پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

سفر حماسی


سفر حماسی

«خانه دوست کجاست » ساخته عباس کیارستمی

روزی به اتفاق جناب آقای محمد تهامی‌نژاد در شهرک سینمایی غزالی در پشت صحنه یک فیلم تلویزیونی حضور داشتیم. بحث درباره خصوصیات تاریخی و استنادات آثار حاتمی بود. مقوله‌یی که بسیاری از منتقدان آثار علی حاتمی به آن پرداخته‌اند که تا چه حد ارجاعات فیلم‌های او به تاریخ مستند و دقیق است و چه میزان حاصل تخیل فیلمساز. تهامی‌نژاد به نکته‌یی اشاره کرد که در درک فضای سینمای حاتمی بسیار راه گشاست. او با اشاره به تابلوی سردر یک خیاطی در شهرک سینمایی که فضای تهران قدیم داشت به نوع نگاه و تحلیل حاتمی به تاریخ پرداخت. تابلو معرف خیاطی بود به نام والنتینو. تهامی‌نژاد می‌گفت اهمیتی ندارد که در خیابان لاله‌زار بین سال‌های دهه ۲۰ آیا چنین خیاطی‌ای بوده است یا نه، بلکه حاتمی با برگزیدن نام «والنتینو» اشاره دارد به سلایق و علایق مردم تهران آن روزگار.

سال‌هایی که چند سینمای تهران فیلم‌های صامت پخش می‌کردند؛ آثاری از سینمای‌ غرب که یکی از ستارگان آن روزگارش که اتفاقا خیلی هم عاشق‌کش بود «رودولف والنتینو» بود. اصلا مهم نیست که تهرانی‌های آن روزگار کدام فیلم این ستاره را دیده‌اند و آیا «چهار سوار آخرالزمان» یا «زن رسمی من» و «عقاب» در اینجا به نمایش درآمده یا نه ولی به حتم آوازه شهرت این ستاره سینما که میان زنان نیز بسیار محبوب بود به لایه‌های مدرن ایران رسیده بود.

مواجهه با بخشی از آثار کیا رستمی و به‌ویژه «خانه دوست کجاست» نیز از این منظر جای تامل دارد. در آثار این فیلمساز و به‌ویژه دو فیلم «خانه دوست کجاست» و «زیر درختان زیتون» که هنوز در فضا و محیط روستاهای رودبار و منجیل به‌سر می‌بریم با فرهنگی روبه‌رو هستیم که شاید دیدنش در میان روستاییان کمی غریب باشد ولی ارجاع دقیقی است به یک حافظه

فرهنگی – تاریخی که اتفاقا بسیار هم نوستالژیک است. هیچگاه گفت‌وگوی آن دو پیرمرد که سر راه یافتن خانه محمدرضا نعمت‌زاده روی نیمکتی نشسته‌اند و به تفاوت‌های بچه‌های امروز و دیروز اشاره دارند از خاطر سینمای ما بیرون نمی‌رود. آنان به اصل حرمت نگه‌داشتن اشاره می‌کنند که از ذهن بچه‌های امروز رخت بربسته و آن عبارات کلیدی که درباره پول توجیبی بچه‌های قدیم و جدید می‌زنند؛ «اگر قدیم هفتگی پول توجیبی از پدرها می‌گرفتیم کتک هم کنارش بود. می‌شد که پول هفتگی فراموش شود ولی کتک هرگز فراموش نمی‌شد.» (نقل به مضمون)

این جدال بین هویت گذشته و امروز جانمایه «خانه دوست کجاست» است. شاید برخی شنیدن چنین استدلال‌هایی را از دو پیرمرد روستایی دورافتاده در «رستم‌آباد» غریب بپندارند و درست اینجاست که سینمای کیا رستمی معنی پیدا می‌کند.

مانند تابلو خیاطی والنتینو که سندی تاریخی برای آن وجود ندارد ولی به حتم در جهان ذهنی مردمان حضور داشته است. «خانه دوست کجاست» به واقع سفری است ادیسه‌وار در جست‌وجوی اخلاق و هویت اخلاقی در جامعه‌یی که معانی این مفاهیم را به فراموشی سپرده یا سعی می‌کند بر آنها چشم ببندد.

آغاز اوج‌گیری سینمای کیارستمی بر پایه روایت یک خطی هم از این فیلم آغاز می‌شود. ولی گمراهی است اگر گمان بریم ورای این پوسته ظاهرا ساده و بیرونی فیلم مساله دیگری نشانه‌گیری نشده است. حضور اتفاق در روستا نیز اهمیت ویژه‌یی دارد و برخلاف باور بسیاری نشان سادگی خلاقیت فیلمساز نیست. برای نشانه‌شناسی در برخی آثار کیارستمی و به‌ویژه «خانه دوست کجاست» بیننده هرگز نباید به دنبال مفاهیم پنهان فلسفی باشد. اصل همان دشواری یافتن خانه یک دوست در روستایی به ظاهر ساده و خلوت است. ماجرایی که در آغاز گمان به دشواری آن نمی‌‌رود ولی دخالت همین آدم‌های ساده روستایی که هویت خود و همسایگان‌شان را گم کرده‌اند به مخالفت راه می‌افزاید. در این میان تنها پیرمرد نجار است که به ارزش حرکت کودک برای رساندن دفتر محمدرضا نعمت‌زاده پی می‌برد و او را همراهی می‌کند.

نجار که افسوس اتاق‌های ارسی‌دار را می‌خورد که جایشان را نبشی‌های جوشکاری شده گرفته‌اند اهمیت سفر او را می‌داند. نجار تنهای روستا آدم را به یاد «هفایسوس» خدای رانده شده از کوه المپ در اسطوره‌های یونانی می‌اندازد؛ او که در جدال میان خدایان اسطوره‌یی عزلت گزیده و نجاری می‌کند. اما همین «هفایسوس» است که با دست‌ساخته‌های خود همچنان تلاش می‌کند هویت خدایگان دیگر را در جهان افسانه‌ها حفظ کند.

در سفر «خانه دوست کجاست» نجار تنها کسی است که یاریگر است. حتی اگر نتواند خانه محمدرضا نعمت‌زاده را بیابد پنجره‌یی را به سوی منظری دیگر می‌گشاید. زاویه‌یی که بسیاری دیگر از اهالی روستا سال‌هاست چشم بر آن بسته‌اند. ساده‌انگاری است که «خانه دوست کجاست» را فیلم آسانی بدانیم. بله در یک جمله می‌توان گفت که دو همشاگردی در مدرسه‌یی روستایی پس از پایان تلاش سعی می‌کنند یکدیگر را بیابند. یکی در جست‌وجوی دیگری تا دفترچه مشق او را به دستش بسپارد تا فردا از سوی معلم سرزنش نشود. هدف کودکانه است اما سفر حماسی است و ساده‌انگاری است که برخی می‌گویند توجه بین‌المللی به «خانه دوست کجاست» یا برخی آثار دیگر او برآمده از همین نگاه ساده او به موضوعات و پرداخت آسان آن است. به‌واقع آنچه در «خانه دوست کجاست» مهم است کنکاش برای یافتن یک هویت رو به انحلال است که در فضایی انتزاعی رخ می‌دهد. جهانی دورافتاده که تنها خاطره‌یی از آن را می‌توان با تاریخ آمیخت. به مانند رابطه‌ میان تهران قدیم و فیلم‌های صامت والنتینو که دیگر ارجاع تاریخی دقیقی از آن در میان نیست.

امیرحسین رسائل