جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

فروپاشی زیست محیطی چین


در تخریب رابطهٔ بین اقتصاد جهانی و محیط زیست زمین, غذا مهمترین بخش اقتصادی است که چین, در ارتباط با آن, در لبهٔ پرتگاه قرار دارد

جمعیتی حدود ۳/۱ میلیارد با ۴۰۰ میلیون دام، گوسفند و بز فشار سنگینی را بر زمین وارد می‌کند. گله‌های گوسفند و بز در ناحیه شمال‌غربی چین سطح زمین را به کلی از پوشش گیاهی لخت کرده‌اند. شمال‌غرب چین در مرز یک بحران زیست‌محیطی جدی قرار گرفته است.از سال ۱۹۸۰، اقتصاد چین ۴ برابر و درآمدها هم تقریباً ۴ برابر شد، به‌طوری که مردم بسیاری را بیش از هر دورهٔ دیگر طول تاریخ، از کام فقر بیرون کشیده است. چین مانند بسیاری کشورها، در بهره‌برداری از منابع، بیشتر از ظرفیت موجود خود استفاده می‌کند، مانند شخم زیادی زمین، چرای بی‌رویه، قطع گسترده‌ٔ درختان و پمپاژ اضافه آبخوان‌ها. چین در ادامه کوشش‌ها برای خودکفائی در تولید غلات، مبادرت به کشت اراضی خشک و فرسایش‌پذیر ایالت‌های شمال‌غربی، جائی که زمین‌ها در مقابل فرسایش بادی بسیار آسیب‌پذیرند، کرده است.

برای جلوگیری از شخم زیادی، بخشی از اراضی با پرداخت‌های تشویقی به کشاورزان برای کشت درخت حفظ می‌شود، ولی چرای بی‌رویه همچنان سبب ناپدید شدن پوشش گیاهی و افزایش فرسایش بادی می‌شود.

جمعیت چهارپایان، و به‌ویژه گوسفند و بز در چین طی سال‌های ۱۹۵۰ تا ۲۰۰۲ بیش از سه برابر شده است. ایالات متحده آمریکا با ظرفیت چرای مشابه دارای ۹۷ میلیون دام است، در حالی که جمعیت چهارپای چین به ۱۰۶ میلیون رأس می‌رسد. در مورد گوسفند و بز، ارقام عبارت است از ۸ میلیون در مقابل ۲۹۸ میلیون رأس. با تمرکر در نواحی ایالات غربی و شمالی، گوسفندها و بزها تمام چراگاه‌ها را لخت کرده، پوشش گیاهی آن را از بین برده و بقیه کار را به باد واگذار کرده‌اند: برداشتن و بردن خاک و تبدیل زمین حاصلخیز به بیابان.

چین در جبهه جنگ است، قشونی تجاوز نمی‌کند که قصد تصرف سرزمین را داشته باشد، اما بیابان‌ها در حال توسعه و گسترش هستند. بیابان‌های قدیمی گسترده‌تر می‌شوند و بیابان‌های جدیدی در حال شکل‌گیری هستند. این عوامل، درست مانند یک حمله غافلگیرانه نیروهای چریکی، پکن را مجبور کرده است در چند جبهه بجنگد. از همه بدتر، شتابی است که رشد بیابان‌ها پیدا کرده است.

رشد و گسترش کمبودهای زیست‌محیطی چین منجر به ایجاد یک ”طشت خاک“ با ابعاد تاریخی می‌شود. با اندک پوشش گیاهی باقیمانده نواحی شمالی و غربی چین، یک باد قوی اواخر زمستان و اوایل بهار می‌تواند فقط در یک روز میلیون‌ها تن خاک زراعی را که جایگزینی آن صدها سال طول می‌کشد، از جا برکند و به مناطق دوردست ببرد.

همین طوفان‌ها هستند که توجه جهان خارج را به تشکیل ”طشت خاک“ چین جلب کرده‌اند. برای نمونه در سال ۲۰۰۲ کره‌جنوبی با یک طوفان شن از سمت چین غافلگیر شد، به‌طوری که ساکنین سئول دچار مشکلات تنفسی جدی شدند و کسب و کار را تعطیل کردند. کره‌ای‌ها همواره با هراس در انتظار وقوع حادثه‌ای که آن را ”فصل پنجم“ می‌خوانند هستند، یعنی طوفان شن اواخر زمستان و اوایل بهار. ژاپنی‌ها از طوفان‌های شنی که منشأ آن چین است رنج می‌برند، البته نه به شدتی که کره‌ای‌ها با آن روبه‌رو شده‌اند. ژاپنی‌ها از گرد و غبار و باران قهوه‌ای که شیشه‌های اتومبیل‌ها و پنجره‌های ساختمان را آلوده می‌کند، آزرده هستند.

هر ساله، ساکنین شهرهای شرقی چین مثل پکن و تیانجین با شروع طوفان شن برای احتراز از آسیب طوفان به حالت چمباتمه درمی‌آیند. به موازات مشکلات تنفسی و سوزش جشم، باید مستمراً در تلاش برای گرد و غبارروبی منازل، راه‌پله‌ها و خیابان‌ها باشند. البته کشاورزان و رمه‌داران که زندگی آنان به باد می‌رود، خسارت بیشتری می‌پردازند.

شتاب بیابان‌زائی در هر دهه بعد از سال ۱۹۵۰ فزونی گرفته است. سازمان حفاظت محیط‌زیست چین گزارش داده که بیابان گبی از سال ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۵ به اندازه ۵۲،۴۰۰ کیلومتر مربع (برابر نیمی از ایالات پنسیلوانیا) وسیع‌تر شده است. با پیشرفت بیابان گبی به فاصله ۲۵۰ کیلومتری پکن، رهبران چین آهسته آهسته وخامت وضعیت را احساس می‌کنند.

بازتاب و ماحصل طوفان‌های شن هم اجتماعی است و هم اقتصادی. میلیون‌ها چینی به‌علت اینکه زمین‌هایشان به کام بیابان می‌رود، ترک خانه و کاشانه کرده و مجبور به مهاجرت به سمت شرق شده‌اند. پدیده بیابان‌زائی، روستائیان گانسو، مغولستان میانی و ایالت‌های نین‌ژیا را وادار به ترک خانه‌های خود کرده است. گزارش بانک توسعه آسیائی حاکی است که در ایالت گانسو، چهار هزار خانه زیر انبوه شن مدفون شده‌اند.

”طشت خاک“ دهه ۱۹۳۰ آمریکا، جمعیتی حدود ۵/۲ میلیون نفر از اوکی‌ها و دیگر پناه‌جویان را وادار به ترک سرزمین‌هایشان مانند اوکلاهما، تکزاس و کانزاس به سمت غرب، یعنی کالیفرنیا کرد. اما ”طشت خاک“ چین خیلی‌ بزرگتر است، به‌خصوص که در دهه ۱۹۳۰، آمریکا ۱۵۰ میلیون جمعیت داشت، در حالی که چین ۳/۱ میلیارد نفر جمعیت دارد. نکته دیگر اینکه جمعیت مهاجر آمریکا میلیونی شمارش می‌شد و حال آنکه در چین باید ده میلیونی شمارش شود. یکی از گزارش‌های سفارت آمریکا تحت عنوان ”خوشه‌های خشم مغولستان میانی“ حاکی است که بدبختانه، اوکی‌های چینی، ”کالیفرنیائی“ هم که بتواند به آن فرار کنند، در دسترس ندارند!

مهندس احمد آل‌یاسین



همچنین مشاهده کنید