شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
فیلمی برای دل خودم ساخته ام
سیامك شایقی در هشتمین فیلمش به سراغ قصهیی ساده و جذاب با موضوعی ملودرام و روانكاوانه رفته است و خیلی هم به این فیلم دلبستگی دارد. او «باغ فردوس، پنج بعدازظهر» را شخصیترین و دلیترین اثر كارنامه سینماییاش میداند. «شایقی» آبادانی و متولد ۱۳۳۳ است. شاید نزدیكی سن او به سن شخصیت دكتر با بازی خوب رضاكیانیان باعث به وجود آمدن این دلبستگی شده باشد، دلیل این دلبستگی هرچه باشد نافی این مساله نیست كه «باغ فردوس...» فیلم خوبی است و در این آشفته بازار آثار سطحی و مبتذل اثر شرافتمندانهیی به شمار میآید. گفتوگو با شایقی شاید بتواند بسیاری از علامت سوالهای ذهنتان درباره فیلم را پاك كند. این گفتوگو را میخوانید.
● شما در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد فیلمساز پركاری بودید ولی از سال ۷۴ تا به حالا فقط دو فیلم «شراره» و «باغ فردوس، پنج بعدازظهر» را ساختهاید، دلیل این كم كاری چیست و چه شرایطی در این مساله دخیل بوده است؟
توضیح این شرایط خیلی ساده است، یعنی همینطور كه بتدریج هزینه فیلمها بالا رفت، بازگشت سرمایه هم سختتر و رقابتها فشردهتر شد، در نتیجه فیلمسازی هم سختتر شد. علاوه براین نسلهای جدید كارگردانها هم وارد عرصه شدند و میخواهند فیلم بسازند. در این سالها هم من دو نوبت وقفه در كارم داشتهام. یكی در فاصله ۷۴ تا ۷۹ـ۷۸ است كه در این مدت سریال «سیاه، سفید، خاكستری» را ساختم و یكی هم از سال ۷۹ تا ۸۴ است كه به دلیل همین شرایطی كه برای تولید فیلم سینمایی به وجود آمده بود و اوضاع سختتر شده بود مجبور شدم به تلویزیون روی بیاورم.
● آیا شرایط تعدیل شده كه شما توانستید «باغ فردوس...» را بسازید؟
نه، شرایط عوض نشده و هنوز هم به سختی میتوان كار كرد. برای ساخت «باغ فردوس...» هم من توانستم با كمك وام بنیاد فارابی و پیدا كردن یك سرمایهگذار خوب آقای گنجی قدم جلو بگذارم و این فیلم را بسازم و این نوع اتفاقها و شانسها همیشه برای آدم پیش نمیآید كه بتواند فیلم مورد دلخواهش را در این شرایط سخت بسازد.
«باغ فردوس...» فیلم خوبی است، اما مسائلی دارد، مثل استفاده توی چشم زننده از عناصر و ابزاری كه قرار است معنای دیگری هم داشته باشند. مثلاً آینه كه از همان صحنه ابتدایی و در تیتراژ دیده میشود، مادر دریا مدام با آینه سروكار دارد، پدر خواندهاش در پایان با آینه سروكار دارد.
● و... آیا این همه تاكید روی عنصر آینه لزومی دارد؟
در كارهایی كه با تصویر ارتباط دارند «آینه» عنصر خیلی مهمی است و می تواند به عنوان تصویری مجازی از آدمها كاربرد پیدا كند. آینه میتواند تصویری جعلی از آدمها ارایه دهد و در ارتباط با این فیلم كه ما داریم یك جور طبقه مرفه را نقد می كنیم و قرار است دروغ، ریا، تجملگرایی و تظاهر موجود در این طبقه را نقد كنیم آینه عنصری است كه میتواند كاربرد زیادی داشته باشد. مثلاً در صحنه پایانی كه دختر به جای دكتر نشسته و دكتر جای بیمار و در واقع حالا این دختر است كه دكتر را زیر سوال میبرد باز هم از عنصر آینه استفاده كردهایم، چون آینه كاربرد بصری و مفهومی در این صحنه پیدا میكند.
ولی مثلاً در یك صحنه قبلتر كه دكتر و رویا در همان مطب به جای خودشان نشستهاند از عنصر آینه كمتر استفاده كردهایم، چون مساله آن صحنه آینه نیست. در واقع فكر و حضور «آینه» از صحنه عروسی آغازین شروع می شود كه دختر سرش را به آینه میكوبد، چون او یك جوری از تصویر خودش ناراضی است و میخواهد آن تصویر را از بین ببرد.
● ظاهراً قبلاً قرار بوده گلشیفته فراهانی نقش «دریا» را بازی كند ولی به دلایلی لادن مستوفی جایگزین او شده است. این تغییر بازیگر در شخصیت «دریا» چه تغییراتی داد؟ آیا اصلاً شباهتهایی میان این دو بازیگر وجود داشت كه مستوفی را جایگزین گلشیفته فراهانی كردید؟
واقعیت این است كه من موقع نوشتن فیلمنامه به غیر از حضور رضاكیانیان در نقش دكتر روانشناس برای بقیه شخصیتها بازیگر خاصی را در نظر نگرفته بودم ولی بعداً فكر كردم كه گلشیفته فراهانی خیلی بازیگر مناسبی برای ایفای نقش «دریا» است و انتخاب اولم برای این نقش او بود و بعد از اینكه در مذاكراتمان به نتیجه نرسیدیم و این همكاری صورت نگرفت اولین فردی كه به ذهنم آمد خانم مستوفی بود و فكر میكنم در عمل خانم مستوفی امتیازهای بیشتری برای ایفای این نقش داشت.
