پائین کشیدن فتیله جر و بحث

حرف می تواند انسان ها را ضایع کند آنچه ما به یکدیگر می گوئیم, در نهایت همان فکری است که در مورد یکدیگر می کنیم و این خود مسئله ای است

حرف می‌تواند انسان‌ها را ضایع کند. آنچه ما به یکدیگر می‌گوئیم، در نهایت همان فکری است که در مورد یکدیگر می‌کنیم و این خود مسئله‌ای است.

دوست داری بدانی اگر مجبور شدی در یک جنگ لفظی میانجیگری کنی، چطور باید با سیاست پادرمیانی کنی؟

در همایشی که در هونولولو برای اداره پلیس برگزار کرده بودم، یک پلیس غافل و زبل راز موفقیت خود را در آرام کردن دو نفری که درگیر جنگ و دعوا می‌شوند، برای گروه تعریف کرد. او می‌گفت وقتی وارد صحنه دعوائی می‌شود، افراد درگیر همیشه آشفته هستند و هر یک تعبیر و تفسیری متفاوت از ماوقع دارد و می‌خواهد از او نظرخواهی شود.

او گفت: ”این‌جور مواقع همه احساساتی و عصبانی هستند و من فهمیده‌ام بهترین کاری که در این‌گونه مواقع می‌شود کرد، صرفاً یادداشت برداشتن است: دفترچه‌ام را بیرون می‌آورم و جمله‌ای جادوئی را به زبان می‌آورم: ”نوبت به همه می‌رسد. حالا، خانم (یا آقا)، از اول شروع کن و بگو چه شده“ این بهترین کار است.

”جین کرک پاتریک“

●چرت و پرت در برابر اصل موقع

گفت‌وگو نوعی مبادله اطلاعات است و جر و بحث مبادله عواطف

”رابرت کولن“

مأمور پلیس ادامه داد: ”وقتی مردم سر هم داد می‌زنند، هیچ کار مثبتی صورت نمی‌گیرد. گزارش ماوقع از ابتدای کار، باعث توقف جر و بحث می‌شود و روند آن را آهسته می‌کند. اگر مردم به‌جای چرت و پرت گفتن، اصل قضیه را بازگو کننده فرد هیجان‌زده را از حالت احساسی به‌سوی حالت منطقی سوق می‌دهد.

وقتی مردم ببینند کسی دارد حرف‌های زشت آنان را می‌نویسد، متوجه می‌شوند که به این ترتیب بی‌آبرو می‌شوند و سعی می‌کنند از بد و بیراه گفتن دست بکشند. یادداشت کردن، مزیت دیگری هم دارد که باعث می‌شود مردم مزخرف نگویند یا حرف‌های تکراری نزنند. اگر بخواهند حرفی را برای بار سوم بزنند، به آنان می‌گویم قبلاً این را نوشته‌ام و بهتر است بقیه‌اش را بگویند. بالاخره بعد از یادداشت همه حرف‌ها، آنچه را گفته‌اند برایشان می‌خوانم تا رضایت دهند که به‌درستی شنیده‌ام“.

●از یادداشت غافل نشو

بی‌نزاکتی اقتدار تقلبی فرد ضعیف است

”اریک هوفر“

خانمی که در همایش من شرکت کرده بود. می‌گفت وکیل او توصیه کرده هر وقت همسر سابق او تهدیدش کرد، از حرف‌های او یادداشت بردارد.

شوهر سابقم مردی بدزبان بود و من همیشه احساس می‌کردم باید دست به عصا راه بروم، چون نمی‌دانستم لحظه‌ای بعد او چه خلق و خوبی پیدا می‌کند. اگر سعی می‌کردم از خودم دفاع کنم، او بیشتر پرخاشگری می‌کرد تا اینکه من تسلیم شوم و به خواسته‌اش تن بدهم. وکیلم پیشنهاد کرد با خودم قلم و کاغذ داشته باشم و تمام حرف‌های او را یادداشت کنم. دفعه بعد که شوهر سابقم خواست مراقعه را از سر بگیرد، دفترچه‌ام را بیرون آوردم. او با عصبانیت گفت: ”چه کار داری می‌کنی“ من به آرامی جواب دادم: ”دارم تمام حرف‌های تو را یادداشت می‌کنم. ”گفت: برای چه این‌کار را می‌کنی؟“ جواب دادم: ”به‌نظر خودت چرا این‌کار را می‌کنم؟“ شوهر سابقم متوجه شد می‌توانم از این نوشته‌ها به‌عنوان مدرکی در دادگاه استفاده کنم. بنابراین، بعد از این دیگر عقده‌اش را سر من خالی نکرد“.

