شنبه, ۱۱ اسفند, ۱۴۰۳ / 1 March, 2025
مجله ویستا

دروازه بانی که ضربه مغزی شد , پیتر چک


دروازه بانی که ضربه مغزی شد , پیتر چک

بازیکن باشگاه چلسی انگلستان و تیم ملی چک

● ۷ سکانس از زندگی پیترچک

در چهاردهم اکتبر سال ۲۰۰۶ اتفاقی در محوطه جریمه تیم چلسی رخ داد که در تاریخ فوتبال نظیر نداشت....

در اولین دقیقه بازی، پیترچک (دروازه‌بان چلسی) و استفان‌هانت (مهاجم تیم مقابل) هر دو به سمت توپ هجوم بردند اما مهاجم به جای توپ، سر دروازه‌بان را نشانه رفت! زانوی استفان‌هانت چنان به سر پیترچک خورد که او دیگر نتوانست از روی زمین بلند شود. دروازه‌بان بی‌هوش فورا با برانکارد از زمین بیرون رفت و کارلو کودیسینی (دروازه‌بان ذخیره تیم) جایگزین او شد. جالب آنکه در همان بازی، دروازه‌بان ذخیره چلسی هم به سرنوشتی مشابه پیترچک دچار شد و در حادثه دیگری از هوش رفت. کار به جایی رسید که در دقایق باقی‌مانده بازی، جان‌تری، مدافع تیم، دستکش به دست کرد و در چهارچوب دروازه‌ ایستاد! اما برخلاف آسیب‌دیدگی کارلو کودیسینی که به سرعت برطرف شد، کار پیترچک به اتاق مراقبت‌های ویژه بیمارستان کشید.

۱) واکنش پزشکان و فوتبالی‌ها به ضربه مغزی پیتر چک

بعد از آن ضربه مغزی، اولین گرافی‌هایی که از جمجمه پیترچک تهیه شد، تیم پزشکی را با حیرت مواجه کرد. در همان زمان یکی از اعضای تیم پزشکی در گفت‌وگو با خبرنگاران گفت: «جمجمه دروازه‌بان تیم چلسی کاملا شکسته و مشابه این ‌آسیب فقط در حوادث رانندگی شدید دیده می‌شود.»

روز بعد، یک تیم متشکل از جراحان فک و صورت و جراحان مغز و اعصاب، پیترچک را به اتاق عمل بردند و متوجه شدند که با وجود شکستگی باز در جمجمه این دروازه‌بان ۲۴ساله، باز هم در قسمت‌هایی از فضای داخلی جمجمه او خون‌مردگی‌‌هایی ایجاد شده که به شدت بر بافت مغزش فشار وارد می‌کند و هر لحظه امکان دارد آسیب‌های غیرقابل برگشتی ایجاد کند. دکتر کارول کوپر از کلینیک جراحی مغز و اعصاب آکسفورد پس از پایان موفقیت‌آمیز عمل جراحی به خبرنگاران گفت: «قطعا پیترچک تا کریسمس آینده امکان تمرین‌های ورزشی را نخواهد داشت و شانس بازی کردن او در این فصل از رقابت‌های لیگ انگلستان خیلی ضعیف است.»

مشاوران حقوقی باشگاه چلسی هم البته واکنش‌های اعتراضی تندی را نسبت به این اتفاق نشان دادند. آنها از عدم جریمه کافی مهاجم حریف به شدت ناراضی بودند و حتی از مایک دیلی، داور مسابقه هم به فدراسیون فوتبال اتحادیه اروپا شکایت کردند. این داور با وجود آسیب‌دیدگی شدید پیترچک، پیش از بی‌هوش شدن، از او خواسته بود تا سینه‌خیز به آن طرف خط‌کشی زمین برود و در آنجا منتظر رسیدن تیم پزشکی باشد! در این بین، واکنش خوزه مورینیو، سرمربی آن دوران تیم چلسی هم جالب توجه بود. او در کنفرانس خبری بعد از بازی با ادبیات منحصر به فردش گفت: «حتی یک درصد هم احتمال نمی‌دهم که این اتفاق تنها یک حادثه ناخواسته بوده باشد. هانت پایش را خم کرد و به شدت به سر دروازه‌بان تیم ما کوبید؛ در حالی که توپ در دستان دروازه‌بان بود. کمترین کاری که داور ضعیف این بازی می‌توانست انجام بدهد، نشان دادن کارت قرمز به این بازیکن بود.»

