شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

پیشرفت در فعالیت های اقتصادی و توسعه و گشایش در رفاه خانواده


پیشرفت در فعالیت های اقتصادی و توسعه و گشایش در رفاه خانواده

نقش « اقتصاد » ـ چه در زندگی فردی و چه در حیات اجتماعی ـ حائز اهمیت خاص می باشد و این واقعیت به گونه ای مشهود است که کمتر کسی را می توان یافت که به انکار آن بپردازد

نقش « اقتصاد » ـ چه در زندگی فردی و چه در حیات اجتماعی ـ حائز اهمیت خاص می باشد و این واقعیت به گونه ای مشهود است که کمتر کسی را می توان یافت که به انکار آن بپردازد.

اقتصاد در معارف اسلامی نه تنها به صورت مکرر و در آموزه های گوناگون مورد توجه و نظر است بلکه با موضوع محوری و بنیادین « فرهنگ » نیز در تعامل می باشد و نیز در « سیاست » تاثیر می گذارد و از آن تاثیر می گیرد.

این تعامل و رابطه متقابل و همگون از جنبه های مختلف قابل مداقه است و از آن جمله بهبود شرایط اقتصادی زمینه های مساعدی فراهم می آورد که فرهنگ که نقش زیربنا را ایفا می کند بهتر و بیشتر مجال حضور یابد و در صحنه ها و عرصه های حیات جمعی به نقش آفرینی بپردازد و در نقطه مقابل هرچه اوضاع و شرایط اقتصادی جامعه نامناسب تر باشد میدان برای حضور و ایفای نقش فرهنگ محدود و تنگ می شود. همچنین همان طور که بهبود اوضاع اقتصاد در شکوفایی فرهنگ موثر است فرهنگ پویا و رشد یافته عامل سلامت و رونق روابط اقتصادی می شود.

نگرش خاص تعالیم و معارف اسلامی به موضوع اقتصاد از زندگی فردی و محدوده خانواده آغاز می شود و سپس به محیط اجتماع راه می یابد و در مرحله بعد در سطح وسیع و به صورت وظیفه و مسئولیت های خاص و حیاتی برای زمامداران و کارگزاران حکومتی وسعت می یابد.

کلام ذیل از حضرت امام رضا(ع ) نمونه و مصداقی است از آغاز نگرش معارف اسلامی به موضوع مهم اقتصاد که مربوط به زندگی فردی و محدوده خانواده می باشد :

« صاحب النعمه یجب ان یوسع علی عیاله »

« برای اشخاصی که به توانگری مالی و اقتصادی رسیده اند لازم است که بر زن و فرزند خود توسعه و گشایش دهند . » (۱ )

برای درک و فهم این کلام شریف باید در واقعیت های ذیل که خاستگاه آنها فرهنگ و معارف اسلامی می باشد توجه کافی مبذول داریم . همچنین باید به برداشت های ناصحیح و متضاد با فرهنگ اصیل و ناب اسلامی که متاسفانه در فرهنگ عمومی جامعه رخنه کرده و همواره آسیب و آفت آفریده و می آفریند دقت و تعمق روا داریم .

۱) دنیا و آخرت هر دو مورد توجه و نظر تعالیم جامع اسلام قرار دارند و هیچ کدام از آنها به تنهایی و به طور مطلق و مجزا از دیگری به تثبیت نرسیده و هرگز مسلمانان نسبت به تفکر یک سویه در این باره ترغیب نشده اند.

در تعالیم اسلام نه ترک دنیا برای رسیدن به آخرت توصیه شده است و نه به ترک آخرت برای دست یابی به دنیا ترغیب گردیده است . بلکه این دو در کنار هم هستند و در مجموع حیات سالم و کامل انسان را نوید می دهند. در این حیات سالم هم به جنبه مادی و دنیایی انسان توجه شده است و هم به جنبه روحی و معنوی انسان و نیازهایی که از ژرفای جانش برمی خیزند نظر گسترده شده است .

خداوند متعال در قرآن کریم با صراحت تمام فرمان به طلب رزق و نعمت های دنیایی می دهد(۲ ) و با مخاطب قراردادن بندگانش آنان را به خوردن رزق پاکیزه و حلال ترغیب می نماید(۳ ) و به انسان تفهیم می کند که اولا حیات اصلی و جاودان و برتر در سرای آخرت است (۴ ) ثانیا دنیا برای مردم فاقد شناخت و بصیرت با آن که دارای متاع قلیل (۵ ) و عامل لهو و لعب و زینت و تفاخر و تکاثر است (۶ ) به پیروی و تبعیت درمی آید و لذا باید ماهیت دنیا و موقت بودن آن را دریافت و ضمن توشه گیری برای حیات آخرت از بهره ها و نعمت های دنیایی نیز بی نصیب نماند و به صورت ابزار و وسیله بدون رهاسازی آخرت از آنها بهره جست (۷ )

و نیز قرآن کریم به انسان آموزش می دهد که همواره از درگاه الهی دنیا و آخرت را با هم طلب کند و این گونه دست نیاز به پیشگاه حضرت بی نیاز گشاید و دعا و درخواست نماید :

« خدایا هم از نعمت های دنیایی بر ما ارزانی دار و هم از نعمت ها و موهبت های اخروی عطا و بخشش نما » (۸ )

۲) در فقرزیستن و در شرایطی که انسان می تواند به فعالیت های اقتصادی بپردازد و نیازهای زندگی خود را تامین نماید مشروع و معقول نمی باشد و فرهنگ و معارف اسلامی به شدت با این تفکر مبارزه می کند.

از دیدگاه فرهنگ اسلامی هر مسلمانی موظف است حداکثر تلاش های خود را برای رفع فقر و محرومیت و کسب مال و ثروت حلال مبذول دارد تا از رنج و تنگنای فقر برهد و به آرامش ناشی از رفاه اقتصادی برسد. زیرا در نگاه ژرف و همه سونگر این فرهنگ متعالی فقر و محرومیت مانع حیات آرامش بخش و بدون دغدغه و مشقت و مضیقه می گردد و لحظات زندگی دنیا را تلخ و ناگوار می سازد و هرچه فضای زندگی انسان از اندوه و مرارت های برخاسته از فقر و ناداری تیره و تار شود لحظات عمر به سختی و آمیخته با رنج و غم سپری می شود.

این آموزه دینی که اعلام می کند : « فقر وقتی با قرض و بدهکاری همراه شود مرگ سرخ است » (۹ ) به خطر و زیان های مهلک تهی دستی و محرومیت اشاره دارد که گویی انسان درمانده و فقیر هر لحظه از تهاجم آثار مهیب و وحشتناک ناداری و درماندگی در خون خویش غوطه ور می گردد به ویژه آن که این فقر و آثار مخوف آن با بدهکاری نیز به هم بیامیزد! همچنین این آموزه دینی که تصریح می کند : « تنگی و فشار ناشی از فقر خصلت های اخلاقی را زشت می گرداند . » (۱۰ ) به گونه ای دیگر آفات و آسیب های بزرگ تهی دستی و محرومیت را نمایان می سازد.

باتوجه به آثار و نتایج تلخ و مهلک فقر و نداری تلاش و فعالیت مستمر هر مسلمان برای رهاساختن خود و همسر و فرزندانش از تنگنای رنجزای تهی دستی و ناداری واجب و لازم می باشد و هیچ قصور و مسامحه ای در انجام این وظیفه و مسئولیت پذیرفتنی نخواهد بود.

۳) با آن که در نگاه فرهنگ و معارف اسلامی فقر و محرومیت بسیار مشقت آفرین است و موجب تلخی و ناگواری لحظات زندگی و هجوم و سیطره غم و اندوه بر جان و روح انسان می گردد متاسفانه برخی از افراد کوچک ترین توجه ای به این موضوع مهم روانمی دارند و در تلاش و فعالیت های لازم برای رفع این تنگنای سخت قصور می ورزند و این در شرایطی است که افراد مزبور از موقعیت و توانایی های لازم برای فعالیت اقتصادی سالم و مشروع برخوردار می باشند.

بعضی از این افراد با این توجیه ناصحیح که ثروت و رفاه بازدارنده راه رشد و کمال است از تلاش اقتصادی برای ایجاد توسعه و گشایش در زندگی خانوادگی خویش امتناع و خودداری می ورزند که بنابر آیات صریح قرآن کریم ـ که به برخی از آنها در این نوشتار اشاره شد ـ این تفکر هیچ انطباقی با تعالیم اسلام ندارد و در واقع خاستگاه آن رهبانیت و صوفی گری می باشد که به انزوا و ترک فعالیت های سالم اجتماعی و اقتصادی ترغیب می نماید و جای تحسر و تاسف است که این تفکر مغشوش و ضداسلامی به نام اسلام در جامعه عضوگیری می کند و جوانان را که تشنه معنویت زلال اسلام و معارف دینی فاقد هر آرایش و پیرایش می باشند به سراب سوق می دهد و به دام تفکرات انحرافی و التقاطی می افکند.

در سطوح پائین و در محدوده های زندگی فردی و خانوادگی و نیز در سطح کلان و در گستره جوامع و کشورهای اسلامی یگانه راه نجات و رهایی ـ که هم شامل سعادت در دنیا و هم شامل رستگاری در آخرت می شود ـ نگرش و گرایش به « جامعیت اسلام » است که تمام تعالیم و قوانین فردی اجتماعی اقتصادی سیاسی و اجتماعی دین مبین الهی را در همه صحنه ها و عرصه های زندگی دنیایی حاضر و ناظر و نقش آفرین می نماید و با ایجاد پشتوانه های فکری مستحکم و شناخت و بینش های ژرف و عمیق دینی همه افراد و گروه ها و جوامعی را که در مدار اسلام و بر محور دین الهی به گردش درمی آیند در برابر هر اندیشه و تفکر باطل مصونیت می بخشد.

پاورقی :

۱ ـ تحف العقول ص ۴۴۲

۲ ـ قرآن کریم سوره عنکبوت (۲۹ ) آیه ۱۷

۳ ـ سوره مائده (۵ ) آیه ۸۸

۴ ـ سوره غافر(۴۰ ) آیه ۳۹ سوره ضحی (۹۳ ) آیه ۴

۵ ـ سوره نسا (۴ ) آیه ۷۶

۶ ـ سوره حدید (۵۷ ) آیه ۲۰

۷ ـ سوره قصص (۲۸ ) آیه ۷۷

۸ ـ سوره بقره (۲ ) آیه ۲۱۰

۹ ـ غررالحکم تنظیم موضوعی ج ۲ ص ۲۸۶

۱۰ ـ همان مدرک ص ۲۸۷

« فرهنگ » و « اقتصاد » با یکدیگر رابطه متقابل و همگون دارند و بر این مبنا همان طور که بهبود اقتصاد در شکوفایی فرهنگ موثر است فرهنگ پویا و رشد یافته عامل سلامت و رونق اقتصادی می شود

در فقرزیستن و در شرایطی که انسان می تواند به فعالیت های اقتصادی بپردازد و نیازهای خود و خانواده اش را تامین نماید مشروع و معقول نمی باشد به ویژه آن که با توجیهات برخاسته از رهبانیت و صوفی گری نیز همراه گردد که به طور طبیعی با معارف و تعالیم اسلام در تعارض آشکار قرار دارند

در نگاه فرهنگ و معارف اسلامی فقر و محرومیت مانع حیات آرام بخش و بدون دغدغه و مشقت و مضیقه می گردد و لحظات زندگی را تلخ و ناگوار می سازد و از همین رو بر هر مسلمانی لازم است با کسب ثروت حلال و مشروع شرایطی فراهم آورد که خانواده اش از رنج فقر برهند و به رفاه و آرامش برسند.