شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

هنوز می توانست


هنوز می توانست

قصه گوی تغزلی سینمای ایران از زمانی كه قلم به دست گرفت به دنبال یافتن زبان تازه نمایشی بود كه عبارات آن از لحاظ آهنگ و سیاق و تركیب بندی و ریتم به گونه ای باشند كه ویژگی های زبان فارسی را داشته ولی تا حد امكان نیز از زبان مستقلی برخوردار باشند

بسیار ساده انگارانه است كه راوی خوش ذوق قصه های شرقی را در كمال بی انصافی تاریخ نگار و عتیقه باز می دانند. دوستداران سینمای شبه روشنفكرانه حقیری كه فقر تصویری و روایی فیلم های بزرگانشان را پشت بهانه فقر فرهنگی مخاطب پنهان می كنند، تركیب بندی ها ، الگوهای روایتی ، نشانه شناسی و نغزگویی یكی از ملی ترین سینماگران تاریخ مان را به ناكامی تعبیر می كنندو به هیچ می انگارند.

قصه گوی تغزلی سینمای ایران از زمانی كه قلم به دست گرفت به دنبال یافتن زبان تازه نمایشی بود كه عبارات آن از لحاظ آهنگ و سیاق و تركیب بندی و ریتم به گونه ای باشند كه ویژگی های زبان فارسی را داشته ولی تا حد امكان نیز از زبان مستقلی برخوردار باشند. او در روند جست وجویش به قصه های قدیمی علاقه مند شده و آنها را مناسب دغدغه هایش می یابد. سپس تمام تلاشش را روی یافتن مفردات و ساختمان قصه هایی متمركز می كند كه ویژگی های قصه های ایرانی را داشته باشند. پس علی حاتمی هیچگاه به خاطر روایت صرف یك واقعه تاریخی قلم به دست نگرفته و دست به ساختن فیلمی نزده است، بلكه می خواسته حقیقت موجود دراین وقایع را كه محدودیت و برد زمانی خاصی ندارند، مطرح و تحقیقاً شكل نمایشی قصه های مذكور را به هدفش نزدیكتر می یابد. در واقع به زعم او گرایشش به روایت افسانه ها و تاریخ نه از موضوع كه از قالب و فرم آغاز شده است.

حاتمی شخصیت ها و وقایع تاریخی را از صافی ذهن خود می گذراند و به آنها ویژگی هایی را كه خود می خواست الحاق می كرد. نه به این مفهوم كه دروغ گفته باشد ، بلكه برخی از وجوه یك شخصیت یا رویداد تاریخی را كم رنگ و در مواقعی دیگر مؤكد می كرد. این تغییرات به قصد تبدیل كردن رویداد و شخصیت به موقعیتی كه بتواند قابلیت نمایشی موردنظر او را دارا باشد انجام می شد. از این رو بود كه او صراحتاً می گوید: اگر در فیلم من درخت می بینید مطمئن باشید آن را رنگ كرده ام و یا حتی در جای دیگر گلابی ها را رنگ می كرد تا به شكل نمایشی موردنظر خود برسد چرا كه با وجود برخی سوءبرداشت ها، نمایش از اهم دغدغه های او بود. در جایی اشاره كرده بود چون زبان فارسی از راست نوشته می شود، من هم تركیب بندی و نمابندی ها را از راست شروع می كنم. این نشانه توجهاتی بود كه او به خاطر حضور قصه های شرقی و زبان فارسی در اذهان مخاطبان ایرانی و ضمیر ناخودآگاهشان از آنها بهره می برد.

حاتمی دلبسته قصه های قدیمی و ویژگی های نمایشی و شكل و ساختمان آنها بود و نه دلبسته تاریخ و به صراحت منكر تاریخ شده بود و می گفت كه با واقعیت هم اصلاً كاری ندارد، بلكه همواره به دنبال حقیقت است تا واقعیت. او دست بردن در وقایع تاریخی را به چند هدف انجام می داد. اول این كه ذهن و ضمیر ناخودآگاه مخاطب را نسبت به ریشه های تاریخی مسائل روز تحریك كند و از همین رو معتقد بود ادعای تاریخ نگاری ندارد، بلكه درباره مسائل معاصر جامعه حرف می زند و چون می خواهد آنها را ریشه یابی كند از گذشته شروع می كند. در وهله دوم دیدگاه های انتقادی اش را نسبت به مسائل سیاسی و تاریخ گذشته از این طریق مطرح می كرد. پرسوناژهای تاریخی از نظر او یك فرهنگ بیانی بودند كه او توسط آنها موضوعی را عنوان و نظر و دیدگاهی را اظهار می كرد. هدف دیگر او طرح نوعی ایده آلیسم و آرمانخواهی انسانی از وجوه دینی ، هنری و سیاسی بود تا از قبل آن در فرهنگ و رفتار و آداب و رسوم مردم تغییرات مثبتی ایجاد كند.او از گذشته شروع می كرد تا معاصران به فكر فردا بیفتند . اما او هیچگاه در سند تاریخی دست نمی برد و از آن جایی كه روایت های تاریخی او با وجود حفظ جنبه های واقعی رخدادها با ایراد تقویمی همراه بود، ایراد تاریخی را متمایز از ایراد تقویمی بر می شمرد و آن را قلب عمدی حقیقت تاریخی می دانست، در حالی كه ایراد تقویمی را تنها خلاف محفوظات یك نسل می دانست. اما این حقیقت جوی منكر تاریخ آرزو داشت كه روزی تاریخ بنویسد. اما نه تاریخ مرسوم و معمول را، بلكه تاریخ مردمی ایران را با همان اقوال و شایعات و حرف های مردمی ایران را، همانها كه با گذر زمان به باور مردم بدل می شود و آن وقت در حقیقت به تاریخ واقعی این مردم بدل می شود كه برای او ارزشی نه معادل كه حتی بیشتر از تاریخ داشت و همواره تأكید داشت مگر چیزی غیر از باور مردم وجود دارد.

علی حاتمی هنرمند شبیه سازی بود كه به جزئیات اهمیت زیادی می داد و كارش را پرداختن به آدمها، صورتها ، جزئیات و تزئینات می دانست كه كاربست ویژگی آخر در یك قاب ثابت تصویر را به تعبیرات غلطی مبتلا كردند و به مجموعه آثارش تعمیم دادند. در حالی كه او با مهارتی كه در نوع روایت خاص خودش یافته بود، به بیان ناب و زیبایی رسیده بود كه امكان تكرارش از سوی هنرمند دیگری وجود ندارد. علی حاتمی هنوز می توانست.

علی علائی



همچنین مشاهده کنید