سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

حامد بهداد شگفت انگیز و همیشه در اوج


حامد بهداد شگفت انگیز و همیشه در اوج

من حافظه درست و حسابی ندارم بالاخص در به یاد آوردن اسم آدم ها اگر همین طوری پیش برود باید همیشه کارت ملی ام را توی جیبم نگه دارم تا هروقت کسی اسمم را پرسید از روی آن بخوانم و بگویم ولی در عوضش حافظه بصری ام فوق العاده است

● اون پسر باحاله

من حافظه درست و حسابی ندارم. بالاخص در به یاد آوردن اسم آدم‌ها. اگر همین‌طوری پیش برود باید همیشه کارت ملی‌ام را توی جیبم نگه دارم تا هروقت کسی اسمم را پرسید از روی آن بخوانم و بگویم ولی در عوضش حافظه بصری‌ام فوق‌العاده است. از خودم تعریف الکی نمی‌کنم؛ سال‌ها پیش وقتی یک تست روان‌شناسی دادم،‌ نتیجه تست این را گفت. همیشه وقتی می‌خواهم درباره بازیگری برای دوستی حرف بزنم، مجبورم یا از فیلم‌های طرف تعریف کنم یا از خصوصیات او وصفی کنم که دوستم اسم را بگوید. طبیعی است من که اسم خودم را دارم فراموش می‌کنم، اسم حامد بهداد هم یادم برود. برای همین همیشه می‌گویم: «اون پسر باحاله» طرف مقابل هم یا می‌گوید: «محمود بصیری» یا «هدیه تهرانی» یا « منوچهر متکی» یا «داریوش کاردان»‌ یا «حامد بهداد» و وقتی «حامد بهداد» را می‌گوید، گل از گلم می‌شکفد و می‌گویم آهان همون.

در سال ۹۰ اون پسر باحاله چنین خواهد بود.

۱) باز هم به شدت ادعا می‌کند که البته چون به شدت حق دارد، خیالی نیست.

۲) باز هم به‌‌رغم این‌که همه می‌شناسندش و به او توجه می‌کنند، وقتی در جمعی باشد، سعی و تلاش می‌کند کارهایی کند که به او توجه کنند. این کار البته فایده‌ای ندارد. یا به آدم توجه می‌کنند یا نمی‌کنند، به کسی «توجه‌تر» نمی‌کنند که!

۳) در سال ۹۰ باز هم چشم و ابرودارها و جیگرطلاهای نوظهور می‌آیند و می‌روند، اما اون پسر باحاله با همان چشم و ابرو معمولی‌اش از همه بهتر است و می‌ماند.

توصیه: لطفا در سال ۹۰ سعی نکنید جالب توجه باشید، چون اگر جالب توجه نباشید و سعی کنید جالب توجه باشید، فقط سعی کرد‌ه‌اید؛ همین. سعی کردن هم بیشتر مناسب کارگر معدن است، نه دیگران.

● نحوه راهیابی به سینما

حامد بهداد مدرک لیسانس بازیگری تئاتر از دانشگاه آزاد اسلامی دارد.‌‌ برای نخستین‌بار با فیلم آخر بازی به سینمای ایران معرفی شد و برای همان فیلم، کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنواره فیلم فجر شد.

● ویژگی‌ها و خصوصیات‌ یک آبان ماهی

نماد: عقرب

مرد متولد آبان چه در زندگی و چه در کار و حرفه خود، مردی با‌اراده، قوی و نیرومند و مملو از هیجان و بلند‌پروازی است و روحیات او با آرامش و سکون و بی‌حالی سازگاری ندارد و مدام در جست‌و‌جوی هدف‌های تازه و ترقی و تعالی دادن کار خود و بالا بردن سطح درآمد و زندگی خود و خانواده است.

● جدیدترین مصاحبه‌ها‌ (منبع: مجله پردیس زندگی)

آخر بازی‌، یکی از کارهای سخت کارنامه من است، البته نه به‌ این دلیل ‌که نخستین کارم بود بلکه همایون اسعدیان، به‌شدت در این فیلم مرا محدود و مدیریت کرد که البته بعدها فهمیدم چه لطفی در حقم کرده است. ‌

سال‌هاست با مازیار میری دوست هستم و وقتی بازی در ‌فیلم سعادت‌آباد به من پیشنهاد شد، تصمیم گرفتم در آن بازی کنم‌.

آدم‌هایی مثل مسعود کیمیایی، ناصر تقوایی و حمید سمندریان، منابع ارتقای بازیگر هستند. اینها بهترین بازیگران را به سینمای ایران معرفی کرده‌اند. نقش من در «محاکمه در خیابان» ۲ روز طول کشید اما فکر نمی‌کردم ۲ روز، یعنی ۲ روز! ۲ روز برای من کامل بود و برای نخستین بار به آن لحظه‌ای که باید رسیدم. وقتی پشت‌صحنه فیلم آقای کیمیایی را می‌بینم، لذت می‌برم از این‌که عکسی در کنار ایشان دارم و لذت می‌برم که عکسی با هم داریم که در وب‌سایت‌ها و مجله‌ها و. . . کنار هم کار می‌شود. ‌در مورد مسعود کیمیایی، نبوغ حرف می‌زند. الحق که سینمای کیمیایی، سحرآمیز است.

وقتی پیشنهاد فیلم جرم به من شد، نمی‌دانید چقدر غصه خوردم! به‌خاطر این‌که سر فیلم پرتقال خونی سیروس الوند بودم. ‌فقط ۵ روز فرصت داشتم که میان کار الوند، بروم ترکیه کنسرت اریک کلاپتون. بلیت گرفته بودم ولی نرفتم.‌. ‌یواشکی رفتم توی فیلم کیمیایی و سعی کردم الوند متوجه نشود که البته بالاخره هم فهمید! من را کشید یک گوشه و گفت: «فیلم کیمیایی را از دست نده!»

● دلمشغولی اصلی

علاقه بسیاری به ورزش، به ویژه بوکس دارد؛ ورزشی که در جوانی خیلی به آن علاقه داشته و همچنان هم دارد.

به‌غیر از بازیگری، به هنر عکاسی نیز بسیار علاقه‌مند است، طوری که چندباری با برپایی نمایشگاه‌های عکس، این استعداد خود را نیز به معرض نمایش گذاشته است.

تاسیس یک موسسه خیریه برای حمایت از کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست‌

تعداد چاپ تصویر روی جلد زندگی ایده‌آل: ‌۵ بار

دستمزد‌: بیش از ۴۰ میلیون تومان (منبع: روزنامه جام‌جم)

● حاشیه‌های زندگی خصوصی‌

دوران دانشجویی بسیار سختی داشته و به گفته خودش، مزه فقر و گرسنگی را چشیده است.

به تازگی در جشن یکی ازمجلات، به عنوان مرد سال سینما انتخاب شد که حرف‌هایش روی سن، کمی دردسرساز شد!

همواره او را به خاطر شخصیت خاص و غیرقابل کنترلش نقد کرده‌اند و بارها درگیری‌های مطبوعاتی زیادی را رقم زده، از جمله درگیری قلمی با مجله فیلم که سروصدای زیادی کرد.

هنگامی که در جلسه نمایش سگ‌سکوت روی میز رفت، به شدت از او انتقاد شد.

تعداد نتایج بعد از جست‌و‌جوی نام او در گوگل: ۸۷۷‌‌هزار ‌

همواره معتقد است بارها هنگام انتخاب کارهایش، دچار اشتباه شده، طوری که بعدها از دیدن آن کار، پشیمان شده است.

«چه کسی می‌تواند روی بازی هنری من قیمت بگذارد؟ مگر من سر بازی در «روز سوم» چقدر پول گرفتم؟ می‌‌توان روی این بازی قیمت گذاشت؟ مگر «خسرو شکیبایی» در فیلم هامون چقدر پول گرفته است؟ آیا گوهری که در خاطرات مردم جاودانه می‌شود، قیمت دارد؟ آیا من جلوی دوربین رقصیدم؟ آیا من آواز خواندم و دلقک‌بازی کردم؟ آیا من در سینمای مبتذل شرکت کردم؟ من سطح فرهنگ بازیگری را بالا بردم. من بازیگری را در نسل جوان خودم، به مرحله بعدی بردم و نیم نمره به آن اضافه کردم. چون من یک جوانم و می‌گویم من خوبم و اعتماد به نفس دارم با مذمت و شماتت روبه‌رو می‌شوم. «خسرو شکیبایی» داد نزد که من خوبم ولی من می‌گویم. من پول خوب می‌گیرم، چون حق من است. چون یکی از بهترین‌ بازیگران این مملکت هستم. من نقش کوتاه را طوری بازی می‌کنم که قیمت پیدا کند. دستمزد ما بازیگرها به‌مراتب از دستمزد خیلی از ورزشکارها کمتر است.»

● پرفروش‌ترین فیلم‌‌

«محاکمه در خیابان» مسعود کیمیایی؛ ‌یک میلیارد تومان(خانه سینما) ‌

● افتخارات‌

بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره فیلم دوبی برای فیلم کسی از گربه‌های ایرانی خبر نداره - ۱۳۸۸

سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم«جرم» -۱۳۸۹

● فیلم‌گرافی

مهم‌ترین فیلم‌ها

بوتیک‌ (۱۳۸۲)،‌ کافه ستاره (۱۳۸۳)،‌ ‌حس پنهان و روز سوم (۱۳۸۵‌)، هر شب تنهایی،‌ دایره زنگی ‌(۱۳۸۶‌ )،محاکمه در خیابان،‌ کسی از گربه‌های ایرانی خبر نداره(‌ ۱۳۸۷)، هفت دقیقه تا پاییز ‌(۱۳۸۸‌)، جرم و ‌سعاد‌ت‌آباد‌( ۱۳۸۹).

● مهم‌ترین مجموعه‌‌ تلویزیونی

‌۱۳۸۶: یک مشت پر عقاب

منبع : زندگی ایده آل



همچنین مشاهده کنید