شنبه, ۲۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 8 February, 2025
فرصت تاریخی نخبگان
![فرصت تاریخی نخبگان](/web/imgs/16/119/kn9711.jpeg)
سپهر سیاست ایران شکست را زمانی تجربه کرد که نخبگان جامعه چراغهایشان را خاموش کردند و مردم کورمالکورمال دست به دیوار گرفتند تا زمین نخورند اما به چاله افتادند. انتخابات سال ۸۴ در حالی برگزار شد که نخبگان اجتماعی تحریم را بر تشریح وضع ترجیح دادند، نخبگان سیاسی ناامید از نتیجهگیری بودند و دانشجویان نیز که همیشه نقش اکتیوکردن فضای انتخابات را در کشور به دوش گرفتهاند، علاوه بر تحریم و ناامیدی، دلسرد نیز شده بودند. در واقع آنچه از صندوقهای رای در سال ۸۴ بیرون آمد، ناشی از عدمحضور نخبگان و بهطور اخص اشتباه تاریخی محافظهکاران عاقل و اصلاحطلبان معتدل و پیشرو بود. محافظهکاران عاقل که بیشتر از میان راست سنتی برخاسته بودند، دیگر نفوذ کلامشان را از دست دادهاند و سربازان متمرد آنها بدون توجه به فرمان ژنرالهای خود، پا به عرصه قدرت گذاشته و همچنان سرمست از پیروزی، بدون زین، سوار بر اسب سرکش قدرت شدهاند و میتازند.
اصلاحطلبان نیز که بخش مهم و عمدهای از نخبگان تاثیرگذار جامعه را تشکیل میدادند علاوه بر اینکه در دوران پس از خاتمی، دچار تشتت آراء شده بودند حتی چنگ زدن بر دامان هاشمی رفسنجانی نیز آنها را نجات نداد؛ چراکه هم ناامید بودند، هم دلسرد و هم تحریمی! اکنون که بیش از سه سال از آن دوران میگذرد، برخی نخبگان جامعه، فتیلههای فانوس خود را پایین کشیده و برخی آن را برداشته و مام وطن را ترک کردهاند، به همین خاطر در عصری که به سرعت به سوی آزادی، توسعه و رفاه پیش میرود چه بسا اسفانگیزترین حالت، از دست دادن پیشگامان آزادی، رفاه وتوسعه است.
امروز توده مردم به نخبگان خود نیازمندند، اما چون این نیاز با ویژگیهای بیولوژیک آنها سر و کار ندارد و به خورد و خواب و قضای حاجتشان مستقیما ارتباطی پیدا نمیکند، آنها این نیاز را حس نمیکنند و اولویت اول زندگیشان نیست چرا که همیشه نیازهایشان در سبدهای خانوار جا شده و چون نخبگان را نمیشود در سبد خانوار قرار داد، پس توده مردم آنها را نمیبینند اما نخبگان وظیفه دارند خود را بنمایانند. اگر توده مردم به حال خود رها شوند، تصمیمی بهتر از آنچه که سال ۸۴ گرفتند، نخواهند گرفت. امروز وظیفه نخبگان جامعه است که همچون گذشته چراغهای اندیشه خود را روشن کنند تا مردم بار دیگر در دستاندازهای انتخابات زمین نخورند و به چاله نیفتند. تکرار روند فعلی در سال ۸۸ - که به قول خاتمی نه به نفع نظام است نه انقلاب و نه اسلام- افتادن به چاه است؛ چاهی که بیرون آمدن از آن به آسانی میسور نیست.
دوران فعلی کمتر در تاریخ جمهوری اسلامی ایران رخ داده؛ دورهای که نخبگان حکومتی و نخبگان غیر حکومتی، باید یک هدف را پیگیری کنند و آن نجات مردم، نظام و اسلام از دست سربازان متمردی است که بدون فرمانده فقط رو به جلو به پیش میروند. سرباز بدون فرمانده هر حرکتش خطرناک است به همین خاطر محافظهکاران عاقل و اصلاحطلبان، امروز باید به نجات ملی بیندیشند و در این راستا نقش نخبگان اعم از دانشجو، استاد دانشگاه، فعال سیاسی و اجتماعی فزونی یافته تا دست در دست یکدیگر اجازه ندهند برگ دیگر تاریخ این کشور را کسانی رقم بزنند که افق دیدشان تا نوک بینیشان است، هرجامعهای که سیاستمدارانش به خود و ماندگاری خود آن هم به هر قیمتی، اهمیت میدهند، آن جامعه محکوم به شکست است چرا که «یکپارچگی» و «صداقت» در چنین جامعهای در محاق قرار میگیرد و فریب، دروغ و نفاق جای آنها را میگیرد.
در چنین جامعهای اگر نخبگان قهر کنند، مردم نمیتوانند پیامهای صادقانه و فریبکارانه سیاستمداران را از یکدیگر تمیز دهند. در عصری که هر کالایی با تبلیغات گسترده جلوهگری میکند، فرض کنید در این بازار مکاره یک سیاستمداری بخواهد همان کاری را با افکار عمومی انجام دهد که یک تاجر با کالای تجاری خود میکند، حال چگونه میتوان از مردمی که با نور «تک کبریتهای» روشن خود وارد بازارسیاستسازان و سیاستبازان میشوند، انتظار داشت که راست را از دروغ تشخیص دهند. به هرحال، جامعه نخبگان ایران باید از تفرق بپرهیزند و حتی فراتر از جناحبندیهای سیاسی در کنار یکدیگر قرارگیرند؛ چرا که رفتار امروز نخبگان جامعه ما که باید برگی دیگر از تاریخ را ورق بزنند، در تاریخ ثبت و ضبط میشود و اگر امروز برخی تردیدها در جمع محافظهکاران شکل گرفته و در پی بازی با برگهای دیگر در انتخابات هستند، به دلیل آن است که از پاسخ به تاریخ میترسند.
امروز برخی از سربازان متمرد، «خاتمیهراسی» را سرلوحه تبلیغات انتخاباتی خود قرار دادهاند تا شاید بتوانند از این «نمد» برای خود «کلاهی» درست کنند اما محافظهکاران عاقل باید در رفتار خود بازنگری کنند تا این بار با طناب آنها به چاه نیفتند و آینده سیاسی خود را به این طناب گره نزنند. تبلیغ خاتمیهراسی در واقع همان زرق و برقهای کالایی است که این بار در بازار مکاره یک گروه سیاسی در برابر چشمان مردم قرارگرفته تا شاید بتوانند بزرگان طیف خود را با این روش به دنبال خود بکشند و چون کالایشان از رنگ و رو رفته است و مردم به ناکارآمدی آن پی بردهاند، از این رو، به مثابه تجار بازار میخواهند هم با خریداران خود معامله کنند و هم مردم را گمراه نمایند. به نظر میرسد نخبگان سیاسی جریان محافظهکار کشور باری سنگینتر از اصلاحطلبان بر دوش دارند و برای رساندن این بار به سرمنزل مقصود، باید راهی دشوار را بپیمایند و تصمیمات سختی را بگیرند، اما به نظر میرسد این تصمیم باید عاقلانه و در جهت تنبیه سربازان متمرد باشد.
حسن محمدی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست