سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
خروج به موقع
این رویداد در تاریخ کشوری که حکام نظامیآن برای دستیابی به مشروعیتی که با تمام وجودشان خواهان آن بودند، اولین مورد بود. اگر او با جنگیدن با اتهامات استیضاح در پارلمان از غریزه خود پیروی کرده بود ارتش پاکستان را بیاعتبار میکرد. حتی اگر پارلمان میتوانست آرای لازم را برای استیضاح تامین کند نمیتوانست بحران اصلی کشور -این که دولت منتخب آن نمیتوانست با رئیسجمهور کار کند- را برطرف کند. فرمانده سابق ارتش با استعفا قبل از طرح اتهامها، لطفی بزرگ در حق خود و کشورش کرده است.
ارزیابی عملکرد ژنرال مشرف طی ۵/۹ سال گذشته که قدرت را در کودتایی به دست گرفت کار آسانی نیست. او به مفهوم کلاسیک دیکتاتور نظامی نبود همچنان که مردی دینی نیز نبود. او رسانهها را آزاد کرد و با این کار زمینه را برای دشواریهای آینده برای خود فراهم ساخت. مشرف کوشید با اصلاح قوانین دست و پاگیر وضع زنان را بهبود بخشد. شاید بزرگترین دستاورد او تغییر دادن طرز فکر کشورش نسبت به هند، با انجام اقداماتی متفاوت با تشکیلات ارتش پاکستان بود.
اما طرح اصلی او برای ایجاد کشوری مدرن وامروزی محکوم به شکست بود. نه فقط برای این که کوشید این کار را در کشوری فئودال و دارای روابط سیاسی خانوادگی و قبیلهای انجام دهد بلکه به این خاطر که حکومت از ضوابط دموکراتیک مانند احزاب سیاسی فعال و مستقل، قانون اساسی و انتخابات آزاد نفرت داشت.
اوضاع از سال ۲۰۰۲ که مشرف دستور انجام همهپرسی درباره مشروعیت ریاستجمهوری خود را داد و در آن هیچ نامزد مخالفی اجازه شرکت نیافت، رو به خرابی گذاشت. او پارلمان را از طرفداران خود پر کرد و در معامله با احزاب محافظهکار دینی در استان دچار بحران «سر حد» در شمال غربی هیچ تردیدی به خود راه نداد.
فرشته مرگ او در شکل افتخار چودری، رئیس دیوانعالی کشور ظاهر شد که قرار بود به شکایت مخالفان در پرونده انتخاب مجدد رئیسجمهوری رسیدگی کند. مشرف میتواند زمان دقیق سقوط خود را آن روز یعنی ۹ مارس سال گذشته بداند که تلاش کرد چودری را برکنار کند، کاری که باعث اعتراضات سراسری و در نهایت اعلام حالت اضطراری از طرف مشرف شد.
این کار، او را از رهبری دچار مشکل به دیکتاتوری غیرمردمی تبدیل کرد و از آن زمان حمایت مردم از او به شدت کاهش یافت. به طوری که حتی فرمانده ارتش هفته گذشته در جشن روز استقلال که به وسیله مشرف ترتیب داده شده بود، شرکت نکرد و این نشانه آشکاری بود که روزهای قدرت او به شماره افتاده است.
ائتلافی که او را برکنار کرد بعید است چندان دوام بیاورد. وظیفه اصلی دیگر این ائتلاف، اصلاح قانون اساسی و حذف دو اختیار اصلی رئیسجمهوری یعنی اختیار برکناری دولت و انتصاب فرمانده ارتش و اعاده اختیارات نخستوزیر است. ائتلاف اگر این کارها را انجام دهد از هم خواهد پاشید و انتخابات جدید برگزار خواهد شد.
کثرتگرایی سیاسی تنها منبع بیثباتی نیست و اگر حزب مردم پاکستان و نوازشریف نتوانند متحدانی واقعی باشند، حداقل میتوانند یاد بگیرند رقبایی مسوول باشند. پاکستان روز دوشنبه توانست برای اولین بار به صورت مسالمتآمیز از شر حاکمی نظامی خلاص شود اما تا کنترل ارتش به وسیله قوه مجریه هنوز راه درازی باقی است.
گاردین
علی کسمایی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران مجلس شورای اسلامی بابک زنجانی مجلس خلیج فارس دولت سیزدهم دولت لایحه بودجه 1403 حجاب شورای نگهبان مجلس یازدهم محمدباقر قالیباف
قوه قضاییه هواشناسی تهران سیل شهرداری تهران فضای مجازی سلامت شورای شهر تهران دستگیری پلیس آموزش و پرورش قتل
خودرو قیمت دلار قیمت خودرو سایپا کارگران ایران خودرو دلار بازار خودرو قیمت طلا مالیات بانک مرکزی تورم
تلویزیون رسانه سریال سینمای ایران سینما فیلم تئاتر موسیقی دفاع مقدس بازیگر کتاب رسانه ملی
ناسا سازمان سنجش شورای عالی انقلاب فرهنگی آموزش عالی
رژیم صهیونیستی اسرائیل فلسطین غزه آمریکا جنگ غزه حماس روسیه نوار غزه عربستان اوکراین ترکیه
فوتبال استقلال پرسپولیس سپاهان تراکتور تیم ملی فوتسال ایران فوتسال باشگاه استقلال وحید شمسایی بازی باشگاه پرسپولیس لیگ برتر
هوش مصنوعی اینترنت تبلیغات اپل نخبگان همراه اول ماه آیفون گوگل روزنامه ایرانسل
داروخانه ویتامین کاهش وزن بارداری خواب دیابت طول عمر سلامت روان فروش اینترنتی دارو هندوانه