جمعه, ۲۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 10 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی كوتاه به آفرینش سرزمین و انسانهای اولیه در افسانه ها و اساطیر ایران و ژاپن


نگاهی كوتاه به آفرینش سرزمین و انسانهای اولیه در افسانه ها و اساطیر ایران و ژاپن

“در روزگاران بسیار قدیم چیزی جز ماده ای غلیظ و سیال در جهان وجود نداشت این ماده , خام و بی شکل بود و تا بی نهایت امتداد داشت

“در روزگاران بسیار قدیم چیزی جز ماده ای غلیظ و سیال در جهان وجود نداشت. این ماده ، خام و بی شکل بود و تا بی نهایت امتداد داشت . همه چیز آشفته و در هم و برهم بود … ” افسانه پیدایش ژاپن در کتاب قصه ها و افسانه های ژاپن این گونه آغاز می شود. در واقع افسانه به زمانهای بسیار دور تر از پیدایش ژاپن اشاره دارد. دورانی که هنوز هیچ خبری از هیچ گونه هستی نبود و تمام هستی به صورت ماده خام و بی شکلی بود.

این نگرش به ابتدای جهان و اینکه همه چیز بی شکل و بی نام بوده ما نیز در اساطیر خود داریم. آفرینش بنابر باور ایرانیان باستان در محدوده’ چهار دورهً سه هزار ساله تقسیم می شده است. در سه هزار سال اول که جهان مینوی است هنوز نه مکان هست و نه زمان و جهان در این دوران فارغ از ماده و حرکت . اما در این جهان مینوی از دو هستی سخن به میان می آید. یکی جهان متعلق به اورمزد که پر از نور و زیبایی و شادی … و هر آنچه ذهن می تواند راجع به دنیای خوبی بیندیشید و دوم جهان بدی متعلق به اهریمن که تاریکی هست و زشتی و پلیدی . این تفکیک بین نور و تاریکی در افسانه پیدایش ژاپن نیز وجود دارد.

” … وار درون توده در هم و برهم , روشنایی و اجزای خالصتر بالا آمدند و … عناصر سنگین و بزرگ تر اندک اندک به هم پیوستند “(ص۳) در ادامه این افسانه آمده است که این اجزای سبک و نورانی بعد از به پیوستن به هم گستره ای بزرگ و بهشتی به وجود آوردند به نام تاکاماگاهارا یا همان پهنه بلند سپهر برین و هم زمان با این اتفاق توده سنگین نیز به هم پیوستند و کره زمین را شکل دادند .

که البته کره ای که در این مرحله به وجود می آید چیزی است کاملا متفاوت از کره زمین قابل سکونت و سطح آن تشکیل شده است از اقیانوسی بزرگ و روغنی . که این کره بعدها و هنگامی که نخستین زوج نیمه خدا / نیمه انسان برای سکونت روی آن از آسمان به زمین می آیند کم کم شکل می گیرد و به مرور به صورت کنونی خود در می آید. تفاوتی مهمی در پیدایش کره زمین در اساطیر ایران و ژاپن وجود دارد. در هیچ کجای تاریخ اساطیری ایران از چگونگی تفکیک میان زمین و آسمان سخن به میان نیامده است و فقط در این مرحله و در سه هزار ساله اول فقط صحبت از جدای میان نور و تاریکی یا همان اورمزد یا اهریمن می باشد و این تفکیک میان آسمان و زمین در دومین دوره سه هزار ساله اتفاق می افتاد.

در ادامه افسانه ژاپنی می خوانیم که در پهنه بلند سپهر برین سه خدا به وجود می آیند. ایم-نو-مینا کا- نوشی یا خدای مرکز بلند پایهً سپهر , تاکا- می – موسوبی یا خدای بلند پا یه ً رویش و بالاخره کامی – می – موسوبی یا خداوند والای پایهً رویش . که اگر بخواهیم آنها را با خداهای که د راساطیر ایران وجود دارند تطبیق بدهیم باید آنها را معادل زروان ( خدای زمان ) و اورمزد و اهریمن در نظر بگیریم البته باید به این نکته توجه داشت که آنها دارای ویژگی های کاملا متفاوت با خدایان اساطیری ایران می باشند و تنها شباهت آنها در این می باشد که در ادامه سلسله موجودات از آنها آغاز می شود و در واقع در اساطیر دو کشور این سه خدا سر سلسله موجودات می باشند و دیگر موجودات بعد از آنها به وجود آمده اند. همچنین باید به این نکته توجه داشت که کارکرد و مرتبه آنها در اساطیر دو کشور متفاوت است.

درباره خواستگاه این خدایان در کتاب اساطیر ژاپن آمده است ” نئی استوار از اقیانوس روغنی آغازین سر بر آورد و به خدایی بدل شد. هم در آن دم دو خدا یکی نر و دیگری ماده از این خدا هستی یافتند. ” ( ص ۱۵) اما به وجود آمدن اورمزد و اهریمن در اساطیر ایرانی چیزی فرا از این سادگی آفرینش خدایان ژاپنی می باشد. در نوشته های پهلوی آمده است که زروان خدای زمان _ که در باره چگونگی به وجود آمدن او چیزی در منابع در دسترس ذکر نشده بود _در هنگامی که چیزی وجود نداشت نیایشهای به جای می آورد ( در پیشگاه و برای چه کسی ؟ ) تا صاحب پسری شود با ویژگی های آرمانی اورمزد تا جهان را بیافریند. در پایان هزار سال زروان در اینکه این نیایشها به ثمر برسد شک می کند و در همان هنگام نطفهً اورمزد و اهریمن در بطن او بسته می شود. اورمزد ثمره نیایش صبر او و اهریمن میوه شک اوست .

در ادامه اورمزد امشاسپندان را می آفریند که تعداد آنها شش تا و در روایتی هفت تن می باشند . امشاسپندان در واقع جلوه های اورمزد می باشند که هر کدام یکی از ویژگی های او را نشان می دهند و تجلی آن در عالم می باشند.

▪ امشاسپندان عبارتند از :

بهمن به معنی اندیشه نیک، اردیبهشت به معنی بهترین اشه یا ارته یا راستی ، شهریور یا همان سلطنت و شهریاری مطلوب ، اسپندارمد یا اسفندارمد به معنی اخلاص و بردباری مقدس ، خرداد به معنی تمامیت ، کلیت و کمال است و امرداد به معنی بیمرگی و تجلی دیگری از رستگاریو جاودانی . پس از آفرینش امشاسپندان ، اورمزد ایزدان را می آفریند که قوای منفی مقابل آنها دیوان می باشند که در جهان اهریمن می باشند و از آفریده های اهریمن می باشند. از مقدس ترین و محبوب ترین ایزدان نزد ایرانیان باستان می توان به مهر یا میترا و همچنین ناهید یا آناهیتا اشاره کرد که در مقابل هرکدام از آنها در جهان پلیدی دیوی وجود دارد که در نبردی دائمی با ایزدان قرار دارند.

در دنیای نیکی ، اورمزد از همه چیز آگاه است و می داند که اهریمن و دنیایی بدی وجود دارد ولی اهریمن که مظهر نادانی مطلق است در دنیایی خود از وجود روشنایی آگاه نیست. تا اینکه اورمزد فروغی از دنیایی روشنایی به قلمرو اهریمن می فرستد و او از وجود جهان دیگر باخبر می شود. اورمزد توانایی این را دارد که اهریمن را در مرز روشنایی متوقف کند ، اما چنین نمی کند زیرا در این صورت بدی جاودانه می شود.

پس هنگامی که اهریمن از سرزمین تاریک خود بیرون می آید اورمزد به او پیشنهاد آشتی می دهد اما اهریمن آن را نمی پذیرد. سپس پیمانی میان آنها بسته می شود مبنی بر اینکه نبرد نهایی میان آنها نه هزار سال بعد از حمله نخستین انجام گیرد. پس از اینکه پیمان بسته می شود اورمزد دعای راستی یعنی اهونور (دعای اهونور مقدس ترین دعای زرتشتی که در آن راستی ستایش می شود.) را به زبان می آورد و بر اثر آن اهریمن بیهوش می شود و در طول سه هزار سال دوم در این حالت بیهوشی و در دوزخ باقی می ماند. در دورهً دوم سه هزار ساله اورمزد آفرینش گیتیی را آغاز می کند. او ا ز زمان بیکران زمان محدود یا کرانه مند را می آفریند. سپس او در شش نوبت پیش نمونه های شش پدیده اصلی آفرینش را می آفریند. که عبارتند از آسمان ، آب ، زمین ، گیاه ،جانور و انسان.

پیش نمونه انسان گیومرث نام دارد که به معنی ” زنده میرا” موجودی است درخشان و بلند بالا، این توصیفی که در اساطیر ایران از گیومرث شده است بسیار شبیه وصفی است که از ایزاناگی نخستین خدا/ انسانی که در افسانه پیدایش ژاپن به همراه جفتش ایزانامی و از طرف خدایان سه گانه برای نظم بخشیدن به کره زمین انتخاب می گردند.

” شما آشفتگی و هاویه زمین فرو دست ما را دیده اید . روزگار بسیار درازی است که در این حالت متزلزل و بی جنبش همچون چتر دریایی غول پیکری در اقیانوس فضا شناور است . نه زایشی ،نه رویشی و نه هنجاری … فرزندان من بر شماست که به آنجا روید و سرزمین شایسته و زیبا برای من درست کنید ” (افسانه پیدایش ژاپن ، ص ۵) درباره آفرینش ایزاناگی و ایزانامی اختلافاتی وجود دارد بعضی آنها را فرزندان سه خدای سپهر برین می پندارند و استدلال آنها به سخن خدایان است که آنها را فرزند می نامند که نمونه آن در بالا آورده شده است. اما عده ای دیگر بر این عقیده هستند که آن دو آفرینندهً خود تاکاماهارا هستند. ایزاناگی در لغت به معنی مرد جذاب و ایزانامی به معنی زن جذاب می باشد.

قبل از حرکت آنها به زمین خدایان یکی از بزرگترین گنجینهای پهنهً برین سپهر را به آنها هدیه می دهند و آن هدیه همان نیزه معروف و افسانه ای آمانانوبوکو بود. سپس آنها از طریق پلی که غالبا آن را رنگین کمان می دانند از آسمان فرود می آیند. در انتهای پل آنها با تاریکی مطلق که همه چیز را فرا گرفته است روبرو می شوند. این تاریکی به حدی است که آنها به جز دست یکدیگر در دست دارند چیزی را حس نمی کنند . ایزاناگی نیزه خود را در تاریکی فرو می کند اما نیزه با هیچ چیز برخورد نمی کند و در تاریکی فرو می رود.

تنها اقیانوسی مایع در انتهای پل و زیر پای آنان قرار دارد. با بیرون کشیدن نیزه از نوک آن قطراتی مایع می چکد و بعد از مدت کوتاهی آن قطرات سفت می شوند و تبدیل به جزیره ای بنام اونوکورو می شود. در واقع آن مکان نخستین خشکی زمین می باشد. آنها که این معجزه را عنایتی از طرف خدایان می دانند با خوشحالی گام در خشکی می گزارند و هم زمان با ورود آنان تاریکی نیز از میان می رود و آسمان روشن می گردد. اولین کاری که آنها بعد از ورود به جزیره آنجام می دهند این است که به پاس تشکر از خدایان پرستشگاهی درست می کنند و آن را یاشیرودونو می نامند. سپس در میان جزیره ستونی بلند ایجاد می کنند تا همیشه از جایگاه اصلیشان که همان آسمانها می باشد یاد کنند و آن را آمانومیهاشیرا می نامند.

تفاوت مهمی که در اینجا بین اساطیر ایران و ژاپن وجود دارد این می باشد که در افسانه پیدایش ژاپن ایزاناگی و ایزانامی به کمک نیزه اهدایی خدایان که خود این نیزه جزوه کهن ترین نمادهای پرستش آلت نرینه (phallicism) در اساطیر ژاپن می باشد. موفق می شوند که زمین را خشک و قابل سکونت کنند .اما در اساطیر ایران پیش نمونه زمین که توسط اورمزد آفریده شده است مکانی است گرد و هموار و بدون هیچ پستی و بلندی و د ر جاهای سخت و در جاهای بسیار نرم .

مدتی بعد از سکونت ایزاناگی و جفتش در آن جزیره آسمان خود را از اقیانوس جدا می کند و شروع می کند به درخشش در بالای سر آنها این نکته و تاکید روی درخشش را هم ما در تاریخ اساطیری خود نیز می بینیم.

ایرانیان باستان به دلیل مفهومی که از نام آسمان در می یافتند آن را از سنگ می پنداشتند و سپس آن را از الماس و از فلزی درخشان می انگاشتند. بعد از جدای آسمان از دریا دو موجود نیمه خدا / نیمه انسان از خدایان می خواهند که زمین را برای آنها گسترش دهد . از طرف خدایان به ایزاناگی الهام می شود که برای این کار آنها باید در قالب مرد و زن حقیقی در آیند . ایزاناگی این موضوع را به ایزانامی می گوید و قرار براین می شود که آنها ستون که خود ساخته اند هر کدام از جهتی دور زنند و هنگامی که دوباره به هم می رسند آنها زن و شوهر می شوند. پس آنها گرد ستون راه می افتادند یکی از راست و دیگری از چپ و زمانی که در آن طرف ستون به هم می رسند ایزانامی ابتدا لب به سخن باز می کند و بعد ایزاناگی جواب او را می دهد. سپس آنها همدیگر را در آغوش می گیرند .

منابع :

۱. هلن و ویلیام مک آلپاین- قصه ها و افسانه های مردم ژاپن – ترجمه’ ابراهیم اقلیدی . انتشارات هرمس ( کیمیا) و مرکز بین المللی گفتگوی تمدنها ,۱۳۸۱

۲. ژولیت پیگوت – اساطیر ژاپن – ترجمه باجلان فرخی . انتشارات اساطیر, چاپ اول ۱۳۷۳

۳. دکتر محمود حریریان و دکتر صادق ملک شهمیرزادی و… –تاریخ ایران باستان (جلد اول ). انتشارات سمت ,۱۳۷۷

۴. دکتر ژاله آموزگار – تاریخ اساطیری ایران – انتشارات سمت , ۱۳۸۱


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.