جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

جامعه روحانیت مبارز اختلاف یا انشعاب


جامعه روحانیت مبارز اختلاف یا انشعاب

این عجیب است که یک عضو تشکلی که دبیر کلش درفش وحدت برافراشته, ساز جدایی کوک کرده باشد و کاری کند که سایر اعضای آن تشکل نیاز به اتمام حجت با او را احساس کنند آن هم تشکلی با وزن جامعه روحانیت مبارز که از قدیمی ترین و تاثیرگذارترین تشکل های سیاسی راستگرایان در ایران است

این عجیب است که یک عضو تشکلی که دبیر کلش درفش وحدت برافراشته، ساز جدایی کوک کرده باشد و کاری کند که سایر اعضای آن تشکل نیاز به اتمام حجت با او را احساس کنند؛ آن هم تشکلی با وزن جامعه روحانیت مبارز که از قدیمی ترین و تاثیرگذارترین تشکل های سیاسی راستگرایان در ایران است.

انگار حرف های عضوی از یک تشکل سیاسی را به پای تابلوی آن تشکل نوشتن که بازی بود که محافظه کاران خود، آن را سال ها پیش راه انداختند دارد دامن خودشان را می گیرد.

قریب به ۹ سال پیش بود که سخنان هاشم آقاجری در همدان که جنجال های بسیار برانگیخت بر گردن سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی - که آقاجری عضو شورای مرکزی اش بود - انداخته شد تا جامعه مدرسین این حزب را غیرمشروع بخواند. در حالی که هاشم آقاجری نه به عنوان نماینده یی از سازمان مجاهدین انقلاب و نه حتی در کسوت یک فعال سیاسی بلکه به عنوان یک استاد تاریخ و محقق برای سخنرانی به همدان دعوت شده بود و سخنانش ارتباطی با عضویت وی در یک تشکل اصلاح طلب نداشت. گردش روزگار اما همچنان عجیب است چراکه هشت سال پس از آن ماجرا و در آستانه انتخابات دهم ریاست جمهوری وقتی شیخ محمد یزدی به عنوان رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از کاندیداتوری محمود احمدی نژاد حمایت کرد و رسانه های اصولگرا خواستند این حمایت را به کل جامعه مدرسین نسبت دهند، اکثریت اعضای جامعه برآشفتند و اعلام کردند این حمایت، نظر شخصی محمد یزدی بوده است و ارتباطی به بسیاری از اعضای جامعه ندارد.

اکنون هم که جعفر شجونی عضوی از جامعه روحانیت مبارز با ادبیاتی متفاوت تر از سایر اعضا در گوشه و کنار سخنانی ایراد می کند که نه تنها به مذاق اهل سیاست بلکه به کام همقطارانش نیز خوش نمی آید، محافظه کاران در جامعه روحانیت بدشان نمی آید که فریاد بزنند این سخنان هیچ ارتباط شکلی و ماهوی با آنها - جامعه روحانیت - ندارد و آنچه این روزها از آن با عنوان انشعاب در جامعه روحانیت مبارز نام برده می شود شاید بیشتر معطوف به رفتار جریان فکری جعفر شجونی در جامعه روحانیت باشد نه چیز دیگر. شجونی کار را تا به آنجا پیش برد که در برنامه زنده تلویزیونی - دیروز، امروز، فردا - بر همگان برآشفت و ادبیات منحصربه فردش جنجال های بسیاری آفرید. شجونی در پاسخ به یک سوال مجری برنامه روش خود را این گونه تشریح کرد؛ «بعضی از طلبه های جوان می گویند شما تندروی می کنید، من به آنها گفتم من تندروی نمی کنم. شما کندروی می کنید.» با تمام این گفته ها اما حجت الاسلام شجونی عضوی از اعضای جامعه روحانیت مبارز است که گرچه تشکلی است «از راست ها راست تر» اما استراتژی این روزهایش اعتدال و میانه روی است نه تندروی هایی از جنس تندروی های آقای شجونی.

جعفر شجونی و غلامرضا مصباحی مقدم از نخستین کسانی بودند که از عدم حضور سه چهره شناخته شده و بانفوذ یعنی علی اکبر ناطق نوری، حسن روحانی و محمد امامی کاشانی در جلسات جامعه روحانیت مبارز پس از انتخابات پرده برداشتند.

