سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

ترجمه و نقد مدخل


ترجمه و نقد مدخل

تاریخ گذاری و قرآن , یكی از مدخل های مهم جلد اول دایرهٔ المعارف قرآن لیدن, نوشتهٔ گرهارد باورینگ می باشد این مقاله, اختصاص به ترجمه و نقد این مدخل دارد

تاریخ گذاری و قرآن، مفهوم قرآنی زمان، مفهوم قرآنی تاریخ و شیوه های صدر اسلام در مورد تعیین ترتیب زمانی دریافت آیات قرآن توسط پیامبر، تحلیل تاریخی ـ انتقادی عالمان غرب راجع به قرآن و نشانه های موضوعی تاریخ گذاری قرآن، از جمله مباحث مطرح شده در این مقاله اند.

Translation and analysis of "Chronology and the Koran"

Dr Mohammad Javad Eskandar Loo

"Chronology and the Koran" is one of the main entries of the first volume of the Encyclopedia of Koran by Gerhard Bowering. This article tries to translate and criticize this entry.

Chronology and the Koran, concept of the time, concept of the history, and the methods of Chronology in Koran۰۳۹;s verses , historical and critical analysis of Koran and it۰۳۹;s chronology which mostly considered by western intellectual, are subjects this paper tries to discuss about.

●مقدمه

"قرآن نوری است كه خاموشی ندارد، چراغی است كه درخشندگی آن زوال نپذیرد، دریایی است كه ژرفای آن درك نشود، راهی است كه رونده آن گمراه نگردد، شعله‏ای است كه نور آن تاریك نشود... دریایی است كه تشنگان آن، آبش را تمام نتوانند كشید، و چشمه‏ای است كه آبش كمی ندارد، محل برداشت آبی است كه هر چه از آن برگیرند كاهش نمی‏یابد... خدا قرآن را فرو نشاننده عطش علمی دانشمندان، و باران بهاری برای قلب فقیهان، و راه گسترده برای صالحان قرار داده است.۱

بررسی معارف و علوم قرآن تقریباً در هیچ دورانی از تاریخ اختصاص به مسلمانان نداشته بلكه این موضوع همواره از سوی عالمان و پژوهشگران غیر مسلمان نیز پی‏گیری شده است به ویژه در قرون اخیر شاهد اهتمام جدی خاورشناسان قرآن پژوه نسبت به پژوهش‏های قرآنی هستیم. برای نمونه می‏توان مؤسسه "بریل" شهر لیدن هلند را نام برد كه در زمینه علوم قرآنی، ارزنده‏ترین اقدام اخیر آن، دائرهٔ المعارف قرآن۲ بوده است. این اثر ارزشمند، در قالب پنج جلد و حدود هزار مدخل طراحی شده كه البته تاكنون فقط سه جلد آن انتشار یافته و درباره دو جلد دیگر، وعده انتشار تا سال ۲۰۰۵ داده شده است. سر ویراستار این اثر مهم، خانم جین دمن مك اولیف (Jane Dammen Mcauliffe) استاد تاریخ و ادبیات عرب دانشگاه جُرج تاون امریكا (واشنگتن دی. سی) است.۳

در جلد اول دائرهٔ المعارف قرآن لیدن، یكی از مباحث بسیار مهم برون قرآنی تحت عنوان "تاریخ‏گذاری و قرآن: Chronology and the Quran تألیف آقای "گرهارد باورینگ" چاپ گردیده است. در این نوشتار به ترجمه و نقد این مدخل تخصصی و ارزنده می‏پردازیم؛ امید می‏رود كه این پژوهش توسط سایر پژوهشگران مورد تحقیق و كنكاش و كاوش بیشتری قرار گیرد.

●تاریخ گذاری و قرآن

قرآن، آخرین متن از متون مقدس اصیلی است كه به صورت زمان گذاری تاریخ بشری پدید آمده است تاریخ آن به زمانی حساس و سرنوشت ساز برمی گردد یعنی هنگامی كه [حضرت] محمد [صلی الله علیه و آله و سلم] قرآن را در نیمه شمال غربی شبه جزیره عربستان در طی ربع اول قرن هفتم میلادی ابلاغ نمود.

قرآن، رابطه مهمی با سبك و سنت كتاب مقدس یهود و مسیحیت ارائه می‏نماید، در حالی كه هیچ نشانی از قرابت ادبی با متون مقدس هندوئیسم و بودائیسم ندارد و نسبت به آثار مقدس زرتشت از شباهت اندكی برخوردار است.۴ عناصر سنت و شیوه كتاب مقدس كه قرآن نیز شامل آن است نشانگر موضوعاتی است كه در آثار "ابوكریفایی" و "میدراشی" "یهودیت و مسیحیت" بیش از آن چه كه در متون دینی آنان یعنی در عهد قدیم و عهد جدید بكار رفته، یافت می‏شود. البته هیچ مجموعه مستقلی از آثار مربوط به تورات و انجیل، یا مربوط به ملحقات رسمی آنها (اپوكریفا، میدراش) به عنوان منبع اصلی كه احتمالاً قرآن وابستگی مستقیم به آن داشته باشد، شناسایی نشده است.

با وجود این، قرآن بعنوان آخرین كتاب مقدس بترتیب تاریخی ادیان بزرگ جهان، رابطه زمانمند روشنی با سبك و سنت كتاب مقدس یهودیت و مسیحیت دارد. هیچ شاهدی دال بر این كه این سنت تا زمان [حضرت] محمد [صلی الله علیه و آله و سلم] به زبان عربی ترجمه شده باشد (چه به عنوان یك مجموعه آثار یا به شكل كتبی معین) وجود ندارد.

دیدگاه بسیار رایج در میان مورخان دین، این است كه شناخت [حضرت] محمد [صلی الله علیه و آله و سلم] نسبت به سنت كتاب مقدس تورات و انجیل اساساً یا صرفاً از منابع شفاهی نشأت گرفته است. این دانش شفاهی كه از طریق شروح و ملحقات تورات و انجیل بارور گردیده بود، به زبان مادری [حضرت] محمد [صلی الله علیه و آله و سلم]، به او منتقل شد؛ و البته سرانجام در قالب نقل‏هایی كه بیشتر به زبانهای سریانی، اتیوپیایی، آرامی و عبری ثبت شده بود، به عنوان مدركی كه ریشه در واژگان بیگانه دارد، در قرآن عربی مشاهده گردید۵ و در اصل، این واژگان دخیل از قبل در گفتگوهای دینی عربی محیط بومی [حضرت] محمد [صلی الله علیه و آله و سلم] نفوذ یافته بود.

قرآن ـ نخستین محصول ادبیات عرب ـ از سنخ كتابی مبسوط است كه در مقطعی سرنوشت ساز از گویش پیش از اسلام قرار گرفته و بیشتر به صورت نقلی و منظوم از زبان عربی بوده و به شیوه نثری عالمانه مكتوب گردیده و سرانجام تمدن اسلامی را پدید آورده است (بنگرید به آثار منقول و مكتوب در عربستان) اوایل این تحول در زبان عربی از شیوه شفاهی به حالت مكتوب كه به لحاظ تاریخ گذاری دقیقاً به زمان و شخص [حضرت] محمد [صلی الله علیه و آله و سلم] مربوط می‏شود، به گونه آشكاری در سبك منثور و مسجع قرآن نمایانگر است. این نثر مسجع و شیوه گویش غیب گویان كاهن۶ پیش از اسلام، یكی از ویژگی‏های قرآن یعنی نخستین متن بزرگ عربی است كه این نحوه گویش را به شكل مكتوب آن نشان می‏دهد.

ریشه‏های قرآن - این نخستین كتاب عربی - را همچنین می‏توان در محتوای آن كشف نمود

آیات قرآن، بسیاری از موضوعاتی را دربرگرفته كه بخش مهمی از عبادت و آیین دینی قبایل غیر اهل كتاب موجود در عربستان پیش از اسلام را تشكیل داده بود. البته نمی‏توان ریشه قرآن را به هیچ یك از ادیان قبیله‏ای موجود در دوران ماقبل اسلام نسبت داد، گرچه آیین دینی مكه بیشترین تأثیر را بر بینش دین قبیله‏ای عرب كه [حضرت] محمد [صلی الله علیه و آله و سلم] آن را در اوایل جوانی خود احراز نمود، گذاشت.

