جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

برگی دیگر از نگاه یك عكاس


برگی دیگر از نگاه یك عكاس

زندگی آكنده از رویاست رویاهایی كه گاه بسیار پیشتر و بیشتر از ظرفیت واقعیت های زندگی به هستی انسان ها موجودیت می دهند و با وجود تلاش انسان در واقع بین بودن, همیشه جلوتر حركت می كنند و به راستی این كدام بخش از هستی است

زندگی آكنده از رویاست؛ رویاهایی كه گاه بسیار پیشتر و بیشتر از ظرفیت واقعیت های زندگی به هستی انسان ها موجودیت می دهند و با وجود تلاش انسان در واقع بین بودن، همیشه جلوتر حركت می كنند و به راستی این كدام بخش از هستی است كه انسان را وامی دارد تا پیوند میان رویاها و واقعیات را حفظ كند؟ به آنها رنگ ببخشد و بكوشد در پایدار ماندن آنها؟ ما در ذهنیات و رویاهای خود برداشت گونه گونی داریم از بسیاری مناطق زمین كه هرگز در آنها پا نگذاشته ایم و نمی شناسیمشان.

زهره سلیمانی با بیان این توضیحات، به انگیزه ها و دلایل تهیه مجموعه عكس های خود با عنوان آمریكای جنوبی، برگی دیگر اشاره می كند.

این هنرمند عكاس كه فارغ التحصیل رشته عكاسی از دانشكده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی است و از سال ۱۳۷۲ با نشریات و خبرگزاری های داخلی و خارجی همكاری داشته، واقعیات و رخدادهای متنوع و بسیاری را توسط دوربین عكاسی از سرزمین های مختلف جهان ثبت كرده است. مجموعه ای كه اخیراً در نگارخانه میرمیران خانه هنرمندان با همكاری سفارت برزیل از این عكاس به نمایش درآمده است، حاصل سفر دو ماهه او به سرزمین ها و مناطق آمریكای جنوبی همچون برزیل، كلمبیا، آرژانتین، ونزوئلا و... است.

به عقیده سلیمانی، ادبیات، عكس و كتاب است كه به افكار ما پر و بال می دهد و احساسات را شكل می بخشد. او می گوید: گاه بعضی مكان ها كه انسان درباره آنها مطالعه كرده به دلایل نامشخص در ذهن می ماند؛ مكان هایی كه لزوماً موجودیت عینی ندارند، جایی مثل ماكوندو ی گابریل گارسیا ماركز در صد سال تنهایی یا كلاریس لیس پكتور ی بایشتا یا مناطق فوق العاده ای مانند زیستگاه سرخپوشان خاك خوار بر رودخانه اورینوكو در اورانا و بسیار جاهایی كه انسان آرزو دارد كه روزی در آنجا می بود. مثل زمانی كه پل ترو و خورخه لوئیس بورخس یكدیگر را ملاقات كردند. بعضی جاها مثل سرتائو كه ایوكلیدس داكینا درباره آن توضیح داده، به نظر می آید كه آخر دنیاست و در آخر جاهایی مثل باهیا ی یورگه آمادو یا مانائوس واسگس فیگوروز را باید دید.

او در ادامه توضیح سفرش به این مناطق می گوید: از نوامبر ۲۰۰۵ تا فوریه ۲۰۰۶، من این شانس را داشتم كه به همراه دو خبرنگار در طول مسیر این فرهنگ جادویی حركت كنم. من از این سفر با تاثیرات متفاوتی كه بر احساسات و برداشت های فكری ام گذاشت، بازگشتم. تجربه های این سفر نگاهم را نسبت به بسیاری دریافت های زندگی عمیق تر كرد و نسبت به بعضی دیگر تغییر داد و بعضاً بینش های نویی را وارد زندگی من كرد كه پیش از آن شاید درك عمیقی از آنها نداشتم. تصویرهای آویخته بر دیوار این نمایشگاه حاصل دگرگونی های نگاه من در طول این سفر است. هر یك از تصاویر این مجموعه مبین یك موقعیت از نگاه عكاس است. یكی از عكس های به نمایش درآمده، محله ای در مانائوس برزیل را نشان می دهد. مانائوس به كلانشهری با جمعیتی بالغ بر ۱/۷ میلیون نفر بدل شده است. منطقه تاریخی و قدیمی آن توسط كمربندی از آپارتمان های طبقه متوسط و مراكز خرید مجهز به دستگاه تهویه محصور شده است. پشت این منطقه كه تا ابتدای جنگل استوایی كشیده می شود، همه چیز رنگ و بوی فقر می دهد و فروشگاه های لوازم الكتریكی و فروشگاه های البسه با همان شلوارهای جین و تی شرت های همیشگی احساس كسی را تحریك نمی كنند. مدت های مدیدی است كه مركز شهر تاریخی در معرض ویرانی و تخریب قرار دارد، به طوری كه كمی رنگ آمیزی تازه بهترین اتفاقی است كه در طول پنجاه سال گذشته برای ساختمان های این منطقه رخ داده است. در تصویر دیگری با عنوان مقایسه كه در مونته سانتوی برزیل ثبت شده است، در هر دو سوی كلیسا مجموعه هایی از مدل های چوبی بازو، پا، سر و دیگر قسمت های بدن مشاهده می شود؛ عكس هایی كوچك به همراه وسایل شخصی مختصر، یك عدد عینك، یك شانه و یك تكه لباس كه میان این دو به دیوار چسبانده شده اند. دلیل نصب این اشیاء این است كه به خداوند نشان دهند چه كسانی رنج بالاآمدن از كوه مونته سانتو را بر خود همواره كرده اند تا از او تسكین بیماری های مختلف و پایان دادن به مشكلات گوناگون زندگی را تقاضا كنند. در تصویر اسب سواری– ماكوندو– كلمبیا اثر دیگری از این مجموعه است كه پسر بچه كلمبیایی را در حال بازی با یك اسب چوبی نشان می دهد. بی پولی و فقر، اغلب مانعی بر سر راه تحصیل در مدرسه است؛ البته دورافتاده بودن منطقه ای مثل ماكوندو در كلمبیا نیز به مانع نخستین اضافه می شود، كودكان برای رفتن به مدرسه باید به سوی دیگر رودخانه بروند و زمانی كه سطح آب رودخانه در فصل بارانی بیش از حد افزایش می یابد، عبور از آن غیرممكن می شود. پلی هم در اطراف و اكناف وجود ندارد. بنابراین كودكان در خانه می مانند.مجموعه تصاویر به نمایش درآمده (شامل۴۰ عكس) در این نمایشگاه همگی با موضوع مستند اجتماعی مناطق مختلفی كه از آن نام برده شد، به معرض دید مخاطبان گذاشته شده اند.