۲) پدر شدن و ضربه مغزی‌ام مرا تکان داد!

پیترچک، دختری ۲ ساله به نام آدلا و پسری ۱ ساله به نام دامین دارد. مسوولیت و حس پدری و ضربه‌مغزی شدیدی که مرگ را جلوی چشمان او آورد، تاثیرات عمیقی روی او داشته‌اند. خودش می‌گوید: «بعد از این اتفاقات متوجه شدم زندگی آدم ممکن است ظرف چند ثانیه از این رو به آن رو شود. وقتی آسیب دیدم همسرم لحظه به لحظه با من بود و در بهبود و بازتوانی من نقشی مهم ایفا کرد. اکنون می‌دانم اگر به چیزی نیاز داشته باشم کسانی را دارم که از من حمایت می‌کنند. آنها در این مدت حامی خوبی برای‌ام بودند. در شرایط سخت است که آدم می‌فهمد به چه کسی می‌تواند اعتماد کند. من یاد گرفتم وقتی همه چیز در زندگی خوب پیش می‌رود، زندگی راحت به نظر می‌رسد اما وقتی ناگهان چیزهایی را در زندگی از دست می‌‌دهیم، آن وقت است که تازه می‌بینیم چه چیزهایی کم داریم. تنها در این لحظات سخت است که متوجه می‌شویم آدم‌ها از چه جنسی هستند و ذات‌شان چگونه ساخته و پرداخته شده است. در آن لحظه‌ای که من برای اولین بار پدر شدم باز متوجه شدم که با به دنیا آمدن دخترم، چه نعمتی را نداشتم و به دست آوردم. بعد از آن حس مسوولیت پدرانه باعث شد نسبت به تمام بچه‌های دنیا، حس و دیدگاهی عمیق‌تر پیدا کنم و از کنارشان بی‌تفاوت نگذرم.»

۳) پیتر چک و نشانگان ضربه دوم

پزشکان وقتی از ضربه مغزی پیتر چک حرف می‌زدند، بارها به نشانگان ضربه دوم اشاره کردند؛ اتفاق بسیار نادری که در آن، فردی که به تازگی دچار ضربه مغزی شده، بدون آنکه دوره نقاهت و بازسازی پرده‌های مغزی را به طور کامل طی کند، مجددا دچار ضربه مغزی می‌شود. نشانگان ضربه دوم یا (SIS) به شدت مرگبار است و حتی اگر شخص آسیب‌دیده از آن جان سالم به در برد قطعا با ناتوانی‌های متعددی روبه‌رو خواهد شد. ضربه مغزی دوم از نظر شدت می‌تواند ضعیف‌تر از ضربه نخستین باشد اما به علت عدم دقت کافی برای ترمیم عروق ریز داخل مغز عواقب شدیدتری به دنبال خواهد داشت. در این شرایط، عروق ترمیم‌‌نشده مغزی بر اثر کوچک‌ترین ضربه‌ای پاره می‌شوند و تجمع خون در فضای بسته جمجمه بافت‌های مغز را تحت فشار قرار خواهد داد. این حادثه اغلب در جوانان و ورزشکارانی رخ می‌دهد که بدون توجه به توصیه پزشکان زودتر از وقت موعود به میدان‌های مسابقه و تمرین‌های حرفه‌ای برمی‌گردند. طبق آمارهای سازمان کنترل و پیشگیری بیماری‌های آمریکا ۱۵ درصد از کسانی که به علت ضربه مغزی جان خود را از دست می‌دهند پیش از آن سابقه ضربه به سر داشته‌اند.

بر طبق آمارهای موجود ورزشکاران جوان بیش از سایر گروه‌های سنی و شغلی در خطر ابتلا به این عارضه قرار دارند. جامعه جراحان مغز و اعصاب آمریکا از میان رشته‌های ورزشی ورزش‌های فوتبال، راگبی، بسکتبال، بوکس و بیس‌بال را خطرناک‌تر معرفی کرده است. طبق آمارهای آکادمی مغز و اعصاب آمریکا ۱۰ تا ۲۰درصد افرادی که به‌صورت حرفه‌ای به فوتبال آمریکا مشغول‌اند در هر فصل بازی‌ها دچار آسیب‌های خفیف تا شدید مغزی می‌شوند. در مقیاس جهانی آمار دقیقی در مورد ضربه‌های مغزی در حین انجام فعالیت‌های ورزشی وجود ندارد اما تخمین‌زده می‌شود که سالانه ۳۰۰ هزار ورزشکار دچار آسیب‌های مغزی می‌شوند.

۴) یک سال بعد، پیتر با کلاه به فوتبال برگشت!

سرانجام پس از ۱۰ روز بستری و یک عمل جراحی که با تعبیه دو قطعه فلزی در جمجمه پیترچک همراه بود، دروازه‌بان چلسی از بیمارستان مرخص شد. در همان روزها بود که دکتر پیتر هاملین، جراح معروفی که مداوای ضربه مغزی میخائیل واتسون را نیز در کارنامه خود داشت، مقاله‌ای را در روزنامه دیلی‌تلگراف منتشر کرد. در این مقاله آمده بود: «برای پیشگیری از «نشانگان ضربه دوم» لازم است حداقل پیترچک ۶ ماه کامل از تمام میادین ورزشی به دور بماند.»

در همان ایام، پدر پیتر در یک مصاحبه تلویزیونی اعلام کرد که پیتر حداقل تا یک سال دیگر به میادین فوتبال برنخواهد گشت. مساله فقط به ضربه مغزی مربوط نبود. پیتر نتیجه یک بارداری سه‌قلو بود و پزشکان می‌گفتند یکی از دلایلی که وضع او را وخیم کرده‌، ناشی از همین مساله است که به طور مادرزادی منجر به ضعف بیشتر جمجمه او شده است.

بسیاری از دروازه‌بان‌های دنیا نیز از کمبود سیستم حمایتی فوتبال در خصوص دروازه‌بان‌ها انتقاد کردند و گفتند باید قوانین تازه‌ای برای تامین این منظور در نظر گرفت. پیتر مدتی بعد از ترخیص و بازگشت به منزل، به تمرین‌های ملایم مشغول شد و باشگاه چلسی اعلام کرد که او حداقل تا ۳ ماه دیگر به فوتبال برنمی‌گردد. جالب اینکه بعد از ترخیص، پیتر بارها اعلام کرد که اصلا از خود حادثه و ضربه وارده چیزی به یاد نمی‌آورد! بالاخره پیتر چک در ژانویه ۲۰۰۷ میلادی با یک کلاه محافظ ویژه بازی راگبی به فوتبال برگشت! این کلاه، فوم محافظ پلیمری اضافه‌تری نسبت به کلاه‌های معمولی داشت تا سر او را بیشتر پوشانده و ایمنی کامل‌تری برای‌اش ایجاد کند.

۵) پیترچک و حمایت از بچه‌های سرطان

پیترچک در مصاحبه با ساندی تلگراف اعلام کرد که سعی دارد در یک موسسه خیریه انگلیسی به نام سی‌ال‌آی‌سی سارجنت (CLIC Sargent) فعالیت داشته باشد و امور خیریه این موسسه را بهبود دهد. این موسسه مشغول مراقبت از کودکان سرطانی است. او با موسسه خیریه ملی چلسی هم همکاری دارد. پیتر می‌گوید: «کودکان، صادق‌ترین و بی‌ریاترین موجودات دنیا هستند و هر آنچه در قلب‌شان می‌گذرد صادقانه بیان می‌کنند حتی اگر مخالف نظر دیگران باشد. من از این خصوصیت که در طول عمر آدمیزاد به تدریج کم‌رنگ می‌شود خوش‌ام می‌آید. برای یک کودک سرطانی، درمان و مراحل سخت آن بسیار دشوار و طاقت‌فرساست و اگر بتوانیم تنها ذره‌ای از سختی‌های این مسیر را برای‌‌اش آسان و تحمل‌پذیر کنیم کار بزرگی کرده‌ایم. اگر بتوانیم فقط یک روز از زندگی وی را به یاد ماندنی کنیم، تلاشی مهم و باارزش انجام داده‌ایم.»