غلامرضا مصباحی مقدم در گفت وگو با ایلنا گفت این سه عضو جامعه روحانیت مبارز، از «انتشار بدون هماهنگی گفت وگوهای درونی جامعه روحانیت توسط برخی از اعضا» گله دارند. مصباحی مقدم همچنین به امکان تاثیر «حوادث بعد از انتخابات» بر غیبت این اعضای باسابقه اشاره کرد و افزود؛ «ناطق نوری از اینکه نام او در مناظره ها برده شد و کسی از او حمایت نکرد، گله مند است.» او اما درباره روحانی و امامی کاشانی چیزی نگفت. جعفر شجونی نیز در گفت وگو با همان خبرگزاری تنها به عدم شرکت این سه عضو برجسته در جلسات جامعه روحانیت خبر داد و دلیلی در این باره ارائه نکرد، هر چند پس از گذشت چند روز از سخنان او و مصباحی مقدم و پدید آمدن شائبه انشعاب در جامعه روحانیت واکنش نشان داد و گفت در جامعه روحانیت هرگز امکان انشعاب وجود ندارد و این مجمع روحانیون است که احتمال انشعاب در آن است. شجونی البته به غیبت ۲۵ ساله اکبر هاشمی رفسنجانی هم در جلسات جامعه اشاره کرد.

نقل این خبر از جانب شجونی را البته نمی توان مصداق جدا شدن او از جامعه روحانیت یا دلیلی بر انشعاب جامعه تلقی کرد بلکه نحوه سخن گفتن شجونی و واکنش های به وجود آمده پس از سخنان اوست که دو شائبه را پدید می آورد؛ نخست اینکه یا جامعه روحانیت تصمیم به کنارگذاشتن شجونی می گیرد تا بیش از این، رفتارها و گفتارهای او بر گردن جامعه نیفتد - که البته با اعلام خبر تصمیم برای اتمام حجت با شجونی توسط یکی از اعضای جامعه روحانیت و پافشاری های شجونی بر مواضعش، احتمالی چندان بعید نیست - و دیگر اینکه کناره گیری قطعی اعضای بانفوذی چون روحانی، ناطق نوری و امامی کاشانی خود به انشعابی گسترده در جامعه روحانیت منجر خواهد شد. پس آنچه این روزها از آن با عنوان انشعاب در جامعه روحانیت مبارز نام برده می شود معطوف به دو رویداد است؛ اول افتراق نظری و عملی جعفر شجونی و جریان فکری او در جامعه و دیگر کناره گیری قطعی اعضای بانفوذ این تشکل اصولگرا به دلیل اختلاف نظرها و برخی دلخوری ها در پی حوادث پس از انتخابات که البته با در اقلیت بودن این طیف که عده یی از جامعه یی ها آن را «تک نفره» نیز می دانند، مورد اول بعیدتر به نظر می رسد. گرچه پیش از هر چیز باید نسبت به وزن سیاسی آیت الله مهدوی کنی دبیرکل این تشکل توجه داشت که از نخستین کسانی بود که عزم کرد با سخنرانی در لیالی قدر باب وحدت ملی را بگشاید که پیشنهاد صلح حسنی به میرحسین موسوی از نخستین آثار این عزم بود.

● ناطق؛ دلخور از جمع یاران

وقتی بسیاری بر این باورند که رایزنی های علی اکبر ناطق نوری در بهارستان - که او آن زمان حتی یک کرسی از کرسی های آن را هم در اختیار نداشت - تاثیر بسزایی در ریاست علی لاریجانی بر مجلس هشتم گذاشت این نکته رخ می نماید که او نفوذی بسیار بالا در مناسبات سیاسی ایران دارد. پس انتخابات ریاست جمهوری دهم هم از دیدگان او دور نبوده و بی شک این روحانی مازندرانی تلاش هایی در مسیر انتخابات داشته است. با این وصف مناظره انتخاباتی میرحسین موسوی و محمود احمدی نژاد بود که ناطق را هم وارد گود معترضان کرد، چراکه هیچ فرصتی برای پاسخ به رئیس دولت نیافت. عده یی بر این باورند که این بار سیاست به سراغ این روحانی اهل نور آمده بود، چراکه احمدی نژاد در مناظره یی تلویزیونی که ناطق در آن حضور نداشت او را به برخی مسائل اقتصادی متهم کرد، گرچه ناطق نوری هیچ سخنی نگفت و تنها در قالب اطلاعیه یی از جانب دفترش، اتهامات وارده را نقض سوگند ریاست جمهوری نامید.

