شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

امام خمینی و جریان آزادی و آزادی خواهی


امام خمینی و جریان آزادی و آزادی خواهی

از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و در جریان سالهای استقرار نظام جمهور اسلامی همواره عده ای در کشور بودند که علیرغم استفاده از انواع آزادی ها اعم از آزادی بیان و قلم و مطبوعات و اجتماعات و حتی گاهی از تریبون مجلس همواره شعار می دادند که آزادی نیست

از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و در جریان سالهای استقرار نظام جمهور اسلامی همواره عده‏ای در کشور بودند که علیرغم استفاده از انواع آزادی‏ها اعم از آزادی بیان و قلم و مطبوعات و اجتماعات و حتی گاهی از تریبون مجلس همواره شعار می‏دادند که آزادی نیست و ما نمی‏توانیم حرفهای خودمان را به مردم بزنیم و با مناسبتهای مختلفی که پیش می‏آمد و بنحوی در ارتباط با آزادی بود و جریانهای فکری موجود در کشور از مسئولین و دست‏اندرکاران گرفته تا اندیشمندان و متفکرین و عموم مردم و قشرهای گوناگون آن هریک به سهم خود نظرات و اندیشه‏هایی را مطرح می‏کردند و حضرت امام تشخیص می‏دادند که در این رابطه توصیه‏ها و رهنمودهایی داشته باشند، محورهایی را مطرح می‏کردند که مرور آنها در صحیفه‏نور روشنگر بسیاری از مسائل و ابهامات است و بر پیروان و ارادتمندان اوست که عطش تشنگی خود را در میان غوغای محیط بر ذهنیت امروز جامعه از چشمه‏سار زلال دیدگاههای امام خود را سیراب و شریعه شریعت انقلاب اسلامی را از آن دریای خروشان، پر آب سازند جرعه‏ای از آن زلال رهایی بخش که نصیب "بضاعة مزجاة" ما گشته این است که امام خمینی .

۱) آزادی و استقلال را در گروه اسلام می‏دانستند

امام معتقد بودند که اسلام تمام آزادیها و استقلالها را بیمه می‏کند و اگر فرزندان اسلام تربیت اسلامی شوند و اسلامی بار بیایند . استقلال و آزادی مملکت‏بیمه شده است (۹ ص ۱۴۷) همچنین اسلام را دین مستند به برهان و متکی به منطق می‏دانستند که از آزادی بیان و قلم نمی‏هراسد و از طرح مطلبهای دیگر باکی ندارد موافق آزادی و منطق است (۹ ص ۱۸۶) و نه با آزادی بیان، نه با آزادی قلم، نه با آزادی گفتار، نه با روشنگری و نه با صنعت مخالف است‏بلکه با بی‏بند و باری و اینکه هرکس هرکاری بکند، مخالف است (۹ ص ۱۴۷) امام همه چیز را برای اسلام می‏خواستند و اسلام را دارای همه چیز و اگر مطلبی عنوان می‏شد که احساس می‏کرد که از لوازم و اقتضائات آن مطالب این است که اسلام فاقد آن است‏حتی در رابطه با الفاظ چون دریا به تلاطم و خروش می‏آمدند که ما خودمان لفظ داریم چه داعی داریم که از غرب اخذ کنیم اسلام بهترش را دارد و همه چیز در آن هست و آنی که ما می‏خواهیم در آن هست (۹ص ۱۵۹) و اسلام را مترقی‏ترین مکتب می‏دانستند که باید آن را شناخت و در عمل تجربه کرد قانون اسلام را مسبب آزادی‏ها و دموکراسی حقیقی می‏دانستند که استقلال کشور را نیز تضمین می‏کند .

امام آزادی را شجره طیبه می‏دانند و معتقدند از بالاترین نعمتهایی که در عالم هست آزادی انسان است . انسان حاضر است همه چیزش را فدای آزادی خودش بکند (۱۰ ص‏۱۲۱) اما در دنیای امروز تفسیر و تاویل آزادی و استفاده از آن در اختیار کسانی است که با اساس آزادی مقدس مخالفند (۲۱ص‏۱۰۹)

قلمی آزاد است که توطئه‏گر نباشد، قلمی آزاد است، روزنامه‏ای آزاد است که نخواهد این ملت را به عقب و تباهی بکشد (۱۰ ص‏۵۱)

امام قلمهایی که توطئه‏گر و تباهی آفرین و تخریب کارند را سرنیزه‏های سابق و حتی بدتر از آن می‏دانستند و می‏گفتند این قلم‏ها همان سرنیزه سابق است که می‏خواهند ملت را به تباهی بکشند ... قلمهای فاسد آزاد نباید باشند .

امام در رابطه با قلمهایی که در مواقع مختلف که از امور مخرب جلوگیری می‏شد و آنها می‏نوشتند که آزادی نیست و اختناق وجود دارد می‏فرمودند:

ـ "اینهایی که آزادی طلب هستند وقتی می‏بینند یک چیزی که برای مملکت ما تباهی داشته است و جلویش را گرفته‏اند آنها فریادشان درآمده است که اختناق است، اختناق این است که قلمهایی که بخواهند به نفع کشوری، به نفع کشور شما، به نفع اسم شما، به نفع ملت‏شما بکار برود جلویش را بگیرد اگر چنانچه یک چیزی که به ضرر جامعه ما هست، به ضرر نهضت ما هست، به ضرر کشور ما هست، توطئه در کار باشد جلویش را بگیرند ین اسمش اختناق نیست این اسمش جلوگیری از فساد است این دو تا را باید، این دو مرز را باید از هم جدا کرد، جلوگیری از فساد آزاد قرار ندادن جوانها را به اینکه د راین مراکز فحشا وارد بشوند، هروئینی بشوند، تریاکی بشوند، به فحشا وارد بشوند، قمار باز بشوند و امثال ذلک، جلوگیری از اینها اسمش جلوگیری از آزادی نیست و اسمش اختناق نیست، امش عمل کردن به نفع خود جوانهاست . (۱۰ص‏۵۶)

حالا سر نیزه تبدیل شده است‏به منطق و تبدیل شده است‏به قلم (۱۰ ص‏۳۵)

قلمها درصدد هستند، قدمها درصدد هستند، زبانها درصدد هستند، اغفال می‏خواهند بکنند مردم را، ملت را، بیدار باشید و گول اینها را نخورید . (۱۰ص‏۳۰)

اقلیتی نشسته‏اند و با قلم می‏خواهند بر اکثریت‏حکومت کنند، رضاخان با سرنیزه حکومت می‏کرد و اینها با قلم، (۱۰/۲۸)

ما باید آن اشخاصی که و گروههایی که در مسیر اسلام نیستند، در مسیر نهضت اسلامی نیستند، در مسیر ملت نیستند، آنها را از مقالاتشان، از گفتارشان، از کردارشان بشناسیم اینها با تشکل و قلمهای زهرآگین و صحبتهای انحرافی مشغول شده‏اند آنها سابق با سرنیزه اهل علم را می‏کوبیدند ... اینها با قلم، قلم همان سرنیزه سابق است (۱۰ص‏۲۷)

۲) به طرح مطالب و آزادی قلم و بیان، تاکید و انتقاد سالم را مفید می‏دانستند

امام خمینی عقیده داشتند که آزادیی که در جمهوری اسلامی وجود دارد آزادیی است که برای کشور، برای اسلام، برای مسلمین مفید است و افراد می‏توانند با استفاده از آن در اجتماعات داخل شوند و خدمت‏بکنند به مملکت‏خودشان و نیز آزادند که در رابطه با مصالح مملکت‏حرف بزنند و اشکال بکنند به دولت و مقامات دولتی و غیر دولتی آزادند در مسائل اجتماعی و مسائلی که مربوط به مصلحت کشور خودشان است‏حرف بزنند و هیچ قید و بندی در کار نیست . آزادند انتقاد بکنند از دولت و انتقاد بکنند از هرکسی که پایش را کج می‏گذارد . (۹/۲۳۲) امام نسبت‏به مطبوعات می‏فرمودند روزنامه‏ها باید مسائلی که پیش می‏آید را در نظر کنند یک وقت انتقاد است‏یعنی انتقاد سالم است، این مفید است، انتقاد خوب است و انتقاد صحیح از دولت مانع ندارد . ولی انتقام و تضعیف نباید باشد . (۱۹ص ۲۱۶) آزادند در اجتماعات داخل بشوند، آزادند که خدمت کنند به مملکت، آزادند که در مصالح مملکت‏حرف بزنند، اشکال بکنند، به دولت اشکال بکنند به مقامات دولتی و غیر دولتی، آزادند در این مسائل اجتماعی، در این مسائل اساسی که مربوط به مصلحت کشور خودتان و ملت‏خودتان است هیچ قید و بندی در کار نیست . (۹ ص ۲۳۲)

آزادی در کلیه اموری که این امور به نفع خود شما هست، شما آزادید بروید بیرون مطالب خودتان را بگوئید، انتقاد از دولت‏بکنید، انتقاد از هرکس که پایش را کج گذاشت‏بکنید، هیچکس نیست که به شما بگوید چرا، (۹ ص ۲۳۳) امام اشکال و حتی تخطئه را یک هدیه الهی می‏دانند برای رشد انسانها . (۲۰/۱۷۲)

رشد فکری هر قومی این است که بشناسد مقام را و بفهمد چه وقت‏باید چه کرد بسیاری از انحرافات که برای انسان پیدا می‏شود این است که موقع‏شناس نباشد و یک مطالبی که حالا باید طرح بشود آنرا طرح نکند یک مطالبی که حالا وقتش نیست طرح بکند ... همه باید در فکر حال باشید که این قدمی که الان می‏خواهید بردارید صحیح بردارید و قدمهای بعد در موقع خودش ... موقع‏شناسی یکی از اموری است که در ریشه هر جامعه‏ای دخالت زیاد دارد . (۹ ص‏۱۰۰)

ما باید در سنجش‏هایمان روی هم مطلب را بریزیم و حساب کنیم یک نقطه را اگر بخواهیم نظر کنیم ممکن است این نقطه ما را به خطا بکشاند . یک نقطه دیگر را نگاه کنیم باز همین طور ما باید عملکرد دولت را روی هم رفته حساب کنیم .

من به همه اشخاصی که قلم دستشان است زبان گویا دارند می‏خواهم سفارش کنم که متوجه باشند که قلم آنها، زبان آنها در حضور خداست، فردا مواخذه دارد صحبت‏سر دولت و ریاست جمهور و اینها نیست صحبت‏سر نظام است، نظام اسلام است، ... مطرح نظام جمهوری اسلامی است ما مکلفیم به حفظ او . هم نویسنده‏ها مکلفند به حفظ نظام، ... وقتی که انسان فرض کنید از یک کسی گله دارد یا می‏بیند نقیصه‏ای در کار هست . این نصیحت می‏تواند بکند و باید بکند اما لسان نصیحت غیر لسان لجن کردن و ضایع کردن است، قلمها قلمهای نصیحت نیست مطرح دولت نیست مطرح جمهوری اسلامی است ... وقتی قلم دستمان آمد ... دیگر فکر این نباشیم که قلمم کجا می‏رود هر جا رفت‏بنویسم هر چه شد بکنم ... آقایان توجه بکنند که قلم آنها یک وقت کنید ای دانشمندان ما، ای دانشجویان ما، ای فرهنگیان ما، ای دانشگاهیان ما، اجتماعات خودتان را برای راه این مستضعفین تقویت کنید ... قلمها را در راه خدمت‏به این خلق به کار بیندازید . گفتار را در راه خدمت‏به مستضعفین و اعمال را در خدمت‏به مستضعفین . (۱۰ص‏۱۲۸)

