دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

وابستگی به آمریكا یا روسیه


اگر قرار بر وابستگی باشد غرب و آمریكا بهتر است یا روسیه

۱- روسیه دیروز در اوج سرمای زمستانی اروپا شیرهای گاز را به روی كشور همسایه اش اوكراین بست. قطع صادرات گاز در آغازین شب زمستان و سال نو میلادی آن هم به كشوری كه در میان همسایگان، بیشترین پیوستگی تاریخی، فرهنگی، نژادی حتی اقتصادی را با روسیه دارد جایگاه حفظ منافع و كسب منافع بیشتر را در روابط با دیگران نشان می دهد و در عین حال متضمن این نكته است كه وابستگی یك سویه كشوری به كشور دیگر تا چه حد می تواند برای استقلال و امنیت ملی كشور وابسته خطرناك باشد. روسیه زمانی كه منافع ملی یا ایدئولوژیك، سیاسی و فرهنگی اش اقتضا می كرد گاز خود را با یك چهارم قیمت جهانی در اختیار اوكراین می گذاشت ولی پس از آنكه اوكراینی ها راه استقلال و كاستن از وابستگی به مسكو را در پیش گرفتند از امتیازاتی كه در دوران اتحاد جماهیر شوروی برخوردار بودند یكی یكی محروم شدند. اگر نیك بنگریم خط مشی روسیه در قبال كشورهای خارج نزدیك كه به همسایگان این كشور و بازماندگان اتحاد جماهیر سابق شوروی اطلاق می شود استفاده از ابزار اقتصادی برای تاثیرگذاری بر سیاست خارجی این كشورها و دور و نزدیكی آنها به غرب بوده است. ساختار اقتصادی این كشورها در دوران اتحاد شوروی به گونه ای پایه ریزی شده بود كه شدیداً به اقتصاد روسیه وابسته اند در عین حالی كه روسیه كمترین وابستگی را به این كشورها دارد. در بین ۱۵ جمهوری سابق شوروی تنها سه كشور حوزه بالتیك كه به اتحادیه اروپا پیوسته اند، توانستند وابستگی یك سویه به مسكو را قطع كنند و در این میان جمهوری آذربایجان به دلیل برخوردار بودن از موهبت نفت وضع متمایزی دارد و كشورهایی چون اوكراین و گرجستان كه راه همسویی با غرب و حفظ فاصله از مسكو را در پیش گرفتند، در تنگنای زیادی قرار گرفته اند.

۲ _ سرانجام پس از مدت ها كش و قوس، تهران رسماً دریافت پیشنهاد مسكو را برای تكمیل چرخه سوخت ایران در خاك روسیه پذیرفت. جمهوری اسلامی پیشتر اعلام كرده بود هر پیشنهادی كه ایران را از حق در اختیار داشتن غنی سازی اورانیوم محروم كند، محكوم به شكست است، اما اینك پذیرفته است كه پیشنهاد روسیه را بررسی كند. البته پیشنهاد روسیه می تواند متمم خوبی برای تكمیل نیروگاه اتمی بوشهر باشد، زیرا كه دو كشور پیشتر موافقت نامه ای امضا كرده بودند كه به موجب آن پسماند سوخت هسته ای نیروگاه بوشهر به روسیه منتقل می شود، ولی اگر این پیشنهاد ناظر بر آن چیزی باشد كه در چندماه گذشته به بن بست مذاكرات ایران و سه كشور اروپایی منجر شده، طبیعتاً نه خواست مسئولان جمهوری اسلامی است و نه می تواند تامین كننده منافع ملی كشور باشد.

گواه این امر رفتاری است كه روسیه با اوكراین در اوج فصل سرما كرد و گاز خود را از یكی از متحدانش دریغ داشت. روسیه در حال حاضر تنها شریك ایران در توسعه تاسیسات هسته ای است. همین امر این امكان را به مسكو داده است كه تكمیل نیروگاه بوشهر را مدت ها به تعویق اندازد و با الحاق قراردادهای متمم هم در قیمت تمام شده و هم جزئیات قرارداد به سود خود تغییرات دلخواه را به عمل آورد. اگر قرارداد جدیدی میان دو كشور آن هم در مهمترین مسئله اختلافی میان ایران و غرب منعقد شود، در آن صورت ایران هم مثل كشورهای تاجیكستان، قزاقستان و بلاروس وابسته یك سویه روسیه خواهد شد و طبیعی است كه هیچ گاه نخواهد توانست از موضع برابر بر سر میز مذاكره با مسكو قرار گیرد.

۳- یكی از اصول پذیرفته شده روابط بین المللی كه از حق حاكمیت ملی و استقلال كشورها برمی خیزد، این است كه هر كشوری بكوشد منابع قدرت خود را تا آنجا كه می تواند متنوع و متعدد سازد. جغرافیا، جمعیت یا نیروی انسانی، امكانات و منابع طبیعی و اقتصادی از منابع سنتی قدرت كشورها به شمار می رود كه امروزه توانایی فناوری و پس از آن ارتباطات و اطلاعات هم به آن افزوده شده است. كشورهایی كه از این امكانات متعدد و متنوع به خوبی استفاده كنند، موقعیت بهتری در میان همگنان شان دارند. یكی از این منابع قدرت توانایی ایجاد توازن میان خواست ها و منافع متضادی است كه از سوی دیگر واحدها و سیستم ها به هر كشوری تحمیل می شود. كشورها در تامین منافع خود و حفظ این توازن و تنوع نباید خود را محدود و محروم كنند. اگر ایران از ناحیه كشورهای اروپایی یا آمریكا احساس فشار كند، روسیه یا چین می توانند كشور توازن دهنده این فشارها باشند، ولی مشروط بر اینكه ایران خود را محدود به روابط با روسیه و چین نكند و باب مذاكره با آمریكا و اروپا را باز نگه دارد، اما اگر روسیه یا چین به این نتیجه برسند كه ایران راهی به جز رابطه یك سویه با آنها ندارد، در نتیجه بی آنكه امتیاز چندانی بدهند، ایران را به خود وابسته خواهند كرد. مبنای دوری جمهوری اسلامی از ایالات متحده در ۲۷ سال گذشته وابستگی مطلق رژیم گذشته به واشینگتن بود و این تلقی درست در فردای انقلاب شكل گرفت كه چنین رابطه نابرابری نمی تواند تامین كننده منافع كشور باشد. اما نكته مهم تر این است كه آیا روابط نابرابر و به اصطلاح روابط گرگ و میش تنها میان ایران و ایالات متحده ناپسند است، یا این ناپسندی و زیانبار بودن به خاطر نفس روابط و مذاكرات نابرابر است.اگر مذاكرات نابرابر یا روابط گرگ و میش ناپسند است تفاوت ذاتی میان آمریكا و روسیه نیست. این گزاره ای است كه عكس آن هم صادق است. اگر قرار بر وابستگی باشد و ایران از حق خود برای تكمیل چرخه سوخت در داخل كشور بگذرد چرا این تضمین از آمریكا و غرب خواسته نشود و ایران چرخه سوخت هسته ای را در روسیه تكمیل كند كه اعتمادی نمی تواند به تعهد بین المللی آن بكند؟ روسیه كه به شهروندان روس تبار اوكراین در شب زمستان رحم نمی كند و قرارداد ساخت و تكمیل نیروگاه بوشهر را سال ها به تاخیر انداخته است چه تضمینی می تواند بدهد كه در وقت مقتضی به تعهدات خود در برابر ایران عمل كند، جز آن كه ایران را از بیم وابستگی به یك ابرقدرت به وابستگی به یك قدرت درجه چندم می كشاند. اگر قرار بر وابستگی باشد غرب و آمریكا بهتر است یا روسیه؟

مهران كرمی