پنجشنبه, ۱۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 6 March, 2025
مجله ویستا

مقامات پیامبر قبل از خلقت و بعثت


مقامات پیامبر قبل از خلقت و بعثت

برداشتی از خطبه فدکیه حضرت زهرا س

● عبودیت زمینه رسالت

برداشتی از خطبه فدکیه حضرت زهرا (س)

(و أشهد أن أبی محمدا(ص) عبده و رسوله )

(و گواهی می‎دهم که پدرم محمد(ص) بنده خدا و فرستاده اوست .)

در اینجا حضرت ( زهرا (س) ) کلمه "عبده" را مقدم بر "رسوله" ذکر می‎کنند، در تشهد نیز می‎خوانیم : "أشهد أن محمدا عبده و رسوله" . "عبده" را اول و "رسوله" را بعد از آن می‎گوییم ; علتش این است که پیامبراکرم (ص) چونبنده خدا بوده و در عبودیت به مقام والایی رسیده، استعداد "رسول الله" شدن را پیدا کرده است .

و شاید علت این که خدا در قرآن کریم می‎فرماید:

(سبحان الذی أسری بعبده لیلا من المسجدالحرام الی المسجد الاقصا...) ۱

"منزه است آن که ، شبانگاه بنده خودرا سیر داد از مسجدالحرام تا مسجدالاقصی ..."

و نفرموده :

"سبحان الذی أسری برسوله ..." همین نکته باشد;

یعنی : پیامبراکرم (ص) چون بنده خدا بوده و در عبودیت به بالاترین مقامها رسیده، خدا در آن شب او را به معراج برده است . پس عبودیت مقدمه رسالت پیامبر(ص) است و مقدم بر آن نیز می‎باشد.۲

مقامات پیش از رسالت

(اختاره [و انتجبه ] قبل أن أرسله )

(خداوند پیامبر(ص) را انتخاب کرد پیش از آن که او را به پیامبری برگزیند.)

"اختار" از باب "افتعال" است که معنای صیغه مفرد ماضی آن می‎شود "اختیار کرد"، "انتجب" هم به همان معناست ; یعنی : خداوند، پیامبر(ص) را قبل از این که به رسالت مبعوث کند اختیار کرده بود; به این معنا که ،پیامبر(ص) پیش از رسالت ، مورد توجه و مورد انتخاب خداوند بود، و چون در او لیاقت و استعداد کامل وجود داشت به مقام رسالت مبعوث شد; چون هر کسی نمی تواند "رسول الله" و فرستاده خدا بشود.

(و سماه قبل أن اجتباه [ اجتبله ])

(و نامگذاری کرد او را پیش از آن که او را برگزیند [خلق کند].)

در اینجا دو احتمال وجود دارد:

احتمال اولاین که مراد حضرت این باشد که پیامبراکرم (ص) پیش از آن که در این عالم به مقام نبوت برسد، خداوند برای حضرت آدم و انبیاء گذشته (ع) و نیز ملائکة الله نام آن حضرترا برده است .

و احتمال دیگراین که معنای "و سماه قبل أن اجتباه" این باشد که ، خداوند قبل از این که حضرت را به رسالت مبعوث کند برای او اسم تعیین کرد و نامش را "محمد" گذاشت .

و اگر "اجتبله" باشد، همان طور که در بعضی از نسخه ها آمده، معنای جمله این می‎شود که ، خداوند نامگذاری کرد او را قبل از این که او را خلق کند.

(و اصطفاه قبل أن ابتعثه )

(و او را برگزید پیش از آن که به پیامبری مبعوثش کند.)

