شده تا احتمالات و خطراتی که در خصوص مجازات شدن و کسر ۶ امتیاز از مجموع پوئن های این تیم در جدول رده بندی لیگ برتر ایران وجود داشت، فعلا محو شود و سرخ ها مجالی برای نفس کشیدن دوباره بیابند و باز مدیون «سازمان» شوند. این کمک کلان و حساس و خطیر ظاهرا وجوه و تعریف قانونی دارد و از یک دیدگاه وظیفه دستگاه ورزش بوده زیرا آن چه به نام باشگاه پیروزی (پرسپولیس) می شناسیم متعلق به دولت و نهاد و نماینده مستقیم آن در امر ورزش یعنی سازمان تربیت بدنی است و به تبع آن رییس وقت این سازمان، در هر زمان رییس مجمع عمومی باشگاه هم به حساب می آید و با این دیدگاه نه یک غریبه بلکه رییس حقیقی باشگاه یکی از بدهکاری های عمده باشگاه را که عدم پرداخت آن می توانست دردسر ساز باشد و مشکلاتی بسیار بیشتر از کسر امتیازات از تیم در مسابقات لیگ را موجب شود، محو و موضوع را منتفی کرده است. یک شرکت خارجی نیز که چندی پیش فعالیت هایی در ارتباط با سفر تیم پرسپولیس به خارج و انجام مسابقاتی در آن جا صورت داده بود و با عدم سفر پرسپولیس مدعی متحمل شدن خساراتی گشته و رقم کلانی را به عنوان خسران طلبیده لابد در قدم بعدی از جانب سازمان تربیت بدنی قانع و راضی خواهد شد و حتی اگر چنین نشود، سازمان تربیت بدنی یک بار دیگر به کمک یکی از دو باشگاه بزرگ کشور آمده و سربزنگاه از متلاشی شدن آنها جلوگیری کرده است، اما همین جا است که دو سوال عمده مطرح می شود.

۱) چرا در اکثر قریب به اتفاق دفعات فقط سرخابی هستند که از الطاف بیکران سازمان و سایر نهادهای دولتی و شهرداری برخوردار می شوند و به چه سبب این همه کمک های چشمگیر و یا حتی بخشی کوچک از آن به طور مستمر به سایر باشگاه ها تعلق نمی گیرد؟

۲) از قضا دو باشگاه فوق و از جمله پرسپولیس که موضوع بحث ما است به دفعات و به کرات ثابت کرده اند که شایسته این کمک ها نیستند و حتی اگر عدم پرداخت مبالغ فوق به طور اضطراری از سوی سازمان تربیت بدنی موجب نجات شان در روزهای آخر نشود، هیچ اتفاق بدی نخواهد افتاد و به واقع سزاوار این سرنوشت تیره هم هستند. از شما می پرسیم همین بازیکن مورد بحث و «شاکی به فیفا» که باعث شد پرسپولیس تا یک قدمی مجازات فیفا پیش برود و فقط با کمک «سازمان» موقتا نجات یابد (فقط تا دردسر بعدی!) در طول مدت استخدام و حضورش در ایران چند بازی برای پرسپولیس انجام داد و چه فوایدی به تیم رساند؟ آیا اصولا پرسپولیس به او احتیاج فنی داشت؟

آیا آن دروازه بان مقدونیه ای که بیش از سه سال پیش توسط قرمزها استخدام شد و حتی یک بازی رسمی هم برای سرخ ها انجام نداد و چون پولش را نگرفت به فیفا شکایت کرد و پولش را به طور قهری و با تهدید از پرسپولیس گرفت، کوچک ترین مشکلی را از تیم حل کرد و آیا اصلا به میدان گسیل شد که معضلی را رفع نماید؟!

تدابیری که طی سال های اخیر حکم به استخدام نه چندان کم شمار این گونه نیروها و نفرات داده، چگونه سازماندهی می شده اند و سیاست جذب آنها توسط کدام نفرات و مدیران اتخاذ گشته است و آیا چنان روندی از هر سو شکست خورده نیست و اگر ثمر ندادن و خسران ساز بودن آن محرز گشته چرا استمرار یافته است تا این قروض ویران کننده را به بار آورد و قرمز و آبی به زمین و زمان بدهکار باشند و هر لحظه و هر مرتبه به دخالت و حضور نجات بخش سران سازمان نیاز باشد تا مساله بزرگی که حادث شده است، رفع و رجوع شود و به چه سبب این مسایل دایما اتفاق می افتد؟

مدیریت فعلی پرسپولیس شاید از قبلی ها در این خصوص کم خطاتر بوده باشد، اما در یک نگاه و منظر کلی قرمز و آبی در سال های اخیر بیش از سودساز بودن دردسر آفرین بوده و هزینه هنگفتی را سوخت کرده و چیز خاصی را به فوتبال ما پس نداده اند و اگر خیل علاقه مندان و دلسوزان آنها نبودند و وجودشان موجد حیات در ورزش کشور نبود، چه بسا سازمان هم از آنها دل می کند و با عدم کمک به این باشگاه های «همیشه محتاج» خیال خود را راحت می کرد و از این اتهام صحیح نیز رها می شد که فقط هوای دو باشگاه بزرگ را دارد.

وصال روحانی



همچنین مشاهده کنید