جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا

علم با معیار شریعت


علم با معیار شریعت

تأملی در باب وجه تمایز علم اسلامی با علم غربی

کسانی که ادعا می‌کنند بهره‌وری عقلانی به هیچ وجه بر تجربه دینی تکیه ندارد، در پی آن هستند که این جنبه را از بین ببرند، تا حدی که برخی مسلمانان فکر کنند علم از دو گروه متمایز تشکیل شده است: یک گروه به رشته‌ای از ارزش‌های دینی تعلق دارد، مانند شریعت و علوم حقوقی و اخلاقی و ادبیات و هنر و دسته دوم که هیچ ارتباطی با این ارزش‌ها ندارد، عبارتند از رشته‌های علمی مانند ریاضیات یا علوم دقیقه، انفورماتیک یا اطلاع‌رسانی، علوم طبیعی، شیمی و زیست‌شناسی.

اما چنین ادعایی عاری از صداقت و درستی است. علوم، قطع نظر از ماهیت‌شان، باید از دو جهت در خدمت ماهیت دینی اسلامی قرار گیرند؛ هم به عنوان ابزاری برای نشان دادن اهداف ایمان و هم به عنوان وسیله‌ای برای تعدیل و تنظیم مکانیسم‌هایی که برای آشکار ساختن این اهداف به کار برده می‌شوند.

بنابراین با معیار شریعت، علم تنها زمانی علم است که حقایقی که توسط این دانش بیان می‌شود با حقایقی که توسط شریعت منتشر می‌شود، یا شریعت از آنها به عنوان هشدار یاد کرده و یا به آنها اشاره کرده، ارتباط و نسبت داشته باشد.

مثال بهتری برای این مهم وجود ندارد از این حقیقت که علوم، چه مرتبط با انسان و چه در ارتباط با طبیعت، باید در خدمت جوهره و ذات شریعت اسلامی باشد و آن را از انحرافاتی که در مسیر تحقیقات علمی و کاربردهای تکنیکی پیش می‌آید، مصون بدارد. چنین خبط‌ها و انحرافاتی وقتی به اوج خود می‌رسد که انسان به جای اینکه در پی منافع و مزیت‌هایی باشد که ممکن است این پیشرفت‌ها فراهم آورند، شروع به پیش‌بینی مضرات و خسارت‌هایی می‌کند که پیشرفت‌های علمی و فنی برای بشر ایجاد خواهند کرد. پس چه طور است که خداوند در کتاب شریف خود علم را می‌ستاید و پیامبر بزرگوارش ما را توصیه می‌کند که در پی به دست آوردن علم باشیم، حتی اگر از جنبه‌های مختلف بر نوع بشر مضر باشد؟

این امر را با توجه به دو حقیقت می‌توان توضیح داد: آنچه اکنون مردم با آن درگیر هستند و علم نامیده می‌شود، علمی نیست که خداوند آن را ستوده و تحسین کرده است و پیگیری و دستیابی به آن توسط پیامبر توصیه شده است. علم به راه‌های زیادی ختم می‌شود که برخی از آنها مفید و برخی دیگر مضرند.

دسته‌ای از مسلمانان از این تئوری پیروی می‌کنند که علمی که در میان انسان‌ها به عنوان علم شناخته می‌شود، همان علمی نیست که تحسین شده و توصیه شده است. آنها استدلال می‌کنند علمی که در قرآن و سنت از آن یاد شده است، علم فرستاده شده است که در تقابل با علم بر اساس منطق و عقل‌بنیاد قرار می‌گیرد. متأسفانه چنین استدلالی صحیح نیست، زیرا ایجاد ارتباط بین این دو شکل از علم دستیابی به کمال دانش اسلامی را بسیار سخت و دشوار می‌کند. علم عقل‌بنیاد در کشف و دریافت ویژگی‌های شریعت یا تبعیت آن از ایمان کم‌اهمیت‌تر از علم فرستاده شده (نزولی) نیست. اما این تمایز در نتیجه تأثیرات خارجی که مفهوم اسلامی علم را تغییر داد و هیچ ارزشی برای حقیقت دینی قائل نبود، از طرف محققان دینی معاصر و گذشته مطرح شد.

اعتراف به اینکه علم دو شق مختلف، سودمند و مضر دارد، مشروط به تشخیص این نیاز است که ایجاد ارتباط میان علم و مؤلفه‌های الهی ضروری است، به نحوی که راهبران در پی جست‌وجو از این منابع الهی هستند. بنابراین جوینده علم از اشکال منفی علم و راه‌های مضر تکنولوژی احتراز می‌کند و تنها به دنبال دستیابی به چیزی است که برای او و تمامی انسان‌ها مفید فایده باشد.

▪ استفاده از علم: یک محقق نیاز دارد آنچه را می‌آموزد، به کار برد. دانشی که از طرف محققانی حمایت می‌شود که آن را به کار نمی‌بندند، به وسیله دو ویژگی ممنوع فاسد شده و از بین می‌رود: انتزاع و فقدان منفعت.

انتزاع در اینجا به معنی عاری کردن یک چیز از معنا، تمایز میان معانی یا هماهنگ کردن آنها برای هدف علمی یا اهداف دیگر نیست، به معنای از کارافتادگی عمل و امحا و از بین رفتن ارزش واقعی آن در هدایت مسیر تئوری به کار رفته است. شقوق تأویل و تفسیر نظری، برخلاف آنچه اعتقاد عمومی بر آن است، نامحدودند و به التزامی غیر از آنچه ما برای تعهد خودمان انتخاب می‌کنیم، نیاز ندارند. این شقوق تنها از طریق بازتاب آنها از عمل و اینکه تأثیر این عمل تا چه حد بر این شقوق نفوذ می‌کند، نسبتاً بهتر یا بدتر می‌شوند. در نتیجه می‌توان از عمل برای تصحیح نظر استفاده کرد.

نقصان منفعت علم انتزاعی در این حقیقت ظهور می‌یابد که کسانی که چنین علمی را می‌پذیرند، نیازمند چیزی می‌شوند که به آن اعتبار بدهد. اگر چنین گواهی برای کسانی که این علم را توصیه می‌کنند، پیدا نشود، نه می‌توانند به عنوان یک الگو انتخاب شوند و نه جوینده آن می‌تواند در ذهنش تصویر درستی از آنچه به دست می‌آورد و چگونگی به دست آوردن آن ارائه کند. به علاوه باید تمایل داشته باشد که میان گفته‌ها و اعمالش تفکیک ایجاد کند. چنین تمایلی صدمات جبران‌ناپذیری در جامعه‌ای که در آن زیست می‌کند، به وجود می‌آورد.

▪ رجوع به مفاهیم عملی شریعت در نظریه‌پردازی: برای توسعه شرح و تفسیر نظری ضروری است سؤالات و مقدمات اثبات شده از طریق تجربه و عمل و فرضیات الهام شده از منابع دینی را از نو دسته‌بندی کرد. دریافت خارجی (بیگانه) از علم آنقدر در میان ما رایج شده است که ما قادریم فقط شقوقی از آن را دریافت داریم که غرب ارائه داده است و تنها افق‌هایی که غرب به آن رسیده است برای ما قابل تصور و دیدن است. ما اکنون اعتقاد داریم که تنها یک شکل از علم وجود دارد، علم راه‌های بسیاری دارد، هیچ‌یک از مراحل آن را نمی‌توان زیر سؤال برد که امری بس خطیر است، علم مطلق و غیرمشروط است و نتایج آن به روی نسبیت باز نیستند. همه اینها یک فریب کامل است.

علم راه‌ها و روش‌های بسیار و اشکال متفاوتی دارد و راه‌ها و دروازه‌هایی از علم که به روی غرب گشوده شده است، فقط ذره کوچکی از پتانسیل بیکران آن است. اگر غرب انتخاب کرده است علم خود را از قیود عمل و محدودیت‌های دین رها سازد و نام‌های انتزاعی مانند عینی، علی، قهری، رویه‌ای و علمی به آن بدهد که احساس حقانیت دروغین به این انتخاب می‌دهد، تنها یک امکان در میان گزینه‌های متعدد است. مهم‌ترین این انتخاب‌ها در میان سایر انتخاب‌ها، برگزیدن علمی است که به کار ملتزم است و توسط دین تعریف می‌شود. این امکان به معنای آنچه از آن با عنوان اسلامی‌سازی علم که به شکل زیباسازی اسلامی علمی که در تصرف غرب است، یاد می‌شود، نیست. این زیباسازی شامل آغاز مطالعات علمی با بسم‌الله و پایان دادن به آن با عبارت «خداوند بهتر می‌داند» یا به کار بردن آیات قرآنی و احادیث در این مطالعات است. آنچه لازم است رویکردی نسبت به علم و دانش است که از رویکرد غرب متفاوت باشد، به عنوان مثال توانایی ساختارشکنی منظومه نظری ساخته شده و بازسازی آن مطابق با مسیرهای مختلف تغییر که در مفاهیم و قوانین به کار می‌روند.

ما نمی‌توانیم در اینجا با جزئیات به این مسئله اشاره کنیم، اما برای ارائه استدلال باید مثالی ارائه دهیم از اینکه چه طور می‌توانیم راهی را که علم مسئله عینیات و معانی را تعبیر می‌کند، تغییر دهیم. این دریافت بر اساس پذیرش این امر است که انسان می‌کوشد تعریف مناسبی از عینیات ارائه دهد و معانی معینی را برای رسیدن به این عینیات به کار می‌برد. به هر حال انسان کاملاً فراموش کرده است که این عینیات نمی‌توانند تضمین کنند که به او سودی برسد، مگر از طریق خواست خدا. به همین نحو معانی به کار رفته تنها در صورتی می‌توانند مؤثر باشند که خواست الهی باشد.

دکتر طاها عبدالرحمان

ترجمه فیروزه درشتی

استاد فلسفه و منطق دانشگاه رباط و رئیس مرکز متفکران و محققان مسلمان

منبع: گزیده‌ای از کتاب

«مسأله اخلاقیات: شرحی بر نقد اخلاقی مدرنیسم غربی» که در سال ۲۰۰۶ جایزه بهترین کتاب تفکر اسلامی را از آیسسکو گرفت. این کتاب در سال ۲۰۰۵ از طرف مرکز فرهنگی عرب در کازابلانکا منتشر شد.