سلام بر تو

تا پیش از آن که تو را بشناسم، نمی دانستم رفتن می تواند چقدر زیبا و ماندگار باشد.
تا پیش از آن که تو را بشناسم، نمی دانستم عاشقانه زیستن چگونه است، تا پیش از آن که بدانم تو کیستی …

تا پیش از آن که تو را بشناسم، نمی دانستم رفتن می تواند چقدر زیبا و ماندگار باشد.

تا پیش از آن که تو را بشناسم، نمی دانستم عاشقانه زیستن چگونه است، تا پیش از آن که بدانم تو کیستی نمی دانستم چگونه می توانم نزدیک شوم و ‎.‎.‎.

این روزها مرور خاطرات عاشقانه توست. در این لحظه هاست که می دانم رسیدن و عاشقی فرصتی است که همیشه در دست های ما قرار نخواهد گرفت، اکنون می خواهم به تو سلام کنم که وداع تو آغازی زیبا بود. می خواهم چشمه خشکیده وجودم را با حضور تو پرنور و پرآب سازم.

سلام بر تو که در لحظه های سخت، به همه خوبی ها سلام کردی، سلام بر تو که رفتی تا دین خدا، تا عشق، تا ارزش ها، تا پایمردی ها، تا پایداری ها، تا ‎.‎.‎. زنده بماند.

می دانم که سلامم را پاسخ خواهی گفت، نه از آن روی که من شایسته آن هستم، از آن روی که تو بزرگ هستی.

سیما موسوی