سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

لرستان پشت ترافیک مدرک و


لرستان پشت ترافیک مدرک و

ضرب المثل عامیانه ای در میان قوم لر می باشد که می گویند «نُودِ هونش نئی رد پیاز خَری» براستی پیاز را بدون نان هم می توان خورد نمی دانم ولی با توجه به دنیای تکنولوژی و فناوری و به قول فارس ها دنیای با کلاس بودن شاید هم بتوان پیاز رو بدون نان خورد

ضرب المثل عامیانه ای در میان قوم لر می باشد که می گویند:«نُودِ هونش نئی رد پیاز خَری» براستی پیاز را بدون نان هم می توان خورد؟ نمی دانم ولی با توجه به دنیای تکنولوژی و فناوری و به قول فارس ها دنیای با کلاس بودن......شاید هم بتوان پیاز رو بدون نان خورد! البته نه از نوع قرمزش بلکه سفید! و یا می گویند: «کَن خٌومٌودِ خٌو مَردِم بتیره» و دیگر این که برخی در حوزه ی تجربه وارد می شوند و می گویند: «بُوأم رُومِه چَن پیرَن دِتو بیشتِرْ دِرْدْ مَهْ»

به راستی این ضرب المثل ها که سینه به سینه سال هاست در دهان مردم می چرخند و کاربرد اجتماعییشان هم زبا نزد خاص و عام شده، تا چه اندازه دردی را از مشکلات این استان مرتفع نموده اند.

به نظر می رسد هر چه واقع بین باشیم بهتر است. چه این که منطقی است وقتی نانی وجود ندارد پیازخریدن بی معناست خام خوردنش! و اگر هم بخواهیم تناول کنیم، اشک از چشمانمان سرازیر می شود. (البته نه ریختن اشک از برای رنجاندن یک عاطفه توسط مثلاً کسی بلکه ......) و این که بد ما می تواند از خوب دیگران بهتر باشد- تا اندازه ای درست است ولی این در شرایطی است که همین بد بتواند پاسخگوی مصائب و فرودهای زندگی ما باشد و گرنه دردی را دوا نمی کند. ضمن این که آن سوی قضیه هم پر معنا ست چون ضرب المثلی است که می گویند: «هر کِه سوار خر مَردُمِه زود پیاده می شه» ولی چه باید کرد که تفاوت هایی است بین پیاده و سوار .......و این که مقوله ی تجربه و پیشکوت بودن از پایه های فرابخش در فرهنگ ما لرها به شمار می آیند برکسی مستور نیست و این قلم نیز این مهم را می پذیرد. ولی با این همه تفاسیر بعضی از جوان ها هم می توانند در علم و دانش مو سپید باشند؟ پس می توان گفت بعضی مواقع پیراهن هایی که افراد پاره کرده اند همه به اندازه ی یک پیراهن نو نبوده اند و به قول عامیانه: « شِر دِر کی است» نتیجه این که یک پیراهن نو را به خوبی استفاده کردن بهتر از صد پیراهن کهنه و بی مصرف است. لذا این مقدمه چینی که از سلاله ی فرهنگ این مرز و بوم هم خیزش بر می دارد می تواند خود مصداق های بارزی در جهت پاسخ به موضوع این مقاله به شمار آید.

در علوم اجتماعی به دو ویژگی از علم جمعیت تأکید مؤکد می شود یکی طبقات اجتماعی است و آن دگر اقشار اجتماعی. می توان گفت تحصیلات و به بیانی ساده سواد اجتماعی نوعی تحرک اجتماعی به شمار می رود. یعنی فرد از یک پایگاه به پایگاهی بالاتر دست می یابد و به اصطلاح عامیانه می گویند: فلانی لیسانسه هستش. یعنی فردی با سواد و آگاهست. با این حال خروجی دانشگاهها به منزله توسعه انسانی است و نه......لذا بدیهی است که کارآفرینی و اشتغال دو عامل اساسی در جهت برون رفت از این ترافیک سنگین اند. امروز نه به مثابه ی دیروز که با سواد در سطح استان و مناطق کم بود ولی کار زیاد بلکه دقیقاً عکس قضیه تصویر شده است. به گونه ای که جمعیت با سواد لرستان از حد نصاب گذشته و متأسفانه کانون هایی که در ابعاد مختلف بتوانند پاسخگوی خواسته های چنین جمعیتی باشند، تاکنون دیده نمی شود. به بیانی ترافیک مدرک به مثابه ی ترافیک جمعیت خیلی از شهرهای استان چالشی فرارونده به شمار می رود. لذا این قلم آمار دقیقی از تحصیل کردگان استان ندارم ولی به قول معروف مشت نمونه ی خروار است.

چرا که در هر خانواده حداقل یک یا دو فارغ التحصیل وجود دارد که اگر بخواهیم همین آمار را مدنظر داشته باشیم با توجه به تورم و بیکاری استان آماری بالاست! دیگر سند موثق تأسیس دانشگاه های متعدد اعم از ملی، آزاد، پیام نور و....بوده که هر ساله پذیرای دانشجو به طروق مختلفند و البته آمار خروجی آنها نیز بالاست. نکته مهم این است که ترافیک مدرک نه تنها باعث رکود توسعه اجتماعی و فرهنگی و البته اقتصادی در سطح استان می شود بلکه از حیث روانشناختی نیز قشر تحصیل کرده دچار روان پریشی و آنومی های مختلف می شوند چه این که وقتی آگاهی فرهنگی و شعور اجتماعی جامعه بالا می رود بی شک انتظارات آن جامعه نیز دو چندان می شود.

به بیانی دانشجو با هزار مشکلات فرار و فارغ التحصیل می شود ولی بستر مناسبی همگون با رشته ی تحصیلی آن در جهت رهایی از این زحمات را پیش روی خود نمی بیند. شاید بتوان گفت دانشجو با وجود دو فاکتور انگیزه و انگیزش و با پشتوانه ای بنام علاقه وارد دانشگاه می شود و در صدد بر آورده کردن تحرک اجتماعی خود می باشد. لذا اگر به خواسته های علمی وی توجهی نشود، مریضی های روحی و روانی و فشارهای اجتماعی دامنه ی شخصیتی دانشجو را تضعیف می کنند. به هر روی این ترافیک در ابعاد دیگری هم نمایان است. علم جمعیت بیانگر این است که به اندازه ی جمعیت نیازهای اولیه و ثانویه ی آن جمعیت نیز بایستی تأمین شود و دیگر نکته رشد جمعیت بی رویه استان می باشد به ویژه در شهرهایی که از فضای اقلیمی و بسترهای آموزشی مناسبی به مانند خرم آباد ،نوآباد،اشتر و پلد ختر و.....بهره ی لازم نبرده اند.

این رشد بی رویه جمعیت و عدم کنترل آن از عواملی است که در ترافیک شهرهای لرستان در ابعاد مختلف مؤثر افتاد است. توسعه انسانی تنها به معنی این نیست که جامعه بایستی تحصیلات دانشگاهی داشته باشد بلکه توسعه ی انسانی به معنی جامعه ای است که از بار علمی قابل ملاحظه ای در ابعاد مختلف بهره می جوید. می توان چنین گفت که یک فرد بی مدرک ولی با سواد از یک فرد با مدرک ولی بی سواد تعریف درست تری را از توسعه ی انسانی تصویر می نماید. در ختام چند نکته ی مهم در این مبحث در جهت رشد و تعالی هر چه بیشتر علم وفرهنگ این مرز و بوم نهفته است.

نخست بازنگری وباز تولید هر چه بیشتر بار علمی دانشگاهاست که دانشگاه ها هر چه قدر از بار علمی بالاتری برخوردار باشند، ترافیک مدرک کمتر می شود واین خروجی می تواند دراجتماع نیز منتج و فرابخش باشد. دوم کلام باید فضاهای شغلی متعدد و مختلفی در سطح استان در جهت پاسخگویی به تحصیل کردگان وجود داشته باشد. چه این که دانشجو به محض این که فارغ التحصیل شد، بتواند در رشته ی مرتبط استخدام شود. یعنی ایجاد شغل های صادق ونه کاذب و بادوام از مهمترین عوامل مؤثر است. سوم نکته نیاز به نوعی هارمونی بین دانشگاه ها و کانون های اشتغال به ذهن می رسد، چه این که این فرآیند باعث می شود که دیگر افراد تحصیل کرده، با فاصله ی زمانی ای مواجه نمی شوند و انگیزه کار در افراد دو چندان می شود و حسن دیگر این که نوعی جامعه پذیری در بطن کار ایجاد می شود که پیامدهای آن نیز برای نسل های آینده مفید می افتد.

عابدین پاپی

نویسنده و شاعر



همچنین مشاهده کنید