یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

دورکیم و دلایل پنهان خودکشی


دورکیم و دلایل پنهان خودکشی

نرخ خودکشی در ایران در این چند سال اخیر در حال رشد است به طوری که نرخ رشد از سال ۸۸ تا ۸۹ به میزان ۱۷ درصد و در طول سال ۸۹ تا ۹۰ به میزان ۹ ۴ درصد بوده است

نرخ خودکشی در ایران در این چند سال اخیر در حال رشد است به طوری که نرخ رشد از سال ۸۸ تا ۸۹ به میزان ۱۷ درصد و در طول سال ۸۹ تا ۹۰ به میزان ۹.۴ درصد بوده است.

هرچند نرخ میانگین خودکشی در ایران به نسبت سایر کشورها در حد پایینی قرار دارد، اما افزایش سالانه آن زنگ خطری است که نیاز به تحقیق و پژوهش در این زمینه را ضروری می‏سازد. به همین منظور فرصتی به دست می‏آید تا نگاهی دوباره بیندازیم به کتاب خودکشی دورکیم.

این‌که دلایل خودکشی ربطی به مسائل کلان اجتماعی داشته باشد، در حال حاضر برای کسی تعجب‌آور نیست. اما وقتی امیل دورکیم تلاش داشت جامعه‌‌شناسی را به عنوان یک علم در مراکز آکادمیک فرانسه جا بیندازد، برای مطرح کردن این حرف باید دلایل قابل قبول ارائه می‏کرد، زیرا خودکشی عملی فردی است که یک نفر بنا به دلایل شخصی خود دست به آن می‏زند و عموما در آن موقع دلیل آن را فردی و مربوط به علم روان‌شناسی می‏دانستند.

او مجموعه تحقیقات خود را درباره خودکشی در قالب یک کتاب سال ۱۸۹۰ به چاپ رساند، کتابی که بعد از گذشت بیش از یک قرن تازگی خود را از دست نداده است و هنوز الگویی است برای انجام تحقیقات اجتماعی، زیرا این کتاب براساس اصول روش تحقیق ابداعی دورکیم که همان عینی‏گرایی است تنظیم شده و از چارچوب علمی بالایی برخوردار است.

دورکیم برای نوشتن این کتاب ۳ هدف را دنبال می‏کرد:

۱) پرداختن به یک مشکل مبتلابه جامعه مدرن که به ظاهر منشاء فردی دارد، اما از دیدگاه دورکیم مساله‏ای به غایت اجتماعی است.

۲) فراهم کردن یک قالب نظری جامعه‌شناختی برای یک موضوع به ظاهر فردی و پراکنده و تمایز و تشخیص علمی آن از برداشت‌های عامیانه و تعاریف غیرعلمی.

۳) به کارگیری عملی روش تحقیق عینی‏گرا.

او در ابتدای کتاب تلاش می‏کند دلایل متعدد خودکشی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد و صحت و نادرستی هرکدام را بسنجد. علت‏ها عموما فرااجتماعی هستند. در آن موقع هر وقت کسی دست به خودکشی می‏زد، در جلوی ستون علت‏ خودکشی دلایلی همچون فقر و ورشکستگی، ناراحتی‏های خانوادگی، عشق و حسادت، بیماری‌های روحی و... درج می‏شد، این دلایل کاملا فردی هستند اما او به دنبال علت‏های مستقل‏تر و کلان‏تری بود. او در ابتدا شروع می‏کند به نقد علت‏های جنون، نژاد، الکلیسم، محیط جغرافیایی و تقلید و با ارائه آمار و استدلال آنها را رد می‏کند. مثلا در مورد آب و هوا یک ذهنیت وجود دارد که در مناطق سردسیر و مه‌آلود امکان خودکشی بیشتر است. یا حداقل میزان خودکشی در فصول پاییز و زمستان بیشتر اتفاق می‌افتد، اما با توجه به آمار متوجه می‏شویم که میزان خودکشی در مناطق معتدل اروپا بیشتر است، اما معتدل بودن هوا علت نیست بلکه وجود شرایط اجتماعی کشورهایی همچون فرانسه و آلمان که در حال تجربه مظاهر مدرنیته هستند علت است و در مورد فصل‏ها آمار نشان می‌دهد در فصول گرم میزان خودکشی بالا رفته است. دورکیم علت این رویداد را این‌گونه توضیح می‌دهد: «این به این دلیل نیست که گرما تاثیر مخربی بر اندام‏ها دارد، بلکه به علت تراکم و فشردگی زندگی اجتماعی است. بنابراین، محیط طبیعی به طور مستقیم بر زندگی اجتماعی تاثیر ندارد بلکه این رفتار بیشتر وابسته به شرایط اجتماعی است.»

در بخش بعدی کتاب او علل اجتماعی خودکشی و انواع آن را مطرح می‏کند. وی روش تحقیق خود را این‌گونه بیان می‏کند: «برای این کار فرد و افکار و انگیزه‏های او را به عنوان فرد کنار می‏گذاریم و بلافاصله از خود می‏پرسیم که وضعیت‏های مختلف محیط‏های اجتماعی، اعتقادات مذهبی، وضع خانوادگی، تعلق سیاسی،گروه‌های شغلی افراد و... که متناسب با آن میزان خودکشی تغییر می‏کند، چه هستند؛ بعد از این مرحله است که به فرد بازگشته در جستجوی این خواهیم بود که چگونه این علل عام، برای این‌که اثرات دگرکشی ایجاد کنند، صورت فردی پیدا می‏کنند.

او در ادامه کتاب خود، ابتدا ۳ نوع خودکشی را معرفی می‏کند؛ خودکشی خودخواهانه، دگرخواهانه و خودکشی ناشی از بی‏هنجاری، اما در پاورقی انتهای فصل خودکشی بی‏هنجاری، نوع دیگری را مطرح می‏کند با مختصر توضیحی با عنوان خودکشی تقدیرگرایانه.

در مورد خودکشی خودخواهانه او متوجه شد که آمار خودکشی در بین مذهب پروتستان بیشتر از کاتولیک‏ها، مجردها بیشتر از متاهل‏ها و شهری‏ها بیشتر از روستایی‌هاست. او از این گزاره‏ها نتیجه گرفت که باید یک خصوصیت مشترک بین این پدیده‏ها باشد و آن را یکپارچگی اجتماعی و همبستگی بین فرد و جامعه معرفی کرد که هرچقدر این رابطه تضعیف شود به طوری که ارتباط فرد با جامعه سست شود، احتمال بروز خودکشی نیز افزایش می‏یابد. به عنوان مثال در مورد آمار بیشتر خودکشی در بین ۲ مذهب پروتستان و کاتولیک، دورکیم به این نتیجه می‏رسد که تنها اختلاف این دو مذهب در این است که پروتستانسیم آزادی اراده را به نسبت زیادتری از کاتولیسم می‏پذیرد و اقتدار سنتی کاتولیک قوی‏تر است، همین مساله باعث می‏شود فردگرایی در مذهب پروتستانیسم افزایش یابد و باعث کاهش همبستگی و انسجام اجتماعی ‌ بین هواداران می‏شود.

در مورد دوم، نمونه‏های خودکشی در جوامع ابتدایی مطرح می‏شود و آنها را در ۳ دسته جای می‏دهد:

۱) خودکشی مردان در آستانه سالمندی؛

۲) خودکشی زنان هنگام مرگ شوهران

۳) خودکشی پیروان یا خدمتکاران‌ هنگام مرگ پادشاهان.

او می‏گوید: در تمامی این موارد اگر فردی خود را می‏کشد به این دلیل نیست که حق دارد خودکشی کند، بلکه برعکس به خاطر این است که خودکشی را تکلیف خود می‌داند.

در واقع علت این خودکشی‏ها قوی بودن همبستگی اجتماعی یک جامعه است که فرد را ملزم به رعایت قوانین می‏کند. این خودکشی در جوامع امروزی بیشتر نزد نظامی‏ها دیده می‏شود.

وی نوع دیگر خودکشی را خودکشی ناشی از بی‏هنجاری می‏داند. دورکیم متوجه شد که آمار خودکشی در مواقع بروز بحران‏های اقتصادی رشد محسوسی داشته است. اما علت آن فقر نیست، بلکه برهم خوردن هنجارها و قوانین گذشته است. بین مشاغل مختلف تجار و صنعتگران بیشترین آمار خودکشی را دارند، زیرا بعد از ورشکستگی توان تطابق خود را با کاهش امکانات و امتیازاتی که از آن برخوردار بوده‏اند، ندارند. این اتفاق همچنین بین افراد مطلقه و هنگام انقلابات سیاسی زیاد دیده می‏شود و علت آن برهم خوردن نظم و قواعد اجتماعی معرفی می‏کند.

و اما خودکشی تقدیرگرایانه را ناشی از افراط در نظم و قواعد اجتماعی می‏داند. این نوع خودکشی در مقابل خودکشی بی‏هنجاری است. همان‌طور که خودکشی دگردوستانه در مقابل خودکشی خودخواهانه قرار می‏گیرد.

بنابراین دورکیم ۲ عامل اساسی را مشخص می‏کند؛ انسجام اجتماعی و نظم اجتماعی. در صورت کاهش یا افزایش هرکدام وقوع هر نوع خودکشی وابسته به آن افزایش می‏یابد. هرچند احتمال نمونه‏های ترکیبی نیز وجود دارد، اما دورکیم در انتهای کتاب خود به این نتیجه می‏رسد که‏ مشکل جوامع امروزی رشد خودکشی خودخواهانه است که حاصل فردگرایی و سست شدن پیوندهای اجتماعی است که باید به وسیله راهکارهایی همچون تشکل‏های صنفی این پیوند فرد و جامعه را قوی‏تر کرد، در ادامه نباید فراموش کنیم زمینه‏ای که باعث شد دورکیم به این نتایج و اهداف برسد، وجود آمارهای نسبتا دقیق در طول زمان و سالیان متوالی و گستره جغرافیایی بالایی در سطح اروپا به تفکیک جزئیاتی همچون روز و ساعت و شغل و مذهب و... بود که به نسبت با شیوه ثبت اطلاعات در قرن گذشته از اهمیت بالایی برخوردار بوده‏اند.

برای بررسی علل خودکشی در ایران نیز لازم است این آمار بدقت ثبت شود و در اختیار محققان قرار گیرد، زیرا با محرمانه کردن این اطلاعات نه‌تنها مشکلی حل نمی‏شود بلکه مانع ارائه راهکارهایی می‏شود که محققان می‏توانند برای جلوگیری از این پدیده ارائه دهند.

فرید میرموسوی



همچنین مشاهده کنید