یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

بالرین ها می آیند


احتمالاً فوتبال آلمان خیلی كم با مرغ سر و كار داشته است هر وقت هم كم می آورد, تقصیرها را گردن فوتبالیست خیابانی می انداخت و می گفت نسل او دارد منقرض می شود

اما شاید بهتر بود كاسه و كوزه ها سر فوتبالیست مزرعه یی می شكست چون كمبودهای فوتبال كشور دلیل دیگری دارد و معلوم است كه كسی سر كلاس تاریخ حواسش را جمع نكرده است. چون كسی نمی داند كه آندراده مهاجم ستاره اروگوئه در سال ۱۹۲۴ بعد از قهرمانی تیم فوتبال اروگوئه در المپیك پاریس به مطبوعات در حیرت جهان چه گفت. آنها فوتبال جدید و خیره كننده یی را به نمایش گذاشته بودند. آنها توپ را به جلو نمی زدند بلكه با پشت پا به جلو حمل می كردند. آندراده بعداً توضیح داد كه آنها این كار را به هنگام شكار مرغ تمرین كردند و چون مرغ ها موقع فرار پیچ های «s » شكل می زدند اسم این هنر دریبل زنی را «مونیاس» (پیچك) گذاشتند.

فوتبال آلمان هم احتمالاً در سال های گذشته به چند تا شكارچی مرغ احتیاج داشت. چون اصلاً كسی را نداشت كه بر پیچ های »s« شكل مسلط باشد. او دریبل زنانی از نوع توماس هسلر داشت و همین طور برند اشنایدر كه بیشتر البته به درد كمك رسان برزیلی ها می خورد. در واقعیت اینها هیچ وقت بازیكنانی نبودند كه در آلمان اهمیت داشته باشند. فقط به این درد می خوردند كه ثابت كنند فوتبالیست آلمانی تنها به درد جارو كشیدن و سگ دو زدن در زمین نمی خورد داشتن اینگونه بازیكنان اختیاری بود و وظیفه به شمار نمی رفت.

اما حالا، در پایان فصل

۲۰۰۵-،۲۰۰۴ می توان نتیجه گرفت كه حداقل لیگ آلمان شكارچیان مرغ را دوباره كشف كرده است.

این روند در هیچ جا بهتر از مونیخ قابل مشاهده نیست. در آنجا به تازگی با افتخار از استخدام علی كریمی ایرانی خبر داده شده كه استعداد خاصش - بعضی ها می گویند تنها استعدادش - در رقص با توپ است. علاوه بر او بایرن سه آرتیست دیگر هم از قبل در اختیار داشت: باستیان شواین اشتایگر، مهمت شول و زه روبرتو، كه این تركیب در فصل آینده بزرگترین مجموعه دریبل زن تاریخ بوندس لیگا را تشكیل خواهد داد.

كیگان، لیتبارسكی، فولكرت

خوشبختانه آن زمان ها كه چند تا روزنامه زرد بتوانند انگیزه های حقیری را برای این خرید به فلیكس ماگات نسبت دهند گذشته است. ماگات یك استراتژیست است و دقیقاً می داند كه چه كار می كند. او در دوران بازیگری اش با كوین كیگان و پیرلیتبارسكی همبازی بوده و همچنین با گئورگ فولكرت پیستون چپ تیم كه از نظر او «دریبل زن كاملی» بود. او می داند كه این ماجراجوها چه چیزی را می توانند به تیم بدهند و همچنین می داند تیمش میشائل بالاك و تورستن فرینگس را دارد كه البته تكنیكی هستند اما با گام های سنگین. ماگات می داند كه اگر بخواهد وعده یی كه در ابتدای فصل داد را عملی كند، به رنگ دومی نیاز دارد: اینكه بایرن مونیخ از فوتبال مجهول به فوتبال فعال تغییر سبك دهد. او می داند كه بر این كار به سبك پایانی نیاز دارد كه می توانند ریتم و سرعت بازی را تغییر دهند.

ماگات می گوید: «كریمی یك خرید هدفمند است. برای ما دریبل زن ها ابزاری برای ارایه فوتبال تهاجمی بهتر هستند و من هم كه نمی توانم كل مسؤولیت را روی دوش شواین اشتایگر و شول بیندازم. شواین اشتایگر هنوز جوان است و آن ثبات لازم را ندارد. مشكلات شول هم كه برای همه آشنا هستند.» به خاطر همین ماگات بیشتر از آنكه در تیمش نیاز داشته باشد دریبل زن استخدام می كند. او می خواهد مطمئن شود كه در هر بازی حداقل یك نفر را دارد كه سرحال و سالم است.

آنچه در مونیخ در حال شكل گیری است می تواند نمونه خوبی در ورزشی باشد كه در آن بارسلونا در حال حاضر با رونالدینیو، دكو و جیولی با استیل ترین هافبك دنیا را دارد. دریبل زنان جدید در فوتبال مدرن چند كاركرد دارند، كمی بازیساز، كمی بال و كمی هم پشت دو مهاجم. در بوندس لیگا هم چند تیم در این فصل از هنرهای متخصصان یك به یك بهره بردند: بایرن از شواین اشتایگر و شول، شالكه از لینكلن، اشتوتگارت از الكساندر خلب و هرتابرلین از مارسلینیو و یلداری باشتورك، ماگات می گوید: «این بازیكنان مخصوصاً برای تیم هایی اهمیت پیدا كرده اند كه باید بازی را انجام دهند. اگر تیم حریف عقب بكشد بیش از هر موقعی به آنها نیاز داری.» به معنای دیگر: هرچقدر تیم مهم تر باشد دریبل زنان هم مهم اند.

می توان گفت كه فوتبال مشغول این است كه نوع خاصی از زیبایی را دوباره به چنگ آورد. این اواخر هم كه انتظار زیادی نمی رفت و همواره در جام های بزرگ از قبل می شد پیش بینی كرد كه تیم ها با زنجیرهای دفاعی گرانقیمت همدیگر را به زنجیر می كشند.

تخصص دریبل زنی یك ویژگی سنتی تلقی می شود و دریبل زنان، شخصیت های انفرادی عجیب و غریبی بودند كه متهم به انجام بازی زیبا اما بدون فایده می شدند. دور دور بازیكنانی بودكه حكم خدمتگزار تیم بودند و چندین كاربرد داشتند و آنقدر از لحاظ تاكتیكی تعلیم دیده بودند كه در نهایت در بازی كم می آوردند.

اره های فوتبال مدرن

اما فوتبال نمی گذارد كسی بازی كردن را برای او قدغن كند. او حالا در وضعیتی قرار دارد كه بیش از هر زمان دیگری به بازیكنان حقه باز و كلك زن احتیاج دارد. در این فوتبال مدرن زنجیروار، آنقدر فضا تنگ شده كه آدم گاهی اوقات فكر می كند این بازی ۱۲ نفره انجام می گیرد. اما اگر بازی جایی در ترافیك این زنجیرها قفل كند، فقط دریبل زن ها می توانند كمك كنند. آنها اره های این زنجیرها در فوتبال مدرن هستند. آنها آنجا را كه بهترین پاس هم نمی رسد اره می كنند.

اما این بازیكنان را در آینده باید از كجا پیدا كرد؟ ماگات می گوید:«در آلمان به سختی می توان بازیكنان جوانی با این استعداد خاص را یافت.» هرمان گرلاند مربی آماتورهای بایرن و متخصص پرورش استعداد هم به او امید بیخودی نمی دهد. او می گوید: «در قسمت جوانان مان فعلاً كسی را نمی بینیم كه این كار را بلد باشد.»

انگار فقط یك راه حل وجود دارد: اردوی تمرینی در یك مزرعه مرغ.



همچنین مشاهده کنید