چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

در جست و جوی آرامش از دست رفته


در جست و جوی آرامش از دست رفته

چاقوکشی در مدرسه ابتدایی در تهران, تصادفی جزیی باعث درگیری دو راننده شد و با قتل یکی از آنان به پایان رسید چند نوجوان که با تاثیر پذیری از بازی های کامپیوتری خشن, دست به سرقت مسلحانه زده بودند توسط پلیس دستگیر شدند

چاقوکشی در مدرسه ابتدایی در تهران، تصادفی جزیی باعث درگیری دو راننده شد و با قتل یکی از آنان به پایان رسید. چند نوجوان که با تاثیر‌پذیری از بازی‌های کامپیوتری خشن، دست به سرقت مسلحانه زده بودند توسط پلیس دستگیر شدند.

هر روز در صفحه حوادث روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها با اخباری از دسته بالا روبه‌رو هستم. اخباری که نشان‌دهنده حجم خشونت اجتماعی در جامعه است که این امر در جوامع شهری بیشتر دیده می‌شود. شاید بعد از خواندن اخبار بالا با تاسف و تکان دادن سری از کنار آنها عبور کنیم. اما نقش ما در بروز این خشونت‌ها چیست؟ آیا فرزندان، دوستان یا خواهر و برادر ما امکان دارد روزی درگیر این خشونت بشوند؟ و هزاران سوال دیگری که ذهن هر خواننده‌یی را برای دقایقی به خود مشغول می‌کند. گاهی وقتی به خود می‌آییم که اتفاق افتاده است و دیگر کاری از دست هیچ کس برنمی‌آید.

خشونت اجتماعی به دو صورت، خشونت کلامی و خشونت در رفتار‌های پرخاشگرانه خود را نشان می‌دهد. البته گاهی خشونت اجتماعی همچون یک سرطان بدون هرگونه علامتی و به صورت خاموش تمام ارکان یک جامعه را می‌گیرد و زمانی خود را نشان می‌دهد که برای اقدام کردن دیر شده است.

خشونت کلامی تنها به فحاشی کردن در جامعه برنمی‌گردد. دستوری و بدون منطق مشخصی با اطرافیان حرف زدن. تیکه‌کلام‌های فانتزی که شکل جدید فحاشی کردن است. اما در قالب دیگری و با رنگ و لعاب زیباتری در جامعه رواج یافته است. باعث نگرانی جامعه‌شناسان و جرم‌شناسان شده است زیرا این نوع خشونت ارتباط تنگاتنگی با رفتار‌های پرخطر و خشونت‌آمیز دارد. و زمینه را برای بزه‌های مختلف در خانواده و جامعه آماده می‌کند.

کارشناسان علوم رفتاری معتقدند: وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده، سن والدین در هنگام تولد، میزان تحصیلات آنها و طلاق یا جدایی والدین، از خصوصیات روانی و رفتاری محرک خشونت جوانان، حمایت می‌کند.

علاوه بر عوامل فردی، عوامل ارتباطی نیز در خشونت جوانان موثر است. روابط بین فردی جوانان با خانواده به ویژه در دوران کودکی و همزمان با حضور در مدرسه و جامعه، تاثیر دوستان نوجوان و همسالان بر وقوع خشونت جوانان موثر است.

در مساله خشونت در میان جوانان، عوامل پیچیده‌یی وجود دارد که هر بخش از آن به دست گروهی حل می‌شود. که به طور کلی نقش دولت، خانواده و متخصصان بسیار مهم و قابل توجه است و اگر یکی از این سه گروه کار خود را به سر انجام نرساند، در آینده همه طرف‌های درگیر ضربه خواهند خورد.

زمانی که خانواده‌یی با والدین پرتنش و با فشار روانی کلامی، بخواهند راه صحیح زندگی را به فرزند خود نشان بدهند، به فرزند خود این امر را تلقین خواهند کرد که خشونت در کلام می‌تواند افراد را به پذیرش حرف آنها وادار کند. و زمانی که کودک به نوجوانی قدم می‌گذارد و در اوج کنش‌های متابولیسمی بدنی قرار دارد، انواع فحاشی و رفتار پرخاشگرانه را در مقابل خانواده از خود بروز می‌دهد. از سوی دیگر این رفتار خشونت‌آمیز را به جامعه دوستان و اطرافیان خود تزریق می‌کند و باعث ایجاد زمینه برای رفتار همراه با خشونت دیگران می‌شود. قانون به عنوان ناظر هنجار‌ها در سطح جامعه با این‌گونه رفتار‌های خشونت‌بار برخورد می‌کند. اما در رفع آن نمی‌کوشد و تنها افراد را از جنبه قانونی مورد مواخذه قرار می‌دهد اما از نظر رفتار‌شناسی این افراد مورد توجه قرار نمی‌گیرند و همین امر گاهی باعث خواهد شد؛ یک فرد جوان که می‌تواند نیرویی کارآمد در جامعه باشد به دلیل تعدد محاکمه و دستگیری از انجام وظیفه شهروندی خود بازبماند در صورتی که گاهی با یک مشاوره مناسب خواهیم توانست از این امر جلوگیری کنیم.

برنامه‌های پیشگیرانه متاسفانه بیشتر بر جنبه انتظامی رفتار‌های همراه با خشونت تاکید می‌کند. البته کسی نمی‌تواند منکر این موضوع باشد کسانی که امنیت یک جامعه را به خطر می‌اندازند باید مورد بازخواست قرار گیرند. اما آیا نباید در کنار این قوانین، افرادی که حداقل برای بار اول دستگیر شده‌اند به مراکز روان‌درمانی معرفی شوند تا منشا رفتار خشن و خشونت آنها مشخص و سعی بر آن قرار گیرد تا حل شود؟

اما در سویی دیگر تغییر الگو خانواده‌های ایرانی و گذر از محیط سنتی به مدرنیته باعث دوری اعضای خانواده از یکدیگر شده‌اند و گاهی نوجوان‌ها برای فرار از این خلأ احساسی به شبکه‌های اجتماعی مختلف روی می‌آورند تا کسانی باشند که به درددل آنها گوش بدهد. در خانواده‌های امروزی شاهد هستیم، فضای گفت‌وگو وجود ندارد. وقتی فضای گفت‌وگو نباشد، انسان‌ها نمی‌توانند خود را بیان کنند، احساسات‌شان را بیرون بریزند و این اتفاق بعدها به صورت خشم نمایان می‌شود. دلایل دیگر این است که شاید فشارهای اجتماعی وجود داشته باشد که تبدیل به خشم می‌شود. اما جوانان به این دلیل به این نقطه خشم رسیده‌‌اند، که فضای شادمان و تفریح و تخلیه هیجان ما کم است. خب طبیعتا وقتی جوان در این موقعیت قرار می‌گیرد حالت‌‌هایش هیجانی‌تر و غلوشده‌‌تر نمایان می‌شود. نکته اینجاست که در گذشته بچه‌ها بیرون از خانه بازی می‌کرده‌اند، هیجان‌شان تخلیه می‌شده است. اما امروزه بچه‌ها رفته‌اند به سمت دنیای اینترنت و ارتباطات فضای مجازی که درست است که جذابیت خاص خودش را دارد، اما تحقیقات ثابت کرده‌اند بیش از حد کار کردن با دنیای مجازی هم روابط اجتماعی افراد را ضعیف می‌کند و روی خلق و خوی فرد تاثیر می‌‌گذارد، اکنون نوعی افسردگی داریم که آثار غیرمستقیم حضور زیاد در فضای مجازی است. خشونت شاید به ظاهر مربوط به طبقات خاصی در جامعه باشد اما هرگز این‌گونه نبوده است و زمانی که به آمار‌ها نگاه می‌کنیم. خواهیم دید که جوانان زیادی از قشر‌های مختلف درگیر این موضوع هستند. کسانی که برای هیجان اقدام به زورگیری کرده‌اند؛ افرادی که در محیطی خشن بزرگ شده‌اند و برای دفاع از خود به این نوع رفتار‌ها و اعمال خشونت بار روی آورده‌اند. اما خلئی که در همه افراد این جامعه آماری مشترک است، شاد نبودن این افراد در زندگی شخصی و عدم حمایت مناسب است.

سیدحسن موسوی چلک، رییس انجمن مددکاران ایران، جامعه ایران را جامعه ‌شادی نمی‌داند و می‌گوید: «ما در شاخص‌‌های رفاه و نشاط در بین۱۶۰ کشور در دنیا، رتبه ۱۱۵ را دارا هستیم. به جوان ایرانی شاد بودن آموزش داده نشده است از سویی دیگر، مدیریت شادی را در کشور نداریم. شادی درست آموزش داده نشده است، به همین دلیل شاخص نشاط در ایران بسیار پایین است. ساختار توسعه ما شادی‌آفرین نیست، در صورتی که شادی، بخشی از توسعه است. فضای مجازی بخشی از توسعه است و می‌تواند منجر به تبادل فرهنگی شود و هم می‌تواند منجر به اتفاقی که در این شبکه‌های اجتماعی افتاد بشود. مشکل اکنون این است، در کل برای شادی تعریفی نداریم و از سویی دیگر، شادی‌هایمان با غم و خشونت همراه است. وقتی در جامعه ‌شاهد خشونت می‌‌شویم به این دلیل است که شادی نیست از سویی دیگر، خشونت به دلیل وجود فشارهای مختلف است که ما هم مهارت کنترل خشم را نداریم. با این اتفاقات مولفه‌های خشونت بالا می‌رود و از طرف دیگر، روانشناسی شهر ما بالا نیست.»

رییس انجمن مددکاری ایران معتقد است، برای پایین آوردن میزان خشونت در جوانان، باید برای شادی جایگاهی تعیین کنیم. باید نقطه ظهور و بروز خشم را پیدا کنیم.

در سوی دیگر این ماجرا، روانشناسان توصیه بسیاری می‌کنند که افراد جامعه را باید به بالا بردن آستانه تحمل سوق داد تا شاهد آن نباشیم که گاهی برای یک تصادف کوچک که حتی بار مالی آن از خوردن یک وعده غذا هم کمتر خواهد شد، باعث آن بشود که در یک لحظه و اوج عصبانیت یکی از طرفین درگیر در این رفتار خشونت آمیز مورد ضرب و شتم واقع شود، که بعضی مواقع با قتل یکی از طرفین به انتها خواهد رسید. دکتر پوریا پاکرو، روانشناس در این رابطه می‌گوید: «یکی از دلایل خشونت این است که مدیریت هیجان، کنترل خشم یا توانایی‌های حل مساله مان کم است. در حقیقت یاد نگرفته‌ایم با بحران‌‌ها و مسائل چگونه برخورد کنیم. انسان‌ها به مرور زمان یاد می‌گیرند، نحوه برخوردشان با اتفاقات و مسائل بر اساس هیجانات‌شان باشد، صرفا شروع به تخلیه هیجان می‌کنند. یعنی همین قدر که من در حال حاضر تخلیه بشوم از این هیجانی را که دچارش شده‌‌ام، برایم کافی است. این موضوع دلایل مختلفی دارد، ما آموزش ندیده‌‌ایم، نمی‌توانیم به‌ گونه دیگری رفتار کنیم و طبیعتا در هر خانواده‌یی این مهارت‌‌ها یاد گرفته نشده باشد به بچه‌ها هم یاد داده نمی‌شود.»

از سویی دیگر، «ممکن است در طول زمان فرد نتواند مشکلاتش را حل کند و چون خودباوری ندارد تنها به تخلیه هیجان بسنده می‌کند.»

البته باید این نکته را یادآور شد که در سال‌های گذشته شکل خشونت هم از نظر کلامی و هم از نظر فیزیکی در میان جوانان به‌شدت تغییر کرده است. به طوری که در حال حاضر نزاع‌های خیابانی بسیار نسبت به دهه قبل کمتر شده است. اما این خشونت کلامی به فضای مجازی آمده است و این امر تا جایی پیش رفته است که گاهی افراد در جامعه مجازی به اشکال مختلف و با الفاظ رکیک و به ظاهر امروزی مورد هجمه قرار می‌گیرند. که گاهی باعث رنجش خاطر و واکنش در سطح زیرین جامعه می‌شود که می‌توانیم از آن به عنوان خشونت پنهان نام برد. سیدحسن موسوی‌چلک، رییس انجمن مددکاری اجتماعی می‌گوید: خشونت می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد از جمله آنها ضرب و جرح، قتل، آزار در درون خانواده و… البته همیشه هم جنبه جسمی نداشته است. به گفته این مددکار اجتماعی، لازمه مقابله با خشونت‌های اجتماعی، مهارت است. باید با حقوق خود و دیگران آشنا باشیم شاید بتوانیم بخشی از این خشونت‌ها را مدیریت کنیم. فقر محبت در جامعه هم وجود دارد. روابط عاطفی و صمیمی که در بین افراد جامعه کم شده را پررنگ کنیم. او این کمرنگ شدن روابط عاطفی بین افراد را ناشی از غفلت در حوزه اجتماعی در ایران می‌داند

این سوال شاید در ذهن هر کسی ایجاد بشود که در حال حاضر چه راهکاری می‌تواند از این حجم خشونت در بین جوانان بکاهد؟

مهرانه علی‌بخشی، روانشناس و استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال می‌گوید: دو مرحله آموزشی باید برای افراد جامعه در راستای کاهش جامعه طی شود، نخستین گام در خانواده است. خانواده‌های ایرانی باید متوجه باشند که در هر شرایطی این موضوع را به فرزندان خود بیاموزند که عدم کنترل خشم می‌تواند برای آنها یک فاجعه ایجاد کند. فاجعه‌یی که زندگی یک فرد جوان را با بحران‌های جدی روبه‌رو خواهد کرد. مرحله دوم در مراحل تحصیلی تا قبل از سوم دبیرستان باید قرار داده شود. به این صورت که یک فرد دیپلمه هنگام خارج شدن از دوران دبیرستان، کسی باشد که توانمندی‌های اجتماعی‌اش درکنترل عصبانیت‌های آنی افزایش یافته است. دلیل این امر هم این موضوع خواهد بود که شاید برخی افراد علاقه‌یی به ورود به دانشگاه نداشته باشند، پس باید به فکر آموزش در دوران دبیرستان بود.

از سوی دیگر به نظر می‌رسد که دولت باید برنامه‌های اجتماعی مناسبی داشته باشد تا بتواند در بهترین حد ممکن از تحقیر جوانان جلوگیری کند. مهرانه علی بخشی در این باره بیان می‌دارد: یکی از اتفاقاتی که در واکنش‌های جدی اینچنینی تاثیر دارد بحث تحقیر جوانان وبه ویژه پسران است. شخصیت مرد به شکلی پرورش یافته که او در مقابل تحقیرها خیلی سریع واکنش تند نشان می‌دهد. دولت باید زمینه‌های این تحقیر را کاهش دهد. راهکارهای عملی برای جلوگیری از تحقیر اجتماعی جوانان را می‌توان اینچنین برشمرد:

۱- بهبود وضعیت درآمد شاغلان جوان برای کسب معیشت بهتر: این مساله سبب می‌شود که یک جوان با پشتوانه اجتماعی بهتری زندگی کند. این فرد به تدریج در صورت رخ دادن این اتفاق مثبت، آرامشی می‌باید. در اثر یافتن این آرامش می‌تواند با ابعاد دیگر زندگی مانند یک شکست عاطفی یا یک درگیری روزمره با خشونت کمتری برخورد کند.

۲- تلاش و برنامه‌ریزی رسانه ملی برای کاهش موج مادی‌گرایی: موج مادی‌گرایی که امروز در جامعه ایران شکل گرفته مانند سیل در حال ویران کردن همه‌چیز است. این موج می‌تواند شکاف‌هایی ایجاد کند که همه‌چیز از جمله غرور جوانان ایرانی را ببلعد. باید از طریق فرهنگ‌سازی تلاش کرد که این گسل به تدریج از بین برود تا در جامعه معیار سنجش یک جوان تنها ثروت مادی نباشد.

به باور مهرانه علی‌بخشی، پژوهشگر روانشناسی، این دو راه کار می‌تواند از خشونت اجتماعی که منجر به واکنش تند یک جوان می‌شود بکاهد. به این صورت که در راهکار اول یک جوان به دلیل اینکه می‌تواند در زمینه کاری خود موفق باشد با شکست‌های عشقی و عاطفی راحت‌تر کنار می‌آید و به انتظار آینده و گزینه‌های دیگر می‌ماند. در راهکار دوم هم از تحقیر جوان به دلیل کم‌درآمد بودن جلوگیری می‌شود. به این ترتیب که در راهکار دوم جامعه سعی می‌کند یک جوان را به صرف کار و تلاش کردن عزیز بدارد و این مساله برای جوان جامعه ایرانی شخصیت‌ساز است. شخصیت‌سازی هم همیشه نقش مهمی در کاهش خشونت و اجتماعی و رفتارهای غیراخلاقی دارد. امید آن است که شاهد کاهش خشونت اجتماعی در بین جوانان با همکاری همه اقشار کشورمان باشیم.

سهیل خان‌محمدی



همچنین مشاهده کنید