سه شنبه, ۱۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 4 March, 2025
شعر خوب

یک روزی معلم انشاء پرسید؟ بچه ها دوست دارید چه کاره شید. اون زمان بی اختیار داد زدم: شاعر خوب. همیشه تو زندگی آرزوم بوده که شاعر بشم. اما بعدها که بزرگ شدم دیدم شاعری یک دل می خواد اندازه تموم دنیا که سفید باشه و بی غل و غش، که فرشته ها بیان توی دل و شعرهارو از پیش خدابیارن و بخونند و اون هم رو کاغذ بیاره. بعدها بود فهمیدم که شاعری یک الهامه، یک وحی پاک که نباید تقدس اون رو با حرفهای پوچ و پوشالی خراب کنیم. وقتی شعرهای شهریارو می خونی، می فهمی حرفهای خداست روی لب و زبون و دست شهریار. آره بعدها که بزرگ شدم چند تا شعر از چند تا شاعر از قدیمی تا معاصر، خوندمو معنی بعضی از بیت هارو هم نفهمیدم، فهمیدم این شعرها از بالا می آد. از دلهای پاک و پرصفا می آد. اون زمان یک فکری اومد به سرم، که برم منهم یک پاک کن بخرم. سیاهی های دلم رو پاک کنم. شاید یک گوشه ای از دل سیام سفید بشه. شاید فرشته ای یک سرکی توی دل ما بکشه توی گوشم شعری نجوا بکنه اونهارو بیارمش تو دفترم اما هیچ وقت نمی گم که شاعرم.
فاطمه کشرانی ۱۴ساله
از مدرسه راهنمایی امام سجاد(ع) منطقه ۱۴تهران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست