یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا

سیلی که دارد پاکستان را می برد


سیلی که دارد پاکستان را می برد

ابعاد سیاسی سیل پاکستان همزمان با ابعاد فاجعه انسانی, اقتصادی, بهداشتی و پیامدهای طبیعی ناشی از آن طی هفته های گذشته, حرکتی موازی و تنگاتنگ داشته, به گونه ای که تبدیل به مساله ای جدی در اذهان دولتمردان و تحلیلگران سیاسی این کشور شده است

ابعاد سیاسی سیل پاکستان همزمان با ابعاد فاجعه انسانی، اقتصادی، بهداشتی و پیامدهای طبیعی ناشی از آن طی هفته‌های گذشته، حرکتی موازی و تنگاتنگ داشته، به‌گونه‌ای که تبدیل به مساله‌‌ای جدی در اذهان دولتمردان و تحلیلگران سیاسی این کشور شده است.

شرایط کنونی پاکستان عرصه رقابت‌های تلخ سیاسی داخلی و خارجی شده و هرکس به زعم خود در صدد جستن بهره‌ای از آن است که پیامدهای آن بی‌تردید در آینده گریبانگیر مردم خواهد بود. جولان دادن طالبان و گروه‌های وابسته به شبه نظامیان در قالب کمک‌های بشردوستانه به آوارگان در شرایط حضور کمرنگ دولت، عملکرد کند، فساد اداری و روند بی‌اعتمادی حاکم بر ارائه کمک‌های جهانی به دولت، حضور فعال ارتش‌ و نیز مباحث سیاسی مطرح پیرامون کمک‌های بشردوستانه آمریکا از جمله این موارد است.

در مناطقی که سال‌ها دولت پاکستان با طالبان، القاعده و شبه‌نظامیان درگیر ‌رقابت برای کنترل امور بوده است و در روزهایی که مردم آواره و درمانده نیازمند کمک‌های فوری و مبرم بودند، طالبان و موسسات خیریه وابسته به گروه‌هایی که برخی‌شان در لیست تروریستی سازمان ملل هستند، ارائه کمک به هزاران آواره و بی‌خانمان را قبل از کمک‌های دولت و خارجی آغاز کردند.

آنها با توزیع دارو، آب آشامیدنی، مواد غذایی و برخی نیازهای اولیه ابتکار عمل را در دست گرفته و در زیر این چتر حمایتی شروع به ترمیم چهره خود و نیز عضوگیری بی‌هزینه کردند. گفته می‌شود سازمان‌های خیریه‌ای نظیر فلاح ناشر(بنیاد رفاه بشریت)، موسسه خیریه طیبه وابسته به لشکر طیبه که مظنون به بمبگذاری بمبئی است و دولت پاکستان فعالیت آن را ممنوع کرده است، برای دومین بار طی ۵ سال گذشته به طور گسترده‌ای در حال ارائه ‌ کمک‌های امدادی موثر به مناطق بحران زده پاکستان هستند.

● فرصتی برای طالبان

ناظران سیاسی بر این اعتقادند که سیل در واقع تبدیل به آخرین موقعیت و فرصت این گروه‌ها و شبه‌نظامیان برای تضعیف حمایت‌های مردمی از دولت در مبارزه نظامی علیه آنها شد. براساس نظرسنجی که از سوی موسسه پیو انجام شده، پاکستانی‌ها در مقایسه با سال گذشته کمتر نگران به قدرت رسیدن گروه‌های افراطی همچون طالبان هستند. سال ۲۰۰۹، حدود ۶۰ درصد‌ مردم بسیار یا تا حدی نگران ‌افتادن پاکستان به دست گروه‌های افراطی بودند اما در سال ۲۰۱۰ این رقم به ۵۱ درصد کاهش یافته است.

از موارد دیگری که تحلیلگران مورد تاکید قرار داده‌اند، رقابت‌های اقتصادی در شرایطی نظیر وقوع سیل، زلزله و مواردی است که مردم نیازمند یاری باشند. درسی که می‌توان گرفت آن است که رقابت اقتصادی خود می‌تواند عاملی برای قدرت گرفتن یا تضعیف یک گروه و دولت در شرایط کنونی شود. بحران کنونی احتمالا ثبات و وحدت این کشور را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد و این فرضیه وجود دارد که آزادی عمل بیشتری را برای طالبان، القاعده و سایر گروه‌های شبه نظامی بابت کمک‌های کنونی آنها به مردم، ایجاد خواهد کرد.

اکنون خشم و اعتراض گسترده‌ای از سوی مردم نسبت به کمک رسانی دولت وجود دارد و تداوم روند شرایط کنونی نیز زمینه این نارضایتی‌ها را بیشتر خواهد کرد و در صورت ترغیب مردم از سوی گروه‌های مخالف دولت، احتمال شورش و تظاهرات برعلیه دولت نیز غیرقابل تصور نیست.

زیر آب رفتن زمین‌های زراعتی و روستاها، که عمده محصولات زراعتی پاکستان از آنها به دست می‌آید، باعث شده نرخ مواد خوراکی، بویژه سبزیجات تازه در شهرها افزایش بی‌سابقه‌ای داشته باشد.

از نکات قابل تامل دیگر، فعال شدن ارتش در امدادرسانی به مردم است. ارتش پاکستان سال‌ها نقش کلیدی را در قدرت داشته اما بعد از ریاست جمهوری پرویز مشرف و نیز روی کار آمدن زرداری، به‌گونه‌ای از نقش سیاسی آن کاسته و این نقش تا حدودی محدود به بخش امنیتی شده است.

گزارش‌ها حاکی است در شرایطی که رئیس‌جمهور زرداری در روزهای نخستین وقوع سیل در سفر اروپا بود، ارتش به فرماندهی ژنرال اشفق پرویز کیانی از غیبت او حداکثر استفاده را کرد تا خود را یاور واقعی مردم جلوه دهد. سربازان ارتش در عملیات امداد به شکل چشمگیری حضور یافتند و ژنرال کیانی در تمام عرصه‌های یاری به آسیب‌دیدگان پیشقدم بود.

دویچه وله در تحلیلی می‌نویسد زرداری که در انتخابات سال ۲۰۰۸ به مقام ریاست جمهوری رسید، وضعیتی سست و لرزان داشته و در رقابتی آشکار و پنهان با فرماندهان ارتش، قدرت خود را حفظ کرده است. اما اینک تعادل سیاسی به سود ارتش تغییر می‌کند. ژنرال کیانی‌که از سال ۲۰۰۷ به جای پرویز مشرف، فرماندهی ستاد ارتش پاکستان را به‌عهده گرفت، روز به روز موقعیت خود را محکم‌تر کرده است. ایالات متحده از عملکرد او راضی است و رابرت گیتس، وزیر دفاع از او به خاطر قاطعیت در مبارزه با طالبان پشتیبانی می‌کند.

از سوی دیگر اکنون عرصه برای جولان گروه‌های سیاسی مخالف دولت نیز بسیار فراهم شده است. بین تمامی احزاب سیاسی استراتژی واحدی وجود ندارد و تلاش‌ها بر تخریب متمرکز است نه امداد و یاری و ژنرال‌های ارتش پاکستان و مخالفان دولت و در راس آنها نواز شریف نخست‌وزیر سابق پاکستان از عملکرد و نحوه مدیریت دولت بر بحران سیل انتقاد می‌کنند اما هنوز نشانه‌ای از ترغیب مردم به شورش یا اقدامات عملی علیه دولت از سوی آنها مشاهده نشده است. پاکستان کشور کودتاخیزی است که ارتشیان آن در این زمینه حرف اول را می‌زنند.

ضعف حکومت در امدادرسانی به مردم و عملکرد کند دولت در روزهای ابتدایی بحران در کنار فساد اداری حاکم بر دستگاه این کشور بر دامنه انتقادات از دولت در شرایط بحرانی افزوده است. قضیه ناپدید شدن ۳۶۷ میلیون دلار کمک‌های جهانی به مردم زلزله‌زده در سال ۲۰۰۵ و عدم بازسازی مناطق ویران شده ارسال کمک‌های بین‌المللی جدید را در ابتدا با تردید و بی‌اعتمادی همراه کرد. براساس جدیدترین آمار ، میزان کمک‌های اعلام شده بالغ بر ۵/۲۵۴ میلیون دلار است که باعث شد تا میزان کل کمک‌ها از ابتدای این حادثه، به مبلغ ۵۹/۸۱۵ میلیون دلار برسد.

● اهداف کمک رسانی آمریکا

مساله دیگری که این روزها توجه رسانه‌ها و تحلیلگران را به خود جلب کرده، حضور آمریکا و کمک‌های آن است که گفته می‌شود ناشی از ۳ مساله است، یکی تسلط بر پاکستان جهت کنترل طالبان، دیگری قضیه چین و سوم مساله هند و پاکستان. ناظران سیاسی بر این عقیده‌اند که واشنگتن تلاش می‌کند کمک‌های بموقع جهت جلب حمایت و بازسازی چهره خود در پاکستان ارسال کند. این کمک‌ها بالغ بر ۲۰ هلیکوپتر نظامی و ۹۰ میلیون دلار بوده و گفته می‌شود ‌ دولت آمریکا وعده کمک تا سقف ۱۵۰ میلیون دلار را داده است.

نکته قابل توجه آن‌که براساس نظرسنجی موسسه پیو، بیش از نیمی از مردم پاکستان نگاه منفی به آمریکا دارند. موسسه نظرسنجی پیو می‌گوید در سال ۲۰۰۹، حدود ۶۰ درصد‌ پاکستانی‌ها، آمریکا را دشمن خود دانسته و تنها ۱۰درصد آن را کشوری دوست و متحد خوانده‌اند.

با توجه به آمار ارائه شده در مورد تغییر نگاه و مواضع مردم پاکستان نسبت به طالبان که به آن اشاره شد، مطالعات مذکور نشان می‌دهد‌ جنگ در افغانستان با مخالفت وسیعی در پاکستان روبرو‌ست و مقبولیت کمک‌های بشردوستانه، لجستیک و اطلاعاتی آمریکا در جنگ با گروه‌های افراطی نیز کاهش یافته است.

براساس این نظرسنجی اکنون حدود ۵۴ درصد ‌ پاکستانی‌ها، طالبان را تهدیدی جدی می‌دانند. سال گذشته که ارتش پاکستان در فاصله ۱۰۰ مایلی اسلام‌آباد در حال جنگ با طالبان بود ۷۳ درصد‌ مردم این گروه را خطری جدی می‌دانستند.

در بین ۲۲ کشوری که این مطالعه در آنجا انجام شده، محبوبیت باراک اوباما در پاکستان پایین‌تر از همه است و اکثر‌ پاسخ‌دهندگان پاکستانی همچنین گفته‌اند مخالف سیاست‌های اوباما در عراق، افغانستان و صلح اعراب و اسرائیل و نیز چالش ایران هستند.

با توجه به عمق مخالفت‌های مردم پاکستان که ریشه‌ای عمیق در این کشور دارد، تحلیلگران امکان تاثیرگذاری و بازسازی چهره آمریکا را با توجه به کمک‌های ارائه شده ناچیز می‌شمارند و معتقدند هدف این است که جهت کنترل طالبان و سایر گروه‌های تروریستی فعال باید از پاکستان استفاده کرد.

از سوی دیگر با توجه به رقابت تنگاتنگ آمریکا و چین، کنترل و یا کم کردن نقش این کشور در پاکستان و بویژه آسیای جنوبی که گسترش بسیاری یافته است، از جمله عوامل دیگر مورد نظر تحلیلگران است. چین در رابطه خود با پاکستان کمتر رویکرد ایدئولوژیکی را در نظر داشته است و از سال‌های گذشته روابط طولانی را با ارتش پاکستان از جمله در فروش ‌سلاح و برنامه‌ریزی‌های نظامی دارد.

همچنین براساس این نظرسنجی‌در مقابل عدم محبوبیت آمریکا، بیش از ۸۰ درصد‌ پاکستانی‌ها نگاه مثبتی به چین دارند.

فاطمه تیمورزاده