در طی ۳ سال فعالیت و مشارکت پیترچک در این موسسه، حدود یک میلیون پوند از طریق تیم چلسی برای این موسسه جمع‌آوری شده است که صرف جذب نیروهای متخصص پرستاری، مددکاری و سیستم‌های حمایتی برای والدین این کودکان شده است و نام پیترچک هم به این امور خیریه، گره خورده است.

۶) تغییر راه زندگی

«ضربه مغزی و پدر شدن، زندگی‌ام را تغییر داد!» این، جمله‌ای بود که پیترچک، در مصاحبه‌ای اختصاصی به زبان آورد. او معتقد است که پدر شدن و شکستن استخوان جمجمه‌اش باعث شد به زندگی با دیدگاهی دیگر نگاه کند. پیتر می‌گوید: «با تغییرات سیاسی‌ای که در سن ۷ سالگی در کشورم اتفاق افتاد وضعیت بهتری به وجود آمد و شرایط برای رشد استعداد ورزشی در افراد با زمینه‌های مختلف ورزشی فراهم شد. در سنین مدرسه برنامه‌های متعددی برای فوتبال، هاکی روی یخ، هندبال، والیبال و بسکتبال فراهم بود و من واقعا از وجود این همه امکانات ورزشی لذت می‌بردم. به عنوان یک کودک، سیستم بدی نبود؛ چون بعد از تعطیلی مدرسه از شرکت در این بازی‌های ورزشی بسیار خوشحال و راضی می‌شدیم اما الان ماجرا برای بچه‌های این دوره و زمانه فرق می‌کند؛ یعنی باید برای آموزش و یادگیری ورزش به کلاس‌های ورزشی بروند و شاید همین، عاملی باشد برای اینکه کودکان در شرایط فعلی چندان به ورزش نپردازند و همین مساله برای من ناامیدکننده به حساب می‌آید.

گاهی بچه‌ها در ابتدا علاقه‌ای به ورزش نشان نمی‌دهند اما وقتی شرایط برای‌شان مهیا باشد و وارد حیطه ورزشی بشوند، به تدریج علاقه‌مند می‌شوند؛ در حالی که متاسفانه در شرایط فعلی که فقط باید از طریق کلاس‌های ورزشی وارد عمل شد، این شرایط برای بسیاری از بچه‌ها فراهم نمی‌شود که به ورزش علاقه پیدا کنند و در نتیجه، کمتر به آن می‌پردازند.»

او اضافه می‌کند: «مشکل دنیای امروز این است که کودکان بیشتر اوقات خود را پای بازی‌های رایانه‌ای و اینترنت سپری می‌کنند و این همان موضوعی است که مستلزم بیشترین تغییر است. این روند باید تغییر کند. وقتی من بچه بودم به ندرت تلویزیون تماشا می‌کردم و بیشتر وقت‌ام را بیرون از منزل به بازی و هاکی روی یخ می‌پرداختم. ما و بچه‌های همسایه حدودا ۲۰ نفر بودیم و دایما با هم به بازی‌‌های گروهی مشغول می‌شدیم اما حالا بچه‌ها از بازی‌های گروهی فاصله گرفته‌اند و همه‌شان نشسته‌اند پای کامپیوتر!»

۷) این دروازه‌بان قدبلند

پیترچک، متولد ۱۹۸۲میلادی و دروازه‌بان اول باشگاه چلسی انگلستان، فوتبال را از ۷ سالگی در شهر پلزن چک‌اسلواکی آغاز کرده و در ۱۴ سالگی قد او ۱۹۶ سانتی‌متر بود. همین قضیه باعث شده توجه خودش و دیگران به این موضوع جلب شود که او می‌تواند دروازه‌بانی لایق باشد... و شد: دروازه‌بان تیم ملی چک! اما در حالی که همه چیز داشت خوب پیش می‌رفت، ناگهان ورق برگشت و او در یک برخورد شدید در یک مسابقه باشگاهی ضربه مغزی شد و یک سال از فوتبال دور افتاد.

دکتر یاشا نهرینی

فرشته آل‌علی