سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
چمدان سرگردان
چمدان دربستهای از طریق راههای مختلف دست به دست میچرخد و به آدمهای مختلفی میرسد، اینکه هر کدام از این آدمها چه اقدامی در رابطه با آن انجام میدهند، مجموعه اپیزودیک «چمدان» به کارگردانی خسرو ملکان را پیش میبرد.
واکنش آدمهایی از اقشار مختلف، فقیر و ثروتمند، پیر و جوان، در مواجهه با چمدان، تقریبا یکسان است، همه با دیدن چمدان ذوقزده میشوند و مطمئن هستند که هرچه در آن هست، به رسیدن آنها به آرزوهایشان کمک میکند. درست است که در واقعیت درصد زیادی از مردم، ممکن است چنین واکنشی داشته باشند، اما در سریال چمدان، عکسالعمل دیگری اصلا متصور نیست. یک نفر چمدانی را که نمیداند در واقع داخلش چیست در هفت سوراخ قایم میکند چون نمیخواهد کسی دیگر از پول هنگفتی که احتمالا در آن هست بویی ببرد. یک نفر دیگر در حالی که هنوز نمیداند واقعا چمدان حاوی چیست، آن را با خوشحالی به خانه خانواده همسر آیندهاش میبرد و آنها هم از دیدن چنین محموله ارزشمندی خوشحال میشوند. خلاصه در مواجهه با چمدان، اگر کسی لحظهای به فکرش برسد که چیزی به جز پول و طلا و چیزهای قیمتی در آن است، بزودی آن را فراموش میکند و همان تفکر «حتما توی چمدان چیزی هست که مرا به آرزوهایم میرساند» را ادامه میدهد. البته واکنش نهایی آدمها با هم فرق میکند، مثلا یک نفر آن را از دست میدهد و به خاطرش غصه میخورد و یک نفر دیگر به خاطر اعتقادات و ضوابط اخلاقی که برای خودش دارد، با وسوسههایش مقابله میکند و آن را از خود دور میکند. در نهایت بیشتر آدمهایی که چمدان به دستشان میرسد، بدون این که حتی بفهمند درون چمدان چه چیزی هست، تغییر مثبتی در زندگیشان به وجود میآید و بقیه آدمها که این تغییر مثبت برایشان پیش نمیآید، در داستان رها میشوند.
مثلا کسی که معتاد بوده و همسرش میخواسته از او طلاق بگیرد، با چمدان دستگیر میشود و بعد اعتیادش را ترک میکند، مسیر درست زندگیاش را پیدا میکند و (احتمالا) به سر و سامان میرسد. اما از دزدی که چمدان را پیدا کرده بود و طی یک اتفاق از دستش میدهد، دیگر خبری نمیشود. انگار دزد فقط برای این وارد ماجرا شده بود که چمدان را از یک نقطه به نقطه دیگری انتقال دهد تا از دست کسی به کسی دیگر برسد و حالا که وظیفهاش انجام شده، دیگر نه به سرگذشت او کاری داریم و نه به آیندهاش.
معلوم نیست در مجموعه چمدان آدمها روی چه حسابی میمانند و روی چه حسابی از کار خارج میشوند. مثلا چند قسمت اول سریال، به معرفی اعضای خانوادهای گذشت که احتمالا اولین کاشفان چمدان بودهاند، این معرفی آنقدر طول کشید که بیننده فکر میکرد تمام سریال قرار است به بررسی زندگی این خانواده بپردازد. اما بعد از چند قسمت چمدان از دست آنها خارج شد و داستان آنها هم همانجا تمام شد. این باعث میشود بیننده نفهمد که کنکاش زیاد سریال روی زندگی بعضی از آدمها به این معنی است که آنها نقشی تعیینکنندهتر یا مهمتر از بقیه دارند و باید روی زندگی آنها بیشتر متمرکز شود یا این که کاملا اتفاقی است و این آدمها هم یک رابط هستند که چمدان را به دست نفر بعدی میسپارند. بعد از بررسی مختصر احوالات آدمهای دیگری، دوباره این پردازش در مورد خانواده بعدی تکرار میشود. با این تفاوت که چمدانی که به نظر میرسید تا آخر سریال قفل بماند، به دست آنها باز میشود و محتویات آن کشف میشود. محتملترین پیشبینی در مورد سریال، این بود که چمدان در قسمتهای آخر باز شود و بفهمیم که درون آن هیچ چیز ارزشمندی نبوده و تنها طمع آدمها بوده که از کاه درون چمدان کوه ساخته است، اما با باز شدن چمدان در پایان یک سوم ابتدایی سریال، حساب و کتابها اشتباه از آب در میآید و میبینیم که چمدان «پوچ» نبود! بلکه درون آن پر از طلا و پول بود که به واقع میتوانست تمام آرزوهای آدمهای سر راهش را هم برآورده کند. با این اتفاق، مسیر جدیدی برای ادامه سریال گشوده میشود، به این ترتیب که آدمهایی که آرزو داشتند چنین محمولهای یکباره و بدون زحمت به دستشان برسد، حالا نمیدانند باید چطور از آن استفاده کنند. در اینجا هم سریال چند قسمتی روی خانوادهای که چمدان را باز میکنند متمرکز میماند اما معلوم نیست که پس از این، محتویات چمدان به خانواده دیگری میرسد و آنها را درگیر میکند یا این که این همه مقدمهچینی برای رسیدن به این خانواده و بررسی واکنشهای آنها بوده است.
برای این که مخاطب بتواند از چمدان لذت ببرد، باید سختگیری را کنار بگذارد و حتی دنبال منطق روایی مشخصی نگردد. به اصطلاح باید دل به دل داستان بدهد و از طنزهایی که این همه بازیگر مطرح و سرشناس در عرصه کمدی ایجاد میکند، لذت ببرد. چمدان مجموعهای از بازیگران سرشناس را به خانهها میآورد که در کنار هم داشتن آنها میتوانست از عوامل موفقیت سریال باشد. اما چون این مجموعه، فیلمنامه دقیق و حسابشدهای ندارد، بخشهای آن مثل تکههای نسبتا بامزهای تنها کنار هم قرار میگیرد. چمدان تنها سریال امسال ماه رمضان است که کاملا در فضای کمدی اتفاق میافتد، در حالی که تجربه نشان داده مضمون طنز جذابیتهای مخصوص به خودش را دارد که میتواند درصد قابل توجهی از بینندگان را با خود همراه کند، اما ضعفهای موجود در سریال چمدان نتوانسته این سریال را جزو انتخابهای اول بینندگان قرار دهد.
شروینه شجری کهن
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست