پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مائو و شكست انقلابی
● درآمد:
آلن بدیو در ادامه بررسی «انقلاب فرهنگی» در این قسمت به دو تا از دلایل اهمیت این مساله اشاره میكند و در ادامه به بررسی روایتهای این انقلاب و ماجرای روی كار آمدن مائو (mao) تا مرگ او میپردازد.
▪ انقلاب فرهنگی یك نمونه نوعی (typical) از تجربه سیاسی است كه فرم حزبمحور را اشباع میكند. من واژه اشباع (saturation) را در معنایی به كار میبرم كه سیلوین لازاروس (Sylvain Lazarus) به آن داده است: تلاش میكنم نشان دهم كه انقلاب فرهنگی آخرین زنجیره سیاسی معناداری است كه در صورت حزبمحور آن هنوز درونی است (مثل حزب كمونیست چین) و همینطور هم به پایان راه میرسد.
ماجرای می ۱۹۶۸ و پیامدهای آن مورد كاملا متفاوتی است.
جنبش لهستان یا چیزهایی به كلی متفاوتی هستند. اما بدون اشباع دهههای ۶۰ و ۷۰ هیچ چیز بیرون روح (specter) حزبمحور یا حزب محورها قابل تفكر نیست.
▪ انقلاب فرهنگی در تاریخ و سیاست یك درس بزرگ به شمار میآید، درسی در تاریخ چنانكه گویی از دل سیاست برآمده است. در واقع بر پایه اینكه ما این «انقلاب» را بیازماییم و تحلیل كنیم (همین واژه «انقلاب» نشان از اشباع دارد) یا نه و براساس تاریخنگاری غالب یا براساس یك پرسش سیاسی واقعی، به اختلافات گیرا و پركششی منجر میشود. مساله برای ما این است كه ذات و سرشت این اختلاف را دقیق ببینیم و درك كنیم كه این اختلاف برآمده از نظام درستی یا خطای تجربی یا اثباتگرا (positivist) است. ما میتوانیم با این دادهها موافق باشیم و به قضاوتهایی كه كاملا در تقابل با یكدیگر هستند پایان بدهیم. دقیقا همین پارادوكس مدخل ورود به مضمون و محتوا (subject matter) است.
● روایتها
نمونه غالب تاریخنگارانه انقلاب فرهنگی توسط عده زیادی از متخصصان، بهخصوص چینشناسان، در حدود سال ۱۹۶۸ تدوین گردید و بعد از آن تغییر نكرد. این نمونه به واسطه این حقیقت كه به صورت مخفیانه نمونه رسمی دولت چینی شد و توسط دنگ خیائوپینگ (Deng Xiaoping) رهبری شد و بعد از ۱۹۷۶ توسط مردمی اداره گردید و استحكام یافت كه از انقلاب فرهنگی گریزان بودند و درصدد انتقام از آن بودند.
● حرف این نمونه (version) چیست؟
براساس اصطلاحات انقلاب و به زبان انقلابی، این نمونه موضوع یك درگیری بر سر قدرت در راس مقامات بوروكراسی حزبمحور بود. ارادهباوری اقتصادی مائو و دعوت مردم به مشاركت عمومی برای حل مسائل اقتصادی كه مظهر آن را در شعار «جهش بزرگ به پیش» میتوان دید، یك خطای بیبرو برگرد بود كه عاقبتش بازگشت قحطی و گرسنگی به نواحی روستایی بود. بعد از این خطای بزرگ بود كه مائو متوجه شد در میان دیگر گروههای رهبریكننده حزب در اقلیت قرار گرفته است، در میان كسانی چون لیو شائوكی
(Liu shaoqi) (كه بعدها رئیسجمهور شد)، دنگ خیائوپینگ (دبیركل حزب) و پنگ ژن (Peng Zhen) (شهردار ایالت بئی جینگ Beijing). در اوایل ۱۹۶۳ مائو تلاش كرد تا هدایت برخی از ضدحملهها را در اختیار بگیرد اما در مقابل خواستههای ثابت و متعارف حزب و رویارویی با شخصیتهای حرفهای حزب شكست خورد و ناكام ماند. بعد از این ماجرا مائو به قدرتهای بیگانه و بیرون از حزب، به قدرتهای خارجی (دانشجویان گارد قرمز) یا خارجی/ داخلی، مخصوصا قدرتهای نظامی، متوسل شد و توانست بار دیگر مهار امور را بهدست بگیرد و بعد از بركناری پنگ دهوآی (Dehuai)، لین بیائو را جایگزین او كرد. بعد از این و صرفا به دلیل خواست مائو برای دوباره به دست گرفتن قدرت، موقعیتی خونبار و آشفته پیش آمد كه تا مرگ متهم (یعنی مائو در سال ۱۹۷۶) به ثبات نرسید.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست