جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

جهانی سازی, پایان تاریخ و مهدویت


جهانی سازی, پایان تاریخ و مهدویت

تعابیر بسیار بلندی از همه انبیاء, از ازل تا خاتم ص راجع به حضرت حجت ع رسیده و تقریباًَ جزء اجتماعی ترین موضوعات, بین همه ادیان الهی و ابراهیمی, بشارت موعود و وعده منجی است و همه گفته اند كه كار نیمه تمام و ناتمام انبیاء ع و ادیان, به دست این مرد بزرگ, كامل خواهد شد

تعابیر بسیار بلندی از همه انبیاء، از ازل تا خاتم (ص) راجع به حضرت حجت (ع) رسیده و تقریباًَ جزء اجتماعی‌ترین موضوعات، بین همه ادیان الهی و ابراهیمی، بشارت موعود و وعده منجی است و همه گفته‌اند كه كار نیمه‌تمام و ناتمام انبیاء (ع) و ادیان، به دست این مرد بزرگ، كامل خواهد شد. گفته‌اند كه بزرگ‌ترین تكلیف تاریخ، كار بزرگ‌ترین مرد تاریخ است. حتی مكاتبی كه الوهیت‌‌زدایی و الهیت‌زدایی شده‌اند باز به نوعی و به نحوی به این مسئله اندیشیده‌اند، و گرچه نام ایشان را نبرده‌اند، اما همه بشارت ایشان را داده‌اند و حتی مكاتب الحادی چون ماركسیسم نتوانسته‌اند به مسئله آخر‌الزمان، بی‌تفاوت بمانند. بودیزم، مسیحیت و یهودیت نیز كه غالب بشریت را زیر پوشش گرفته‌اند، در این خصوص، اعلام‌ كرده‌اند. یهود، هنوز منتظر مسیح (ع) است و مسیحیت، منتظر ظهور مجدد مسیح (ع) است. همه انبیاء، همه مذاهب و ادیان و فرق، منتظر گشایشی بزرگ در آینده یا در پایان تاریخ هستند و اشاره خواهم كرد كه حتی امروز مكتبی كه چند دهه برای نفی پایان تاریخ و نفی غایت از تاریخ، دست و پا زد و مدعی شد كه اصلاحیات و تاریخ بشر، مبدأ و منتهای روشن ندارد و جهت اصولی خاصی بر آن حاكم نیست، یعنی لیبرالیزم كه در واقع پنجاه، شصت سال تئوری بافت كه تاریخ غایت نداشته و ندارد، آخرین نظریه‌پردازانشان چون فوكویاما از پایان تاریخ سخن می‌گویند، منتها پایان تاریخ با روایت خودشان كه تثبیت و تبلیغ نظام لیبرال سرمایه‌داری است.

در روایات از حضرت مهدی (عج) تعبیر به بهار روزگاران شده است و جزء سلام‌هایی كه به محضر حضرت می‌شود آورده‌اند: السلام علی ربیع‌الانام و نضره الایام درود بر بهار بشریت، بهاران تاریخ و طراوت روزگاران.

كسانی كه ایشان را دیده‌اند، توصیفاتی از شمایل ظاهری او كرده‌اند و توصیفاتی را نیز پیامبر اكرم (ص) یا ائمه دیگر از این بزرگوار كرده‌اند و در آثار محققان، چنین منعكس شده‌ است: چهر‌ه‌اش گندمگون، ابروانش هلالی و كشیده، چشمانش سیاه، درشت، جذاب و نافذ، شانه‌اش پهن، دندان‌هایش براق، بینی كشیده و زیبا، پیشانی بلند و تابنده، استخوان‌بندی او صخره‌سان، گونه‌هایش كم‌گوشت و از فرط بیداری شبها، اندكی متمایل به زردی، بر گونه راستش خالی سیاه، عضلاتش پیچیده و محكم، موی سرش بر لاله گوش‌ها ریخته و نزدیك به شانه‌ها، اندامش متناسب و زیبا، قیافه‌اش خوش‌منظر و رخسارش در هاله‌ای از شرم بزرگوارانه و شكوهمند پنهان، هیئتش سرشار از حشمت و شكوه رهبری، نگاهش دگرگون كننده و فریادش همه‌گیر و دریاسان است.

من در بخش نخست عرایضم دو نظریه، دو نقطه‌نظر به تاریخ انسان و دو تفسیر درباره فلسفه حیات و مدنیت را به مقایسه می‌گذارم تا ببینم كدام با مهدویت سازگار است و كدام نیست و چرا؟ و در بخش دوم، بعضی روایاتی راجع به ایشان یا منقول از خود ایشان در این خصوص كه ایشان چه جامعه‌ای را بنا خواهد كرد و چه حكومتی را خواهند ساخت و مناسبات انسانی و البته حقوق بشر در حكومت ایشان چگونه تعریف خواهد شد را عرض می‌نمائیم. فهرست‌وار و سریع مرور خواهم كرد، و البته هر یك از این روایات، خود می‌‌تواند موضوع یك كنفرانس علمی یا پایان‌نامه باشد.

انتظار را گفته‌اند كه سنتز تضاد بین واقعیت و حقیقت است. واقعیت یعنی آنچه هست و حقیقت یعنی آنچه نیست ولی باید باشد. گفته‌اند كه انتظار، سنتزی ناشی از تضاد بین واقعیت و حقیقت است، كوبیدن جاده آنچه هست تا آنچه باید باشد. پس نكته نخست این است كه دو زاویه دید برای تفسیر تاریخ بشر امروز وجود دارد: نخست، آنچه از آن،‌ تعبیر به اصل مسیانیزم یعنی مسیحی‌گرایی و موعودگرایی كرده‌اند و در اینجا، مسیح به معنی موعود است و مسیانیزم، دعوت به انتظار است. انتظار برای ظهور موعود و اعتراض به وضع موجود در سطح بشری كه توأم است با وعده پیروزی قاطع حق و عدل در پایان تاریخ و از آن نیز به اصل فتوریزم تعبیر كرده‌اند. فتوریزم، آینده‌گرایی و نگاه به آینده است؛ ایدئولوژی‌ای معطوف به فردا كه می‌گوید همه خبرها در آینده است،‌ جهان هنوز تمام نشده، محرومان مأیوس نباشند، مبارزان و مجاهدان راه آزادی و عدالت و آگاهی، از مبارزاتشان پشیمان نشوند. آنها كه دوباره، چهاربار، در نهضت جهانی اجرای عدالت شكست خورده‌اند نگویند كه همه چیز تمام شد. به آینده نگاه كنید، سرتان را بالا بگیرید. شهید دادید، صدمات خوردید، ضایعاتی دادید، در بعضی از جبهه‌ها عقب نشستید، اما سرتان را بالا بگیرید. فتونیزم یعنی چشم‌هایتان را قاطعانه و امیدوارانه به آینده بدوزید و از پس غروب امروز، طلوع فردا را تصور كنید و با تصور آن، مبتهج بشوید. این ایده‌ای برای اغوای افكار عمومی نیست.

همچنین برخلاف آنچه بعضی‌ جناح‌های پراگماتیست گفته‌اند كه امام زمان (عج) اگر هم وجود نداشته باشد اعتقاد به او مفید است، باید گفت: نه، امام زمان (عج)، هم حقیقت است و هم اعتقاد به او مفید است. هم حقیقت دارد و هم فایده.

آنها كه می‌توانند حقیقت مهدویت را بفهمند و باور كنند و درگیر دگماتیزم تجربه‌گرایی و جزمیات عالم حس هستند و حاضر نشدند از پنجره‌ای كه به دست انیباء (ع) به فراسوی عالم ماده و ماورای طبیعت، باز شده به بیرون نگاه كنند، ممكن است پدیده امام زمان‌(عج) را فاقد حقیقت و حداكثر، مفید فایده بدانند. در حالیكه واقعیت امر، این است كه قصه امام زمان (عج)، اسطوره‌ نیست و نباید متهم به نگاه اساطیری مذهبی شود. قصه امام زمان (عج)، حقیقت و فایده هر دو توأم با یكدیگرند.

پس یك خط در نگاه به آینده انسان و نگاه به تاریخ است كه در غرب، از آن تعبیر به مسیانیزم و فتوریزم كردند و آن را با همین كوبیدند، چون تاریخ، زنده است، فعال است و از طرف یك موجود ذی‌شعور، هدایت می‌شود و عاقبت بشر به منجلاب، ختم نخواهد شد و به تاریخ بشر، خوش‌‌بین و معتقد است كه از پس همه ستم‌ها و بی‌عدالتی‌ها و دروغ‌هایی كه به بشرگفته‌اند و می‌گویند، خورشید حقیقت و عدالت،‌ طلوع خواهد كرد و خدا، انسان را با ستمگران تاریخ، وا نخواهد گذارد؛ اما متقابلاً خط دومی وجود دارد كه از طرف تفكر لیبرال و سرمایه‌داری و هژمونی غرب، امروز در دنیا به آكادمی‌ها و دانشگاه‌ها پمپاژ می‌شود و در سطح افكار عمومی دنیا، به زور تبلیغات، القا می‌شود و نفی ایده غایت تاریخ است.

وقتی می‌گوییم غرب، مردم مغرب‌زمین، مراد نیستند. مردم مغرب‌زمین، آنها كه مذهبی و مسیحی‌اند به موعود، معتقدند و علی‌رغم همه بمباران‌هایی كه علیه فطرت آنان اعمال شده‌ - ولو یك قشر اقلیت در غرب، در آمریكا و اروپا هستند – ولی هنوز لطافت باطنی خود را حفظ كرده‌اند. من به یادم می‌آورم كه با بعضی دوستان در واشنگتن برای دیدار از كلیسایی كه بسیار معظم و قدیمی بود و تقریباً حالت موزه داشت و شامل هفت كلیسای تودرتو بود، رفتیم در سالن كلیسا یك دختر دانشجوی آمریكایی را دیدم ایستاده، نی می‌زند و اشك می‌‌ریزد، ما رفتیم و شاید ساعتی بعد كه برگشتیم این دختر را دیدم كه همچنان ایستاده و نی‌ می‌نوازد. صبح یكشنبه بود. جلو رفتم و از او پرسیدم كه تو را چه می‌شود؟ گفت: نذر كرده كه در انتظار موعود و به عشق او هر صبح یكشنبه، تا زنده است، بر در كلیسا، نی‌ بزند. این جامعه‌ای است كه معنویت،‌ انسانیت و عدالت را در آن، شبانه‌روز بمباران می‌كنند با این وجود، از پس فطرت آن دختر جوان مذهبی دانشجو، در قلب واشنگتن برنمی‌آیند. پس وقتی از غرب، سخن می‌گویم، منظور من، مردم عادی، ناآگاه و ساده مغرب‌زمین، به خصوص محرومین كه حتی فاسدانشان نیز به نحوی مظلوم و قربانی هستند، نیست.

حسن رحیم پور ازغدی

منبع: http://sharifnews.ir/?۵۰۸۸


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.