۳) با بی‏بند و باری مخالف بودند

حضرت امام آزادی را به دو جنبه مفید و مضر تقسیم می‏کردند در آزادی مفید تمام چیزهایی را که در رشد انسان دخالت داشت را آزاد می‏دانستند (ج‏۹ ص‏۲۳۲) چراکه اسلام رشد و تعالی انسان را می‏خواهد و آنچه را که اسلام منع نموده است را آزاد نمی‏دانستند چون به رشد و تعالی انسان کمک نمی‏کرد و او را به تباهی می‏کشید و کسانی را که به دنبال آزادی در این بعد بودند را یا اجیر بیگانگان می‏دانستند و یا اینکه ناآگاه و بی‏توجه به مسائل . امام می‏فرمودند: این روشنفکرها و نویسنده‏ها و آزادیخواهها (نه همه شان، بسیارشان) یا توجه به این ندارند که این برنامه‏ها و آزاد گذاشتن این جوانها ... برای اینکه هرکاری دلشان می‏خواهد بکنند، این چه به سر این مملکت می‏آورد یا توجه ندارند یا می‏دانند و اجیر هستند، دنبال همان هستند، فریاد می‏زنند ای آزادی از بین رفت، ا ی آزادی، خوب آزادی از بین رفت چه شد؟ اینها آزادی را همان آزادی می‏دانند که از غرب دیکته شده برای ما، نه پیش خودشان، پیش خودشان اگر اینطور بود این ترقیات مادی را نمی‏کردند، این آزادیها، آزادی‏های وارداتی است . این بی‏انصافهای طرفدار حقوق بشر ... نویسنده ... آزادیخواه ... این نحو آزادی را برای ما تبلیغ می‏کنند و تاکید می‏کنند . این آزادی که این آقایان می‏خواهند آزادی است که نیروی انسانی را به تباهی می‏کشد .

آنی که اسلام جلویش را گرفته آن چیزهایی است که جوانهای ما را به تباهی می‏کشد . اسلام رزمند می‏خواهد، جنگجو می‏خواهد درمقابل کفار ... اسلام مجاهد می‏خواهد درست کند نمی‏خواهد یک نفر آدم عیاش درست کند . (۹ ص‏۷۳) این اشخاصی که قلم دستشان است و بر ضد اسلام و بر ضد روحانیت چیز نمی‏نویسند همین آزادی را می‏خواهند آزادی که دیکته شده از غرب برای به فساد کشیدن جوانهای ما، زن و مردشان را اینها می‏خواهند که آزاد باشند . زنها برای اینکه در مجالس آنطوری که تشکیل می‏دادند و داشتند بروند آنجا و با آن وضع در حضور قلمی نباشد که جمهوری اسلامی را تضعیف بکند و من می‏بینم در بعضی قلمها این جوری است ... دستهاتان را یک قدری نگهدارید قلم‏هاتان را یک قدر نگه دارید توجه بکنید وبه این که هر چیزی نباید نوشته بشود و هرچیزی نباید منتشر بشود ... در انقلابات نمی‏گذارند که هرج و مرج باشد هر که هرکاری دلش می‏خواهد بکند هرکه هر حرفی می‏خواهد بزند حالا این ضرر به نظام دارد یا ندارد، نه بگذار حریفمان از بین برود ولو اسلام هم رفت جهنم . در بعضی اشخاص انسان این جور می‏بیند و باید تجدیدنظر بکنند در کارهایشان ... تحت تاثیر نفس اماره واقع نشوید . این جور نباشد که همه‏اش هی عیب بگوئید .

اگر یک وقتی اقتضا بکند مصلحت اسلام یک وقت انسان ببیند که می‏خواهد یک کسی اسلام را تضعیف کند ولو نمی‏فهمد خودش یا خدای نخواسته از روی فهم ... آن وقت‏یک وضع دیگری پیش می‏آید توجه بکنند که یک وقتی خدای نخواسته یک ورق دیگر پیش نیاید وقتی انسان تکلیف بفهمد دیگر نمی‏تواند که بگوید این دوست من است، این رفیق من است، این برادر من است . (۲۰ص‏۳۵)

اگر خدای نخواسته یک وقت ما ببینیم که می‏خواهد یک همچو چیزی واقع بشود تکلیف شرعی‏مان این است که با هر ترتیبی که می‏شود جلویش را بگیریم ولو به افشا کردن . ولو به این که یک نفری را قربانی کنیم برای یک ملت‏یک دسته‏ای را قربانی کنیم برای یک ملت . (۲۰ص‏۷۲)

گاهی نویسنده‏ها چون خوب می‏نویسند فکر این نیستند که چه چیز می‏نویسند . نویسنده‏اند خوب چیز می‏نویسند لکن چیز خوب نمی‏نویسند یک مساله مضر به مملکت را خیلی قشنگ و آب و تاب دار و طوری که پسند مثلا بعضی جوانها باشد می‏نویسند، لکن محتوایش مضر به مملکت . (۱۰ص‏۶۶)

بیدار بشوند ملت و بیدار بشوند جوانهای ما توجه داشته باشند به این که آمریکا با سرنیزه نمی‏آید به میدان شما با قلم می‏آید به میدان شما . (۱۰ص‏۱۵۶)

برادرهای عزیز من، برادرهای روشنفکر، برادران نویسنده و صاحب قلم، برادران دانشگاهی، دانشجویان محترم، روحانیون معظم، بازاریان محترم، کارگران عزیز، کارمندان محترم بیایید به هم بپیوندید، بیایید تمام قلمها و تمام قدمها و تمام گفتار ما بر منافع این قشر مستضعف باشد ... ای قشرهای روشنفکر و ای قشرهای نویسنده قلمها و گفتار خودتان را در راه این مستضعفین صرف چشمهای ناپاک مردها آن وضع را درست کنند . این نحو آزادی می‏خواهند که همه خواهرهای ما را به فساد و تباهی بکشند و همه جوانهای ما مردهای ما را به تباهی بکشند اینها می‏خواهند که همه فحشا آزاد باشد . (۹ص‏۲۳۱)

تمام چیزهایی که در رشد انسان در رشد خواهرها و برادرها و این کودکهای عزیز دخالت دارد اینها همه آزاد هستند آنی که اسلام جلویش را گرفته آزاد نیست . (۹ ص‏۲۳۲)

اینها سعی کرده بودند که همه چیزی که از غرب وارد می‏شود یک نوع خاصی باشد فرهنگ استعماری وارد کنند به ایران و آن را با تبلیغات دامنه‏داری که همه شما می‏دانید عاشق آن بکنند . به اسم حقیقت و دموکراسی خاص به ممالک استعماری و نیمه استعماری وارد کنند و به اسم دموکراسی غربی به خورد ما بدهند همه چیزهایی که اینها به اسم ترقی و تعالی و آزادی و دموکراسی و فرهنگ وارد کرده‏اند همه چیز اینها به طرز خاصی وارد شده است ... آزادی که برای ایران و برای ممالک شرقی آنها تحویل آنها دادند عبارت از آزادی در اموری است که موجب تباهی ملت ما و جوانهای ما شده است ... آزادی که وارد کردند دموکراسی که وارد می‏کنند نه آن است که واقعیتی داشته باشد که واقعا اینها بخواهند مملکت ما آزاد باشد و بخواهد یک نفر حکومت کند، حکومت مردم بر مردم باشد اصل این مسائل پیش آنها مطرح نیست . مع الاسف نویسنده‏های ما بعضی از روشنفکرهای ما بعضی از نویسنده‏های ما بعضی از اشخاص که تحصیل کرده هستند اینها هم یا این است که واقعا از حرفها و تبلیغاتی که در ظرف پنجاه سال اخیر یاد شده است گول خورده‏اند و غفلت دارند از مطلب و یا بعضی از آنها با علم و اطلاع به اینکه مساله اینطوری است دامن به آن می‏زنند یعنی اجیر آنها هستند ...

اینطور نیست که یک چیزی که در غرب است از مسائل از علوم از اینها عینش هم در اینجاست، اینها دانشگاه را می‏خواهند تا یک حدود معینی جلو ببرند آن هم محتوای اخلاقی در آن درست نباشد و محتوای دینی در آن نباشد، محتوایش علمی هم ، علمی به آن معنایی که پیش خودشان هست نباشد . (۹ ص‏۲۵۵)

۴) سلب آزادی مردم را در هیچ زمینه‏ای قبول نداشتند

امام جمهوری اسلامی را ره آورد پشتیبانی و فداکاری مردم می‏دانستند و بقا آنرا نیز مرهون خدمات آنان و معتقد بودند که مسئولین نظام باید کوشش کنند تا نظر مردم را جلب نمایند و از رفتارهای غیراسلامی و غیر انسانی احتراز نمایند . درباره مشارکت مردم در رابطه با امور مختلف از آنجا که معتقد بودند مردم اسلام را می‏خواهند می‏گفتند آزادی مردم نباید سلب بشود و جلوی مردم را نباید گرفت و مردم را باید آزاد گذاشت و دولت‏باید نظارت کند که مبادا انحراف پیدا بشود .

اعتقاد امام به آزادی مردم در نقطه اوج مردم‏گرایی قرار دارد که در هیچ نظریه و مکتبی بخصوص مکاتب و نظریات امروزی نظیر ندارد و بیانگر دیدگاه بلند او نسبت‏به اسلام و حقوق مردم و مشارکت آنان در سرنوشت‏خود است . امام درباره آزادی مردم در انتخابات می‏فرمایند باید مردم را برای انتخابات آزاد بگذاریم نباید کاری کنیم که فردی به مردم تحمیل بشود . هیچ فرد و گروهی و هیچ نهاد و سازمان و حزب و دفتر و تجمعی نمی‏تواند در حوزه انتخابات دیگران دخالت نماید و برای غیر حوزه خود ، فرد یا افرادی را کاندید نمود، و از آن تبلیغ نماید . (۱۰/۴/۶۶)

می‏فرمودند بحمدالله مردم ما دارای رشد دینی - سیاسی مطلوب می‏باشند و خود افراد متدین و درد مستضعفان چشیده و آگاه به مسائل دینی - سیاسی و همگام با محرومین را انتخاب خواهند کرد . (۱۹ص‏۱۰۱) و توصیه می‏کردند که مردم با علما و اشخاص مورد اعتمادشان مشورت کنند بعد به هرکس که خواستند رای دهند مردم نباید کنار بروند اگر مردم کنار بروند همه شکست می‏خوریم . خود مردم نگذارند قلدرها دخالت کنند . افراد نالایق دخالت کنند . اگر عده‏ای جمع شدند و افراد نالایق را انتخاب کردند مردم به آنها رای ندهند و اگر مردم هم متوجه نشدند مجلس آنها را قبل نکند ... اگر کسی مورد شک بود و یا اگر کسانی منحرف خودشان را معرفی کردند به آنها رای ندهند . (۱۸ ص‏۱۸۰)

و در رهنمودی دیگر می‏فرمایند مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند و هیچ فرد و یا گروه و دسته‏ای حق تحمیل فرد یا افرادی را به مردم ندارند . جامعه اسلامی ایران که با درایت و رشد سیاسی خود جمهوری اسلامی و ارزشهای والای آن و حاکمیت قوانین خدا را پذیرفته‏اند و به این بیعت و پیمان بزرگ وفادار مانده‏اند مسلم قدرت تشخیص و انتخاب کاندیدای اصلح را دارند . البته مشورت در کارها از دستورات اسلامی است و مردم با متعهدین و معتمدین خویش مشورت می‏نمایند و افراد و گروهها و روحانیون در حد تذکرات قبلی در حوزه خود می‏توانند کاندیدا معرفی نمایند ولی هیچکس نباید توقع داشته باشد که دیگران اظهارنظر و اظهار وجود نکنند .

در هر حال مردم با بصیرت و درایت و تحقیق کاندیداهایی را شناسایی کرده و به سوابق و روحیات و خصوصیات دینی - سیاسی نامزدهای انتخاباتی توجه نمایند . مردم شجاع ایران با دقت تمام به نمایندگانی رای دهند که متعبد به اسلام و وفادار به مردم باشند و در خدمت‏به آنان احساس مسئولیت کنند و طعم تلخ فقر را چشیده باشند و در قول و عمل مدافع اسلام پابرهنگان زمینی، اسلام مستضعفین، اسلام رنجدیدگان تاریخ، اسلام عارفان مبارزه‏جو، اسلام پاک طینتان عارف و در یک کلمه مدافع اسلام ناب محمدی (ص) باشند . و کسانی که طرفدار اسلام سرمایه‏داری، اسلام مستکبرین، اسلام مرفهین بی‏درد، اسلام منافقین، اسلام راحت طلبان، اسلام فرصت‏طلبان و در یک کلمه اسلام آمریکایی هستند طرد نموده و به مردم معرفی نمایند و از آنجا که مجلس خانه همه مردم و امید مستضعفین است در شرایط کنونی نباید کسی انتظار داشته باشد که حتما نمایندگان باید از گروه و صنف خاصی باشند . (۲۰ ص‏۱۹۴)

۵) در برخورد با افکار و جریانهای مخالف درگیری و خشونت را قبول نداشتند

امام در مقابل جریانهای مختلف سیاسی و فکری در جامعه معتقد بودند تا زمانی که احساس توطئه از قبل آنها نشده باید برخورد فرهنگی و ارشادی بشود و در صورت توطئه نحوه برخورد را حکومت‏باید تعیین نماید، می‏فرمودند در مقابل حرفهایشان حرف بزنید، در مقابل مقاله‏هایشان مقاله بنویسید، در مقابل سخنرانی‏هایشان سخنرانی کنید و نقایصی که دارند را که گاهی از قصور است و گاهی از شیطنت‏به رخشان بکشید . (۹ ص‏۱۸۲) افرادی را که می‏بینید یا به اسم آزادی می‏خواهند یک آزادی خاص در کار باشد، دلخواهی در کار باشد نه آزادی مطلق، یا به اسم دموکراسی و امثال ذلک، الفاظ جالبی که در هیچ جای دنیا معنایش پیدا نشده تا حالا ... با کمال توجه و بدون هیچ درگیری، درگیری صحیح نیست . نباید ما به آنها یک صورت حق به جانبی بدهیم، وقتی درگیری شد و اکثریت را شما دارید و فرض کنید که آنها را کتک زدید و چه کردید .

این به نظر شاید اشخاص بیاید به اینکه اینها حجتی نداشتند کتک زدند متوسل به زور شدند ... بدون اینکه با آنها نزاع داشته باشید با آنها به این نحو مقابله کنید آنها اگر اجتماع صد نفری، هزار نفری می‏کنند شما ده، بیست هزار نفری را اجتماع کنید مسائل خودتان را بگویید دعوا هم نکنید، اما اگر ما یک وقتی توطئه فهمیدیم که نه اینها می‏خواهند توطئه کنند یک تکلیف دیگری ممکن است داشته باشیم (۹ص‏۱۸۳) خود با آنان به بحث و گفتگو برخیزید و از دانشمندان اسلامی دعوت کنید تا با آنان در بحث‏بنشینند تا تهی بودن دست آنان ثابت‏شود و اگر آنان با جنجال و هیاهو با شما مواجه شدند از آنان اعراض کنید و با خونسردی بگذرید که یکی از نقشه‏های آنها آن است که شما را به درگیری بکشند و از آن استفاده‏های غیر مشروع کنند . ما با آزادی و منطق موافق ولی اگر توطئه و خرابکاری باشد تکلیف دیگری داریم . (۹ ص‏۱۸۶)

