دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
داستان با سالاد تخیل
دوران نوجوانی ما با شروع سری کتابهای هری پاتر بود. هر سال یکی از شمارههایش چاپ میشد. داستان ترجمههای مختلف و خواندن شبانهروزی این کتاب تجربه بیادماندنی بود. نسل ما یک جورهایی با هری پاتر بزرگ شد. وقتی به نسل نوجوان الان نگاه میکنیم، تفاوت زیادی با ما ندارند، شاید تب هری پاتر خوابیده باشد، اما همچنان کتابهای علمیتخیلی یا عالم رویا پرخوانندهترین کتابهای این سن و سال است. این بار قرار است درباره همین صحبت کنیم، یعنی ادبیات فیکشن در جهان و تاریخ آن.
● دور دنیا در هشتاد روز
زمانی که «ژول ورن» داستانهایش را مینوشت. اروپا این مرد را یکی از بزرگترین رویا پردازان جهان میشناخت. «سفر به مرکز زمین»، «بیست هزار فرسنگ زیر آب»، «از زمین تا ماه». البته که ادبیات علمی تخیلی قرن ۱۸ برای ما انسانهای قرن بیست و یکمی واقعیت صرف است. این جنس ادبیات همیشه در طول تاریخ طرفدارهای عجیب و غریبی داشته و شاید یک جورهایی وسیلهای بود برای کشف راههای جدید علم و دانش. اصلا تمام این کاراکترهای دوستداشتنی «تن تن» و «بت من» و «سوپرمن» همه از جنس همین ادبیات فیکشن هستند. قهرمانهای افسانهای بچهها و نوجوانها در قرن گذشته. از یک نگاه این ادبیات زیاد جدی گرفته نمیشد. در هیچ جای دنیا (به جز آمریکا) چون هم با قشر عام روبهرو بود و هم مخاطب نوجوانش پیگیر این داستانها بودند، همین باعث میشد داستاننویسهای تخیلیاش در کنار پلیسینویسها جزو پولدارترین و معروفترین نویسندهها باشند.
● خلاقانه
و اما برسیم به خلاقیت صرف. فکر نمیکنم کسی پیدا بشود که «ارباب حلقهها» را ندیده باشد. حتما فکر میکنید داستاننویس این کتاب هم کسی مانند «جی کی رولینگ» است که از روی ناچاری شروع به نوشتن این داستان کرده و بعد از آن یک هو دیده که اینکاره است و جلدهای بعدیش را نوشته و الان هم بعد از نوشتن این ۳ جلد به خودش مرخصی داده و با فروش رمانش دارد شاهانه زندگی میکند!؟
ولی خوب است بدانید ماجرای نویسنده ارباب حلقهها کاملا متفاوت است. «جی.تالکین» استاد ادبیات زبان انگلیسی آکسفورد بوده است. فکر کنید، این تالکین عجیب و غریب به جایی اینکه مانند بقیه دایناسورهای آسکفورد چند کتاب تخصصی درباره شکسپیر و شاعران اثر باروک بنویسد، که کتابش را فقط خودش بفهمد و یکسری استاد قبل از جنگ جهانی دوم و تا دوران بازنشستگیاش را در جنوب انگلستان به جلسات و کنفرانسهای متعدد درباره ادبیات کلاسیک دنیا بگذراند و هرچه بد و بیراه میخواهد به این نویسندههای جدید بدهد و بگوید که این نویسندهها اصلا سواد ندارد و از اینجور حرفها. اما اینکار را نکرد، او نشست ارباب حلقهها را نوشت! و کلی آدم و موجودات عجیب و غریب در آن دنیای ادبیاتش خلق و عده زیادی را هم عاشق خودش کرد.
● کودک درون
جالب است که بدانید در بین این نویسندههای تخیلینویس که خیلی از منتقدان این نویسندهها را در دسته نویسندههای عامهپسند تقسیمبندی میکنند، بر عکس دیگر شاخههای ادبیات عامهپسند یعنی داستانهای پلیسی یا رمانهای عاشقانه، اکثرا از تحصیلات بالای برخوردار بودند و انسانهای فرهیختهای به حساب میآمدند. بر عکس رمان عاشقینویسها و پلیسینویسها که معمولا رتبه بالایی در اجتماع نداشتند، این فیکشننویسها به قول ما کودک درون باحالی داشتند که در واقع همین کودک درون بود که برایشان رویاهایی بکر و دستنیافتنی در داستان هایشان میساخت. شاید معروفترین همینها نمایشنامه «پیترپن» باشد. «جمیز ماتیو بری» نویسنده پیترپن همیشه از سوی خانوادهاش سرزنش میشد که دنیایی که در آن زندگی میکند دنیایی بچهگانهست. اما زمانی که پیترپن را نوشت به همه نشان داد که همین دنیای کودکانه است که میشود از درونش جهانهای بکر را ساخت.
● آلیس در سرزمین عجایب
گاهی اوقات هم داستانهای فیکشن به همین سادگی که ما فکر میکنیم نیست. گاهی همین داستانهای سرگرم کننده تئوریهای سیاسی و فلسفی آن زمان را به تصویر میکشند، مثلا داستان «سفرهای گالیور» یکی از همین نمونههاست. سفرهای گالیور در واقع اولین رمان سیاسی تاریخ ادبیات است، چون گالیور از کشور کوتولهها به کشور غولها میرفت و هر کدام از این جهانها برای خودشان قوانینی داشتند. همه چیز در این داستان کلاسیک سمبولی از جامعهشناسی و کشورداری آن دوران بود. یکی از شاهکارهای به یاد ماندنی این نوع ادبیات، «آلیس در سرزمین اسرارآمیز» است. این داستان که از رویش دهها فیلم ساخته شده و همه ما تا حدودی میشود گفت که داستانش را حفظ هستیم، یکی از معروفترین و محبوبترین آثار ادبی دنیاست. داستانی ساده اما با روایتی عجیب، دختری که خرگوشی را دنبال میکند و درون چاله میافتد و با معجونی کوچک و بزرگ میشود. شاید پایه تمام ادبیات سورئالیسم همین داستان باشد.
● جنگاوران اختر ناو
همانطور که گفتیم این نویسندههای علمی تخیلی بر خلاف نظر ما نوابغی بودند. شاید «اودیسه فضایی» را نخوانده باشید ولی حتما فیلمش را دیدید، یکی از شاهکارهای مسلم تاریخ سینماست. این فیلم بر اساس داستانی به همین نام توسط «آرتور سی کلارک» نوشته شده بود. سیکلارک که یک فیزیکدان محقق است. در کنار رمانهای علمی تخیلی کلی مقاله علمی درباره فیزیک و نجوم داشته و سالها در ناسا کار میکرده. جالب است بدانید که «آیزاک آسیموف» معروف و «رابرت آنسون هاینلاین» هم وضعیتی تقریبا شبیه آرتور سی کلارک داشتهاند.
پس دیدید که ادبیات فیکشن تنها برای سرگرم کردن نیست و سالهاست که مهمترین دغدغههای بشری به همین زبان گفته میشود از «ادیپ شهریار» سوفوکل بگیرید تا داستانهای «جیجیبارالد» نویسنده معاصر. همین تخیل صرف است که دری میشود برای نگاه به جهان واقعیت امروز.
نویسنده: اعظم عامل نیک
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست