جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
تاریخچه معابد شائولین
افسانهها و داستانهای معدودی همراه با بحث و ابهامات در مورد ماهیت و حقیقت شائولین وجود دارد. از استادان دانشگاه شنیدهایم که از وجود شائولین یا آوازهای کودکانش طفره رفته و فقط میتوان به حسابهای دقیق دولت کمونیست چین اعتماد کرد یا اینکه معابد همگی موهوم و براساس داستانهای قدیمی مواردی ساختگی هستند. موارد ذیل برگرفته از منابع مختلف هستند و در مورد کسانی که:
۱) سبکهای خاص کونگفو را تا سطح تادی در معابد پیشنهادی تمرین میکردند
۲) هنرهای رزمی را قبل از تخریب کامل معابد در آنجا یاد میگرفتند
۳) توسط مربیان این معابد آموزش میدیدند.
منابع ما حداقل مربوط به سه نفر میباشد (قانون استاندارد مورد قبول ماهرترین روزنامهنگاران). با این حال، استادان این فن به دلایل ذیل از مشهور شدن اجتناب میکردند:
۱) نمیخواستند در هیچ بحث و جدلی شرکت کنند. شما در قبول یا رد این اطلاعات آزاد هستید.
۲) ایشان اسامی جدائی را بعد از ترک چین پیدا کردند زیرا، بهعنوان پناهنده نمیخواستند خانوادههایشان از کارهای آنها در رنج و عذاب باشند.
با این گفته و توافق در حفظ اسرار منابع به ما اینگونه گفته شده است که: تاریخ شائولین به حدود ۵۴۰ قبل از میلاد بر میگردد، زمانیکه کشیش هندی بودائی به نام بودهیدهارما (به زبان چینی تامو) به چین سفر کرد تا با امپراطور ملاقات کند. در آن زمان، امپراطور کار ترجمه متون سانسکریت به چینی را توسط راهبههای بودائی شروع کرده بود. هدف از این کار فراهم آوردن شرایط تمرین این مذهب بوده. این کار پروژهای اصیل بود اما وقتی که امپراطور باور کرد که این کار راه رسیدن به نیرواناست، تامو مخالفت نمود. دیدگاه تامو در مورد بودائیسم اینگونه بود که شما قادر به دستیابی به هدف خود نیستند اگر دیگران کارهای خوب خود را به نام شما انجام دهند.
در همین نقطه بود که امپراطور و تامو راه خود را از هم جدا کردند و تامو به معبد بودائی در همان نزدیکی رفت تا راهبههائی را ملاقات کند که ایشان به کار ترجمه متون بودائی مشغول بودند. معبد سالها قبل در بقایای جنگل ساخته شده و بعدها کاملاً سوخته بود. در زمان ساخت معبد، باغبانهای امپراطور نیز درختان جدیدی در آنجا کاشتند. نتیجتاً اسم معبد را جنگل جوان گذاشتند.
وقتی که تامو به معبد رسید، او را پذیرفتند، شاید احتمالاً فکر کردند که او فردی مبتدی یا خارجی است. تامو که از معبد رانده شد، به سمت غاری در همان نزدیکی رفت و به مدیتیشن پرداخت تا اینکه راهبهها صحت مذهب او را دریافته و از او تقدیر کردند.
داستان بدین شکل است که او غار را از یک طرف و به کمک نیروی چشمش سوراخ کرده در واقع همراهی و شناخته شدن او در طول تاریخ گمشده است. وقتی که تامو به راهبهها پوست، مشاهده کرد که ایشان در شرایط فیزیکی خوبی نیستند. اکثر کارهای آنان مثل راهبههای قرون وسطی بود که ساعتها پشت میز به حالت قوز کرده نشسته و به کار ترجمه متون مشغول بودند. نتیجتاً، راهبههای شائولین از نظر فیزیکی و روحی ضعیف شده و دیگر قادر نبودند حتی ابتدائیترین تمرینات مدیتیشن بودائی را انجام دهند. تامو با آموزش حرکات و تمرینات حرکتی به جنگ ضعف بدنی آنها رفت که همگی برای تقویت چی و قدرت بدنی طراحی شده بودند. تمام این مجموعهها اصلاح شده حرکات یوگای هندی (مخصوصاً هاتا و راجا) و براساس حرکات ۱۸ حیوان اصلی در علامتشناسی هند و چین و الفبای کونگفوی شائولین بودند (مثلاً ببر، خرس، پلنگ، مار کبری، مار، اژدها و غیره). مشکل بتوان گفت که چه زمانی این تمرینات تبدیل به هنرهای رزمی شدند. معبد شائولین در منطقهای منزوی واقع شده بود و حرکت راهزنان و حیوانات وحشی جزو مشکلات همیشگی آنان محسوب میشد، پس هنرهای رزمی معبد احتمالاً برای پر کردن نیاز دفاع شخصی در آن شروع شد. بعد از مدتی، این حرکات بهصورت سیستم دفاع شخصی کدبندی شد. با گذشت زمان، این شاخه از بودا مشخص و مشخصتر شد زیرا کار مطالعه هنرهای رزمی هم شروع شد. اصلاً نمیتوان گفت که تامو هنرهای رزمی را اختراع کرد. قرنها بود که هنرهای رزمی در چین وجود داشت.
اما در این معابد، امکان توسعه و مشخصسازی هنرهای رزمی و سبکهای جدید و مختلف وجود داشت که بهطور مشخص به آن شائولین میگفتند. یکی از معضلاتی که بسیاری از تاریخدانان غربی با آن روبهرو بودند، همانا تضاد اصول بودائی و عدم انحراف آن از مهارتهای رزمی شائولین بود. در واقع، کسی که شائولین کار میکند هرگز حمله نکرده و تحت هر شرایطی بیشترین دفاع را خواهد داشت. ضمن اینکه، مطالعه کونگفو منجر به درک بهتر هرگونه تخلف و نتیجتاً نحوه پیشگیری از درگیری است. با اغماض این مورد، بودائی که از پذیرفتن تخلف سرباز میزند (مثلاً حمله کردن) فقط آن را شروعکننده امر برمیگرداند. اساساً متخصص کونگفو دفع حمله را بر میگزینند اما اگر فرد مهاجم هم مهارت داشته و هم باعث آزار و اذیت شود، دیگر به راه حلی مؤثر و همهجانبه برای ناکاوت کردن یا مرگ او نیاز است. هر چهقدر فرد مهاجم پیچیدهتر و متخلفتر باشد، به شیوه گستردهتری باید حمله او را دفع کرد. بنابراین، بودائیها هیچکس را مورد آسیب خود قرار نمیدهند.
فقط از هرگونه صدمه و آسیب اجتناب میکنند. فلسفه شائولین یکی است که از بودائیسم شروع شده و بعدها اصول تائوئی هم به آن افزوده شده و نهایتاً تبدیل به یک شاخه جدید گشته است. پس حتی اگر معبدی هم در ابتدا تائوئی یا بودائی بوده است، یک بار که شائولین شود، عضوی از سیستم جدید و ملغمهای از فلسفههای چینی آن زمان خواهد بود. سایر معابد از حنان نشأت گرفتند. دلیل این امر این بود که معبد اصلی از حملات تکراری دورههای رکود در حیطه امپراطوری در رنج بوده و رهبران منطقهای نیز از نیروهای رزمی راهبهها هراس داشتند. ورزشکاران پناهنده شائولین معبد را به قصد شروع آموزش اولیه (در پای) یا سایر معابد بودائی و تائوئی ترک کردند. در برخی شرایط نادر، معبد شائولین جدیدی تأسیس (فوکین کوانگ تونگ) یا از حالت پیش ـ موجودی تغییر یابد (وو ـ تانگ ـ اُ می شان)
آندسته از راهبانی که از نظر سیاسی و نظامی درگیر این موارد هستند (مثل قصه ابرو سفیدها و هانگ تزو کوآن) منابع همیشگی خطر برای راهبان به شمار میرفتند. شورش مشتزنی در سال ۱۹۰۱ آغاز پایان یافتن معابد شائولین بود. قبل از آن، چین توسط دول غربی و چینی و منافع تجری اشغال شده بود. بریتانیا خانواده امپراطوری را از طریق واردات و فروش تریاک تبدیل به عروسک خیمه شب بازی کرده و مردم فقیر را نیز به مواد مخدر معتاد کرده بود. این امر منجر به تاخت و تاز سایر نیروهای اروپائی منجمله روسیه، فرانسه و هلند و بعدها ژاپن و آمریکا گردید. اواخر سال ۱۸۰۰ چین بهطور مشخص به نواحی ملی تقسیم که هریک توسط یکی از نیروهای خارجی (مشابه با برلین قبل از جنگ جهانی دوم با مقایسی بزرگتر) کنترل میشد.
دشمنی و عداوت دراز مدت بین چین و ژاپن بدتر شده و تمام نیروهای مخاصم خارجی را نیز در برگرفت. حرکتی ناسیونالیستی هم به کار تحقیر ملکه از سوی چینیها اضافه شد. در میان خط مقدم سربازان شیوه جدید رزمیکاران افسانهای هم مشاهده میشوند، همانند بسیاری از مشتزنهای مشهور شائولین (بروس لی را به خاطر بیاورید که در فیلمهایش به این زمانها اشاره کرده و همواره خودش را بهعنوان مشتزنی چینی معرفی میکرد.)
در نتیجه قدرتهای نظامی آنها برای اشغال دولتها کاملاً موفقیتآمیز نبود. (خیلیها معتقدند که نیروهای جادوئی تائوئیست آنها را به اسلحههای آتشین تبدیل خواهد کرد)، شکست آنها منجر به دگرگونی مدرن آنها شد که همگی مطابقه با اسلحهها و تاکتیکهای نظامی بودند. حذف نیروهای غربی سالها به طول انجامید و در پایان جنگ جهانی اول چین تا حدی در سطح جنگهای داخلی قرار داشت. نیروهای ملی نهتنها با دولتگرایان مبارزه میکردند، بلکه در هر دو طرف مجبور به مبارزه با ژاپنیها (که هنوز هم بخشهای عمدهای از ناحیه منچوری چین را در اختیار دارند) و نیز رزمآوران قدرتمند ناحیهای بودند. در بسیاری از قسمتهای چین هرج و مرج بود اما در سال ۱۹۳۱، تقریباً تمام اشغالگران غیرآسیائی با موفقیت تمام بیرون رانده شده (با استثنای جالب، در اواخر سال ۱۹۳۰ که هوانوردان آمریکائی تحت عنوان ببرهای پرنده به کمک نیروهای ژاپنی آمده و قبل از جنگ جهانی ۲ باعث آزادی آنها شدند) و مبارزان اصلی درون چین ناسیونالیستها و کمونیستها بودند. هر دو طرف دیدگاههای وطنپرستی عمیقی را به نمایش گذاشته ـ اگر با ما نیستی، بر عله مائی. بیطرف بودن هیچ معنائی بهجز دشمن بودن نداشت. در نتیجه، شائولین و سایر راهبهها مرتباً توسط سربازان هر دو طرف کشته میشدند. نتیجه حاصل از این برنامه کشت و کشتار مهاجرت دستهجمعی شمار زیادی از راهبهها به تپهها یا خارج از کشور بود با این امید که دانش شائولین با از بین رفتن معابد، هرگز از بین نرود. معابد قربانیان نگونبخت جنگ در سرزمینی بودند که همگان قصد نمایش قدرت نیاکان خود را داشتند. همگان توسط گروههای مختلف نظامی چپاول و تاراج شدند. معبد اُ می شان کوه بزرگ سفید در استان زچوآن در قله کوه واقع شده و به تصور افسران چینی هدف مناسبی برای عملیات نظامی به شمار میرفت.
این معبد توسط نظامیان ناسیونالیست و کمونیست احاطه شد. دست بر قضا، این سایت پزشکی و طبیعی توسط کمونیستها و در اواسط ۱۹۷۰ بازسازی شد و اکنون بهعنوان پارک ملی و ستاد پژوهشی پابرجاست. داستانهای (در مقایسه با داستانهای چینی میدان تیانان من طبق پوشش خبری سی. ان. ان و نسخههای مجاز از روی اسناد و مدارک دولتی مورد شک و ابهامند. حقیقت این است که مقامات چینی و رزمیکاران شائولین قصههای زیادی را در مورد تاریخ خود از منابع مشکوک نقل میکنند. سبکهای رایج وو ـ شو همگی در نتیجه مطابقت بین دول پیش از جنگ جهانی دوم و نیاز ملی و تاریخچه قدیمی هنرهای رزمی میباشند. با این حال، وو ـ شو بهعنوان یک هنر رزمی (کاملاً غیرقانونی) طراحی شده و دعاوی متضاد در مورد آن فقط به یک دهه قبل و بعد از کونگفو برمیگردد. ما خط زمان را از تاریخچه شائولین شروع کردهایم.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست