دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

اندیشه سیاسی کشفی در بوته نقد


روش مطالعه اندیشه به صورت انتزاعی و بدون در نظر گرفتن تأثیر حوادث زمانی و مکانی بر اندیشه و یا حتی تأثیر اندیشه بر چنین تحولاتی در این شیوه, هدف بررسی, عدم تعارض درونی اجزا و عناصر یک دستگاه اندیشه سیاسی و نیز رعایت قواعد منطقی در تنظیم آن است

برای بررسی اندیشه سیاسی، دو روش عمده و معکوس هم وجود دارد:

۱ـ روش مطالعه اندیشه به صورت انتزاعی و بدون در نظر گرفتن تأثیر حوادث زمانی و مکانی بر اندیشه و یا حتی تأثیر اندیشه بر چنین تحولاتی. در این شیوه، هدف بررسی، عدم تعارض درونی اجزا و عناصر یک دستگاه اندیشه سیاسی و نیز رعایت قواعد منطقی در تنظیم آن است. ۲ـ روش مطالعه‏ای که اندیشه سیاسی را پاسخ گوی مسایل تئوریک دورانی می‏داند که اندیشه در آن به وجود آمده است. از این رو، تحولات اجتماعی - سیاسی، منجر به پیدایش یک دستگاه اندیشگی می‏شود. در این شیوه، از مطالعه یک اندیشه، با ملاک ارزیابی قرار دادن این تحولات از یک سو، و نیز تقسیم کردن دوران تفکر سیاسی به دوره‏های کوچک‏تر از سوی دیگر، می‏توان به بررسی انتقادی و تحلیلی اندیشه پرداخت. به این ترتیب یک تفکر سیاسی لزوما تفکری یکدست و منسجم نخواهد بود و در نتیجه، اندیشه متفکر نیز یک اندیشه سیاسی جامع نمی‏تواند باشد. نویسنده کتاب اندیشه سیاسی کشفی، شیوه اخیر را برای بررسی اندیشه سیاسی کشفی برگزیده است. این امر از روی ترتیب چینش فصول که از تحولات تاریخی بین زندیه تا قاجاریه شروع شده و به حوادث زندگی کشفی ختم می‏گردد، به وضوح آشکار است. مهم‏تر این که خود نویسنده، به تصریح، به گزینش چنین روشی اذعان کرده است (ص ۱۸۲ پ ۲ تا ص ۱۸۳ پ ۲).

الف - منطق بررسی اندیشه سیاسی بر اساس تحلیل تاریخی در کتاب اندیشه سیاسی کشفی:

شیوه اخیر در مطالعه اندیشه سیاسی برای خود، لوازم و تبعاتی دارد:

۱ - پیش فرض شیوه دوم مطالعه یک اندیشه، تقدم عین بر ذهن است. بر اساس این پیش فرض، تحولات زمانه زندگی متفکر و نیز تجارب شخصی او، نقش تعیین کننده‏ای در پیدایش اندیشه او داشتند. از این رو، قبل از هر چیز می‏باید به تاریخ زندگی متفکر و دورانی که او می‏زیسته، توجه کرد. اما مراد از توجه به زندگی و زمانه متفکر، توجه به تمام حوادث تاریخی و زندگی نویسنده نیست؛ بلکه باید با نگاهی گزینشی، به بررسی قسمت هایی از زندگی و زمانه نویسنده، که نقش تعیین کننده‏ای در پیدایش اندیشه او داشته‏اند، پرداخت. به این ترتیب در فصول مربوط به بررسی اوضاع اجتماعی - سیاسی یا تاریخی یک متفکر، تنها به بررسی حوادث و تجربیاتی پرداخته می‏شود که گمان می‏رود در ارتباط با اندیشه او می‏باشد. اگر با چنین دیدگاهی به فصل‏های اول و دوم کتاب اندیشه سیاسی سید جعفر کشفی بنگریم، به حوادثی بر می‏خوریم که در طول فصول بعد، اندیشه‏های برآمده از این حوادث و نیز چگونگی علت شدن آنها برای این اندیشه، بیان نشده است. به عنوان نمونه، در فصل دوم کتاب به این حوادث اشاره شده است: ۱ - منازعات و کشمکش‏های داخلی که بر اساس ساختار اجتماعی به ویژه نقش ایلات در روند تحولات سیاسی ترسیم شده است ؛ ۲ - درگیری‏های ایران با روسیه و عثمانی ؛ ۳- حمله وهابیون به عراق ؛ ۴ - تأثیر سیاست‏های غیر مذهبی نادرشاه و تمایل قاجاریه برای بر پایی دولتی شیعی و رغبت علما به قاجارها ؛ ۵ - چیرگی اصولیون بر اخباریون ؛ ۶ - درگیری‏های صوفیان، اخباریون، بابی‏ها و شیخی‏ها با علمای شیعی و نیز خود کشفی.

با وجود تصریح به چنین حوادثی در طول کتاب، به پیدایش، تفسیر یا تحولی در اندیشه کشفی بر اساس رخدادهای بالا برنمی خوریم؛ مثلاً این پرسش که نقش ایلات قاجار، زند و افشار در کجای اندیشه کشفی خود را نشان می‏دهد، در این کتاب پاسخی نمی‏یابد. البته گهگاه به صورت کم رنگی چنین تأثیراتی مورد اشاره قرار گرفته‏اند؛ مثل جایی که سخن از رابطه کشفی با دولت قاجار است و این که او به دلیل نزاع با روسیه، در مورد دولت قاجار تقیه کرده و سکوت می‏کند (ص ۶۵ پ ۲، ص ۱۷۷ پ ۲ تا ص ۱۸۰). با این وجود، شیوه دوم تحلیل اندیشه سیاسی اقتضا می‏کند که قطعات اندیشه متفکر با حوادث ذکر شده دوران حیات او در طول تجزیه و تحلیل اندیشه همواره ارتباط داده شود که چنین کاری در طول کتاب، کمتر به چشم می‏خورد. از این رو، حوادث فصول اول و دوم، هیچ ارتباط منطقی با فصول دیگر نداشتند و به نظر می‏رسد که از موضوع کتابی که درباره اندیشه سیاسی است، خارج باشد.

۲ - دومین ویژگی خوب روش مطالعه اندیشه سیاسی به شیوه دوم، تحلیلی بودن آن است. این شیوه برخلاف روش اول، علاوه بر امکان توصیف قطعات یک دستگاه اندیشه سیاسی، امکان تحلیل درونی و ارزیابی آن را نیز فراهم می‏آورد. مهم‏ترین ویژگی تحلیل در این شیوه، ارزیابی اندیشه بر اساس الزامات و معیارهای درونی همان اندیشه است؛ یعنی اندیشه بر اساس دیدگاه‏های خودش ارزیابی می‏شود و نه بر اساس دیدگاه‏های دیگر.

در توضیح مطلب باید گفت که شیوه دوم، دو معیار برای ارزیابی و قضاوت اندیشه سیاسی پیش روی ما می‏گذارد:

معیار اول، تحولات زمانه و تجارب شخصی اندیشمندان است. از آن جا که اندیشه متفکر ساخته شده از تحولات زمانه است (فرض تقدم عین بر ذهن)؛ پس علت بروز یک فکر، معنای خاصی که متفکر به یک اندیشه می‏دهد و نوع تفسیری که از میان تفاسیر مختلف در یک مسأله می‏کند، همگی بر اساس تحولات زمانه او، علت‏یابی و قضاوت می‏شوند.

معیار دوم، منابع فکری و متفکرانی هستند که اندیشمند سیاسی از تفکر آنها تغذیه فکری می‏کند. از آن جا که تحولات زمانه و تجارب زندگی شخصی نویسنده، سازنده و پردازنده اندیشه اوست، مواجه شدن با تفکرات سیاسی جدید و اندیشمندان دیگر در برهه‏های مختلف حیات متفکر یا استفاده از آرای دیگران برای حل یک مسأله خاص در یک برهه از زندگی او، می‏تواند مبنا و معیار قضاوت و تحلیل اندیشه سیاسی او قرار گیرد. از این رو در بررسی اندیشه سیاسی و تحلیل آن، می‏باید در طول فصول کتاب ارجاعات متعددی به وقایع دوران حیات یا آرای اندیشمندانی که به عنوان منابع فکری یک نویسنده تلقی می‏شوند، آمده باشد که متأسفانه در کتاب اندیشه سیاسی کشفی علی رغم تصریح به منابع فکری متعدد کشفی (ص ۲۰۱، پاورقی )، به جز در بحث از عدالت، چنین امری صورت نگرفته است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.