سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

کاخی که هرگز ساخته نشد


کاخی که هرگز ساخته نشد

کاخ زمستانی کوروش یکی از مهم‌ترین و باارزش‌ترین آثار باستانی و میراث فرهنگی ایران است که در استان بوشهر و شهرستان دشتستان قرار دارد.
بقایای این کاخ که به گفته باستان‌شناسان …

کاخ زمستانی کوروش یکی از مهم‌ترین و باارزش‌ترین آثار باستانی و میراث فرهنگی ایران است که در استان بوشهر و شهرستان دشتستان قرار دارد.

بقایای این کاخ که به گفته باستان‌شناسان متعلق به کوروش، موسس سلسله هخامنشیان است، در فاصله یک کیلومتری غرب برازجان مرکز شهرستان دشتستان و در محلی بنام «چرخاب»، در نزدیکی تپه‌ای باستانی موسوم به «تل مر» واقع شده است. این بقایا در اواخر سال ۱۳۴۹ ابتدا به طور کاملا اتفاقی توسط محلی‌ها مشاهده و سپس از طریق کاوش‌های باستان‌شناسی کشف شد.

در آخرین ماه‌های سال ۱۳۴۹ کارگرانی که مشغول حفر کانال برای لوله‌گذاری و انتقال آب آشامیدنی از برازجان به بندر بوشهر بودند به آثاری مانند سنگ گرانیت، آجر و سفال برخوردند که این امر مایه حیرت آنها شد. پس از آن بود که باستان‌شناسان موفق به کشف بقایای بنایی ارزشمند در عمق یک و نیم متری زمین شدند. این کشف بعدها اهمیت ملی و جهانی به خود گرفت.

البته بررسی و مطالعات باستان‌شناسی نشان می‌دهد که ساخت این کاخ به اتمام نرسیده و به نظر می‌رسد که کشته شدن کوروش در جنگ، دلیل نیمه‌کاره ماندن آن باشد.

نکته شگفت‌انگیز از نظر هنر معماری در ساخت این کاخ، حجاری هنرمندانه سنگ‌های گرانیت به کار رفته در آن است. از دیگر شاخصه‌های این کاخ به کار رفتن ملاط قیر برای اندود کردن بعضی سنگ‌های خارج از تالارهاست و همچنین استفاده از نوعی ملاط از جنس صدف در بخش‌هایی از کاخ که هم‌اکنون ملاط‌های قیر و صدف بفور در این محل دیده می‌شود.

آثاری که طی حفاری نوبت اول منطقه به دست آمد مشتمل بر چند پایه ستون سنگی، مرکب از سنگ‌های گرانیت و سنگ‌های آهکی بدل مرمر بود.

این پایه ستون‌ها متعلق به تالار اصلی و تالارهای فرعی کاخ بوده و از نظر حجاری و هنر معماری جدیدتر و ظریف‌تر از پایه ستون‌های کاخ کوروش در پاسارگاد است،‌ ضمن آن که هنر اصیل حجاری و معماری هخامنشی در آن بخوبی مشهود است.

تعداد ستون‌های کاخ زمستانی کوروش ۱۲ عدد بوده که در ۲ ردیف ۶ تایی و از ترکیب دو نوع سنگ سیاه گرانیت و سنگ آهکی بنا شده بود به این ترتیب که سنگ مکعب شکل تحتانی، پایه ستون که از جنس گرانیت و به رنگ سیاه است، به طول و عرض ۱۱۰×۱۱۰ سانتی‌متر و به بلندی ۲۸ سانتی‌متر است که روی شالوده‌ای سخت قرار داده شده است. ۱۸ سانتی‌متر از این سنگ، صاف و صیقل داده شده است و ۲ سانتی‌متر آن در شالوده به کار رفته است. روی این سنگ، سنگی دیگر و مکعب شکل از جنس آهک و به رنگ سفید مایل به زرد و همتراز با همان ابعاد سنگ زیرین با نهایت ظرافت و مهارت قرار داده شده است.

این دو سنگ همتراز طوری روی هم استوار گردیده که در بدو امر تشخیص دو پارچه بودن آن کاری بس دشوار است و بیننده گمان می‌کند سنگی یکپارچه را مشاهده می‌کند که آن ‌را رنگ کرده باشند. روی دومین سنگ، سنگ دیگری از جنس آهک و به رنگ سفید به ابعاد ۸۵×۸۵ و بلندی ۲۵ سانتی‌متر قرار دارد و روی این سه سنگ، شال مدوری از سنگ گرانیت سیاه و صیقل داده شده که در واقع زیر ساقه ستون قرار می‌گرفته به شعاع ۳۷ سانتی‌متر قرار دارد که با ظرافت غیرقابل وصفی حجاری شده است. لبه صیقلی این شال در بالاترین نقطه و در حاشیه آن به اندازه ۴ سانتی‌متر حجاری شده که جلوه زیبایی به شال و پایه ستون داده است.

در سال ۱۳۸۰ و پس از حدود ۳۰ سال، کاوش‌ها در این منطقه از سرگرفته شد و طی حفاری‌های این دوره تعدادی از پایه ستون‌های تالار فرعی در جانب شرق تالار اصلی و یک سازه آبی بسیار جالب نیز کشف شد. پایه ستون‌های تالار فرعی در مقایسه با پایه ستون‌های تالار اصلی کوچک‌تر است ولی سنگ‌های به کار رفته در آنها از جنس همان سنگ‌های تالار اصلی است.

محمد جواد فخرایی