یكی به این دلیل كه این دوگانگی كه در چهره خانم مستوفی دیده میشود و در واقع یك جور سردی ظاهری در چهرهاش وجود دارد خیلی كمك میكند برای نشان دادن شخصیت یك بیمار روانی و در نگاه او این حس مرموز وجود دارد كه میتواند بخوبی روحیه شخصیتی مثل دریا را به تماشاگر انتقال دهد و ما واقعا احساس میكنیم كه او مشكل روحی دارد و رنج میكشد، همینطور وقتی به دكتر علاقه پیدا میكند ما این اشتیاق و گرما را هم در چهره و چشمهای او میبینیم.
نكته دیگر اختلاف سن نقش با سن بازیگر آن خانم مستوفی است كه چون ایشان سن واقعیشان از نقش بزرگتر است اتفاقا بهتر توانسته در خدمت نقش قرار بگیرد. چون شخصیت «دریا» باوجود اینكه بیست سال دارد ولی خیلی باهوش است و از سنش بیشتر میفهمد و بهنوعی جا افتادهتر و پختهتر از همسنوسالهای خودش است و از این نظر خانم مستوفی بخوبی توانسته این پختگی فكری و روحی شخصیت «دریا» را نشان بدهد. شاید خانم گلشیفته فراهانی از نظر سنوسال بیشتر به درد این نقش میخورد ولی آن وقت شخصیت «دریا» تا این حد متفاوت و جاافتادهتر از سن معمولیاش به نظر نمیآمد و احتمال داشت كه بیشتر یك دختر لوس و نازپرورده به نظر بیاید و برای تماشاگر كمتر باورپذیر باشد كه این دختر بتواند یك شركت را اداره كند و خودمختار باشد. كمااینكه آنوقت ارتباط عاطفی «دریا» و دكتر هم كمتر باورپذیر میشد و بیشتر به یك رابطه پدر و فرزندی شبیه میشد. ولی با حضور لادن مستوفی این موارد باورپذیرتر شده است و حالا كه فیلم را میبینم اتفاقا حضور خانم مستوفی خیلی منطقیتر و باورپذیرتر از گلشیفته فراهانی به نظر میآید.
حالا چه اصراری داشتید كه شخصیت «دریا» ۲۰ساله باشد یعنی وقتی بازی گلشیفته فراهانی منتفی شد میتوانستید سن «دریا» را هم بالاتر ببرید تا با حضور لادن مستوفی تناسب داشته باشد...
پایین بودن سن «دریا» به این دلیل است كه من میخواستم اختلاف سنی او با دكتر زیاد باشد تا در واقع دختر بتواند بهنحوی دكتر را جایگزین پدرش كند. از آنجایی كه «دریا» یك جور عاشق پدرش بوده با ورود دكتر سوای آن رابطه عاطفی و زن و مردی كه میانشان شكل میگیرد او عاشق كسی میشود كه بهنوعی میتواند جایگزین پدرش هم باشد. در نتیجه من باید این اختلاف سنی میان «دریا» و دكتر را عنوان میكردم.
● در كل از اینكه لادن مستوفی جایگزین گلشیفته فراهانی شد راضی هستید؟
قطعا هر بازیگری با خودش ویژگیهای مختص خودش را هم میآورد و من الان احساس میكنم كه شخصیت «دریا» با بازی لادن مستوفی درستتر از كار درآمده و باحضور گلشیفته فراهانی احتمالا ریسك بیشتری برای این نقش میكردیم.
● قرار است در فیلم «باغ فردوس...» «دریا» یك بیمار روحیروانی باشد و توجه روی مسائل اجتماعی هم او را صاحب حساسیتی نشان میدهد كه ظاهرا باید او را در بیماریاش محق جلوه دهد، اما در اصل آنچه از او نشان داده میشود یك شخصیت مهاجم و پرخاشگر است كه به هیچوجه دلسوزی و همدلی مخاطب را به همراه ندارد، البته شاید بخشی از این قضیه مربوط به حضور لادن مستوفی و شیوه بازی و فیزیك او باشد كه باز هم از ایرادات این شخصیت بهشمار میآید، در واقع «دریا» بیشتر به یك بیمار خطرناك شبیه است كه حتی قدرت كشتن آدمها را دارد و اصلا شبیه یك بیمار روحی و افسرده نیست... آیا این نكته را قبول دارید؟
فكر نمیكنم این قضیه زیاد به بازیگر و نوع بازیاش یا فیزیك او مربوط باشد. این واكنشها نسبت به شخصیت «دریا» از همان زمانی كه هنوز فیلم ساخته نشده بود هم میآمد. چون یكی از دلایلی كه گلشیفته فراهانی نقش را قبول نكرد این بود كه میگفت این دختره اصلا چه مرگشهست كه این كارها را میكند، یك بچه پولدار است كه خوشی زده زیر دلش و همهاش داد و فریاد میكند و ماشین درب و داغان میكند.
گفتوگو با سیامك شایقی كارگردان «باغ فردوس، پنج بعدازظهر»
نگار باباخانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست