سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

همزیستی برای عبور از تنگنا


همزیستی برای عبور از تنگنا

آرایش سیاسی نیروها در ایران, پس از انتخابات ریاست جمهوری نهم و چالش هایی كه در برگزاری آن به وقوع پیوست, صورت جدیدی به خود گرفته است

شكست ظاهری اصلاح طلبان و كنار گذاشته شدن از قدرت، آنان را بر آن داشت تا یك بار دیگر برای ورود دوباره به قدرت در فكر بازسازی نیروی خود باشند. این هدف گاهی با زمزمه های تشكیل احزاب و جبهه های جدید مطرح می شود و گاهی با پیشنهاد و تجویز سیاست صبر و انتظار همراه است. اما تكیه كلام غالب در این مباحث، اجماع دوباره و جلوگیری از تشتت است. در همزیستی مسالمت آمیز، سه گفتمان وجود دارد كه می توان به نوعی آن را به وضع كنونی اصلاح طلبان تعمیم داد؛ گفتمان اجماع، گفتمان وحدت و گفتمان وفاق.

گفتمان اجماع بر سر اصول، روش و اهداف در شرایط كنونی تقریباً غیرممكن است، همانگونه كه از ابعاد دیگر در دنیا هم غیرممكن است. به تعبیری وجود تفرق آرای فراوان به گونه ای است كه تنها با قوه قاهره می توان اجماعی را تحقق بخشید كه آن هم نه دوام دارد و نه حاصلی را در پی. یعنی تنش بالقوه ای است كه هر لحظه در مقطعی خاص بروز پیدا خواهد كرد. در جغرافیای سیاسی اصلاح طلبان نیز این تفرق آرا كاملاً مشهود است و پس از حوادث اخیر عینیت بیشتری یافته است. عدم شفافیت در تعریف اصلاحات و حد و مرزهایش از یك سو و عدم توافق و همگرایی در روش ها از سوی دیگر عاملی بود كه از نیمه دوم هشت ساله دوران اصلاحات، جبهه متشكل شده پس از دوم خرداد، دچار تردید و تشكیك شد و هر روز فاصله بیشتری در دیدگاه ها و روش ها به وجود آمد. در چنین شرایطی بحث بر سر اجماع دوباره همه نیروهای اصلاح طلب تقریباً غیرممكن است و البته تبصره هایی هم دارد كه در جای خود قابل بررسی است. به گونه ای كه حتی افراد سرشناسی در این جبهه در حال حاضر از مخالفان سرسخت اجماع هستند و به درستی بر اختلافات ریشه دار تاكید دارند و معتقدند تا اختلافات حل نشود، نباید سخن از اجماع گفت. از سوی دیگر اختلافاتی كه در طول این سال ها بروز پیدا كرد می تواند در آینده نیز عامل مشكلاتی شود، پس بررسی و تحلیل آن می تواند راه گشا باشد.

• گفتمان وحدت

گفتمان بعد، گفتمان وحدت است كه در واقع با جوامع توده وار متناسب است. در این گفتمان تنها با تصور جامعه به عنوان یك مجموعه از افراد همشكل وحدت حاصل خواهد شد كه به دلایل تاریخی و جامعه شناختی ایران امروز نه چنین ویژگی ای را دارا است و نه مفید است كه چنین شكلی داشته باشد. بنابراین تحقق چنین ایده ای در ایران ناممكن و اصولاً با توسعه و فرایندهای ناشی از آن نیز سازگار نخواهد بود.

• گفتمان وفاق

گفتمان دیگر، گفتمان وفاق است. وفاق یعنی توافق بر سر اصول مشتركی برای نیل به یك هدف حداقلی و زندگی مسالمت آمیز و همزیستی در عین داشتن اختلاف. در چنین شرایطی بحث تشكیل جبهه و ائتلاف محلی از اعراب می یابد، اما برای گام نهادن در این راه نیز باید مقدماتی طی شود. اصلاح طلبان باید در ابتدا به روند طی طریق گذشته خود نگاهی انتقادی داشته باشند و با بررسی همه جانبه آن برای راه آینده اصولی را تعریف كنند. زمانی كه اصولی تعریف و تبیین شود می توان با حداقل مشتركات، گفتمان وفاق را پیش برد. حال این اصول و مشتركات تا چه حد قادر به جمع كردن نیروها زیر یك چتر است، بحث دیگری است. پاسخ به چند پرسش در شرایط كنونی می تواند، راهگشا و برای تمیز اصول مثمر ثمر باشد. ۱- اصلاح طلبان یك بار دیگر باید تعریف خود را از اصلاح طلبی تبیین و مشخص كنند. در مرام گروه های اصلاح طلب حد و مرز اصلاح طلبی كجا است؟ آیا نفی روش های غیر مسالمت آمیز تنها قید اصلاح طلبی است؟ آیا در اصلاح طلبی می توان اهداف انقلابی داشت؟ اگر آری، این اهداف چه خطوط قرمز و چارچوبی را دربرمی گیرند؟ ۲- تبیین شفاف و گام به گام اهداف نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. اصلاح طلبان باید مشخص كنند كه در مسیر اصلاح طلبی خود چه اهدافی را دنبال می كنند. آیا این اهداف تنها منتهی به اصلاح روش ها و منش ها خواهد بود؟ آیا دموكراتیك كردن نهاد های قدرت به اصلاح ساختاری هم خواهد انجامید؟ ۳- دوپیش فرض اساسی و آغازین اصلاح طلبان در ابتدای راه، اصلاح پذیری نظام و ارائه تفسیری دموكراتیك از اصول قانون اساسی بود. در این مقطع تاریخی نیز اصلاح طلبان باید یك بار دیگر به این پرسش در مورد پیش فرض ها پاسخ دهند و استدلال های خود را به طور شفاف به بوته نقد منتقدان بسپارند.

روزبه میرابراهیمی