این زن در موقعیتی فوق‌العاده حاد و تحمل‌ناپذیر قرار داشت، اما ثابت شد که یادداشت برداشتن از هر آنچه گفته می‌شود، چقدر مفید است. یادداشت نباید جنبه تنبیهی داشته باشد. صرفاً باعث می‌شود مردم بفهمند آنچه می‌گویند علیه خودشان به‌کار گرفته می‌شود. بنابراین، برانگیخته می‌شوند و به‌جای بر زبان آوردن حرف‌های ظالمانه، مؤدبانه صحبت کنند. فرصتی برایم پیش آمد تا در فرودگاه از این روش استفاده کنم. اتومبیلم را در کناری پارک کرده و فلاشر را هم‌ روشن گذاشته بودم که نشان دهد منتظرم بارم را در صندوق عقب بگذارم. در همین موقع یک مأمور حراست که معلوم بود عصبی هم هست، از راه رسید. محکم به شیشه اتومبیل کوبید و فریاد زد: ”این ماشین را از اینجا ببر. نمی‌توانی اینجا بایستی؟

خواستم توضیح دهم که الآن شوهرم با چند چمدان بزرگ از راه می‌رسد. ولی او چشم‌غره‌ای رفت و با لحنی چندش‌آور گفت؛ ”نمی‌توانی تابلو را بخوانی؟“

حالا کاملاً می‌دانستم به‌علت موقعیت‌های تنش‌زا است که صبر او لبریز شده است. اما این دلیل نمی‌شود که او فحش بدهد. اول جا خوردم بعد دستم را در کیفم کردم، یک قلم و کاغذ بیرون آوردم و مؤدبانه گفتم: ”معذرت می‌خواهم، تو چی گفتی؟“

چشم در چشم شدیم و او متوجه شد اصلاً دلش نمی‌خواهد بددهنی او را به سرپرستش گزارش دهم. معلوم بود فهمیده اشتباه کرده ناگهان حالتش تغییر کرد و گفت: ”لطفاً به محض اینکه کارت تمام شد، از اینجا برو. ”بعد سرش را زیر انداخت و رفت.

●ثبت رفتار ناپسند

عملکرد، پادزهر سرخوردگی است

”جوآن بیز“

نقل قول جوآن بیز را می‌شود به این‌صورت بیان کرد: ”ثبت رفتار ناپسند، پادزهر سرخوردگی است“.

در یکی از همایش‌های من، یک مدیر کارگزینی راجع به اهمیت یادداشت برداشتن از رفتارهای نابه‌جا و غیرقانونی چنین گفت: ”اگر کارمندی نزد من از کسی شکایت کند، هرگونه اقدامی دشوار است، مگر زمان و دلیل اصلی دلخوری نوشته شود. اگر همکار شما با مشتری‌ها و همکارانش بدرفتاری کند، لازم نیست به سرپرست خود گزارش دهید. این مسئله اصلاً واقع‌بینانه نیست. کافی است آنچه را گفته شده و اینکه چه موقع گفته شده، یادداشت کنید تا سرپرست بتواند به‌راحتی آن را بررسی کند“.

در همان جلسه، آموزگاری هم با او هم‌صدا شد و گفت: ”قبلاً وقتی بچه‌ها بی‌ادبی می‌کردند، من به پدر و مادرشان زنگ می‌زدم. معمولاً آنان از بچه‌هایشان دفاع می‌کردند و از دست من عصبانی می‌شدند که چرا سر به سر فرزندشان می‌گذارم. حالا اگر یکی از شاگردانم بی‌ادبی کند، کل ماجرا را می‌نویسم و ورقه را به خانه‌اش می‌فرستم. این یادداشت شرح حالی عینی از اتفاقی است که افتاده و پدرها و مادرها عوض اینکه با من جر و بحث کنند، حواسشان را بیشتر متوجه حقایق می‌کنند.