چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
مجله ویستا

زندگی نامه استاد گرانمایه محمدرضا صیاد


من محمدرضا صیاد , در روز سه شنبه ۲ آذر ۱۳۲۷ مطابق با ۲۱ محرم ۱۳۶۸ و مطابق ۲۳ نوامبر ۱۹۴۸ در تهران چشم به جهان گشودم

پدرم ، نورالله صیاد ، گروهبان ارتش بود و سواد در حد خواندن و نوشتن داشت. مادرم ، محترم صالح ، خانه دار بود و سواد نداشت. پدرم به علت اشتغال در ارتش ، محل خدمتش از این شهر به شهر دیگر تغییر میكرد. از این رو تحصیلات دوره ابتدایی و متوسطه را در شهرهای اهواز ، كرمان ، تهران و شیراز خواندم. سرانجام در ماه خرداد ۱۳۴۷ به دریافت دیپلم متوسطه در رشته ریاضی از دبیرستان دولتی حاج قوام شیراز نایل شدم. جالب ترین رویداد دوران دانش آموزی من این است كه در مهر ۱۳۳۹ برای خواندن كلاس ششم ابتدایی وارد دبستان دولتی مشكان طبسی تهران شدم اما طولی نكشید كه به این فكر افتادم كه نقاشی بزرگ بشوم! از این رو به درس و مشق بی علاقه گی نشان دادم و در عوض روز و شب و وقت و بی وقت به كشیدن تابوهای نقاشی و سیاه قلم پرداختم. البته قریب یك سال بعد بهای سنگینی از بابت همین بلند پروازی پرداختم و آن این بود كه در ماه خرداد ۱۳۴۰ در درس ریاضی تجدید ، و متعاقب آن در ماه شهریور همان سال ، متاسفانه رفوزه شدم!. در اوایل ماه مهر ۱۳۴۷ برای انجام خدمت مقدس سربازی به طور داوطلبانه خودم را به حوزه ی نظام وظیفه تهران معرفی كردم. در تاریخ ۱۷ مهر ۱۳۴۷ برای طی دوره آموزشی به واحد سپاه دانش مستقر در لشگر ۲ تبریز اعزام شدم. دوره آموزشی من تا پایان همین سال به طول انجامید و سرانجام به درجه گروهبان یكمی نایل شدم در اوایل ماه فروردین ۱۳۴۸ برای انجام هجده ماه بقیه خدمتم ، به شهر آستارا در استان گیلان اعزام شدم و این مدت از خدمتم را در دبستان روستای باش محله در بخش لوندویل شهر آستارا به تربیت و تعلیم نوباوگان روستایی همت گماشتم. در تاریخ ۱۷ مهر ۱۳۴۹ خدمت سربازی را به انجام رساندم و به تهران برگشتم. مدتی بعد تصمیم گرفتم كه خودم را برای ورود به دانشگاه آماده كنم. در اوایل تابستان ۱۳۵۰ در كنكور سراسری دانشگاهها شركت كردم و در رشته ریاضی ( محض ) دانشكده علوم دانشگاه تهران پذیرفته شدم. از اوایل مهر ۱۳۵۰ تحصیلاتم را در این رشته و در دانشگاه آغاز كردم. در تابستان سال ۱۳۵۱ به روشهای محاسبه عددی برای محاسبه تقویم علاقمند شدم. طولی نكشید كه از طریق پژوهش در این زمینه ، با روش ذبیح الله بهروز (۱۲۷۰-۱۳۵۰) كاملا" آشنا شدم. متعاقب آن بلافاصله تصمیم گرفتم كه بر پایه همین روش ، اولین حسابگر تقویم ( ماشین حساب تقویم ) را در ایران اختراع كنم. از این رو تقریبا" به مدت نه ماه ( پنج ماه برای مدل سازی ریاضی و چهار ماه برای طراحی مدارهای آن ) به این كار پرداختم و سرانجام در زمستان این سال موفق به اختراع حسابگر تقویم مدل ۱۳۵۱-۷ شدم. روش كار با این حسابگر تقویم را طی سخنرانی كوتاهی تحت عنوان " شرح ماشین حساب تقویم " به اطلاع شركت كنندگان در چهارمین كنفرانس ریاضی كشور (دانشگاه تهران ۸-۱۱ فورودین ۱۳۵۲) رساندم. این اولین سخنرانی علمی من در جمع ریاضی دانان ایران و جهان بود. درس نجوم ۲ را در نیمسال اول سال تحصیلی ۱۳۵۲-۱۳۵۳ گذراندم. در تابستان ۱۳۵۳ حسابگر تقویم مدل ۱۳۵۳-۷ را اختراع كردم كه در مقایسه با حسابگر تقویم مدل قبلی ، دارای امكانات و توانایی های محاسباتی بیشتری بود. بعد از كشف رصدخانه ی مراغه توسط باستان شناسان ایرانی ، به مناسبت بررسی علل عقب افتادگی ، چاره جویی در جهت پیشرفت و تصمیم گیری در باره آینده ی دانش ستاره شناسی در ایران ، و احیاء و بازسازی مجموعه رصدخانه مراغه و چگونگی اجرای این امر مهم از لحاظ حفظ این میراث علمی و فرهنگی ارزشمند ، نخستین سمینار ستاره شناسی ایران (۱۵-۱۹ آبان ۱۳۵۳) در دانشگاه تبریز ( آذرابادگان سابق) برگزار شد. من در ۱۸ آبان ۱۳۵۳ در این سمینار ، تحت عنوان " چند تقویم ایرانی " سخنرانی كردم. این اولین سخنرانی علمی من در جمع ستاره شناسان ایرانی بود. در تابستان ۱۳۵۴ حسابگر تقویم مدل ۱۳۵۴-۷ را اختراع كردم كه در مقایسه با مدلهای قبلی به مراتب كاملتر بود. در پاییز ۱۳۵۴ بر پایه ی روش بهروز ، جدولی برای محاسبات تقویم هجری شمسی ابداع كردم و نتیجه كارم را در مقاله ای تحت عنوان " جدول صلیبی تقویم خورشیدی در تعدیل جلالی " ارائه كردم كه در بولتن علمی انجمن ملی ستاره شناسی ایران ، دفتر همكاریهای علمی و پژوهشی وزارت علوم و آموزش عالی به چاپ رسید. این اولین مقاله من در یك نشریه علمی بود. درس نجوم ۱ را در نیمسال اول سال تحصیلی ۱۳۵۴-۱۳۵۵ گذراندم. در ۳ مهر ۱۳۵۵ با عنوان آموزشگر داده ورزی در گروه ریاضی و علوم رایانه دانشكده علوم به استخدام دانشگاه تهران درآمدم. این رویداد شیرین ترین رویداد زندگی من است. در ۱ آبان ۱۳۵۵ به دریافت دانشنامه دوره كارشناسی ریاضی ( رایانه ) از دانشگاه تهران نایل آمدم. از بدو تاسیس مركز تقویم دانشگاه تهران در اردیبهشت ۱۳۵۶ همكاری خود را بااین مركز شروع كردم. از بدو شروع طرح پژوهشی " بررسی تقویم شمسی وقمری " با استفاده از اعتبارت شورای پژوهشهای علمی دانشگاه تهران در ماه مهر ۱۳۵۶ ، همكاری خود را با این طرح آغاز كردم. بعد از چهار سال خدمتگزاری علمی در دانشگاه تهران در تاریخ ۱ مهر ۱۳۵۹ بر اساس ماده ۶۴ قانون استخدام كشوری ، از خدمت در دانشگاه تهران استعفاء كردم. از این تاریخ به بعد بیشتر وقتم را در منزل به انجام كارهای پژوهشی و نگارش مقالات در زمینه های تقویم ، علوم رایانه و تاریخ ریاضیات و نجوم صرف كردم و در كنار این كارها ، به عنوان پژوهشگر آزاد در طرح یاد شده و همچنین از شهریور ۱۳۶۰ در طرح پژوهشی " استفاده از انرژی تشعشعی خورشید و باد در روستاهای ایران " با موسسه ژئوفیزیك دانشگاه تهران نیز همكاری داشتم. تنها برادر از خود بزرگترم ، نورمحمد صیاد (۱۳۲۵-۱۳۶۰) كه افسر ارتش بود ، در ۳۰ شهریور ۱۳۶۰ در حوالی روستای دهلاویه ( بین سوسنگرد و بستان) در نبرد با متجاوزین عراقی و در راه دفاع از سرزمین عزیزمان ایران به شهادت رسید. هر چند مرگ حماسه آفرین او برای خانواده ما افتخار و سربلندی جاودانه را به ارمغان آورد ، اما در هر حال ، از دست دادن او ، تلخ ترین حادثه زندگی من است. همكاری من در طرح پژوهشی " بررسی تقویم شمسی و قمری " تا ۳۰ آبان ۱۳۶۰ و در طرح پژوهشی " استفاده از انرژی تشعشعی خورشید و باد در روستاهای ایران " تا ۲۳ آذر ۱۳۶۰ ادامه داشت. در مهر ۱۳۶۱ به عنوان كارشناس در بخش تحقیقات فیزیك خورشیدی و ستاره شناسی موسسه ژئوفیزیك ، به استخدام مجدد درآمدم. در ۲۸ تیر ۱۳۶۵ با شیفته بدری نوده ، ازدواج كردم.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.