تله منافقین پیش روی آمریكا در برخورد با ایران

ادعاهای گروهك منافقین طی ماه‌های اخیر در مورد تلاش ایران برای دستیابی به تسلیحات هسته‌ای، از پوشش خبری گسترده‌ای برخوردار شده است و رسانه‌ای مختلف پیرامون آن به بحث پرداخته‌اند. همین مساله موجب غفلت از خطری شده است كه این گروهك برای آمریكا در بر دارد. ادعاهای گروهك منافقین طی ماه‌های اخیر در مورد تلاش ایران برای دستیابی به تسلیحات هسته‌ای، از پوشش خبری گسترده‌ای برخوردار شده است و رسانه‌ای مختلف پیرامون آن به بحث پرداخته‌اند. همین مساله موجب غفلت از خطری شده است كه این گروهك برای آمریكا در بر دارد. به نظر می‌رسد دولت بوش كه اینك در عراق به دام افتاده است، در جنگ احتمالی با ایران دچار سرنوشتی بدتر از جنگ عراق شود. احمد چلبی كه طی سال‌های منتهی به جنگ عراق، ریاست مجلس ملی در تبعید این كشور را بر عهده داشت، برای ترغیب مقامات دولت بوش مانند ریچارد پرل و پل ولفوویتز به آغاز جنگ با عراق، پناهندگان سیاسی مخالف حزب بعث را تطمیع و آنها را تحریك می‌كرد تا وجود تسلیحات كشتار جمعی را در عراق تایید كنند. وی سپس با ترسیم تصویری اغوا كننده از استقبال عراقی‌ها از سربازان آمریكایی با شاخه‌های گل و دادن وعده تسلیم عراقی با ثبات به نیروهای مستقل عراقی، حمایت دولت آمریكا را جلب كرد. اكنون نیز منافقین قصد دارند با طرح تلاش ایران برای دستیابی به تسلیحات هسته‌ای، چنین طرحی را پیاده كنند. همانند چلبی كه اطلاعاتی درباره رژیم نفوذ ناپذیر عراق به آمریكایی‌ها می‌داد، ادعاهای رجوی و گروهك او نیز از نظر آمریكایی‌ها معقول می‌نماید. با توجه به این كه آمریكا شبكه اطلاعاتی در داخل ایران ندارد، حمایت از منافقین می‌تواند برای دولت بوش به منزله راهی آسان و سریع در گماردن جاسوسانی از این گروه در داخل ایران و كسب اطلاعات مربوط به فعالیت‌های هسته‌ای ایران باشد. به نظر می‌رسد منافقین بهتر و راحت‌تر از چلبی به مقاصد خود دست پیدا كنند. این گروه به عنوان اپوزیسیون می‌تواند با استفاده از اعضای خود در داخل و خارج از كشور به فعالیت بپردازند و به دلیل لهجه، رفتار و ویژگی‌های ایرانی آنها مورد سوء ظن دولت ایران قرار نگیرند. علاوه بر این، منافقین بزرگترین و سازمان یافته‌ترین گروه اپوزیسیون دولت ایران است كه طبق آمار‌ها حدود شش تا ده هزار عضو و حامی دارد. مهم‌تر از همه این كه منافقین در سال ۲۰۰۲ با افشای برنامه‌های هسته‌ای ایران در نطنز و اراك ثابت كردند كه توانایی بالایی برای جمع‌آوری اطلاعات دارند. در حال حاضر حامیان منافقین در دولت آمریكا، از این سازمان با نام «گزینه سوم» یاد می‌كنند. پشتیبانی آنها بر این توهم غلط استوار است كه منافقین نه تنها قادرند به اطلاعات مفیدی دست پیدا كنند، بلكه از حمایت عمومی نیز برخوردار هستند و از این رو می‌توانند در كنار گزینه‌های دیپلماسی و حمله نظامی به عنوان گزینه سوم مطرح شوند. طرفداران منافقین در واشینگتن با تحت فشار قرار دادن مقامات آمریكایی برای حذف نام این سازمان از فهرست گروه‌های تروریستی و پذیرش آن به عنوان قدرتی مؤثر برای اعمال فشار، بی‌ثبات و سرنگون كردن دولت ایران از سوابق آن در ارتكاب اعمال كثیف و جنایتكارانه غفلت كرده‌اند. و همین مسأله خطری بزرگ برای آمریكا، ملت و اهداف آن است. دولت آمریكا در زمان تصدی بیل كلینتون و پس از انتخاب محمد خاتمی به ریاست جمهوری ایران در اقدامی به ظاهر دوستانه، نام گروهك منافقین را به فهرست سازمان‌های تروریستی اضافه كرد. سپس برای توجیه این اقدام به جنایت‌های متعددی كه این گروه علیه آمریكاییان انجام داده بود، استناد نمود. از جمله تلاش به ربودن سفیر آمریكا در سال ۱۹۷۱، بمب‌گذاری دفاتر شركت پپسی كولا، جنرال موتورز، هتل اینترنشنال، شركت نفت مارین، انجمن ایرانیان آمریكا، و ادارات اطلاعات آمریكا در سال ۱۹۷۲. منافقین طی سه سال بعد جنایات ذیل را مرتكب شدند: سرقت از شش بانك؛ قتل سرهنگ لوییس هاوكنیز، معاون ستاد عملیات نظامی آمریكا؛ قتل رییس پلیس تهران؛ قتل پنج شهروند آمریكایی؛ ترور نافرجام ژنرال هارولدپرایس، رئیس سازمان ماموریت‌های نظامی آمریكا؛ و بمب‌گذاری در دفاتر خطوط هواپیمایی پان آمریكن، شركت های نفتی شل، بریتیش پترولیوم، و خطوط هواپیمایی بریتیش ایرویز. مسعود رجوی سر كرده منافقین در دادگاهی نظامی در سال ۱۹۷۲ با تشریح جنایت‌های فوق اعلام كرد كه آینده ایران وابسته به مبارزه مسلحانه است. او با نسبت دادن اكثر معضلات جهان به «امپریالیسم» تاكید كرد كه امپریالیسم آمریكا دشمن اصلی ایران است چرا كه این كشور عامل كودتای سال ۱۹۵۳ و ساقط كردن دولت مصدق است. در مقابل، شاه وقت ایران برای بی‌اعتبار كردن سازمان منافقین، آنها را «ماركیست‌های مسلمان» خواند و ادعا كرد كه ایدئولوژی ماركیستی این گروه در ورای اسلام مخفی شده است. آمریكا و منافقین در طول ۲۵ سال اخیر به صورت مستقل علیه نظام جمهوری اسلامی ایران فعالیت كرده‌اند. اینك منافقین و حامیان آمریكایی آنها قصد دارند به منظور براندازی جمهوری اسلامی موقتاً اختلافات خود را كنار گذارند و با هم متحد شوند. منابع اطلاعاتی به سرعت دریافتند كه اطلاعات ارایه شده از سوی منافقین تنها در بعضی موارد صحت داشته اشت. برای مثال در شانزدهم سپتامبر، سخنگوی منافقین اعلام كرد كه ایران در زیر كوه‌های پارچین تونل مخفی احداث كرده و برای نقل و انتقال مواد هسته‌ای تولید شده در مجتمع پارچین و سایر فعالیت‌های هسته‌ای از آنها استفاده می‌كند. سخنگو همچنین مدعی شد كه تونل‌های پارچین در واقع كارخانه‌های مخفی تولید تسلیحات هسته‌ای هستند و انبار این تسلیحات نیز محسوب می‌شوند. وی افزود مقامات دولت ایران در واكنش به افشای فعالیت‌های هسته‌ای این كشور و نیز مقابله با تسلیحات آمریكایی كه به راحتی اهداف زیر زمینی را تخریب می‌كنند، اقدام به احداث این تونل‌ها كرده‌اند. با وجود این، هیچ تحقیقی برای تعیین صحت و سقم این ادعاها صورت نگرفت و هیچ منبع معتبری نیز آنها را تایید نكرد. با توجه به این كه ماهواره‌های جاسوسی آمریكا قادر به كنترل كلیه تحركات و نقل انتقال‌های احتمالی در این تونل‌های فرضی هستند و همچنین با توجه به بازرسی‌های آژانس بین‌الملل انرژی اتمی، صحت اظهارات فوق مورد تردید قرار می‌گیرد. شبكه‌های اطلاعاتی آمریكا همانطور كه صحت ادعاهای چلبی را مورد تردید قرار دادند جا دارد نسبت به صحت ادعاهای منافقین نیز مشكوك باشند. بر خلاف چلبی، نفرت منافقین از دموكراسی مشهود است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هنگامی كه سازمان منافقین از محبوبیت عمومی و قدرت برخوردار بود، برای تصدی پست‌های رده بالای خود از برگزاری انتخابات سر باز زد و از هیچ یك از اصول دموكراتیك در طراحی استراتژی رسمی خود استفاده نكرد. در آن زمان مسعود رجوی، ریاست سازمان را به عهده گرفت و در نتیجه سایر گروهك‌های مخالف دولت از آن جدا شدند چرا كه تصمیم‌گیری‌ها تحت كنترل او بود. در واقع سازمان منافقین بود كه تعیین می‌كرد چه كسی می‌تواند به سازمان بپیوندد و چه كسی در مجامع بین‌المللی نمایندگی سازمان را برعهده گیرد.گروهك منافقین در طول سالیان اخیر سعی كرده خود را حامی دموكراسی، سرمایه‌داری، قایل به حقوق مساوی برای اقلیت‌ها و زنان معرفی كند اما همچنان اعضای خود را شدیدا تحت كنترل دارد. مسعود رجوی پس از معرفی خود به عنوان رهبر ملت ایران، همسرش مریم رجوی را نیز به عنوان رئیس جمهور منتخب مردم معرفی كرد. اما بنابه دلایل و شواهد متعدد به نظر می‌رسد مردم ایران هرگز زیر بار رهبری فردی مثل رجوی نروند. آنها فراموش نكرده‌اند كه این گروهك پس از پیروزی انقلاب اسلامی، چه جنایات وحشتناكی (از جمله قتل مقامات دولت جهوری اسلامی) برای براندازی نظام ایران انجام داد. علاوه بر این، اقدامات منافقین در طول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نیز باعث نفرت مردم از این سازمان می‌باشد. در اواخر جنگ صدام سعی كرد از منافقین به مثابه ستون پنجم خود استفاده كند كه البته با واكنش ایران و هلاكت منافقین به هدف خود دست نیافت. بنابراین، برخلاف عقیده كسانی كه ادعا می‌كنند همكاری با منافقین می‌تواند به بوش در جنگ احتمالی علیه ایران كمك كند، باید گفت این حمایت تنها به ضرر آمریكا تمام خواهد شد چرا كه ملت ایران هیچگاه خائنانی را كه دستشان به خون مردم آلوده است، نمی‌بخشند. عرق وطن‌پرستی ایرانیان باعث می‌شود آنها پیشینه سیاه منافقین را هرگز از یاد نبرند. دنیا در قرن حاضر شاهد مصادیق میهن دوستی ایرانیان بوده است؛ جنبش ملی شدن صنعت نفت به رهبری مصدق، پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ و سرانجام هشت سال دفاع مقدس همگی مثال های بارزی از حس میهن دوستی ایرانیان هستند. منافقین و هواداران آنها در صورت درگیری با ایران با مقاومت شدیدی روبرو خواهند شد. این گروهك و حامیانش در واقع دشمن مشترك تمامی گرایش‌ها وگروه‌ها در ایران هستند اعم از اصلاح طلبان، محافظه كاران، دانشجویان و عموم مردم. در صورت بروز جنگ تمامی گروه‌های فوق علیه منافقین بسیج می‌شوند.اما هم اكنون جمهوری اسلامی ایران بسیار مسلح‌تر از سابق است، در سرتاسر خاورمیانه شبكه ارتباطی گسترده‌ای دارد، و از حمایت مجموعه‌ای از اقمار خود از روسیه گرفته تا بوسنی و از عراق گرفته تا لبنان و افغانستان برخوردار است. آیا فقط به این دلیل كه ایران اصلی ترین دشمن آمریكا در خاورمیانه است، آمریكا قصد دارد خود را به مخمصه اندازد و با میهن دوستی ایرانیان درگیر شود؟ پیامدهای جنگ عراق و بهای سنگینی كه آمریكا در این جنگ پرداخت باید موجب شود آمریكا بیش از این فریب توهمات و خیالات افرادی همچون چلبی را نخورد و اشتباهات گذشته را تكرار نكند.

منبع: آسیا تایمز

منبع:سایت عملیات روانی