سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
چرا آینده به ما نیاز ندارد
بیل جوی یكی از محققان و مخترعین نامدار عرصه رایانه است. نوآوریهای او به عنوان پایه و اساس برخی از مهمترین فنآوریهای جدید محسوب میشوند. با این وجود سرعت نامتعادل رشد تكنولوژی وی را بسیار نگران ساخته است. وی در این مقاله با برشمردن مخاطرات غیرقابل كنترلی كه دانش روباتیك برای بشر به ارمغان خواهد آورد، كنار گذاشتن فنآوریهای ژنتیكی، نانو و روباتیك را به عنوان یك راهكار جدی مطرح میسازد.
از زمانی كه من درگیر خلق فنآوریهای نو شدم، ابعاد اخلاقی آنها همیشه مرا نگران میكرد ولی تنها در پاییز سال ۱۹۹۸ بود كه متوجه شدم، خطراتی كه در قرن بیست ویكم با آنها رو به رو هستیم تا چه اندازه نگرانكننده است. ناراحتی من از زمانی شروع شد كه باری كورتسویل، مخترع معروف اولین ماشین خواندن برای نابینایان و بسیاری از وسایل حیرتانگیز دیگر، آشنا شدم.
ری و من هر دو از سخنرانان كنفرانسی در مركز جورج گیلدر بودیم و من كاملاً تصادفی و زمانی كه سخنرانی هر دوی ما به پایان رسیده بود، در هتل با او رو به رو شدم. ری به من گفت، سرعت پیشرفت فنآوری افزایش خواهد یافت و پیشبینی كرد كه انسانها به تدریج یا تبدیل به روبات میشوند یا به نحوی با آنها درهم میآمیزند كه كاملاً شبیه روبات به نظر برسند.
با این كه قبلاً از این قبیل اظهارات شنیده بودم ولی گفتههای او مرا كاملاً غافلگیر كرد؛ به خصوص از این جهت كه ری دارای توانایی ثابت شدهای در زمینه پیشبینی و خلق آینده بود. من از قبل میدانستم كه فناوریهای جدید مانند مهندسی ژنتیك و فنآوری نانو به ما قدرت بازسازی جهان را دادهاند ولی پیشبینی چنین سناریوی واقعبینانه و زودرسی برای خلق روباتهای هوشمند مرا غافلگیر كرد.
ری یك نسخه پیش از چاپ كتاب خود به نام«عصر ماشینهای معنوی» به من داد كه در آن زمینه فاضله خود را پیشبینی كرده بود؛ مدینه فاضلهای كه در آن انسانها از طریق یكی شدن با فنآوری روبات به نامیرایی دست مییابند.
بخشی از این كتاب( به قلم تئودور كاژینسكی) كه مرا بیش از سایر قسمتها نگران كرد مربوط به چالشهای ناشی از جنبشهای ضد علم و فنآوری بود. در آن بخش، از قول نویسندهای آمده بود كه خواه انسانها كنترل كامل دنیای خود را به كامپیوترها و سایر ماشینها بدهند یا ندهند، آینده برای اكثریت بشر تیره خواهد بود.
شرحی كه كاژینسكی از دنیای تیره پیشروی بشر میدهد در واقع توضیح مشكل شناخته شده بشر در طراحی و استفاده از فنآوری است. به عنوان مثال، استفاده بیش از حد از داروهای آنتیبیوتیك باعث ظهور انواع باكتریهای مقاوم به آنتیبیوتیك شد. همچنین مبارزه برای ریشهكنی انگل مالاریا با استفاده از سم د.د.ت، منجر به ظهور انواع مقاوم پشه مالاریا گردید.
دلیل این قبیل مشكلات واضح است: سیستمهای دستاندركار، پیچیده هستند و شامل تعامل و بازخورد میان اجزای مختلف میباشند. هر نوع تغییر در چنین سیستمی، باعث آبشاری از تغییرات میشود كه پیشبینی مسیر آن دشوار است. این موضوع به خصوص زمانی كه پای اعمال انسانی در میان باشد صدق میكند.
تقریباً در همان زمان بود كه كتاب هانس موراوك به نام روبات به دست من رسید. موراوك یكی از دانشمندان پیشگام در زمینه علوم روباتیك در دانشگاه كارنژی ملون است.
وی در این كتاب اظهار داشته بود، زمانی قارههای آمریكای شمالی و جنوبی از یكدیگر جدا بودند. در آن زمان پستانداران جفتدار، گونه غالب آمریكای شمالی و كیسهداران، گونه غالب آمریكای جنوبی را تشكیل میدادند. زمانی كه به دلیل پایین رفتن آب، این دو قاره از طریق پاناما به یكدیگر متصل شدند، گونههای جفتدار آمریكای شمالی به دلیل سیستم متابولیسم و تولیدمثل و نیز دستگاه عصبی پیشرفتهتر، به سادگی بر كیسهداران آمریكای جنوبی فایق آمده و آنها را به عنوان گونه برتر كنار زدند.
به گفته وی در یك بازار كاملاً آزاد، روباتهای برتر نیز همان بلایی را بر سر انسان خواهند آورد كه گونههای جفتدار آمریكای شمالی، چندین هزار سال پیش بر سر گونههای كیسهدار آمریكای جنوبی آوردند. صنایع روباتیك برای دستیابی به ماده، انرژی و فضا به رقابت میپردازند و هنگامی كه قادر به فراهمسازی ملزومات خود نباشند، انسانهای بیولوژیك را از گردونه حیات حذف میكنند.
بعد از آن بود كه تصمیم گرفتم با دوستم، دنی هیلیس، گفتگو كنم. معروفیت دنی به عنوان یكی از بنیانگذاران شركت ماشینهای متفكر است كه موفق شد یك ابركامپیوتر موازی بسیار پر قدرت بسازد. با این كه پست فعلی من در شركت سان مایكروسیستمز، دانشمند ارشد است، ولی كار من بیشتر معماری كامپیوتر است و احترامی كه به دانش دنی در زمینه علوم اطلاعاتی و فیزیكی قائل هستم، بیش از هر كس دیگری است كه میشناسم. دنی همچنین ید طولایی در زمینه پیشبینی روندهای آینده دارد.
هنگامی كه در لسآنجلس با دنی و همسرش مشغول صرف ناهار بودیم، من در مورد ایده كور تسویل مبنی بر یكی شدن انسانها و روباتها با او صحبت كردم و پاسخی كه دنی داد مرا كاملاً غافلگیر كرد. او خیلی ساده گفت كه این تغییرات به تدریج صورت خواهد گرفت و ما به آنها عادت خواهیم كرد. البته من چندان هم شگفتزده نشدم، چون قبلاً نقل قولی در كتاب كورتسویل از دنی خوانده بودم كه میگفت: «من هم به اندازه تمام انسانها به بدنم علاقه دارم ولی اگر بتوانم با یك بدن سیلیكونی۲۰۰ سال زندگی كنم، آن را میپذیرم.»
پرسشی كه ذهن مرا به خود مشغول داشته بود كه چرا من قبلاً این همه در مورد خطر دانش روباتیك نگران نبودم؟ چرا سایر مردم نگران این گونه سناریوهای كابوسگونه نیستند؟
بخشی از پاسخ، مربوط به طرز تلقی ما از مسائل جدی است. با توجه به این كه ما به زندگی با پیشرفتهای عملی عادی خو گرفتهایم، مدتی زمان میبرد تا متوجه این حقیقت شویم كه فنآوریهای برتر قرن بیست ویكم یعنی روباتیك، مهندسی ژنتیك و فنآوری نانو تهدید متفاوتی با تمام فنآوریهایی كه قبلاً وجود داشتهاند در مقابل ما قرار میدهند. ارگانیسمهای مهندسی شده و رباتهای نانو از یك عامل به شدت خطرناك برخوردارند: آنها قابلیت تكثیر خود به نحوی را دارا میباشند. بمب فقط یك بار منفجر میشود ولی به این گونه پدیدهها، قابلیت تكثیر شدن را دارند و ممكن است به سرعت از كنترل خارج شوند.
البته هر یك از این فنآوریها چشماندازهای ناگفتهای نیز دارد. پیشبینی نامیرایی تقریبی كه كورتسویل به آن اشاره میكند، مشوق ماست؛ مهندسی ژنتیكی به زودی منجر به ایجاد درمانهای جدید برای بسیاری از بیماریها میشود؛ و فنآوری نانو و پزشكی نانو قادر به مداوای بیماریهای بیشتری است. آنها میتوانند باعث افزایش قابل توجه به طول عمر متوسط ما شوند و كیفیت زندگی ما را بهبود بخشند. با این حال، هر یك از این فنآوریها منجر به مجموعهای از پیشرفتهای كوچك و فردی میشوند كه نتیجه آن، تجمع قدرتی بزرگ و بنابراین خطری بزرگتر است.
فنآوریهای قرن بیست و یكم به اندازهای نیرومند هستند كه میتوانند باعث سوانح و نیز سواستفادههای كاملاً جدید شوند. از همه خطرناكتر این است كه این گونه سوانح و سواستفادهها، برای اولین بار كاملاً در دسترس افراد و گروههای كوچك قرار دارند. آنها برای كسب این تواناییها، نیازمند تأسیسات عظیم یا مواد خام نادر نیستند بلكه صرف داشتن آن كافی است.
بنابراین احتمالی كه ما با آن مواجه هستیم، صرفاً تولید سلاحهای كشتارجمعی نیست بلكه كشتارجمعی دانش محوری است كه میزان تخریب آن تا حدود زیادی در اثر خودتكثیری تشدید میشود.
هنگامی كه نوجوان بودم به تماشای برنامه ماجراجویان فضا ساخته جین رادنبری مینشستم. من ایده وی را مبنی بر این كه آینده انسانها در فضاست قبول كرده بودم ولی مهمتر از آن، وجود قهرمانانی بود كه معتقد به ارزشهای اخلاقی نیرومند بودند. این موضوع برای من جاذبه فراوانی داشت؛ یعنی این كه آینده بشر در سلطه انسانهای معتقد به اصول اخلاقی بود و نه روباتها.
نمرات ریاضی من در دبیرستان همیشه عالی بود و بعد از ورود به دانشگاه میشیگان، دورههای پیشرفته ریاضی را گذراندم. بعد از آن بود كه به تدریج با علوم كامپیوتر آشنا شدم؛ ماشین حیرتانگیزی كه با استفاده از یك برنامه خاص میتوانست مشكلات خاصی را حل كند.
بعدها به عنوان برنامهریز ابركامپیوترها مشغول كار شدم. بعد از مدتی وارد دانشگاه بركلی شدم و طی چند سال موفق به نوشتن نرمافزارهایی شدم كه شامل سیستم پاسكال، برنامههای سودمند یونیكس و یك ویراستار متن به نام vi۲ بود كه هنوز هم بعد از ۲۰ سال، بر روی كامپیوترهای كوچك مورد استفاده قرار میگیرد.
تا اوایل دهه ۱۹۸۰، نسخه یونیكسی كه نوشته بودم به موفقیت فراوان دست یافت ولی مشكلی كه در بركلی با آن رو به رو بودم، عدم وجود فضای كافی بود. بنابراین هنگامی كه سایر بنیانگذاران مایكروسیستمز با من گفت وگو كردند، من بلافاصله فرصت را برای همكاری با آنها غنیمت دانستم. در این شركت، من ساعتهای متمادی كار كردم و در خلق فنآوریهای پیشرفته ریزپردازشگرها و فنآوریهای اینترنت مانند جاوا و جینی شركت داشتم.
اینها را به این دلیل گفتم تا نشان دهم كه ضد پیشرفت و فنآوری نیستم. برعكس، من همیشه اعتقاد نیرومندی به ارزش تحقیقات عملی به منظور كشف حقیقت و نیز توانایی عظیم علوم مهندسی برای ایجاد پیشرفت مادی داشتهام، ولی در عین حال كه از معضلات اخلاقی عواقب فنآوری در زمینههایی ماند تحقیقات تسلیحاتی آگاهی داشتم، انتظار نداشتم كه با این گونه مسائل در حوزه كاری خود رو به رو شوم. دست كم نه به این زودی.
از مدتها قبل متوجه شده بودم كه پیشرفتهای بزرگ در زمینه فنآوری اطلاعات، حاصل تلاش دانشمندان كامپیوتر، معماران كامپیوتر یا مهندسین برق نیست بلكه حاصل كار دانشمندان فیزیك است.
در زمینه كاری خود به عنوان یكی از طراحان سه سیستم ریزپردازشگر (SPARC,picojava,MAJC) و به عنوان طراح برنامههای مربوط به آنها، من دارای دانش دست اولی از قانون مور هستم. به مدت چندین دهه، قانون مور به درستی میزان توانایی ما برای بهبود فنآوری نیمه رساناها را پیشبینی كرده است. تا یك سال قبل من تصور میكردم كه میزان پیشرفت پیشبینی شده توسط قانون مور تنها تا سال ۲۰۱۰ ادامه خواهد یافت و در آن سال ما به حد نهایت محدودیتهای فیزیكی میرسیم. اكنون برای من مسجل شده است كه فنآوری جدیدی به موقع ابداع خواهد شد تا به رشد بیشتر در این زمینهها كمك كند.
هنگام طراحی نرمافزارها و ریزپردازشگرها، هرگز این احساس را نداشتم كه مشغول طراحی یك دستگاه هوشمند هستم. نرمافزار و سختافزار چنان شكننده و قابلیتهای ماشین برای فكر كردن چنان محدود است كه این موضوع، حتی به عنوان یك احتمال در آینده، بسیار ناممكن به نظر میرسید.
اكنون بعد از ۳۰سال، ایده جدیدی به ذهن من خطور كرده است: این كه شاید در حال خلق ابزاری باشم كه منجر به ایجاد فنآوریای خواهد شد كه به تدریج جای گونه بشر بر روی زمین را میگیرد. با توجه به این كه تمام عمر كاری خود را مشغول ساخت سیستمهای نرمافزاری بودهام، به نظرم میرسد كه این آینده به آن خوبی كه برخی افراد تصور میكنند از آب در نخواهد آمد. رویای دانش روباتیك این است كه ماشینهای هوشمند قادر خواهند بود تمام كارهای ما را انجام دهند تا ما در آسایش كامل زندگی كنیم و به این ترتیب به بهشت بازگردیم!
چقدر طول میكشد تا این گونه روباتهای هوشمند ساخته شوند؟ با توجه به پیشرفتهای نو ظهور در قدرت محاسبه كامپیوترها، به نظر میرسد این كار تا سال ۲۰۳۰ ممكن باشد. به محض وجود این گونه روباتهای هوشمند، تنها قدم كوتاهی تا ایجاد یك گونه روبات باقی میماند. روبات هوشمندی كه میتواند نمونههای خود را بسازد.
رویای دوم علم روباتیك این است كه فنآوری روباتیك به تدریج جای ما را خواهد گرفت و به این ترتیب با سوار كردن ضمیر انسانی خود در آنها، به حالتی شبیه نامیرایی دست خواهیم یافت. این همان فرآیندی است كه دنی هیلیس تصور میكند به تدریج به آن خو میگیریم، ولی در صورت سوار كردن ضمیر انسانی خود در محصول فنآوری خودمان، چهقدر احتمال دارد كه بعد از آن خودمان و یا اصولاً انسان باشیم؟
معماری ژنتیك، نوید دهنده ایجاد انقلاب در كشاورزی با افزایش بازده محصولات و كاهش استفاده از مواد آفتكش؛ خلق دهها هزار گونه جدید باكتری، گیاه، ویروس و جانداران؛ جایگزین كردن تولید با نمونهسازی؛ ایجاد درمانهایی برای بسیاری از بیماریها؛ افزایش طول عمر و كیفیت زندگی ما و چیزهایی خیلی خیلی بیشتر است.
نویسنده: بیل جوی
منبع:
Wired Magazin
پینوشتها:
۱. دومین مقالهی سیاحت غرب شماره ۳۳ با عنوان «پاسخ به پیشگوهای بدبین آینده فنآوری» پاسخی به این مقاله است كه جهت آشنایی با دیدگاههای گوناگون درباره تكنولوژی انتخاب و درج شده است.
۲. Bill Joy از مؤسسان شركت سان میكروسینتر، وی در خلق فنآوریهای پیشرفته ریزپردازشگرها و فنآوریهای اینترنت مانند جاوا و جینی شركت فعال داشته است.
منبع: ماهنامه سیاحت غرب، شماره ۳۳
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست