جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

ایران اسرائیل را در وضعیت هیستریک قرار داده است


ایران اسرائیل را در وضعیت هیستریک قرار داده است

به پایان رسیدن پروژه هسته ای بوشهر و تهیه اورانیوم مورد استفاده این مرکز, از این پس حمله نظامی به آنرا مشکل می کند باید در نظر بگیریم که کشورهای امارات متحده عربی و کویت ۹۰ درصد آبهای مصرفی خود را از طریق شیرین کردن آب خلیج فارس تهیه می کنند بمباران مرکز اتمی بوشهر موجب آلودگی آب دریا و در نهایت به تشنگی کشیده شدن همه ساکنان آن سوی خلیج فارس منجر خواهد شد

در حالیکه کشورهای عربی مشغول مصالحه و حل اختلافات ثانوی و پیش پا افتاده خود هستند ، ایران با موفقیت توانست مرکز انرژی هسته ای بوشهر را به پایان ببرد. ایرانی ها هر روز گام بزرگتری در راه تکمیل قدرت تکنولوژیکی و نظامی خود برداشته و جهانیان را با این کار خود در دهشت قرار می هند. آنها توانستند اولین ماهواره را به فضا فرستاده و از استادان کره شمالی خود پیشی گیرند.

پیشرفت های ایران در زمینه تکنولوژی نظامی از هنگامی آغاز شد که این کشور درگیر جنگی ۸ ساله با صدام حسین گردید و در این دوره ایران زیر فشارهای اقتصادی و سیاسی خفه کننده ای از طرف آمریکا و اروپا قرار داشت. در همین برهه زمانی کشورهای عربی نتوانستند دستاوردهایی حتی نصف آنچه را که ایران بدست آورده، داشته باشند. کشورهای عربی در ۳۰ سال گذشته وارد هیچ جنگی نشده و میلیاردها دلار درآمد نفت به خزانه های این کشورها سرازیر شده است .

اسرائیل که بخوبی معنای این پیروزی اخیر ایران را در مورد به پایان بردن مرکز انرژی هسته ای بوشهر را می داند، دچار هیستری شده و می توان انعکاس این وضعیت آنان را در اظهارات «ایهود اولمرت »و «ایهود باراک» بخوبی مشاهده نمود. اولی گفت:” ما کشوری قوی هستیم و خیلی هم قوی هستیم. توانایی هایی داریم که تصور آن برای بسیاری مشکل است و نمی توانند ابعاد توانایی های ما را دریابند. اسرائیل می داند چگونه از خودش به دفاع برخیزد.” اما «ایهود» دومی چنین گفت:” اسرائیل استفاده از قدرت نظامی را برعلیه ایران را از دستور کار خویش خارج نکرده است.” (۱)

تهدیدات اسرائیل چیز تازه ای نیست و تاثیری در کوشش ایرانی ها برای تقویت بنیهء تکنولوژیکی و نظامی خود ندارد. به پایان بردن مرکز هسته ای بوشهر دلیل آشکاریست که آنان استوار در برنامه خویش پیش می روند. دولت اسرائیل بسیار کوشید، تا با وارد آوردن فشار بر روسیه این کشور را از همکاری با ایران باز بدارد. در ۳ سال گذشته، بازدید مسئولان اسرائیلی بطور دائم به روسیه ادامه داشت. ولی نتیجه ای عاید آنان نشد. شیوه عملکرد استراتژیکی ایرانیان در برخورد با موانعی که در این زمینه یعنی مسئله هسته ای آنان وجود داشت؛ بسیار هوشمندانه بود. چه در گذشته و چه هم اکنون این برخورد و عملکرد ایرانی ها بر ۴ پایه اصلی استوار است:

۱) آنان هیچگاه باب مذاکرات را با اتحادیه اروپا و سازمان بین المللی انرژی اتمیIAEA قطع نکرده اند . پاسخ آنان به درخواست و سوالات آنان بسیار عمیق و حساب شده بود. چون آنان یا درخواست وقت بیشتر می کردند و یا اینکه با طرح سوالات متضاد آنان را در موضع پاسخ دهی قرار می دادند. این شیوه که بسیار پیچیده و دیپلماتیک بود، و در عین حال خشم کسی را هم بر نمی انگیخت، توانست موفقیت آمیز پیش رود. مانور در جهت جلوگیری از تحریم های خطرناک و شدیدتر و از طرفی خریدن وقت کافی که بتوان در سایه آن اورانیوم کافی هم تولید کرد.

۲) ایجاد رابطه مستحکم با کشورهای قدرتمند و روبه رشد جهان همچون چین، روسیه و هند و عقد قراردادهای مهم اقتصادی با آنها ، همچون قرار داد نفت ، مبادلات گسترده تجاری و اجازه ورود کالاهای آنان به بازارهای ایران.

۳) در محاصره قراردادن اسرائیل از طریق ایجاد شبکه هایی در منطقه : حزب الله در جنوب لبنان و دو جنبش اصلی مقاومت در فلسطین : حماس و جهاد اسلامی و کمک به این سازمانها از نظر نظامی و اطلاعاتی و سایر نیازمندی های دیگر. این احزاب و سازمانها در وضعی قرار دارند که می توانند هر گونه برنامه ریزی از طرف اسرائیل برای حمله به ایران را منتفی سازند.

۴) ایجاد استحکامات بسیار مطمئن در اطراف مراکز هسته ای ایران که البته بغیر از حفاظت های طبیعی ازاین مراکز است، چرا که اغلب این مراکز در مناطق کوهستانی قرار دارند. پراکندگی این مراکز و منع ورود هرگونه ماموران کشورهای غربی از نزدیک شدن به آنجا و در نتیجه مشکل بودن جاسوسی درباره این مراکز، سبب شده تا کشورهای اروپایی ، آمریکا و اسرائیل بودجه های بسیار کلانی را به مصرف می رسانند تا بتوانند اطلاعاتی از این مراکز بدست آورند، که تاکنون همه بی نتیجه مانده است.

اما موفقیت مهمتر و استراتژیکی ایرانی ها را باید از این منظر نگریست که آنان در مانورهایی که با آمریکایی ها در دوره بوش و محافظه کاران نو داشته اند، این بود که می کوشیدند، تا رابطه خود را به آن حدی از تیرگی نرسانند که موجب حمله نظامی به مراکز اتمی ایران شود. آنان با در پیش گیری دیپلماسی هوشیارانه کوشیدند تا خطر جنگ را از خود دور سازند. در سراسر دوره یی که نئوکان ها در قدرت بودند؛ روابط و مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا ادامه داشت و ایرانی ها بخوبی از پیشبرد این سیاست ها به نفع خود بهره بردند.

هم اکنون ایران از نظر نظامی و سیاسی در موقعیت مناسبی قرار دارد و آمریکا هم موافق حمله نظامی به ایران از سوی اسرائیل نیست. از طرفی آمریکا، نگرانی کشورهای معتدل عرب را در مورد برنامه اتمی ایران نه جدی می گیرد و نه به آن اهمیت می دهد. دولت آمریکا به این کشورها به مثابه دولت هایی در اوج فساد ، تباهی، دیکتاتوری و ناقضان و پایمال کنندگان حقوق بشر می نگرد و اینکه اینان تنها هم و غم شان در جدل با کشورهای غربی، برای قیمت نفت است و نه چیز دیگر.

دولت تازه آمریکا همه توجهات سیاسی خود را در ابراز تفاهم و باز نمودن کانال تازه مذاکره سیاسی با سوریه، هم پیمان ایران و در عین حال اظهار اینکه راغب است تا با ایران نیز در مورد برنامه هسته ای بطور مستقیم مذاکره کند. اما اکنون مسئله اصلی در آمریکا، سرو سامان دادن به بحران اقتصادی و ایجاد شرایطی تا بشود ضرباتی را که از نظر اقتصادی ، سیاسی و بویژه اخلاقی به آمریکا وارد شده تعدیل کند. بویژه در مورد کشورهای اسلامی باید گفت که چهره آمریکا در میان ملل عرب بسیار مخدوش گردیده است. همچنین آمریکا در وهله اول به این امر اهمیت می دهد تا با ایجاد شرایطی به وضعیت جنگی در عراق و افغانستان پایان دهد، جنگی که هیچگونه امیدی به پیروزی آن نیست و بجز تخریب اقتصاد آمریکا، نتیجه ای در بر نخواهد داشت.

این درست است که پائین آوردن قیمت نفت توسط آمریکا و اروپا به قصد وارد آوردن ضربه، به اقتصاد ایران و روسیه بوده و توانسته است اقتصاد این کشور را با مشکلات روبرو سازد. زیرا این دو کشور تا حد زیادی از نظر اقتصادی به صادرات نفت وابسته هستند. اما باید گفت که نتایج استفاده از این سلاح بر علیه دو کشور به زمانی طولانی نیاز دارد تا نتایج خود را عیان سازد. در مورد ایران باید گفت که شرایط به نفع این کشور است زیرا ایران تنها به دو سال زمان نیاز دارد تا بتواند اولین کلاهک اتمی خود را تولید کند. چیزی که ایران بدون شک با کفایت و جدیت آنرا به پایان خواهد رساند.

به پایان رسیدن پروژه هسته ای بوشهر و تهیه اورانیوم مورد استفاده این مرکز، از این پس حمله نظامی به آنرا مشکل می کند. باید در نظر بگیریم که کشورهای امارات متحده عربی و کویت ۹۰ درصد آبهای مصرفی خود را از طریق شیرین کردن آب خلیج فارس تهیه می کنند. بمباران مرکز اتمی بوشهر موجب آلودگی آب دریا و در نهایت به تشنگی کشیده شدن همه ساکنان آن سوی خلیج فارس منجر خواهد شد.

اسرائیل نیز این را می داند که هرگونه کوششی در جهت تهاجم به ایران، با حمله کشنده حزب الله روبرو خواهد شد و با در نظر گرفتن اینکه مرکز اتمی «دیمونا» در اسرائیل که در تیررس موشک های حزب الله قرار دارد و بویژه تهدید چندی پیش حسن نصرالله ، رهبر حزب الله مبنی بر اینکه اگر اسرائیل فکر حمله دیگری را در سر بپروراند، ما در جنگ به اسلحه هایی متوسل خواهیم شد که کمتر کسی فکرش را کرده است. و بدین سان جنگ اسرائیل بر علیه ایران نیز منتفی بنظر میرسد.

نوشته عبدالباری عطوان

سردبیر مجله القدس العربی چاپ لندن

برگردان احمد مزارعی

توضیح مترجم

۱: سگی که پارس می کند گاز نمی گیرد. این ضرب المثل را الکس پیشمان تحلیلگر نظامی روزنامه هاآرتص یکسال پیش ، هنگامی نوشت که اسرائیل اعلام کرد با یکصد هواپیما در مدیترانه به مانوری دست زده تا آمادگی جنگی بر علیه ایران بدست آورد. نه فقط الکس پیشمان این دروغ بزرگ دولت اسرائیل را به ریشخند گرفت، بلکه چند تحلیلگر نظامی دیگر نیز این اظهارات دولت اسرائیل را رد کرده و آنرا پوشالی دانستند. اما در مورد حمله هواپیماهای اسرائیل به مرکز اتمی عراقی ها در سال ۱۹۸۱ نیز باید گفت که این عمل جنایتکارانه با همدستی فرانسویان که مسئولیت ساختن این مرکز را داشتند ، انجام گرفت. دولت فرانسه با همدستی اسرائیل رادارهایی را در آن مرکز کار گذاشتند تا کار بمباران کردن از طرف اسرائیل تسهیل نماید و بدین سان نشان دادند که هر دو کشور اسرائیل و فرانسه در ضدیت با ملت های خاورمیانه ، بویژه مسلمانان دست در دست هم دارند. اسرائیل همیشه در کشتار مظلومان و ضعیفان بی سلاح در کمال قساوت و بی رحمی عمل کرده است. اما در اولین مصاف با حزب الله در لبنان وحشتزده از میدان نبرد گریخت و این نشاندهنده پوشالی این دولت تجاوزکار است.



همچنین مشاهده کنید