دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
آیا مهاجرت غیرقانونی در مقیاس وسیع از مکزیک به پایان رسیده است
بکر و پوسنر در این پست وبلاگشان به مساله مهاجرت مکزیکیها به آمریکا و تغییراتی که در آن مشاهده میشود، میپردازند. این مساله از آن جهت مهم است که مکزیکیها بیشترین تعداد مهاجران غیرقانونی به آمریکا را تشکیل میدهند. به نظر بکر و پوسنر، علت کاهش مهاجرت چیزهایی از قبیل رشد اقتصاد مکزیک، مسائل جمعیتشناختی از جمله کاهش میزان زاد و ولد، افزایش سطح رفاه و طولانی شدن دوره تحصیل جوانان و البته افول اقتصاد آمریکا است.
استدلالهای این دو اندیشمند بر یک ایده ساده بنا میشود: رقابت، محاسبه هزینه و فایده. یک مهاجر به این میاندیشد که آیا وضعیت او پس از مهاجرت بهتر خواهد شد یا خیر؟ بنابراین اگر کاهش مهاجرت داریم؛ یعنی مهاجران بالقوه مکزیکی آن تلقی پیشین از سودمندی مهاجرت را ندارند. بکر و پوسنر پیشنهادهایی نیز میدهند که در آنها دو هدف مشاهده میشود: بهبود اقتصاد آمریکا، حفظ حقوق مهاجران. این پیشنهادها البته خود نیز مبتنی بر همان ایده ساده رقابت و محاسبه هزینه و فایده است؛ یعنی به نظر آنها پیشنهادهایشان ثمربخش است، چون شرایط را به گونهای تغییر میدهد که خود مهاجران مبتنی بر یک محاسبه عقلانی، اهداف مورد نظر این دو متفکر را تحقق میبخشند.
● بکر
مهاجرت غیرقانونی به ایالات متحده، اروپای غربی، ژاپن و سایر کشورهای ثروتمند از حدود سال ۱۹۹۰ تا آغاز بحران مالی به سرعت رشد کرد و از آن پس تاکنون به شدت کاهش یافته است. بیشترین تعداد مهاجران غیرقانونی وارد ایالات متحده میشوند که به ویژه از مکزیک میآیند؛ اما تعداد مکزیکیهایی که غیرقانونی از مرز عبور میکنند ظاهرا طی چند سال گذشته بسیار کم شده است. برخی ناظران کاهش مهاجرت غیرقانونی از مکزیک را به این عوامل نسبت میدهند: امنیت مرزی سفت و سختتر، قوانین جستوجوی محکمتر علیه مهاجران غیرقانونی که ایالت آریزونا و سایر ایالتهای مرزی تصویب کردند و اجرای دقیقتر قانون علیه کارفرمایانی که مهاجران غیرقانونی را به کار میگیرند. اینها بخشی از تبیین هستند؛ اما عوامل اصلی، اقتصادی و جمعیتی است که احتمالا برخی از آنها به طور دائم برقرار میمانند.
بیشترین تعداد مهاجران در همه جای جهان، چه قانونی و چه غیرقانونی، به دلایل اقتصادی جابه جا میشوند: یافتن شغلی که درآمدی بسیار بیشتر از آنچه میتوانند در کشور مبدا به دست آورند به آنها بدهد. برای مثال، به نظر میرسد که یک مهاجر غیرقانونی معمولی مکزیکی در ایالات متحده حدود سه تا چهار برابر آنچه که در مکزیک به دست میآورد، نصیبش شود. این پاسخ اصلی این سوال است که چرا همه مهاجرتهای غیرقانونی (و قانونی) از کشورهای فقیرتر به ثروتمندتر صورت میگیرد. مهاجرت زمانی افزایش مییابد که کشورهای فقیرتر گرفتار رکود اقتصادی و بحرانهای مالی یا درگیریهای داخلی شوند که زندگی را خطرناک و نامطمئنتر میسازد.
مهاجرت غیرقانونی به ویژه به رکودها و سایر علل بازارهای کار ضعیف در کشورهای مقصد نیز حساس است. مهاجران غیرقانونی معمولا نخستین کسانی هستند که از کار اخراج میشوند؛ زیرا آنها معمولا مهارت اندکی دارند و کارگران بدون مهارت نسبت به کارگران ماهر بسیار بیشترند. به علاوه، مهاجران غیرقانونی از ارشدیت پایینی برخوردارند؛ زیرا آنها جوان هستند و کارگرانی که سابقه کار کمتری دارند در شرایط بد اقتصادی معمولا اول از همه اخراج میشوند.
مهاجران غیرقانونی اخراج شده معمولا حائز شرایط دریافت بیمه بیکاری و سایر مزایای تور ایمنی نیستند. به همین دلیل است که بسیاری از مهاجران غیرقانونی در پی از دست دادن شغل خود به وطن بازمیگردند، حتی اگر به معنای این باشد که باید هزینهها و خطرهای ورود غیرقانونی احتمالی آینده را به جان بخرند. پس میتوان فهمید چرا جریان مهاجران غیرقانونی به ایالات متحده بسیار کاهش یافته است؛ زیرا بیکاری در آمریکا به ویژه در بین کارگران جوانتر و غیرماهر بالا رفته است.
نرخ بالای بیکاری در ایالات متحده از قرار معلوم باید موقتی باشد اگر چه تاکنون به مدت چند سال دوام آورده است. سایر عوامل دائمیتر نیز جریان مهاجران غیرقانونی از مکزیک را کاهش داده است. یک نیروی مهم بلندمدت، کاهش شدید نرخ زاد و ولد در مکزیک طی ۳۰ سال گذشته است. نرخ باروری کل- یعنی تعداد بچههایی که یک زن معمولی طی عمر خود به دنیا میآورد- از تقریبا ۷ بچه در ۱۹۷۰ به بالای ۳ بچه در ۱۹۹۰ و به تنها حدود ۲ بچه در حال حاضر در مکزیک کاهش یافته است. نتیجه اینکه باروری مکزیکیها اکنون تفاوت زیادی با باروری در آمریکا ندارد اگرچه مکزیک بسیار فقیرتر است.
نرخ باروری بسیار بالای مکزیک در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ تعداد زیادی جوان مکزیکی در دهه ۲۰۰۰ تحویل داد. این یک عامل تعیینکننده مهم است که چرا مهاجرت غیرقانونی از مکزیک طی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۶ به اوج خود رسید؛ زیرا بیشتر مهاجران غیرقانونی جوانان هستند. آنها خیلی آسانتر میتوانند سختیها و خطرات عبور غیرقانونی از مرز ایالات متحده را تحمل کنند و آنها میتوانند انتظار کسب درآمدهای بالاتر برای زمان طولانیتر را داشته باشند. علاوه بر این، نرخ باروری بالای مکزیکیها در مثلا ۱۹۸۰، کارگران مکزیکی زیادی در سنین بیست سالگی پس از سال ۲۰۰۰ به وجود آورد؛ این وضعیت فشاری به سمت پایین بر درآمدها و آینده شغلی آنها وارد میکند. مهاجرت، به ویژه مهاجرت غیرقانونی، به خارج از کشورهای فقیرتری مثل مکزیک، هنگامی که مشاغل در دسترس و درآمدها در کشورهای خودشان با آهنگی مناسب شروع به افزایش میکند، میل شدید به کاهش مییابد.
این اتفاق در مکزیک برای ۱۵ سال گذشته در حال روی دادن است. درآمد سرانه واقعی مکزیکیها از سال ۲۰۰۰ به این سو حدود ۴۰ درصد بالا رفته است. بازارهای کار، اندکی بازتر شده است و نیز میانگین سالهای مدرسه رفتن، افزایش محسوسی یافته است به طوری که اینک مشاغل با دستمزد بالاتر خیلی راحتتر در مکزیک یافت میشود. اگر دورنمای اقتصادی در حد خوبی باشد، بیشتر مهاجران، خصوصا مهاجران غیرقانونی، ترجیح میدهند که کشورشان را ترک نکنند حتی اگر درآمدهایشان در کشورهای ثروتمندتر خیلی بالاتر باشد. افراد و خانوادههای جوان ترجیح میدهند کنار والدین، خواهر و برادر و دوستان خویش باشند و با فرهنگی که بزرگ شدهاند زندگی کنند به جای اینکه یک غریبه در کشورهایی بشوند که فرهنگهای متفاوتی دارند. این به ویژه درباره کسانی صادق است که مجبور به مهاجرت غیرقانونی از مکزیک شدند، زیرا ریسکهای فیزیکی و سایر خطرات عبور از مرز مکزیک- ایالات متحده را به جان خریده بودند، مشکل برگشتن برای دیدن خانواده و دوستان را داشتند و اگر بازداشت میشدند به کشورشان بازگردانده میشدند.
نرخ پایین تولد و نیز امید به رشد درآمدها احتمالا بخشی از چشمانداز مکزیک برای زمان طولانی است. این نیروها باید جریان مهاجرت غیرقانونی بلندمدت به آمریکا را به شدت کاهش دهد پس از اینکه اقتصاد آمریکا از بحران مالی بیرون آید و حتی بدون اینکه اقدام به بازداشت مهاجران غیرقانونی کند. بهتر این است مکزیکیهایی که دوست دارند به آمریکا مهاجرت کنند، منتظر دریافت ویزا و سایر مجوزهای عبور قانونی از مرز باشند؛ زیرا آنها در حالی که در مکزیک هستند اکنون دورنمای اقتصادی مناسبی دارند.
من قبلا در این صفحات استدلال کردم که مهاجرت، به ویژه مهاجرت قانونی، به کشوری شبیه ایالات متحده عمل خوبی است؛ زیرا فرصتهای بسیاری برای مردان و زنان بلندپرواز و سختکوش فراهم میکند. آمریکا باید به پیشرفت اقتصادی و کاهش باروری در مکزیک و هر جای دیگر آمریکای لاتین و نیز در آسیا، با گستراندن زیاد تعداد مهاجران قانونی پذیرفته شده، واکنش نشان دهد. گسترش مهاجرت قانونی برای آمریکا خوب خواهد بود و نیز تعداد مهاجران غیرقانونی را بیشتر کاهش میدهد؛ زیرا بیشتر آنها را قادر میسازد قانونا وارد شوند و از بسیاری مزایای جایگاه قانونی برخوردار شوند.
پوسنر
در سال ۲۰۰۸ باور بر این بود که ۷.۰۳ میلیون مهاجر غیرمجاز مکزیکی در ایالات متحده وجود دارد و این تعداد در سال ۲۰۱۰ به ۶.۶۴ میلیون نفر کاهش یافت که کاهشی ۳۹۰ هزار نفره است (من شک دارم که این آمار دقیق باشد؛ اما تردیدی نیست که کاهش چشمگیری در مهاجرت غیرقانونی مکزیکیها وجود داشته است.) سه دلیل احتمالی برای این کاهش هست: کاهش فرصتهای شغلی در ایالات متحده که در نتیجه افت شدید فعالیت اقتصادی است که با بحران مالی سپتامبر ۲۰۰۸ شروع شد؛ تلاش بیشتر برای کنترل مرزی و بازداشت مهاجران غیرقانونی که جلوی مهاجرت غیرمجاز به ویژه از مکزیک را میگیرد (که من معتقدم منبع تقریبا ۶۰ درصد تمام مهاجرت غیرقانونی به ایالات متحده است) و بهبود فرصتهای شغلی در مکزیک.
دو عامل نخست احتمالا از همه مهمتر هستند- به ویژه عامل نخست. بیشتر مهاجران مکزیکی غیرمجاز در صنعت ساختمانسازی شاغل بودند و افول اقتصادی باعث رشد فراوان بیکاری در آن صنعت شد- بیکار شدن چیزی حدود ۶۰۰ هزار کارگر ساختمانی. اما عامل دوم هم نقش داشته است. اجرای محکمتر قوانین مرزی که حقالزحمه قاچاقچیان انسان را بالا برده است و مهاجران غیرمجاز باید چنین پولی را بپردازند؛ افزایش این حقالزحمهها جلوی مهاجرت را میگیرد.
من وزن کمتری به عامل سوم - بهبود وضعیت اقتصادی مکزیک- میدهم چون که بهبود اقتصاد مکزیک یک فرآیند تدریجی بوده است که در دهه ۱۹۹۰ شروع شد. تولید ناخالص داخلی سرانه مکزیک هنوز کمتر از یک سوم ایالات متحد است. تقریبا ۱۸ درصد مکزیکیها در فقر مطلق به سر میبرند و ۴۷ درصد دیگر دچار فقر کمتر، اما شدید هستند به طوری که مجموعا ۶۵ درصد از جمعیت مکزیک فقیر هستند و کل جمعیت مکزیک ۱۱۳ میلیون نفر است. در نتیجه حجم عظیمی از مهاجران بالقوه به ایالات متحده وجود دارد؛ جایی که دستمزدها بسیار بالاتر از مکزیک هستند.
دشمنی روزافزون نسبت به مهاجران مکزیکی (و به مهاجران به طور کلی) قابل درک است اگر چه نشانه بیاطلاعی است. این دشمنی عمدتا از این باور ناشی میشود که مهاجران، مشاغل را از آمریکاییها «میربایند»؛ فرمولبندی دقیقتر این است که افزایش عرضه نیروی کار، اگر به نسبتی بیش از افزایش تقاضا باشد، دستمزدها را به پایین خواهد کشانید و کارگران آمریکایی که از پذیرش کاهش دستمزدهای خود خودداری میکنند، شغلشان را به مهاجران واگذار خواهند کرد. به علاوه، مهاجران فشار بیشتری بر خدمات عمومی آمریکا از قبیل مدارس عمومی و اتاقهای اورژانس وارد میکنند، اگر چه مهاجران غیرقانونی مستحق دریافت مراقبت پزشکی و تامین اجتماعی یا بسیاری از دیگر مزایای عمومی نیستند.
بیکاری در آمریکا خیلی بالا بوده و در حال افزایش است، اما تردید است که محدود کردن مهاجرت، اثر مثبتی بر اشتغال خواهد داشت یا خیر. کارگران مهاجر بیشتر درآمد خود را در آمریکا خرج میکنند (البته بخشی از آن را برای اقوام خویش در کشور مبدا میفرستند) و بنابراین تقاضا برای کالاها و خدمات را افزایش میدهند که به طور غیرمستقیم اشتغال را بالا میبرد و با کاهش دادن سطح دستمزد، هزینه کالاها و خدمات را کاهش میدهند، کاهشی که مصرف و بنابراین تولید و اشتغال را تحریک میکند، اگرچه اثر خالص آن بر اقتصاد باید کوچک باشد. تعداد مهاجران غیرقانونی مکزیکی زیاد نیستند.
ضعف مصرف یک عامل مهم در ضعف اقتصادی جاری کشور است، اما منطقی نیست که بخواهیم با اخراج یا جلوگیری از ورود کارگرانی که مصرفکننده نیز هستند، آن را ضعیفتر کنیم و تلاش برای مهار مهاجرت غیرقانونی پرهزینه است بدون اینکه اشتغال را بالا ببرد. پس احتمالا محدود کردن مهاجرت، سیاستی منطقی از نظر تحرکبخشی به اقتصاد ایالات متحده نیست. سیاست بهتر افزایش دادن سهمیه مهاجرت قانونی مکزیکیها خواهد بود، زیرا مهاجران قانونی کارگرانی مولدتر با پیشینه تحصیلی بهتر هستند و فشار کمتری بر خدمات عمومی آمریکا وارد میسازند.
مترجم: جعفر خیرخواهان
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران رهبر انقلاب رافائل گروسی حج انتخابات مجلس شورای اسلامی دولت شورای نگهبان حجاب دولت سیزدهم حسین امیرعبداللهیان رسانه
تهران شهرداری تهران هواشناسی وزارت بهداشت قتل قوه قضاییه فضای مجازی آموزش و پرورش سلامت سازمان هواشناسی شهرداری باران
ایران خودرو قیمت دلار قیمت طلا بانک مرکزی خودرو قیمت خودرو بازار خودرو دلار قیمت مسکن حقوق بازنشستگان بورس
تئاتر محمدعلی علومی نمایشگاه کتاب تلویزیون سریال مهناز افشار دفاع مقدس سینمای ایران صدا و سیما سینما صداوسیما مهاجرت
مغز دانشگاه آزاد اسلامی دانش بنیان
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین آمریکا حماس جنگ غزه روسیه اوکراین طوفان الاقصی رفح طالبان
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر لیگ برتر ایران نساجی رئال مادرید بازی بارسلونا سپاهان جواد نکونام باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی اپل سامسونگ آیفون گوگل باتری مایکروسافت اندروید اینستاگرام ناسا ماهواره
رژیم غذایی بیمه زیبایی ویتامین چای کاهش وزن آلرژی دندانپزشکی