جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
ظهور فاشیسم مسیحی تهدیدی در برابر دموکراسی آمریکایی
در سالهای اخیر، کارشناسان و تحلیلگران برجسته آمریکایی، از شکل گیری جریان نوظهور فاشیسم مسیحی در ایالات متحده ابراز نگرانی نمودهاند. نویسنده که کتابی نیز با عنوان «فاشیسم آمریکایی» نگاشته است، با اشاره به رویکردهای فرهنگی این جنبش رادیکال،به ویژه خرافهگرایی، تلاش برای نابودی مخالفان، حمایت از ابرشرکتها و نادیدهانگاری مشکلات جامعه، یادآوری می کند که بین رویکردهای این فاشیستهای مسیحی و حزب نازی آلمان، مشابهتهای زیادی وجود دارد.آیا با قدرتمند شدن الیگارشی آمریکا و تولد فاشیسم مسیحی، ما شاهد مرگ دموکراسی در ایالات متحده نخواهیم بود؟
دکتر جیمز لوتر آدامز، استاد درس اخلاق من در دانشگاه هاروارد، روزی در کلاسهای درسش به دانشجویان چنین گفته بود: «هنگامی که من در سن شما بودم (وی در آن زمان ۸۰ سال سن داشت)، ما با «فاشیسم مسیحی» مبارزه می کردیم.» این هشدار که ۲۵ سال پیش داده شد، هم اینک دیگر بار از سوی پات روبرتسون و چند ایستگاه رادیویی تلویزیونی مسیحی، به عنوان یک مذهب سیاسی نوظهور که به سوی کنترل دولت و سازمانهای ما حرکت نموده، مطرح گردیده است. سردمداران فاشیسم مسیحی در نظر دارند که از ایالات متحده برای ایجاد یک امپراتوری مسیحی جهانی بهره گیرند. تلاش این بنیادگرایان و مسیحیان در جهت کسب قدرت سیاسی را باید یک جریان سنتی رادیکال به شمار آورد.
هر چند در گذشته، ظهور چنین اندیشهای به ندرت مورد پذیرش کارشناسان قرار میگرفت، اما دکتر آدام به ما هشدار داده بود که ممکن است نابینایی به وجود آمده توسط فخرفروشی روشنفکری، ما را از درک حقیقت دور نماید. وی خاطرنشان کرده بود که نازیها قرار نیست یک بار دیگر با پیراهنهای قهوهای و صلیب شکسته، به صحنه قدرت بازگردند. هر چند این وارثان ایدئولوژیهای نازیها، عقاید خود را در پس پرده مسیحیت پنهان نمودهاند.
من تردیدی ندارم که وی انسانی نبود که لفظ فاشیست را سادهانگارانه به کار ببرد. آدامز در سالهای ۱۹۳۵ و ۱۹۳۶ میلادی در آلمان بود و با مقامات کلیسای ضدنازی به رهبری دیتریچ بونهوفر همکاری میکرد. کمی بعد هم توسط گشتاپو شناسایی و دستگیر شد و به ایالات متحده بازگشت. البته آدامز در مسیر بازگشت، مخفیانه فیلمهایی سیاه و سفید را که از کلیسای مسیحی حامی هیتلر گرفته بود، به همراه آورد و من ساعتها از وقت خود را در دانشگاه کمبریج به تماشای این فیلمها اختصاص داده ام که در آنها افرادی نظیر آلبرت شوایتزر و کارل بارتز سخنرانی می کردند. آدامز دریافته بود که جنبش تمامیتخواهی به وجود آمده در ایالات متحده، ریشه در مشکلات اقتصادی و فردی عمیق موجود دارد و هشدار میداد که خروج مشاغل تولیدی از خاک آمریکا، فقیرتر شدن طبقه کارگر و خستگی جسمی و روحی طبقات فقیر و متوسط، میتواند به نابودی جامعه ما بیانجامد.
طبقات متوسط جامعه ما، اینک در جهانی زندگی میکنند که امکان برون سپاری مشاغل آنها میسر گردیده و باید در شرایطی پرریسک به زندگی بپردازند. در دو سال اخیر نیز که من وقت خود را بر روی نگارش کتاب «فاشیستهای آمریکایی؛ راستگرایان مسیحی و جنگ علیه آمریکا» متمرکز نموده ام ، به این نتیجه رسیدهام که فراهم شدن چنین شرایط اسفباری، به آثار اجتماعی و فردی و اقتصادی ناگواری منجر خواهد شد. و چندان عجیب نیست که امروزه همه ما از طریق رسانههای مخالف، با انبوهی از شعارهایی روبهرو هستیم که مدعی است، اتوپیای مذهبی و فکری وعده داده شده، تنها با نابودی مخالفان قدیمی و گناهکار آمریکا به دست خواهد آمد. این آرمانگرایان مسیحی وعده میدهند که با تغییر دنیا، دنیایی رؤیایی به وجود خواهند آورد که در آن، زمان میایستد وهمه مشکلات دنیا حل خواهد شد.
راستگرایان مسیحی تاکنون دهها میلیون آمریکایی را اغوا نمودهاند که به گفتههای آنها در مورد دنیایی سرشار از واقعیت و جادو تا جلوههای فانتزی فرشتگان و معجزه و همچنین عقاید بچهگانهای نظیر برنامه خداوند برای هدایت آنها و یا راهنمایی و حمایت مسیح از آنان، ایمان بیاورند. اما از این منظر افسانهوار، دیگر نمیتوان برای تفکرات راه گشا و روشنفکری، یافتههای علمی و معضلات بی کاری و فقدان پوششهای بیمهای، اهمیتی قایل شد. از سوی دیگر، با همراهی مسیح با شما، دنیایی دروغین در برابر پیروان این گروهها گشوده میشود که به بهای قربانی کردن واقعیت، دستیابی به اهداف خود را دنبال میکنند. امروزه، با روی کار آمدن فاشیسم مسیحی، ما با دنیایی غیرقابل تغییر روبهرو گردیدهایم که دروغها به واقعیت تبدیل شدهاند، راهی برای تغییر وجود ندارد و خداوند روزگار ما، دستیابی به حداکثر سودآوری به بهای قربانی کردن شهروندان است. اینک ما در کشوری زندگی میکنیم که ۱% از ثروتمندان، ثروتی بیش از۹۰% انتهای لیست را دارند، شکنجه قانونی شده و امکان زندانی کردن افراد، بدون هیچ دلیلی وجود دارد.
آرتور شلسینگر، در کتاب «فراز و فرودهای تاریخ آمریکا» چنین مینویسد: «عصر دنیای بزرگ، به دلیل عدم ایجاد تمایز بین حقوق انسانها، از اهمیت زیادی برخوردار بود، در آن دوران، ما شاهد کاهش فقر و بیعدالتی و ظلم و در عین حال، پیدایش عصر بردهداری و شکنجه و نسلکشی نیز بودیم.»
در واقع، آدامز سالها، در رویکردهای راستگرایان مسیحی، مشابهتهای فاجعهباری را با کلیسای مسیحی آلمان و حزب نازی مشاهده کرده بود. بدین ترتیب، فاشیستهای آمریکایی در سایه اندیشههای مذهبی و ویژگیهای جامعه باز ما، سرنوشت دولت ما را به چنگ آوردند. وی معتقد بود که لیبرالها از درک توانمندیهای قدرت و تلاشهای پنهان شیطانی برای دستیابی به آن ناتوانند.
هم اینک انتقادات مطرح شده در پژوهشهای دانشگاهی، همراه با موضوعات انتشار یافته در رسانهها، این جریان را به یک نهضت عالمگیر تبدیل نموده است. بدین ترتیب، پرسشها و ابهامات مطرح شده به ویژه در حوزه روابط راستگرایان مسیحی با دولت و ابرشرکتها، برای بسیاری از کسانی که جریانات فکری را دنبال مینمایند، آشناست. به علاوه آنان معیارهای اخلاقی خاصی دارند و تحمل شکست را ندارند.
دکتر آدامز معتقد بود که در صورت پیروزی نازیها بر ایالات متحده، اکثر اساتید هاروارد، کلاسهایشان را با سلام نازیها شروع می کردند. اینک پس از دو دهه و با وجود رشد اندیشههای مسیحی راستگرا، به نظر میرسد، پیشبینیهای وی محقق شده است. آنان در عرصه قدرت به صندلیهای سنا و کنگره دست یافتهاند. مثلاً ۴۵ سناتور و ۱۸۶ عضو کنونی کنگره، از حمایت ۸۰ تا ۱۰۰ درصدی سه گروه اصلی مسیحیان (شامل ائتلاف مسیحیان، شورای روابط خانواده و انجمن عقابها) برخوردار میباشند. پرزیدنت بوش نیز در قالب کمکهای فدرال، صدها میلیون دلار کمک به آنها اعطا کرده و عملاً طرحهای آنان را در حوزههای دانش، حقوق جنسی و مبارزه با ایدز، دنبال میکند.
من معتقدم که ما در حال تجربه حوادثی هستیم که در دوره بیسمارک با شعار حمایت از ارزشها روی داد. در سالهای پایانی قرن نوزدهم، آلمانها زمینه لازم جهت مبارزه با کاتولیکها و یهودیان را در قالب جنگ فرهنگی فراهم نمودند. بیسمارک در آن دوره توانسته بود با جلب حمایت مردم آلمان، راه را برای حکومت نژادپرستانه و ظالم نازیها فراهم آورد.
راستگرایان مسیحی افراطی در حالی از روی کار آمدن دولت مسیحی دفاع میکنند که همه بخشهای جامعه آمریکا، از لیبرالها و مهاجران گرفته تا هنرمندان و روشنفکران، بدون دارا بودن حقوق مشروع قانونی و شهروندی، در بهترین شرایط به افرادی در جه دو تبدیل شدهاند. آنان همواره به دنبال شکلگیری بحرانهای اقتصادی، فجایع طبیعی و یا حملات تروریستی و یا زد و خوردهایی هستند تا بتوانند دامنه سلطه خود را گسترش داده و تثبیت نمایند. یک دوره ناآرامی به آنها اجازه میدهد که اصلاحات رادیکال مورد نظر خود را پیاده نموده و در سایه شعارهایی نظیر بازگشت آرامش و امنیت و نظم و قانون، اهداف خود را پیاده کنند. این جنبش که باید آن را خطرناکترین نهضت فراگیر در تاریخ ایالات متحده به شمار آورد، با استفاده از شرایط بحرانی اجتماعی و اقتصادی موجود و ایستگاههای رادیویی و تلویزیونی مسیحی و مدارس مسیحی، آیندهای را به شهروندان آمریکایی وعده میدهد که در آن امید، دستمزدهای مناسب، امنیت شغلی و خدمات اجتماعی، از جایگاه ویژهای برخوردار است.
فراموش نکنیم که تجاوزات متوالی به منافع آمریکا که با همراهی هر دو حزب سیاسی دموکرات و جمهوریخواه نیز تداوم یافته، نه تنها به توانمندسازی این الیگارشی آمریکایی منتهی گردیده، بلکه مرگ دولت دموکرات ما و تولد فاشیسم آمریکایی را به وجود آورده است. وضعیتی که در نهایت به مرگ دموکراسی آمریکایی منجر میشود.
کریس هدگز
مترجم:محسن داوری
ماهنامه سیاحت غرب،شماره۶۲
منبع: www.TruthDig.com
Chris Hedges: مسئول سابق بخش خاورمیانه روزنامه نیویورک تایمز و نویسنده کتاب «جنگ، نیرویی است که به ما معنا می دهد.»
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست