پنجشنبه, ۱۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 6 March, 2025
مجله ویستا

جغرافیای فقر


جغرافیای فقر

اجرای موفق سیاست های فقر زدایی علاوه بر وابستگی به اقتصاد, با ثبات سیاسی هم مرتبط است

فقرای جهان کجا زندگی می کنند؟ جواب ظاهراً واضح است: در کشورهای فقیر!

اما تحقیقات اخیر مؤسسه مطالعات توسعه بریتانیا نشان می دهند که این پاسخ چندان کامل و بی عیب نیست، چرا که بر عکس، چهار پنجم افراد با درآمد کمتر از ۲ دلار در روز، در کشورهایی با درآمد متوسط - با درآمد ناخالص سرانه بین یک هزار تا ۱۲ هزار و ۵۰۰ دلار - زندگی می کنند.

یافته ها نشان دهنده این واقعیت اند که رشد اقتصادی در یک دوره طولانی، بسیاری از کشورهای در حال توسعه را به سمت وضعیت درآمد متوسط انتقال داده اما بخش قابل توجهی از جمعیت آنها را در شرایط نامناسب فقر نگه داشته است. از جمله این کشورها چین و هند را می توان مثال زد. این کشورها اگرچه از منظر درآمد متوسط توانایی کمک به فقرای خود را دارند، اما همچنان با مشکل فقر در درون مرزهای خود دست به گریبان اند. اگر این فرضیه درست باشد، بنابراین کمک های خارجی نمی توانند کمک شایانی به کاهش فقر در این کشورها کنند و بهترین راه برای فقر زدایی اتخاذ سیاست های داخلی به نفع فقرا است.

● فقر در ۲۰۲۵

البته این استدلال، چندان هم درست نیست. مطالعات مشترک مؤسسه بروکینگز و مؤسسه توسعه خارجی بریتانیا پیش بینی می کنند تا سال ۲۰۲۵ فقر مطلق یک بار دیگر در کشورهای با درآمد پایین متمرکز خواهد شد. این مطالعه این گونه استدلال می کند که کشورهای با درآمد متوسط با پیشرفت علیه فقر موجب کاهش آن در کشورشان می گردند، اگرچه تعداد افراد فقیر در کشورهای "شکننده" - کشورهایی که نمی توانند انتظارات مردم خود را برآورده سازند و یا از طریق فرآیند سیاسی آن را مدیریت کنند – در حال رشد خواهد بود.

بر اساس برآوردهای این مطالعه مشترک، تعداد فقرا در کشورهای "غیرشکننده" از ۲ میلیارد نفر در سال ۱۹۹۰ به حدود ۵۰۰ میلیون نفر در حال حاضر کاهش یافته و در سال ۲۰۲۵ به ۲۰۰ میلیون نفر خواهد رسید. اما در این مطالعه تعداد فقرا در کشورهای شکننده کاهش نیافته که علت آن می تواند رشد جمعیت باشد. مطالعه مذکور نشان می دهد که تعداد فقرای این کشورها از سال ۱۹۹۰ تاکنون در سطح ۵۰۰ میلیون نفر ثابت مانده و تا سال ۲۰۲۵ تغییر خاصی در آن حاصل نمی شود.

از سال آینده میلادی تعداد فقرا در مکان هایی که FRACAS (کشورهای شکننده و جنگ زده) نامیده می شوند، نسبت به کشورهای باثبات بیشتر خواهد شد. این پیش بینی ها با یافته های مؤسسه مطالعات توسعه بریتانیا متفاوت اند و نشان می دهند که کشورهای شکننده بر خلاف کشورهای با درآمد متوسط نمی توانند به فقرا کمک کنند و در عوض خود به کمک نیازمندند و کمک های خارجی می توانند در این زمینه حیاتی باشند.

● دیدگاه های به ظاهر متفاوت

شایان ذکر است که گروهی از کشورها با درآمد متوسط و شکننده وجود دارند که MIFFS یعنی "دولت های شکست خورده" (Failed States) نامیده می شوند. این گروه که شامل عراق، نیجریه، پاکستان و یمن می شوند، کشورهایی پرجمعیت و از لحاظ وسعت بزرگ اند. در سال ۲۰۱۱ میلادی تحقیق دیگری از بروکینگز نشان داد که تقریباً یک پنجم از مردم با درآمد کمتر از ۲۵/۱ دلار در روز، جزو شهروندان MIFFS هستند. بنابراین حدود ۲۰۰ میلیون نفر از مردم فقیر در کشورهای با درآمدهای متوسط و شکننده زندگی می کنند که با محاسبات تحقیق مشترک مؤسسه بروکینگز و مؤسسه توسعه خارجی بریتانیا مطابقت دارد. البته تفاوت هایی میان این دو گزارش وجود دارند، چرا که مطالعه اول وضعیت موجود در حال حاضر را توصیف می کند، در حالی که مطالعه دوم به پیش بینی آنچه که در سال ۲۰۲۵ اتفاق می افتد پرداخته است.

البته برخی از این تفاوت ها به دلیل احتیاط در محاسبات آنها است. محاسبات مطالعه مشترک یاد شده که از داده های صندوق بین المللی پول استفاده کرده است، این مفهوم را می رسانند که در چند سال آینده مردم فقیر اندکی در هند و اندونزی وجود خواهند داشت که البته چنین چیزی کمی بعید به نظر می رسد. این مطالعه با استفاده از پیش فرض های مختلف پیش بینی می کند که در سال ۲۰۳۰ تعداد مردم فقیر بین ۶۰۰ میلیون تا ۶/۱ میلیارد نفر کاهش می یابد که با حاشیه زیادی از خطا مواجه است. در هر حال باید توجه داشت که هر برآوردی از فقر در سال ۲۰۳۰، به شدت به تخمین های رشد اقتصادی برای تعدادی از کشورهای بزرگ بستگی دارد.

● درآمد یا حاکمیت؟

همان طور که مشاهده می شود دیدگاه های متفاوت و البته مهمی در مورد فقر وجود دارند. برآورد مؤسسه مطالعات توسعه بریتانیا بر درآمد متمرکز بوده و معتقد است یک مرز آشکار بین کشورهای فقیر و کشورهایی با درآمد متوسط وجود دارد. از سوی دیگر، تمرکز مؤسسه بروکینگز بیشتر بر سیاست است و کشورها را به دو دسته شکننده و باثبات تقسیم بندی می کند. اگر پیش بینی های مطالعه اخیر درست باشند، کشورهای اهدا کننده کمک های خارجی باید بر نوع حاکمیت متمرکز شوند و سعی کنند کشورها را از شکنندگی به سوی ثبات سیاسی منتقل سازند که این مسأله ای به شدت نگران کننده است. اما اگر برآوردهای مطالعه بریتانیایی درست باشند، برای کمک به رفع معضل فقر باید با دولت های محلی در کشورهایی با درآمد متوسط، برای اطمینان از این که سود حاصل از هزینه های عمومی به طور برابر بین فقرا توزیع می شود – هر کجا که ممکن است زندگی کنند - همکاری گردد.

در پایان باید گفت نابرابری های درآمدی، عوارض ناخواسته بسیاری را ایجاد می کنند. تحقیقات نشان می دهند که اگر دو کشور یا دو ایالت با میانگین درآمدی مساوی داشته باشیم، آنچه می توان آن را "سلامت اجتماعی" خواند در کشوری که نابرابری درآمدی بیشتری دارد، کمتر است. از سوی دیگر کشورهایی که نابرابری های درآمدی در آنها بیشتر است، دارای نرخ بیکاری بالاتر و تعداد زندانیان بیشترند.۶۱۵۰۰;