شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

نسخه هندی وهابیت


نسخه هندی وهابیت

شاه ولی همانند ابن عبدالوهاب بود بر رد هرگونه شک مستقیم یا غیرمستقیم اعتقاد داشت و شفاعت قدسیان را قبول داشت ولی هرگونه توسل و استمداد در آنها را نوعی شک می دانست

شاه ولی همانند ابن‌عبدالوهاب بود بر رد هرگونه شک(مستقیم یا غیرمستقیم) اعتقاد داشت و شفاعت قدسیان را قبول داشت ولی هرگونه توسل و استمداد در آنها را نوعی شک می‌دانست. وی معتقد بود تجویزها و تحریم‌ها در شریعت با سه هدف تهذیب نفس‌،ترویج حیات مذهبی و فرصت به انسان‌ها به وجود آمده است . به خلافت جهانی اسلام با حق انحصاری قریش اعتقاد داشت و در عین حال به امپراتوری مغولی هند و خلافت عثمانی هم با موضع طرفدارانه برخورد می‌کرد. آرزو داشت قدرت سیاسی هند را به نحوی مانند حاکمیت مغول‌ها و با الگویی نسبتا مطابق با الگوی مغول به ایشان و وحدت مسلمین و قدرت آنها را بازگرداند. شاه ولی نگران از دست رفتن حاکمیت مسلمان‌ها (حتی مغول‌های مسلمان) بود. موضع خصمانه به شیعیان و شبیه وهابیان داشت سادات بارهه که قدرتمندان شیعه هندو از طرفداران مغولان مسلمان حاکم هند بودند را نیز به شدت مورد حمله قرار داد و سنت غلط اختلاف و درگیری‌ و خونریزی بین شیعه و سنی را دامن زد .

ترجمه اثر ضد شیعی شیخ احمد سند هندی به عربی وتالیف ازله الجفا ضد شیعی به برخی عقاید و ضد اسلام شیعیان حمله کرد و وفاداری به خاندان را جنبه شخصی داد و گفت: مسلمین را از ‌آرمان‌های اصیل اسلامی باز می‌دارد آنچه در اسلام حلال و حرام است عینا با اوامر و نواهی مشابه در سایر جوامع سازگار است. زیرا حسن اخلاقی فطری بشر در تمام ادیان وجوامع یکی است او با رد نظر کسانی که قائل به ارتباطی بین قوانین دینی با عقل و احتیاجات طبیعی بشر نیستنداین را سوء تفاهم از سوی کوته‌نظران می‌دانست. شاه ولی برخلاف ابن‌عبدالوهاب می‌خواست بیش از آنچه نفی و طرد می‌ کند بسازد و نوآوری کند . برداشت او از اسلام به خاطر گرایش‌های عقلی کلامی،‌اجتهادی و نیز صوفیانه بسیار عمیق وغنی وانعطاف پذیر بود. نظریه دین فطری او راه را برای قضیه‌های علمی و صوفیانه مبتنی بر عقاید طبیعی و باطنی از احکام شریعت و متزلزل کردن و یا کنار گذاشتن آن احکام هموار کرد. داعیه اتحاد او نیز چون شیعیان را در برنمی‌گرفت بسیار شکننده و کم عمق بود و او علاوه بر شیعیان هند با هندوها نیز برخورد متعارضانه داشت و با این برخورد زمینه را برای ورود سلطه بیگانگان از جمله حاکم توسعه طلب افغانستان و انگلیس‌ فراهم کرد بعد.

از شاه ولی پسرش شاه عبدالعزیز دهلوی به همان اندازه که موضع ضد شیعی پدرش را حفظ کرد با تحدید و تعریف دارالاسلام و دارالحرب چنین فتوا داد: کشور اسلامی هندوستان با تسلط و سیطره انگلیسی‌ها به دارالحرب تبدیل یافته لهذا بر همه مردان و زنان مسلمان واجب است که آن قدر با آنها بجنگند و آن چنان روابط دوستانه خود را با آنها قطع کنند که ناگزیر از هندوستان خارج شوند زیرا انگلیسی‌ها دشمن محارب مسلمانان هستند که بعدها تمام علمای اسلام در هند آن را تائید کردند. در مقابله با آن انگلیسی‌ها با استفاده از برخی علمای درباری هندو حجاز فتوای عدم جهاد را گرفتند ولی اثری در نفوذ فتوای شاه عبدالعزیز نداشت و برعکس موجب به وجود آ‌مدن مکتبی شد ضد انگلیسی که تا قیام عمومی ۱۸۵۷ ادامه داشت. نهضت سیداحمد بارلی ،علمای دیوبندی و دیگر حوزه‌های علمیه نهضت خلافت نظریه نافرمانی صرفی و مقاومت منفی از این فتوا نشات گرفت. علی‌رغم مواضع ضدانگلیسی عبدالعزیز و حتی بدتر از پدرش علیه شیعیان و گسترش آن در هند موضع خیلی زشتی گرفت و کتابی به نام تحفه‌اثنا عشیریه در رد شیعیان نوشت و برخی گفته اندترجمه فارسی کتاب خواجه نصرالله کابلی است.

جالب اینکه خود انگلیسی ها هم بر انتشار آن در هند و جهان اسلام همت گماشتند نهضت سیداحمد بارلی(۱۸۳۱-۱۷۸۲) اولین ومهمترین جنبش ملزوم از افکار وعقاید شاه ولی است انگلیسی‌ها به اشتباه او را وهابی افراطی می‌نامند و می‌دانند در حالی که علی‌رغم سفر سر احمد به مکه هیچ رابطه‌ای بین آنها نبود و ابتدا به جنبش طریقه محمدی و بعدها به جنبش مجاهدین در عالم واقع نام گرفت. از نظر فکری وعلمی دیدگاه‌های بنیادگرایانه شاه ولی و پاکسازی اسلام و بازگشت به اسلام نخستین مورد توجه او بوده. تعلیمات سر احمد را شاه اسماعیل در کتابی به نام الطریق المستقیم جمع‌آوری و تالیف کرد. قبل از شروع مبارزه‌اش او با تاسیس یک سازمان سیاسی اجتماعی مطلوب از طریق اصل جهاد از سال ۱۸۲۱ به تدریج در سراسر هند همه اقشار پایین و ضعیف را در بر گرفتکه ابتدا مبتنی بر مبارزه با خاندان سیک‌ها در ایالات پنجاب و در مرحله بعد مبارزه با انگلیسی‌ها مطرح بود.

آنها با شکست سیک‌ها و تشکیل خلافت هم پیش رفتند. با هدف تشکیل دولت اسلامی در جایی که دست انگلیسی‌ها به آ‌نجا نرسید با فتوای جهاد و هجرت شروع به آزادسازی تمام هند کرد و به ساکنان دارالحرب ‌(مناطق تحت سلطه انگلیسی‌ها) دستور داد که به دارالاسلام( مناطق تحت سلطه خودش) بروند یعنی به همان منطقه شمال غرب در نزدیکی مرز افغانستان،انگلیسی‌ها و سیک‌ها با تبلیغ اینکه آنها وهابی هستند و ایجاد اختلاف و نفاق حتی در قبیله خود سر احمد موجب ضعف و نابودی سر احمد وشاه اسماعیل( ۱۸۳۱) در بندر بالاکوت شدند دستورات خشک شرعی او و مسائل و وظایف مالی مهم منجر به ترک خدمت سربازان او شد. علی‌رغم نبود این دومریدانشان با پیوست پنجاب به حکومت انگلیسی‌ها فعالیت می‌کردند . علاوه بر آن در قیام عمومی ۱۸۵۷ نقش فعال و مهمی داشتند. حتی شایعه شد که سر احمد همان مهدی موعود است. جنبش فرائدی یا فرائضیه در بنگال در نیمه اول قرن ۱۹ به رهبری شریعت الله فرائضی یا حاج شریعت الله به وجود آ‌مد . جنبش او در زمان پسرش محمدحسن یا محسن معروف به ذوذوصیان ابعاد اجتماعی مشخص‌تری یافت. علی‌رغم نزدیکی‌های عقیدتی به وهابیت و اقامت طولانی موسس آن در حجاز هیچ ارتباطی با وهابیت نداشت.

قیام هندیان و مسلمانان در سال ( ۱۲۷۴-۱۸۵۱) نقطه اوج جنبش اسلامی به رهبری علمای دین بود. در این قیام پس از ۴ ماه درگیری دهلی تصرف شد و شاه عالم بازمانده خاندان شاهی مغولان را شاه هند قرار دادند اما در فوریه ۱۸۵۸ دوباره دهلی به دست انگلیسی‌ها افتاد. پس از سرکوب شدید در سال ۱۸۵۹ قیام کامل شکست خورد و هند به‌طور کامل قلمرو انگلیسی‌ها شد. در ادامه رهبران جنبش‌های طرفدار حرکت شاه ولی همراه با تاثیرپذیری برخی از آنان سید جمال تاثیر شدید در استقلال هند داشتند مثل سیداحمدخان رهبران جنبش خلافت ،اقبال و مودودی . اقبال لاهوری علی‌رغم توجیه وتاثیر از سید جمال شاه ولی را بزرگترین متاله متاخراسلام و احتمالا نخستین مسلمانی می‌داند که در قرون اخیر ضرورت دمیدن روح احیاء و اصلاح به جنبش‌ها و قیام‌ها و بازسازی فکر دینی را در اسلام احساس کرده بود.