دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
قدم زدن در یک راه مه آلود
فیلمسازی. فیلمسازی. فیلمسازی... دنیای عجیب فیلمسازی. همان دنیایی که ما با آن درگیریم و هزاران نفر هم بیرون گود مسحورش هستند. حالا میخواهد بازیگری باشد، یا کارگردانی، یا فیلمنامهنویسی، یا تهیهکنندگی و... . این دنیا از آن دنیاهای دوستداشتنی است برای امثال من که زندگیمان شده فیلمسازی.
مدتها بود پیش خودم فکر میکردم که جدای بازیگری دوست دارم چه جنبه دیگری از این دنیا را تجربه کنم؟! نوشتم، اما فکر کردم باید آن را بگذارم برای خودم در صندوقچه شخصیام. کارگردانی هم برایم همیشه جذاب بود، اما فکر میکنم جهانبینیای میخواهد که هنوز من به آن نرسیدهام و شاید روزگاری اگر به این برسم که وقتش رسیده آن را هم تجربه کنم. اما یک کار دیگر هم بود که فکر میکردم توانایی انجامش را داشته باشم. چیزی که از کودکی به آن شهره بودم و همه میگفتند این بچه وقتی بزرگ شود حتما مدیری، چیزی میشود. حس میکنم کار اجرایی از خیلی وقت پیش درون من بوده و بلدم چطوری آن را مدیریت کنم. پس تصمیم گرفتم این بخش سینما را هم تجربه کنم؛ تهیهکنندگی.
به نظرم یکی از ضعفهای اساسی سینمای ایران، نبود فیلمنامه خوب است. چیزی که خیلی از هنرپیشهها مثل من این روزها دربهدر دنبالش میگردند و اگر تک و توکی هم باشد باید خیلی خوششانس باشی که نصیب تو بشود. حالا اگر خودت تهیهکننده باشی، میتوانی زمینه این اتفاق را بیشتر فراهم کنی چون خودت هم دغدغه کسانی هستی که مثل تو نگاه میکنند، بازیگرانی که دنبال چنین فرصتهایی هستند.
نمیدانم خبر دارید که برای دریافت کارت تهیهکنندگی شما باید در چند فیلم سرمایهگذار باشید یا نه؟ «پرتقال خونی» اولین تجربه من برای ورود به دنیای تهیهکنندگی بود!
تهیهکنندگی آنقدر قواعد پرپیچ و خمی دارد که اگر ۵۰ سال دیگر هم بازیگر بودم و تجربه تهیهکنندگی نداشتم، نمیتوانستم به مصائب یک تهیهکننده پی ببرم، ولی کار بسیار شیرینی است.
من قبل از پرتقال خونی بازیگر بودم و هنوز هم هستم و خواهم بود. درباره تهیهکنندگی هم ماجرا این بود که من نرفتهام جلوی دفتر یک کارگردان و بگویم پول آوردم و برای من یک فیلم بسازید که حالا آن کارگردان قبول کند یا نه. منِ نیوشا ضیغمی قبل از ساخت پرتقال خونی در ۲۰ فیلم بازی کردهام. برای بازیهایم نامزد جشنواره فجر شدهام. چندین فیلم اکرانشده و نشده دارم و امروز با درایت حرفهای و شعور حرفهایام تصمیم گرفتهام وارد حیطه دیگری در سینما شوم.
یک ماجرای مهم هم که باید به آن اشاره کنم، این است که این روزها خیلیها به من میگویند حالا که تهیهکننده شدهای لابد دیگر میخواهی بازیگری را رها کنی و... اما واقعیت این است که من اول از همه خودم را بازیگر میدانم و بعد تهیهکننده. این درست نیست که وقتی یک بازیگر وارد کار دیگری میشود همه کارنامه بازیگریاش را دور بریزند.
من هر دو کار بازیگری و تهیهکنندگی را با هم انجام میدهم، اما به هم ربطی ندارند. در پرتقال خونی، من و همسرم سرمایهگذار هستیم. خوب یا بد، دلسوز سینما هستیم و میخواهیم کمک کنیم. حالا اگر دوستان میخواهند نقد کنند، مشکلی ندارد. نقد منصفانه را هر کسی قبول دارد. اما این فرق میکند که فیلم را بکوبیم و شرافت حرفه رسانه را از بین ببریم. من این روزها حس میکنم گویا قبل از پرتقال خونی اصلا وجود خارجی نداشتم و یکباره همه متوجه من شدهاند.
پرتقال خونی، تجربه اول من بود برای ورود به دنیای تهیهکنندگی و بعد از آن، در بخشی از فیلم «چهارسو» سرمایهگذار بودم. کارگردان چهارسو، آقای فرهاد نجفی، کارگردان جوانی است که فیلم دومش را ساخته. این فیلم در ژانر فیلمهای معناگرا قرار میگیرد که تا حدودی تم مذهبی دارد و تنها بازیگر ستارهاش محمدرضا فروتن است. من به این فکر میکنم که اگر کاری ساخته میشود، حداقل بشود دربارهاش حرف زد. هیچوقت نمیروم سراغ کاری که به هر ضرب و زوری بفروشد؛ با مرد زننما و رقص عربی و... اما با این وجود معتقدم سینما باید مخاطب هم داشته باشد و کار باید بتواند در اکران موفق باشد.
در سینمای ایران به فیلمهایی که محوریت آنها زن است، سخت پرداخته میشود. تهیهکنندهها هم خیلی سخت روی آن سرمایهگذاری میکنند و ساختن چنین فیلمهایی ریسک است. با این حال من ترجیح میدهم به عنوان یک بازیگر زن و فراتر از بازیگری، تهیهکننده، فیلمهایم در مورد زنان باشد. بدون نگاه فمینیستی. با یک دید واقعگرایانه که معضلات زن در جامعه امروز ما را به تصویر بکشد. فیلم پرتقال خونی، یک فیلم زنمحور است. اتفاقی برای آغاز این راه بزرگ برای من.
حرف آخر اینکه من به سینمای فاخر با مخاطب فکر میکنم. قرار نیست هرکار پرمخاطبی قطعا بیآبرو باشد. فیلم میتواند هم فاخر باشد، هم آبرومند و پرمخاطب. متاسفانه بین برخی منتقدان ما جا افتاده که آثار پرمخاطب دمدستی هستند، در صورتی که مردم ما بسیار فهیم هستند و اثر خوب را از بد تشخیص میدهند و خدا را شکر که مردم دیگر از فیلمهای هجو استقبال نمیکنند.
هدف من در ورود به دنیای تهیهکنندگی رسیدن به همین ماجراست. اتفاقی که برای به وجودآمدنش تمام تلاشم را میکنم. من تازه در ابتدای یک راه پر پیچ و خم مهآلود قرار گرفتهام، اما به پایان آن امیدوارم. امیدواری بدون هیچ قضاوت اولیهای. برای قضاوت نتیجه این اتفاق باید کار را به زمان واگذار کنیم تا ببینیم تقدیر برای ما چه چیزی را رقم میزند.
نیوشا ضیغمی
بازیگر و تهیهکننده
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست