پنجشنبه, ۱۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 6 March, 2025
مجله ویستا

استرس چگونه مغز ما را درگیر می کند


استرس چگونه مغز ما را درگیر می کند

دانشمندان عصب شناسی که بر روی کدهای مغزی فعالیت می کنند, می گویند در درک نحوه عملکرد مغز در مقابل عوامل استرس زا و تسکین آثار حاصله از آن, گام های قابل توجهی برداشته اند

دانشمندان عصب شناسی که بر روی "کدهای مغزی" فعالیت می کنند، می گویند در درک نحوه عملکرد مغز در مقابل عوامل استرس زا و تسکین آثار حاصله از آن، گام های قابل توجهی برداشته اند.

بررسی آنچه که آنها قسمت های "قارچی شکل" و "باریک و ظریف" سلول های عصبی مغز ( که وظیفه یادگیری و یادآوری در مغز را بر عهده دارند) بر می شمارند، دانشمندان را به این کشف رهنمون کرد که می توان با تسکین استرس ناشی از خاطرات دردآور، به دگرگونی کردن آنها همت گماشت.

یک گروه تحقیقاتی از دانشگاه لایسستر، پروتئین ویژه ای را مشخص کرده است که مغز در پاسخ به استرس از خود تولید می کند. بر اساس آزمایش های صورت گرفته روی موش ها، این حقیقت آشکار شد که آن دسته از موش هایی که فاقد این پروتئین بودند، گرایش کمتری به خروج از محل خود داشته و ترجیح می دادند در تاریکی پنهان شوند.

نتیجه این یافته ها به ویژه برای درک بیماری های منتج از استرس آن هم در انسان ها، از اهمیت زیادی برخوردار است. دکتر "رابرت پاولاک"، مدرس علوم عصب شناسی این دانشگاه، اظهار می دارد:" مشخصه این مطالعه در آن است که تولید پروتئین مربوطه از سوی مغز، به محافظت از اشخاص در برابر نگرانی های بیش از اندازه و مقابله با حوادث ناسازگار، کمک شایانی می کند."

دکتر پاولاک می گوید:"استرس هر روزه ما، باعث تغییر شکل مغز می شود. یعنی سلول های عصبی، خود را به شکلی تغییر می دهند که تعداد ارتباطات با دیگر سلول ها و مسیر ارتباطی با دیگر نورون ها، تغییر شکل پیدا کند."

در اغلب موارد، این پاسخ ها موافق و سودمند هستند، به نحوی که به مغز برای مقابله با استرس و تغییر واکنش رفتاری مناسب، کمک می کند. با این وجود و در پی بروز استرس های شدید، اوضاع می تواند از کنترل خارج شود، گنجایش و ظرفیت اطلاعاتی مغز کاهش یافته و سلول های عصبی واقع در قسمت هیپو کامپوس مغز- مکانی از مغز که برای یادگیری و حفظ خاطرات در نظر گرفته شده است- روال کاری خود را به تدریج از دست دهد؛ به نحوی که دیگر قادر نباشد به شکل مؤثری با دیگر سلول ها ارتباط برقرار کرده و نشانه هایی از بروز بیماری به تدریج آشکار می شود.

یک راهکار که خصوصاً سلول های مغزی مایلند تا به وسیله آن با استرس دست و پنجه نرم کنند، تغییر شکل فرایند ظریفی است که آنها معمولاً برای تبادل اطلاعات با دیگر نورون ها ( که تحت عنوان "میله های دندریتی" از آنها نام برده می شود، استفاده می شوند.

این میله ها می توانند به کوچکی یک هزارم میلی متر باشند و از اشکال گوناگونی نیز برخوردارند. میله های بلند مانند کودکان هستند یعنی خیلی پر تحرک و کنجکاو، مدام در حال تغییر شکل و ارتباط با دیگران بوده و به ما در یادگیری نکات جدید کمک می کنند. به محض آنکه میله ای چیز جدیدی فرا می گیرد، بالغ می شود. آنها قارچی شکل بوده، از ارتباطات پایدار و استواری برخوردارند، همکاران و یاران خود را تغییر نمی دهند و مایل به حرکت نیز نیستند.

میله های قارچی شکل به ما در یادآوری آنچه که فرا گرفته ایم یاری می رسانند، اما این امر همیشه هم خوب نیست. شماری از حوادث بسیار استرس آور بهتر است که فوراً فراموش شوند؛ چرا که ممکن است باعث برهم زدن سلامت روحی ما شوند. در مغز ما برای ایجاد تعادلی مناسب میان میله های باریک و قارچی شکل یا آنچه که بایستی به خاطر یا به فراموشی سپرده شود، نبردی پیوسته در جریان است.

دکتر پاولاک می گوید:" ما پروتئینی را مشخص کرده ایم که مغز در پاسخ به استرس، آن هم به نحوی که شمار میله های قارچی شکل را کاهش داده و در نتیجه باعث تقلیل نگرانی های آتی ما در رابطه با حوادث استرس آمیز می شود، تولید می کند.

این پروتئین با نام لیپوکالین-۲، در واقع تولید نشده است؛ بلکه ساخت آن در پاسخ به استرس ایجاد شده در بخش هیپوکامپوس مغز به نحو شدیدی افزایش یافته است. وقتی که ما لیپوکالین-۲ را در زمان استرس به نورون ها اضافه می کنیم، آنها شروع به از دست دادن "میله های خاطراتی" یعنی میله های بالغ و قارچی شکل خود می کنند."

او می افزاید:"بنابراین در اینجا از خود سوال می کنیم که چه اتفاقی روی خواهد داد، اگر ما لیپوکالین-۲ را از مغز و موش هایی که با استرس روبه رو شده اند جدا کنیم؟ آیا بر واکنش آنها تأثیری خواهد گذارد؟ تا اینجا، ما از موش هایی استفاده کرده ایم که ژن لیپوکالین-۲ را از آنها جدا کرده ایم و متوجه شدیم که در زمان استرس، آنها در مقابل موش های سالم نگران تر به نظر می رسیدند. برای مثال، آنها کمتر مایل بودند تا از مکان خود خارج شوند و ترجیح می دادند به جای کشف محل های جدید، در جایی تاریک پنهان شوند. ما همچنین دریافتیم که در این موش ها، میله های قارچی شکل بعد از بروز استرس، بیشتر شکل گرفته و بنابراین آنها از حوادث استرس آور خود خاطرات قوی تری را در ذهن دارند."

دکتر پاولاک ادامه می دهد:"بنابراین مغز ما برای حفاظت در برابر "نگرانی بیش از اندازه "و کمک به ما در دست و پنجه نرم کردن با حوادث ناگوار زندگی، به تولید لیپو کالین-۲ می پردازد."

وی خاطر نشان می کند:"تشخیص لیپوکالین-۲ به عنوان یک بازیگر جدید که مغز ما برای مقابله با استرس از آن بهره می برد، گام مهمی تلقی می شود. ما به رمز گشایی سازوکار سلولی استرس ( که اگر به درستی عمل نکند ممکن است ما را دچار بیماری های روانی کند، نزدیک تر می شویم."

دکتر پاولاک می گوید:"اختلالات روانی و آن هم با زمینه استرس، بسیار گسترده شده و بیش از ۳۰درصد از مردم جهان را درگیر خود کرده است. ما بسیار مایلیم تا این سازوکار کشف شده را بر روی انسان ها نیز بررسی کرده و روزی قادر باشیم به درمانگاه های مربوطه کمک های شایان توجهی را در باب مقابله با آشفتگی ها و اختلالات حاصله از نگرانی ها و افسردگی ها بنماییم."

منبع:نشریه دانشمند، شماره ۵۸۰.

ترجمه: مهرداد معینی