پس از آن كه قرآن از لوح محفوظ به پیامبر اسلام نازل گردید، آن حضرت قرآن را به طور روشن درك نمود و با ایمان كامل، ابلاغش كرد و آن را در دوران تاریخی خود تلاوت كرد. براساس دیدگاه رسمی مسلمانان، قرآن ابتدا بطور دقیق در حافظه‏ها ثبت و ضبط شد آن گاه پس از رحلت پیامبر توسط پیروانش به شكل كتابی كامل مدون گردید. سپس در بستر نقل مستمری با نهایت احتیاط، تلاوت شده و مورد نسخه برداری قرار گرفت.

از دیدگاه مسلمانان، قرآن یگانه كتاب مقدسی است كه به شكل الهی خود در طول زمان، دست نخورده [و تحریف نشده] باقی مانده و این كتاب هم به لحاظ این كه از خداوند ازلی سرچشمه گرفته و هم از جهت اینكه در طول قرن‏ها به گونه‏ای معتبر انتقال یافته است، فراتر از تاریخ گذاری۷ می‏باشد.

با احترامی كه نسبت به دیدگاه اعتقادی مسلمانان درباره قرآن قائل هستیم، از نیمه دوم قرن اخیر، زبان شناسان تاریخی و خاورشناسان و سپس در قرن حاضراسلام شناسان و پژوهشگران نقد متون تاریخ ادیان سعی كرده‏اند كه به تحلیل و بررسی قرآن به عنوان متنی ادبی و منبعی تاریخی بپردازند. این رویكردهای عالمانه اساساً بر محور مسائلی از جمله "تاریخ گذاری قرآن" متمركز شده است: مفهوم زمان و تاریخ در نظر قرآن چیست؟ آن دسته اطلاعات تاریخی در قرآن كه این كتاب را بلحاظ تاریخ گذاری به حیات و دوران [حضرت] محمد [صلی الله علیه و آله و سلم] متصل می‏سازد، كدامند؟

چه تفاوت‏هایی بین ترتیب تاریخی نزول واحدهای جزئی قرآن و تركیب كنونی سوره‏ها و آیات در جمع نهایی آن به عنوان یك كتاب وجود دارد؟ مراحل اصلی تصنیف و تدوین اولیه قرآن به وسیله مسلمانان صدر اسلام به گونه‏ای كه امروزه به دست ما رسیده، چه بوده است؟

این ها، مسائلی است كه در تاریخ گذاری قرآن، محوریت یافته و در زمینه‏های تحلیل عالمانه متن قرآن، محتوای آن، سبك، تركیب، تدوین و تاریخ و سیر نخستین آن تا تثبیت نهایی متن قانونی این كتاب، از اهمیت والایی برخوردار شده‏اند.

به خاطر پیچیدگی هر یك از این مسائل، آنها به گونه مجزا مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

●مفهوم قرآنی زمان

متن قرآن مفهوم تجزیه پذیری از زمان ارائه می‏دهد كه فاقد مفهومی از زمان است كه به گذشته و حال و آینده تقسیم شده باشد. دلیل عمده‏، این است كه دستور زبان عربی فقط دو بُعد از زمان را می‏شناسد (كامل و غیركامل) بدون اینكه دقیقاً بین حال و آینده تفكیك قائل شود. قرآن، همچنین جبرگرائی مربوط به زمان مبهم را كه پیش از اسلام رایج بود؛ مبنی بر اینكه بر هر چیزی سلطه دارد و كارهای انسانی را بدون امید به زندگی ماورای مرگ نابود دانسته، رد می‏كند. قرآن پس از اثبات روز قیامت یعنی رستاخیز بدن و روح، زمان را از دیدگاه توحیدی تشریح می‏نماید یعنی وعده فردوس و وعیدها و عذاب‏هایی را می‏دهد. [از سوی دیگر] خداوند متعال آسمان‏ها و زمین و نخستین افراد بشر را با گفتن امر موجود باش (كُن) بوجود آورد.

او طبق اراده خود هر لحظه حیات می‏بخشد یا می‏میراند و بر تمامی لحظات وجود هر انسانی حاكمیت دارد. رایج‏ترین واژه در عربی برای مفهوم"Time" واژه "زمان" است كه در قرآن بكار نرفته بلكه بجای "زمان" یا "قِدم" واژگانی بكار رفته كه بر مدت زمان محدودی دلالت دارند مانند "وقت"، "حین"، "آن"، "یوم"، "ساعهٔ" اینها به "زمان" مفاد تجزیه پذیری می‏دهند كه برای ما بینشی نسبت به كار مستمر الهی در جهان به عنوان یگانه علت حقیقی فراهم می‏آورد.

●مفهوم قرآنی تاریخ

از آنجا كه در زبان عربی، افعال دقیقی برای مفاهیم "بودن" و "شدن" وجود ندارد، لذا تجزیه پذیری زمان نوعی بینش قرآنی از تاریخ ارائه می‏دهد كه در "طبیعت" نمود یافته ولی محوریت آن به تاریخ انبیا مربوط می‏شود. در قرآن، تاریخ به عنوان نمایشی از پیامبران الهی كه هشدار دهنده و هادیان نسل‏های متوالی بوده‏اند و هر یك از آن امت‏ها پیام توحیدی انبیا را تكذیب نموده و در نتیجه به عذاب الهی گرفتار آمده‏اند، مطرح گشته است. تاریخ اساساً در قرآن به مثابه یكسری وقایع هم سنخ ترسیم شده كه در آنها ویژگی‏های تشابه، اختلافات حقیقی بین قصص شخصی انبیا را نادیده و بی اهمیت به شمار می‏آورد. بهترین نمونه آن، تفسیری است كه [حضرت] محمد [صلی الله علیه و آله و سلم] از تاریخ در پرتو حیات و دوران خود دارد؛ بدین صورت كه تجربه خود را انعكاسی از تجارب همه انبیای پیش از خود می‏داند. و این موجب شده كه تنوع حوادث گذشته به گونه الگویی منسجم و متداول مطرح شود. قرآن در مقام سندیت برای ثبت تاریخ نیست بلكه صرفاً گزارش هایی از اندرز پیامبرانه [حضرت] محمد [صلی الله علیه و آله و سلم]، اشاراتی به موقعیت شخصی او، مخالفت دشمنان و سؤالات پیروانش ارائه می‏دهد.

●اشارات قرآنی به وقایع معاصر دوران حیات [حضرت] محمد [صلی الله علیه و آله و سلم]

اشارات خاصی وجود دارد كه احتمالاً از متن قرآن به عنوان قرائن و شواهد تاریخی مرتبط با دوران پیامبر به دست می‏آید. این اشارات در بیشتر موارد، تیره و مبهم هستند؛ مانند دوران یتیمی [حضرت] محمد [صلی الله علیه و آله و سلم]، عمویش ابولهب، تعقیب او توسط اهالی مكه، تحریم قبیله‏ای طایفه‏اش در مكه، رقابت سیاسی مكه با طائف، اقدامات مذهبی كه در مورد خانه كعبه مشاهده شد، تپه‏های صفا و مروه، كوه عرفات و عبادتگاه مزدلفه.

اشارات رمزی به شكست نظامی رومیان به دست دشمنان ایرانی خود كه احتمالاً به از دست دادن اورشلیم در سال ۶۱۴ میلادی انجامید، در آیات دوم تا پنجم سوره روم به چشم می‏خورد. بازگشت برخی از پیروان محمد [صلی الله علیه و آله و سلم] از حبشه به مكه احتمالاً در سال ۶۱۵ میلادی و تلاوت سوره مریم برای پادشاه حبشه براساس اشاراتی كه در سیره روائی پیامبر یافت می‏شود ممكن است مربوط به آیات ۱۹ تا ۲۳ سوره نجم باشد. البته پس از دوران هجرت، اشارات و قرائن صریحی نسبت به نبردهایی كه توسط پیامبر در بدر و حنین و أحد اتفاق افتاده، وجود دارد. تاریخ این گونه وقایع را لازم است از منابع غیر قرآنی همچون منابع شرح حال نگاری پیامبر جستجو نمود. شواهد تاریخ گذاری قابل اعتمادی در قرآن وجود ندارد كه بتواند با دوران قبل از هجرت تطبیق یابد. فقط قرائن نسبتاً متقنی مربوط به وقایع شرح حال پیامبر پس از هجرت هست كه قابل انطباق زمانمندی با آیاتی از قرآن می‏باشد.

تألیف:گرهارد باورینگ

پژوهشگرومترجم: دكتر محمد جواد اسكندرلو*

عضو هیئت علمی مؤسسهٔ امام خمینی قم*


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 7 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید