یکشنبه, ۲۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 16 March, 2025
مجله ویستا

عاقبت بی‌توجهی به همسایه


عاقبت بی‌توجهی به همسایه

داستان‌های بسیاری درباره دستگیری علامه بحرالعلوم از بینوایان و رسیدگی او به حال‏ مستمندان نقل شده است. برخی نقل کرده‌اند که او شب‌ها همانند جدش‏ امیرالمؤمنین (ع) کوله‏باری …

داستان‌های بسیاری درباره دستگیری علامه بحرالعلوم از بینوایان و رسیدگی او به حال‏ مستمندان نقل شده است. برخی نقل کرده‌اند که او شب‌ها همانند جدش‏ امیرالمؤمنین (ع) کوله‏باری از مواد غذایی را بر دوش می‏گرفت و از تاریکی شب ‏استفاده می‏کرد و در کوچه‏های نجف راه می‏افتاد و بر در خانه هر فقیر مستمندی مقداری غذا و پول قرار می‏داد و همواره از حال مردم سئوال می‏کرد و به ‏بینوایان رسیدگی کامل داشت.

نوشته‏اند شبی شاگرد برجسته‏اش سیدمحمد جواد عاملی (صاحب مفتاح‏الکرامه) را فراخوانده، او را توبیخ و سرزنش نمود. مرحوم عاملی دلیل نگرانی استادش‏ را پرسید، استاد در پاسخ گفت: یکی از برادران مسلمان که همسایه شما است، تهیدست ‏است. او هر شب خرمای بد و ارزان قیمتی از بقال می‏گرفت و بچه‏های خود را با آن ‏سیر می‏کرد. امروز رفته است از بقال خرما بگیرد، بقال از دادن خرما امتناع ورزیده ‏است، زیرا بدهکاری‌های آن بیچاره زیاد شده بود و امشب او و بچه‏هایش بی‏شام ‏مانده‏اند. سیدجواد عاملی از آقای بحرالعلوم معذرت خواهی می‏کند و از اینکه از حال ‏همسایه‌اش خبر نداشته است، پوزش می‏طلبد. بحرالعلوم در پاسخ او می‏گوید: معلوم است ‏بی‏اطلاع بوده‏ای، چون اگر با علم به‏ حال آن بیچاره، شام می‏خوردی و به او اعتنا نمی‏کردی، کافر بودی. ولی آنچه مرا نگران و ناراحت کرده است، این است که تو چرا از برادر مسلمانت ‏خبر نداشته‏ای؟ باید از حال برادرانت جستجو کنی و آنان را دریابی.

در هر حال سید، سینی بزرگی پر از غذا با مقداری پول به آقای عاملی داد و از او خواست که به منزل آن برادر مؤمن برود و با هم شام بخورند و مقداری پول را هم به او بپردازد تا قرض‌های خود را ادا کند و خود همچنان منتظر ماند و شام تناول نکرد تا اینکه آقای عاملی برگشت و به او خبر داد که غذا را با همسایه‏اش تناول کرده و پول را هم به او رسانده است و جالب اینجاست که انعام بحرالعلوم درست ‏به اندازه قرض‌ آن مؤمن بوده است

(به نقل از: کتاب فقهای نامدار شیعه).