یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

اقتصاد و فوتبال


اقتصاد و فوتبال

یکی از رویکردهایی که اقتصاددانان برای بهبود عملکرد یک بنگاه اقتصادی یا نظام اقتصادی پیشنهاد می کنند برون سپاری برخی از وظایف و فعالیتهای شرکت به یک پیمانکار بیرون از بنگاه یا بیرون از اقتصاد ملی است

آلبرت هیرشمن در کتاب خواندنیِ "دگردیسی مشغولیتها" می نویسد که: "بر طبق یک نظر سنجی از هواداران فوتبال در برزیل، حضور طرفداران تیم ریودوژانیرو در ورزشگاه به فاصله خانه طرفدارِ فوتبال تا ورزشگاه شهر بستگی ندارد، باز هم لابد بیدن خاطر که هوادار واقعی اصلا مسافرت برای رسیدن به بازی را جزیی از هواداری و تعهدش به تیمی می داند که طرفداراش است". این موضوع را به خوبی می توان در ایران لمس کرد. جوانان و نوجوانانی که برای دیدن بازی پرسپولیس و استقلال یا بازی دو روز پیشِ پرسپولیس و سپاهان در ورزشگاه آزادی حاضر شدند نشان دادند که همانند پداران ونیاکان ما ایرانیان که سختی سفر به عتبات و عالیات را جزئی لذت بخش از سفر می دانستند، فاصله خانه تا ورزشگاه و سختی رسیدن به ورزشگاه را جزء منافع شادی بخش سفر خود تلقی می کنند. به راستی اگر یک اقتصاددان صرفا تئوریک بخواهد با تحلیل هزینه- فایده به بررسی رفتار تماشاچیان فوتبال بپردازد باید سختی حضور در ورزشگاه را جزء هزینه های سفر تلقی نماید، در حالیکه خود تماشاچی همانند زائر، اینگونه به قضیه نگاه نمی کند. در فعالیتی مانند تلاش برای برد پرسپولیس یا سپاهان یا اجرای یک سیاست دولتی که نا اطمینانی ار نتیجه مورد نظر جزء لاینفکِ این کنش است، همیشه این ترس در دل هوادارِ تیم وجود دارد که آیا جد و جهدش قرین توفیق خواهد بود یا خیر؟ اما نکته مهم این است که چرا با وجود این نا اطمینانی گسترده و نبود هیچ گونه تضمینی برای موفقیت در نتیجه این تلاش، باز هم هوادار فوتبال به ورزشگاه می آید؟

تیبور سیتوفسکی در کتاب اقتصاد بدون شادی میان دو مفهوم خوشبختی و تلاش برای حصول خوشبختی تمایز قائل می شود. حرکت به سمت ورزشگاه و تلاش برای رساندن خود به سکو، ایستادن در صف بلیت و تحمل گرمای نیم روزه و چندین ساعت حضور قبل از شروع بازی در ورزشگاه، همگی حکایت از تلاش برای حصول خوشبختی یعنی شادی در نتیجه برد دارند. اما خوشبختی در این فرایند برد تیم مورد علاقه و شادی پس از آن است. باز هم باید بر این نکته مهم تاکید کنم که در تلاش برای حصول به خوشبختی هیچ تضمینی برای دستیابی به خوشبختی در این گونه فعالیتهایی مانند هواداری وجود ندارد؟

به گمان من حضور در کنار افرادی که همگی طرفدار و هودار سینه چاک یک تیم فوتبال هستند و ایجاد ارتباط با آنان در ورزشگاه باعث می شود تا هوادار از چنین اوضاع و احوالی لذت ببرد و سرمست شود. برای چشیدن این لذت لزوما نباید تیم مورد نظر مدام بازیهای خود را ببرد. اما لازم است که به طرق مختلف نشان دهد که این امر و دستیابی به پیروزی امکان پذیر است. نکته دیگری که در این موارد می توان بدان توجه کرد این است که مشارکت در اینگونه کنش ها به گفته جان استوارت میل در واقع "سپری است در مقابل انفعال و سستی و بزدلی و رکود فکری". بنابراین مشارکت در این کنش ها تا حدی که سبب خود پروری شود می تواند بسیار هم لذت بخش باشد.

● بازگشت سرمایه

افشین قطبی شبیه به یکی از هزاران کسی است که روزگاری بنابر اراده شخصی خود یا به اراده دیگران و یا به دلایل دیگری از کشور خارج شده اند و این پدیده در اغلب موارد "فرار مغزها" نامیده می شود. اما عمده اقتصاددانان و برنامه ریزان معتقدند که حضور این این سرمایه های انسانی با توجه به دانشی که دارند یا سرمایه های فیزیکی که مالک آن هستند می تواند یکی از عوامل مفید برای رشد و توسعه اقتصادی به مشار آید. حضور این افرادِ آموزش دیده که اغلب هم در سطح عالی تحصیل کرده و یا در حوزه کاری خود بسیار موفق بوده اند با توجه به آثار جانبی که به همراه خود دارند می تواند برای توسعه ایران بسیار کمک کننده باشد. فرض کنید علاوه بر افشین قطبی که یک سرمایه انسانی ایرانی است که فوتبال آکادمیک را خوب یاد گرفته و در جوامع توسعه یافته پرورش یافته، سایر سرمایه گذاران موفق ایرانی با همین امنیت خاطر وارد ایران شوند- فرض کنیم امنیت سرمایه گذاری برایشان تضمین شود، فضای کسب و کار بهبود یابد، قوانین دست و پاگیر حذف شوند و ...- بدون شک هر یک از آنان در مدتی کوتاه تر یا بلند تر از قطبی می توانند در حوزه فعالیت خود گفتمان جدیدی را ایجاد کرده و موجبات ارتقاء و پیشرفت آن رشته را کمی فراهم نمایند. ثبات مدیریت و عدم تغییر قطبی در میانه های فصل، اخراج کارشکنان و اخلال گرانی همچون شیث رضایی و مامانی همه و همه گویای آن است که سرمایه گذاری باید با بینش بلند مدت انجام شود و صبر و حوصله هم چاشنی کار باشد. اگر امثال قطبی آرامش داشته باشند و امنیت خاطر، فضای کسب و کار هر رشته دیگری مانند فوتبال تغییرات اندک اما جدی خواهد کرد. البته در ین نعت حضور شفاف سازانی مانند برنامه نود، که همچون یک نهاد نظارتی عمل می کند بسیار ضروری است.

● برون سپاری

یکی از رویکردهایی که اقتصاددانان برای بهبود عملکرد یک بنگاه اقتصادی یا نظام اقتصادی پیشنهاد می کنند برون سپاری برخی از وظایف و فعالیتهای شرکت به یک پیمانکار بیرون از بنگاه یا بیرون از اقتصاد ملی است. حضور افشین قطبی و ویرا در بازی سرنوشت ساز فوتبال لیگ برتر ایران، بدون شک گویای این بود که برون سپاری برخی فعالیتها و حضور متخصصینی از بیرون از فضای داخلی بنگاه- بجای کسانی که صرفا بر اثر رانت های مختلف در جایگاهی قرار میگیرند- و با فضای رقابتی آشنایی دارند و آموخته اند که در شرایط رقابتی چگونه باید باقی بمانند، می تواند بسیار مفید باشد. اما یادمان باشد که شرکت بیرونی (خارجی) امنیت سرمایه گذراری برای خود و دارایی اش می خواهد.

محمد فرهاد

http://farhady.blogfa.com



همچنین مشاهده کنید