یکی از صفات پیامبر(ص) "مصطفی" است، یعنی : برگزیده . در تورات نیز یکی از صفاتی که برای پیامبر(ص) بیان می‎شود صفت "برگزیده" است . - آقایان سعی کنند تورات و انجیل را مطالعه کنند، زیرا در آنجا مطالبی ذکر شده که می‎تواند برای شما مفید باشد. –

در تورات (بالمعنی الاعم) کتاب "اشعیاء"، باب ۴۲ آمده است : "... برگزیده من ..."، و پس از آن صفاتی ذکر می‎شود که درست بر پیغمبراکرم (ص) تطبیق می‎شود،۳ و ما احتمال می‎دهیم که در آنجا لفظ "مصطفی" نیز ذکر شده بوده، منتها یکی از اشتباهات مترجمان این بوده که اسامی و القاب را هم ترجمه می‎کردند. از باب مثال گفته شده : یکی از اسامی پیامبر(ص) که در انجیل آمده "احمد" است و قرآن کریم به نقل از حضرت عیسی (ع) می‎فرماید: (و مبشرا برسول یأتی من بعدی اسمه أحمد) ۴;بعد صاحب انجیل چهارم "احمد" را در یونانی به "پریکلیتوس"۵ ترجمه نمود و مترجمان بعدی نیز آن را ترجمه کرده و مثلا در فارسی نوشته اند: "بسیار ستوده"; در صورتی که شایسته بود خود لفظ "احمد" را ذکر می‎کردند. البته در مقابل این قول برخی معتقدند که تلاش برای تطبیق واژه "فارقلیط" بر "احمد" کار درستی نیست، زیرا آیه ششم سوره صف دال بر وجود نام "احمد" در اناجیل رائج موجود نیست بلکه بر اصل بشارت حضرت عیسی به آن دلالت دارد.

در هر صورت یکی از صفات پیامبر(ص) "برگزیده خدا بودن" است، و لذا حضرت زهرا(س) در اینجا می‎فرمایند: "خداوند او را زمانی برگزید که هنوز به پیامبری مبعوث نشده بود."

● انتخاب پیامبر(ص) قبل از خلق موجودات

(اذ الخلائق بالغیب مکنونة )

(زمانی [او را برگزید] که همه خلایق در عالم غیب ، پوشیده بودند.)

یعنی : زمانی حضرت محمد(ص) مورد توجه و برگزیده خدا بود که هنوز موجودات پا به عرصه این جهان نگذاشته بودند و به اصطلاح در عالم غیب به سر می‎بردند.

(و بستر الاهاویل مصونة )

(و در پس پرده بیم ها نگه داشته شده بودند.)

"أهاویل" جمع "أهوال" است و "أهوال" هم جمع "هول" می‎باشد، بنابراین "أهاویل" جمع الجمع ۶ است ; "هول" یعنی : وحشت و هراس .

حضرت می‎خواهند بفرمایند: آن زمانی که خداوند پیامبراکرم (ص) را برگزید همه موجودات در عالم هول و وحشت بودند. البته درک این عوالم بدون کمک و توضیح خود این بزرگان برای بشر دشوار است، همان طور که درک بسیاری از معانی قرآن بدون توضیح آنها میسر نبود; برای این که علم الکتاب نزد آنهاست و علما و دانشمندان خوشه چین خرمن علم آنهایند.

(و بنهایة العدم مقرونة )

(و به پایان عدم نزدیک بودند.)

یعنی : هنوز هیچ موجودی خلق نشده و از عدم پا به عرصه وجود نگذاشته بود.

همان طور که واهمه انسان خیال می‎کند که زمانی عدمستانی بوده و تمام این موجودات در آن عدمستان تاریک و خاموش بوده اند و بعدنور وجود به آنها تابیده است و روشن شده اند و به عالم وجود پای نهاده اند، حالا در مقام تلفظ نیز انسان می‎گوید: "در عالم عدم"، یعنی : عالمی که همه معدوم بوده اند.

اما با این حال خداوند به همه نظام وجود، قبل از ایجاد آن علم داشته است و آن را اندازه گیری کرده است . این که نظام وجود در چه زمانی است، در چه رتبه ای است و چه مقامی دارد، همه اینها مورد علم خدا بوده است، و خداوند در همان مرتبه، وقتی که هنوز هیچ موجودی را خلق نکرده بود و همه خلایق پوشیده و معدوم بودند، پیامبر(ص) را برگزید و برای خود انتخاب کرد.

حال ممکن است این سؤال به ذهن خطور کند که اگر در آن زمان هیچ موجودی وجود نداشت پس چطور خدا پیغمبر(ص) را همان وقت انتخاب کرد و برگزید و حال آن که هیچ موجودی نبوده و همه در عدمستان به سر می‎بردند؟

لذا حضرت می‎فرماید:

(علما من الله تعالی بمائل الامور) ۷

(برای این که خداوند متعال به سرانجام امور آگاه بوده است .)

اگر چه در آن زمان هیچ موجودی نبوده است ولی خداوند که از آینده اطلاع و آگاهی دارد و به نظام وجود علم دارد می‎داند که در آینده چه اتفاقاتی رخ می‎دهد و در نهایت، این نظام وجود ، به یک گل سر سبدی همچون حضرت محمد(ص) منتهی می‎شود.

یک کشاورز وقتی باغی را احداث می‎کند، از اول نظرش به میوه های شیرین آن باغ است که در نهایت به دست می‎آید و از آن به "علت غایی" تعبیر می‎شود. حال خدا که "علام الغیوب" است، پیغمبر(ص) را از همان ابتدا مورد توجه خود قرار داده است .

و به قول مولوی :

اول فکر آخر آمد در عمل ____ خاصه فکری کو بود وصف ازل

حضرت در اینجا می‎خواهند کمال پیامبر(ص) را برسانند; و در جواب این سؤال که ممکن است در اذهان ایجاد شود و کسی اشکال کند: چگونه خدا قبل از خلق موجودات ، یکی از آنها را انتخاب کرده ؟ می‎فرمایند: "علما من الله تعالی بمائل الامور": برای این که خداوند به آینده امور علم داشته است و از همان اول می‎دانسته که در نظام وجود چه اتفاقاتی رخ خواهد داد.

(و احاطة بحوادث الدهور)

(و به حوادث روزگار احاطه داشته است .)

خداونداز اول می‎دانسته که این عالم، عالم حادثه هاست و وقایع و حوادث به گونه ای خواهد بود که بالاخرهپیامبری به نام حضرت محمد(ص) موجود خواهد شد و اشرف مخلوقات و کامل ترین انسانها خواهد بود; و چون خدا از همان ازل به این حوادث احاطه داشته است، پیغمبراکرم (ص) را برای خود برگزید و انتخاب کرد; و در حقیقت چون پیامبر مظهر انسان کامل است، هدف غایی خلقت بوده و هدف غایی از همان اول در نظر بوده است .

(و معرفة بمواقع المقدور [الامور])

(و به سرنوشت موجودات شناخت و آگاهی داشته است .)

"مقدور" یعنی : مقدرات خدا; "بمواقع المقدور" یعنی : به جایگاه مقدرات .

خداوند متعال از همان ابتدا علم داشته است به این که مقدرات این عالم هر کدام چه موقعیتی دارند و هر موجودی چه سرنوشتی دارد; از همان اول می‎دانسته که مثلا یکی پیغمبر(ص) می‎شود و یکی هم ابوسفیان و ابوجهل در مقابل او; یکی امام حسین (ع) می‎شود و یکی هم شمر; به این مطالب از ابتدا قبل از خلقت انسان آگاهی داشته است .

پس این که می‎گوییم قبل از خلقت آدم، خدا پیامبر(ص) را انتخاب کرده است، معنایش این است که خدا از ازلمی‎دانسته که آن میوه شیرین عالم طبیعت، حضرت محمد(ص) است که از همین نطفه و از همین خاک و در همین عالم موجود می‎شود و در ارتقاء و کمال به آن حد اعلامی‎رسد . ۸

محمد صالحی

منبع : کتاب " خطبه حضرت زهرا (س) " – آیه اله منتظری ، ص ۷۳ تا ۸۱

زیرنویسها :

۱- سورهاسراء (۱۷)،آیه ۱ .

۲- حدیث معروف : "العبودیة جوهرة کنهها الربوبیة": "عبودیت گوهری است که حقیقت آن، خدایی شدن انسان است" نیز به همین واقعیت اشاره دارد; یعنی : زمینه اصلی رسالت و عروج انسان و نیل به سایر مراحل تکامل معنوی، همانا عبودیت می‎باشد. ناگفته نماند که این حدیث سند ندارد و تنها مأخذ آن کتاب "مصباح الشریعة" است که در ابتدای باب صدم آن صفحه ۵۳۶ آمده است و مرحوم مجلسی هم در کتاب "بحارالانوار"، باب صدم آن را نقل نکرده است .

۳- در تورات، باب ۴۲ از کتاب اشعیاء آمده است : "اینک بنده من که او را دستگیری کردم و "برگزیده" من که جانم از او خشنود است من روح خود را بر او می‎نهم تا انصاف را برای امت ها صادر سازد. ‏ او فریاد نخواهد زد و آواز خود را بلند نخواهد نمود و آن را در کوچه ها نخواهد شنوانید. ‏ نئ خرد شده را نخواهد شکست و فتیله ضعیف را خاموش نخواهد ساخت تا عدالت را به راستی صادر گرداند. ‏ او ضعیف نخواهد گردید و منکسر نخواهد شد تا انصاف را بر زمین قرار دهد و جزیره ها منتظر شریعت او باشند. ‏ خدا یهوه که آسمانها را آفرید و آنها را پهن کرد و زمین و نتایج آن را گسترانید و نفس را به قومی که در آن باشند و روح را بر آنانی که در آن سالک اند می‎دهد، چنین می‎گوید: ‏ من که یهوه هستم تو را به عدالت خوانده ام و دست تو را گرفته تو را نگاه خواهم داشت و تو را عهد قوم و نور امت ها خواهم گردانید. ‏ تا چشمان کوران را بگشایی و اسیران را از زندان و نشینندگان در ظلمت را از محبس بیرون آوری . ‏ من یهوه هستم و اسم من همین است . ‏ و جلال خود را به کسی دیگر و ستایش خویش را به بت های تراشیده نخواهم داد. ‏ اینک وقایع نخستین واقع شد و من از چیزهای نو اعلام می‎کنم و قبل از آن که به وجود آید شما را از آن خبر می‎دهم . ‏"

۴- سوره صف (۶۱)، آیه ۶ : "در حالی که بشارت دهنده هستم به رسول و پیامبری که بعد از من می‎آید و نامش احمد است ."

۵- "پریکلیتوس" به معنای "بسیار ستوده" است و معرب آن "فارقلیط" می‎باشد.

۶- یعنی : کلمه ای که جمع است دوباره جمع بسته شود.

۷- در بعضی از نسخه ها به جای "بمآئل الامور" عبارت "بما یلی الامور" ذکر شده است .

"مائل" جمع "مآل" و از ماده "أول" است ; یعنی : سرانجام و فرجام کارها، نتیجه و عاقبت هر چیزی .

۸- البته نه به شکل اجبار و غیراختیاری، بلکه از روی اراده و شناخت ; زیرا علم ازلی تعلق گرفته بود به خلقت موجودی با عقل و اختیار به نام انسان که مراحل تکامل معنوی را در قوس صعود با اراده و شناخت می‎تواند طی کند، و تنها بعضی از انسانها مانند نبی اکرم (ص) هستند که به اوج تکامل خواهند رسید و به اصطلاح مظهر "کون جامع" می‎شوند.