نادرستی این اتهامات چندی بعد با اظهارات مقام معظم رهبری در حمایت و دفاع از کارنامه ناطق نوری روشن شد. در ادامه ناطق نوری نیز با ارسال نامه یی از لطف مقام معظم رهبری تشکر کرد و خود را سرباز ولایت نامید. دلخوری های او از وضع به وجود آمده پیش و پس از انتخابات و عدم دفاع رسمی جامعه روحانیت مبارز از وی در قبال اتهامات مطروحه علیه او نیز دلیلی شد برای آنکه او بار دیگر لفاف سکوت را اختیار کند و دیگر به جلسات جامعه نرود؛ هرچند تا این لحظه هنوز هیچ سخنی از ناطق در خصوص چرایی عدم حضورش در جلسات جامعه روحانیت شنیده نشده است. هر چه هست اما این یک مرخصی نیست و اگر کناره گیری رسمی نباشد بوی دلخوری می دهد.

● روحانی؛ منتقد همیشگی

حسن روحانی حالا دیگر چهار سالی است که هرچه می گوید بیش از قبل انعکاس می یابد و البته در تازه ترین واکنش ها به سخنانش این روزنامه های منتقد دولت - و روزنامه هایی نظیر اطلاعات و آفرینش - بوده اند که به سبب چاپ سخنرانی اش طعم تذکر معاونت مطبوعاتی جدید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را چشیده اند که بی سابقه ترین تذکر بوده است. حسن روحانی دبیر اسبق شورای عالی امنیت ملی در دوران اصلاحات پس از آنکه جای خود را به علی لاریجانی داد در زمره منتقدان دولت نهم درآمد و در طول چهار سال عمر دولت نهم و اکنون در عمر چند ماهه دولت دهم چندین بار سیاست های اقتصادی و اجتماعی دولت را در جایگاه رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام مورد انتقاد قرار داده است. ناظران سیاسی او را منتقد همیشگی دولت می خوانند و برخی را بر آن داشته تا بگویند مواضع قاطبه اعضای جامعه روحانیت مبارز در عدم انتقاد از دولت اصولگرا، او را بر آن داشته تا در جلسات جامعه شرکت نکند و بیشتر حضور در مجمع تشخیص را خوش بدارد. شاید عدم حضور روحانی در جلسات جامعه روحانیت مبارز بیش از اینها طول بکشد، چراکه او دست کم هیچ تشابه نظری با کسانی همچون جعفر شجونی که این روزها بیشتر سخنگویان را می ماند، ندارد.

● امامی کاشانی؛ میانه رو مثل همیشه

هنوز هیچ خبری در خصوص چرایی عدم حضور محمد امامی کاشانی امام جمعه موقت و البته بسیار میانه رو تهران در جلسات جامعه روحانیت مبارز وجود ندارد، اما دست کم می توان این ایده را تقویت کرد که امام جمعه سالخورده تهران که در هر نوبت برگزاری نماز جمعه پس از انتخابات توصیه به وحدت را بیش از هر کلام دیگر تکرار می کرد نیز از برخی تندروی ها و شاید اختلاف نظرها به تنگ آمده است.

احتمال دیگر هم می تواند این باشد که امامی کاشانی قدری برای خود مرخصی سیاسی لحاظ کرده است.

● شجونی؛ یکی به جای همه

جعفر شجونی اما یکی از جنجالی ترین اعضای جامعه روحانیت است ؛ البته نه به سبب وزن سیاسی بلکه به دلیل بر هم زدن وزن سیاسی. این عضو جامعه روحانیت مبارز با سخنانش که این روزها این تشکل اصلی اصولگرایان را دچار مشکل کرده است، می تواند به عنوان منشاء دلخوری های تازه به حساب آید.

هرچند خود او اینک می گوید هیچ انشعاب و انشقاقی در کار نیست اما زمزمه های محاجه - اتمام حجت با وی - نشان از آن دارد که دبیرکل و سایر اعضای جامعه از گفتار و رفتار وی دلخورند و بدون شک تشکلی با این اندازه از نفوذ نخواهد گذاشت یکی از اعضا با تندروی هایی، همه انتقادها را به پای یک تشکل بگذارد.

● پایان یا آغاز

با وجود اخباری که این روزها شنیده می شود نه می توان گفت در جامعه انشعاب شده است و نه می توان عدم انشعاب را پذیرفت. پس باید منتظر بود و دید چه کسانی به جامعه روحانیت بازمی گردند و چه کسانی از آن جدا می شوند. اگر هم هیچ کدام از این دو اتفاق نیفتد، می توان سکوت ها و صداهای بعدی را شنید و به تفسیر نشست.

مسعود رفیعی طالقانی