۶) آزادی مردم و مشارکت آنان در همه امور

امام آزادی و مشارکت مردم را در همه امور لازم می‏دانستند و معتقد بودند که همه چیز انقلاب از مردم است و مشکلات آن نیز فقط با مشارکت آنان قابل حل است و دولت‏به تنهایی قادر به رفع آنها نیست و نظارت و انتقاد به کار همدیگر را نیز لازم و ضروری می‏دانستند مشروط بر اینکه در این نظارت و انتقاد هدف تضعیف نباشد امام می‏فرمودند مردم را در همه امور شرکت‏بدهید با شرکت اینها می‏توانید کشور را اداره کنید مردم را در تجارت شرکت‏بدهید، مردم را در فرهنگ شرکت‏بدهید، مدارسی که مردم می‏خواهند درست کنند کارشکنی نکنید . حتی می‏فرمایند در دانشگاهها باید مردم دخالت داشته باشند و خودشان به طور آزاد باید دانشگاه داشته باشند در عین حال نظارت و انتقاد هم باید باشد هم از طرف دولت و هم از طرف مردم، اشکال اگر هست‏باید گفت لکن تضعیف نباید کرد دولت را، نباید تضعیف کرد قوه مقننه را، قوه قضاییه را، روحانیت را، اینها جرم است، اینها گناه نابخشودنی است . (۳۰ ص‏۵)

آزادی مردم نباید سلب بشود . دولت‏باید نظارت کند ... جلوی مردم را نگیرید فقط یک نظارتی بکنید که مبادا انحراف پیدا بشود . (۱۹ ص‏۳۵)

امام در رابطه با آزادی جوانان صاحب اندیشه در اظهار نظریات خود و نحوه برخورد با آنها معتقدند باید احساسات معنوی و عواطف آنان مورد توجه قرار گیرد و خطاب به علما می‏فرمایند امروز بسیاری از جوانان و اندیشمندان در فضای آزاد کشور اسلامی‏مان احساس می‏کنند که می‏توانند اندیشه‏های خود را در موضوعات و مسائل مختلف اسلامی بیان دارند با روی گشاده و آغوش باز حرفهای آنان را بشنوید و اگر بیراهه می‏روند با بیانی آکنده از محبت و دوستی راه راست اسلامی را نشان آنها دهید و باید به این نکته توجه کنید که نمی‏شود عواطف و احساسات معنوی و عرفانی آنان را نادیده گرفت و فورا انگ التقاط و انحراف بر نوشته‏هاشان زد و همه را یکباره به وادی تردید و شک انداخت .

اینها که امروز اینگونه مسائل را عنوان می‏کنند مسلما دلشان برای اسلام و هدایت مسلمانان می‏طپد والا داعی ندارند که خود را با طرح این مسائل به دردسر بیندازند . اینها معتقدند که مواضع اسلام در موارد گوناگون همان گونه‏ای است که خود فکر می‏کنند به جای پرخاش و کنار زدن آنها با پدری والفت‏با آنها برخورد کنید . اگر قبول هم نکردند مایوس نشوید در غیر اینصورت خدای نکرده به دام لیبرالها و ملی‏گراها و یا چپ و منافقین می‏افتند و گناه این کمتر از التقاط نیست . وقتی ما می‏توانیم به آینده کشور و آینده‏سازان امیدوار شویم که به آنان در مسائل گوناگون بها دهیم و از اشتباهات و خطاهای کوچک آنان بگذریم و به همه شیوه‏ها و اصولی که منتهی به تعلیم و تربیت صحیح آنان می‏شود احاطه داشته باشیم، فرهنگ دانشگاهها و مراکز غیر حوزه‏ای به صورتی است که با تجربه و لمس واقعیتها بیشتر عادت کرده است تا فرهنگ نظری و فلسفی . باید با تلفیق این دو فرهنگ و کم کردن فاصله‏ها حوزه و دانشگاه درهم ذوب شوند تا میدان برای گسترش و بسط معارف اسلام وسیع‏تر گردد . (۲۰ ص‏۲۴۳)

ناصر شفیعی



همچنین مشاهده کنید