شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

گزینش بومی دانشجو تبعیض مدرن


گزینش بومی دانشجو تبعیض مدرن

در چند روز گذشته پس از اعلام نتایج کنکور سراسری دانشگاه های دولتی شاهد بروز اعتراضات گسترده در میان داوطلبان کنکور امسال بوده ایم. این اعتراضات از آن جا ناشی می شود که گویا …

در چند روز گذشته پس از اعلام نتایج کنکور سراسری دانشگاه های دولتی شاهد بروز اعتراضات گسترده در میان داوطلبان کنکور امسال بوده ایم. این اعتراضات از آن جا ناشی می شود که گویا بنا بر اتخاذ سیاست جدید وزارت علوم دولت نهم بسیاری از دانشجویان شهرستانی به خاطر آن چیزی که گزینش بومی خوانده می شود از تحصیل در دانشگاه های برتر که اکثرا در شهرهای بزرگ و مراکز استانهای تراز اول کشور قرار دارد محروم شده اند.

این طرح از طرف شورای عالی انقلاب فرهنگی و به پیشنهاد وزارت علوم تصویب شده است و ریاست این شورا با آقای احمدی نژاد است در نتیجه دولت و وزارت علوم مقصران اصلی شرایط پیش آمده هستند. اما تاکنون هیچ گونه پاسخی به اعتراضات نداده اند.

متاسفانه دانشگاههای معتبر و با امکانات و سطح علمی بالا صرفا در مناطق مرکزی و استانهای بزرگ و شهرهای بزرگ متمرکز شده اند و با اجرای طرح بومی سازی برخلاف ادعاهای دولت نهم در مورد توزیع عادلانه امکانات، داوطلبان مناطق محروم و حاشیه ای از بهره بردن از امکانات به حق خود محروم می شوند که این امر علاوه بر نقض آشکار قانون اساسی موجب عدم شکوفایی استعداد نخبگان جامعه می شود. این امر در کنار سهمیه بندی جنسیتی بسیاری از رشتههای تراز اول موجب آن شده است که بسیاری از داوطلبان کنکور که رتبههای خوب ۲ رقمی یا ۳ رقمی داشته اند از تحصیل در دانشگاه و رشته مورد علاقه شان محروم گردد. این مساله موجب آن شده است که بسیاری از این داوطلبان بر این اعتقاد باشند که این امر تبعیض آشکاری است که وزارت علوم دولت نهم با همکاری سازمان سنجش کشور بر آنان روا داشته است. این در حالی است که در طی چند روز گذشته بسیاری از این داوطلبان که گمان می برند در حق آنان ظلم صورت گرفته با تجمع در مقابل سازمان سنجش و مجلس شورای اسلامی خواهان رسیدگی به اعتراضات خود شده اند.

این در حالی است که نمایندگان مجلس خصوصا اعضای کمیسیون آموزش هر گونه اطلاع خود از سهمیه بندی را منکر شده اند و اجرایی شدن این سهمیه بندی بومی را برخلاف قانون اساسی دانسته اند و این مساله را به اتخاذ سیاستهای بدون هماهنگی دولت و وزارت علوم و شورای عالی انقلاب فرهنگی نسبت داده اند.

با این طرح ما درب دانشگاه های بزرگ و ممتاز را برروی دانش آموزان ممتاز و مستعد کشور که در خارج از ناحیه آن دانشگاه قرار دارند می بندیم.

اما با وجود این طرح تصور کنید که هر فردی در شهرستان خود تحصیل کند، کار کند و به جای دیگری نرود آیا این مساله به سود کشور است؟ همان طور که بیان شد این طرح کشور را به ۹ ناحیه مجزا از هم تقسیم کرده و سطح رقابت را پایین می آورد و ارتباط میان اقوام ایرانی را کم می کند. این طرح از نظر فرهنگی دیواری بین اقوام مختلف و نواحی بزرگ کشور ایران می کشد.

اما گویی که عده ای از محافل با نفوذ در شهرستانها نگران حضور نمودهای فرهنگی مدرن مانند دانشگاه ها، سینما، کتابخانه و... هستند و فکر می کنند که گسترش چنین نهادهایی باعث سست شدن پایههای فرهنگ سنتی می شود به همین دلیل نسبت به جابه جایی دانشجویان حساسیت دارند و گمان می کنند که اگر داوطلبان شهرستانی در شهرهای بزرگ تحصیل کنند تحت تاثیر بدآموزی های فرهنگ مدرن حاکم در تهران قرار می گیرند.

با تمام این وجود سوال اصلی هم اکنون این است با توجه به این که ثبت نام مراکز آموزش عالی و دانشگاهها از هفته آینده آغاز می شود و سرنوشت نتایج کنکور این داوطلبان همچنان درهاله ای از ابهام به سر می برد چه کسی پاسخگوی این نخبگان جوان جامعه ما خواهد بود؟ جوانانی که به هزار امید و آرزو برای یک آینده بهتر که در گرو تحصیل در دانشگاههای تراز اول کشور است سالها تلاش و کوشش کرده اند که بار علمی شان بالا تر برود اکنون تنها به جرم آن که محل زندگی و و محل تولدشان جایی است که در آن دانشگاه معتبری وجود ندارد محکوم هستند که از امکاناتی که باید به تساوی برای تمامی شهروندان ایرانی تقسیم شود محروم شده اند آیا تبعیضی از این آشکارتر وجود دارد که انسانی را تنها به جرم محل تولد و زندگی اش از بدیهی ترین حق اش که همانا تحصیل متناسب با میزان استعدادش است محروم سازیم؟ با این شرایط چگونه انتظار داریم که نخبگان جامعه ما استعدادشان شکوفا شود وبرای پیشرفت جامعه تلاش کنند؟

باید با اندکی دقت نظر این قبیل قوانین تبعیض آمیز و ناعادلانه جلوی شکوفایی استعدادهای جوانان کشور ما نگیرد.

نویسنده : مهرداد شاکری